آزاده طاولی؛ عباسعلی الهیاری؛ پرویز آزاد فلاح؛ علی فتحی آشتیانی
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و درمان بین فردی بر کاهش توجه متمرکز بر خود و ترس از ارزیابی منفی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود. این مطالعه از نوع طرح های پیش آزمون – پس آزمون دوگروهی است که در آن از بین دانشجویان دختر مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، نمونه ای40 نفره، انتخاب شدند و به صورت تصادفی ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش، مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و درمان بین فردی بر کاهش توجه متمرکز بر خود و ترس از ارزیابی منفی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود. این مطالعه از نوع طرح های پیش آزمون – پس آزمون دوگروهی است که در آن از بین دانشجویان دختر مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، نمونه ای40 نفره، انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه CBT و IPT اختصاص داده شدند. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه شامل مصاحبه تشخیصی روانپزشکی، پرسشنامه کانون توجه (FAQ)، فرم تجدیدنظر شده مقیاس مختصر ترس از ارزیابی منفی (BFNE-II) و پرسشنامه هراس اجتماعی(SPIN) بود. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل داده ها مشخص کرد که با کنترل آماری واریانس پیش آزمون، بین اثربخشی IPT و CBT در کاهش توجه متمرکز بر خود و ترس از ارزیابی منفی تفاوت معناداری مشاهده نشد. در مجموع نتایج مطالعه حاضر نشان داد که CBT و IPT به یک اندازه در کاهش نشانه های شناختی هراس اجتماعی مؤثر هستند. با توجه به اینکه IPT به اندازه درمان مبتنی بر شواهد شناختی رفتاری در کاهش ترس از ارزیابی منفی و توجه متمرکز بر خود اثربخش است، لذا می توان در شرایطی که درمان بین فردی تناسب و امکان اجرای بیشتری دارد مانند مواردی که نقص عملکرد اجتماعی و شناختی خفیف تر است، از این درمان جهت کاهش علایم هراس اجتماعی به ویژه ترس از ارزیابی منفی و توجه متمرکز بر خود استفاده کرد.
شیوا گرانمایه پور؛ پرویز آزادفلاح؛ فضل اله احمدی؛ نیما قربانی
چکیده
پیشینه پژوهشی در روان درمانی همواره بر اهمیت خودآگاهی و مدیریت انتقال متقابل و قابلیت کاربرد آن در تمامی موقعیتهای روان شناختی تاکید کرده است. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی رابطه فرایندهای خودنظمبخشی با انتقال متقابل است. در این راستا، از رواندرمانگران شهر تهران، ۱۸0 نفر که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، مقیاس های ...
بیشتر
پیشینه پژوهشی در روان درمانی همواره بر اهمیت خودآگاهی و مدیریت انتقال متقابل و قابلیت کاربرد آن در تمامی موقعیتهای روان شناختی تاکید کرده است. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی رابطه فرایندهای خودنظمبخشی با انتقال متقابل است. در این راستا، از رواندرمانگران شهر تهران، ۱۸0 نفر که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، مقیاس های پژوهش را تکمیل کردند. به منظور بررسی فرایندهای خودنظمبخشی از مقیاسهای بهوشیاری، خودشناسی انسجامی و فرم کوتاه خودمهارگری و برای بررسی انتقال متقابل از پرسشنامه انتقال متقابل استفاده شد. دادههای به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که خودشناسی انسجامی و خودمهارگری رابطه منفی با انتقال متقابل دارند و خودشناسی انسجامی در ارتباط خودمهارگری با انتقال متقابل، نقش تعدیلکننده ایفا می-کند. نتایج پژوهش گسترش قابلیت ها و ساز و کارهای هشیاری و مهار هشیارانه در فرآیند روان درمانی را مورد تاکید قرار می دهند. واژگان کلیدی: انتقال متقابل، فرایندهای خودنظمبخشی، بهوشیاری، خودشناسی انسجامی، خودمهارگری
مهناز شاهقلیان؛ پرویز آزاد فلاح؛ علی فتحی آشتیانی؛ مجتبی خدادادی
دوره 1، شماره 4 ، بهمن 1390، ، صفحه 110-134
چکیده
کنشهای اجرایی به عنوان فرایندهای سطح بالاتر که کار کنترل و نظارت بر عملکردهای سطح ابتدایی (عینی) را بر عهده دارند، توصیف میشوند. مطالعات تصویرسازی عصبی نشان میدهند که برخی مناطق کرتکس و بهویژه مناطق پیشانی و پیش پیشانی جایگاه این کنشها هستند. از آن جا که این فرایندها در کسری از ثانیه رخ میدهند امکان سنجش دقیق آنها با ...
بیشتر
کنشهای اجرایی به عنوان فرایندهای سطح بالاتر که کار کنترل و نظارت بر عملکردهای سطح ابتدایی (عینی) را بر عهده دارند، توصیف میشوند. مطالعات تصویرسازی عصبی نشان میدهند که برخی مناطق کرتکس و بهویژه مناطق پیشانی و پیش پیشانی جایگاه این کنشها هستند. از آن جا که این فرایندها در کسری از ثانیه رخ میدهند امکان سنجش دقیق آنها با استفاده از ابزارهای سنتی مداد-کاغذی ممکن نمیباشد. از سویی دیگر با معرفی کامپیوترها به عنوان ابزاری معتبر برای سنجشهای روانشناحتی و عصب روانشناختی، ساخت نسخههای کامپیوتری آزمونها توسعه یافته است. از آن جا که مطابق با پژوهشها، آزمون طبقهبندی کارتهای ویسکانسین یکی از حساسترین آزمونها برای کنشهای اجرایی مناطق پیشانی و پیش پیشانی است، در پژوهش حاضر، طراحی و ساخت نسخه کامپیوتری آزمون ویسکانسین براساس یک نسخه استاندارد مد نظر قرار گرفت.
برای بررسی روایی افتراقی، از میان گروهی از دانشجویان و بر اساس نمرات بهدست آمده از فرم تجدید نظر شده پرسشنامه شخصیتی آیزنک، دو گروه شامل افراد با اضطراب بالا و افراد با اضطراب پایین انتخاب شدند. نسخه کامپیوتری آزمون ویسکانسین در هر دو گروه اجرا شد. نتایج نشان داد میانگین بروندادهای این آزمون در دو گروه متفاوت است. همچنین ضریب آلفای کرنباخ و ضریب تنصیف بهدست آمده برای نسخه کامپیوتری، اعتبار مطلوب آن را در آزمودنیهای ایرانی نشان داد.
حمید گلکار؛ پرویز آزاد فلاح
چکیده
امروزه سلامت روان کارکنان یکی از دغدغه های پژوهشگران و مدیران ادارات و سازمان ها است. در همین راستا مهارت های مقابله ای به عنوان یکی از راهبردهای شناختی راهگشای عادات سالم و مانعی برای آسیب های روانی و جسمی ناشی از تنیدگی محسوب می شود. پژوهش ها حاکی است با آگاهی فرد از راهبردهای مقابله ای مناسب و بکارگیری آنها، سلامت روان وی تضمین خواهد ...
بیشتر
امروزه سلامت روان کارکنان یکی از دغدغه های پژوهشگران و مدیران ادارات و سازمان ها است. در همین راستا مهارت های مقابله ای به عنوان یکی از راهبردهای شناختی راهگشای عادات سالم و مانعی برای آسیب های روانی و جسمی ناشی از تنیدگی محسوب می شود. پژوهش ها حاکی است با آگاهی فرد از راهبردهای مقابله ای مناسب و بکارگیری آنها، سلامت روان وی تضمین خواهد شد. هدف اصلی از مقاله حاضر به دنبال بررسی اثر بخشی آموزش مهارت های مقابله ای بر سلامت عمومی و حرمت خود در کارکنان زن ناجا می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع پیش آزمایشی و مدل تک گروهی با پیش آزمون و پس آزمون است. نمونه پژوهش حاضر شامل 15 نفر از کارکنان زن ناجا در شهر تهران است که با روش نمونه گیری در دسترس از جامعه انتخاب شدند و به آن ها طی 10 جلسه مهارت های مقابله ای آموزش داده شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های سلامت عمومی و حرمت خود کوپر اسمیت و برای تحلیل داده ها از آزمون t وابسته استفاده شد. نتایج بدست آمده بیانگر آن است از نظر سلامت عمومی و حرمت خود اجتماعی، بین دو موقعیت پیش آزمون و پس آزمون، تفاوت معناداری وجود دارد.