محمد عسگری؛ الهام علی محمد ملایری؛ پرویز شریفی درآمدی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و چشمانداز زمان در مادران با کودک ناتوان هوشی شهر ملایر در سال 1398 انجام شد. پژوهش با استفاده از طرح نیمه آزمایشی گروه کنترل نامعادل انجام گرفت. از بین مادران با کودک ناتوان هوشی شهر ملایر 30 نفر به روش در دسترس انتخاب؛ و به تصادف در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و چشمانداز زمان در مادران با کودک ناتوان هوشی شهر ملایر در سال 1398 انجام شد. پژوهش با استفاده از طرح نیمه آزمایشی گروه کنترل نامعادل انجام گرفت. از بین مادران با کودک ناتوان هوشی شهر ملایر 30 نفر به روش در دسترس انتخاب؛ و به تصادف در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شد. دادهها با مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، و سیاهه چشمانداز زمان( دیدگاه زمانی آینده) زیمباردو (1999) جمع آوری شد. ابتدا آزمودنیهای هر دو گروه در پیش آزمون به ابزارهای مذکور پاسخ دادند. پس از آن گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 1.5 ساعتی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کرد، اما گروه کنترل این درمان را دریافت نکرد. در پایان جلسات درمان، هر دو گروه آزمایش و کنترل به ابزارهای گردآوری دادهها پاسخ دادند. از آنجا که مفروضههای آزمون تحلیل کوواریانس رد شد، تحلیل داده ها، با استفاده از آزمونt مستقل برای نمرات افتراقی( تفاضل نمره پس آزمون و پیش آزمون) نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و چشمانداز زمان( دیدگاه زمانی آینده) مادران با کودک ناتوان هوشی در سطح 01/0 تأثیر مثبت و معنیداری داشته است. از آنجا که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و چشمانداز زمان ( دیدگاه زمانی آینده) تأثیر دارد، پیشنهاد میشود برای درمان مادران با کودکان کم توان ذهنی از آن استفاده شود.
محمد عسگری؛ فاطمه ترکاشوند
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش فنون مثبتنگری تلفیقی بر رضایت زناشویی زنان متأهل دارای نارضایتی زناشویی مراجعهکننده به مراکز درمانی شهر ملایر در سال 1395 بود. روش پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح گروه کنترل نامعادل بود. از بین زنان متأهل دارای نارضایتی زناشویی، به روش نمونهگیری در دسترس، نمونهای به حجم 36 نفر (18نفر گروه ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش فنون مثبتنگری تلفیقی بر رضایت زناشویی زنان متأهل دارای نارضایتی زناشویی مراجعهکننده به مراکز درمانی شهر ملایر در سال 1395 بود. روش پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح گروه کنترل نامعادل بود. از بین زنان متأهل دارای نارضایتی زناشویی، به روش نمونهگیری در دسترس، نمونهای به حجم 36 نفر (18نفر گروه آزمایش، 18 نفرگروه کنترل) انتخاب شد. دو گروه از لحاظ سن، جنسیت، مدت زمان ازدواج، وضعیت اقتصادی و میزان تحصیلات همگن شد. گروه آزمایش 9 جلسه 90 دقیقهای آموزش فنون مثبت نگری تلفیقی سلیگمن و الیس دریافت کرد. اما گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. برای اندازهگیری رضایت زناشویی در پیشآزمون و پسآزمون از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ فرم بلند (1989) استفاده شد. تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) برای نمرات افتراقی نشان داد که آموزش فنون مثبت نگری تلفیقی بر رضایت زناشویی، رابطه جنسی، تحریف آرمانی، مسائل شخصی، ارتباط، حل تعارض و خانواده و دوستان مؤثر بود و آنها را بهبود بخشید (05/0p<)؛ اما بر مدیریت مالی، فعالیتهای اوقات فراغت، فرزند و فرزند پروری، مساواتطلبی نقشها و جهتگیری مذهبی تأثیر معنای داری نداشت.(05/0p>). پس میتوان نتیجهگیری کرد که آموزش فنون مثبت نگری تلفیقی بر رضایت زناشویی زنان متأهل دارای نارضایتی زناشویی مؤثر بوده و از آن میتوان برای افزایش رضایت زناشویی استفاده کرد.