هادی پرهون؛ علیرضا مرادی؛ محمد حاتمی؛ شیوا مشیرپناهی
دوره 4، شماره 14 ، فروردین 1393، ، صفحه 41-62
چکیده
زمینه: افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی می باشد، روشهای متنوعی جهت درمان آن وجود دارد. این مطالعه با هدف بررسی اثر بخشی درمان فعالسازی رفتاری کوتاه مدت بر کاهش علایم و افزایش کیفیت زندگی بیماران مبتلاء به اختلال افسردگی اساسی انجام شده است. روش: در یک طرح آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون توام با گروه کنترل، و با استفاده از ...
بیشتر
زمینه: افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی می باشد، روشهای متنوعی جهت درمان آن وجود دارد. این مطالعه با هدف بررسی اثر بخشی درمان فعالسازی رفتاری کوتاه مدت بر کاهش علایم و افزایش کیفیت زندگی بیماران مبتلاء به اختلال افسردگی اساسی انجام شده است. روش: در یک طرح آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون توام با گروه کنترل، و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 22 آزمودنی زن، که براساس ملاک های DSM-IV-TR توسط روانپزشک افسرده اساسی تشخیص داده شدند به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند؛ گروه آزمایش درمان فعال سازی رفتاری دریافت کردند وگروه کنترل در لیست انتظار قرارگرفتند. هر دوگروه مقیاسهای (BDI-II)، (HRSD) و WHOQOL-BREF)) قبل و بعد از مداخله و در مرحله پیگیری (سه ماه پس از دریافت مداخله) را پر کردند. نتایج با استفاده از آزمونهای آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره، و آزمون Tوابسته تحلیل شد. یافتهها: درمان تغییرات معنادار و قابل توجهی در کاهش علایم افسردگی و افزایش کیفیت زندگی بیماران ایجاد کرد. یافته ها موید اثر بخشی درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت بر کاهش علایم و افزایش کیفیت زندگی بیمارن افسرده بودند و پایداری درمان در مرحله پیگیری نیز تأیید شد. نتیجهگیری: درمان فعالسازی رفتاری کوتاه مدت در کاهش علایم افسردگی اساسی اثر بخش بود که در چارچوب دیدگاههای رفتاری موج سوم قابل تفسیر می باشد لذا به عنوان یک روش درمان موثر برای اختلال افسردگی اساسی توصیه می شود.