سید اسماعیل حاتمی؛ مهدی رضایی؛ سید کاوه حجت؛ الهه عین بیگی؛ حدیثه منادی زیارت
چکیده
درمان فراشناختی درمان نو ظهوری است که یکی از مولفههای موثر در آسیب شناسی روانی را کاهش نشخوار فکری قلمداد می کند. در پژوهش حاضر سعی شده است تا اثربخشی این نوع درمان بر اندیشه خودکشی بیماران مبتلا به افسردگی مورد بررسی قرار گیرد.این پژوهش در چارچوب طرح شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. از بین بیماران مبتلا ...
بیشتر
درمان فراشناختی درمان نو ظهوری است که یکی از مولفههای موثر در آسیب شناسی روانی را کاهش نشخوار فکری قلمداد می کند. در پژوهش حاضر سعی شده است تا اثربخشی این نوع درمان بر اندیشه خودکشی بیماران مبتلا به افسردگی مورد بررسی قرار گیرد.این پژوهش در چارچوب طرح شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. از بین بیماران مبتلا به افسردگی مراجعه کننده به دو کلینیک روانپزشکی شهر تبریز 30 نفر که ملاک اندیشه خودکشی را دارا بودند بصورت تصادفی در 2 گروه آزمایش و کنترل جای گزین شدند. ابزار جمع آوری دادههامقیاس اندیشه پردازی خودکشی بک بود.از تی زوجی برای مقایسه میانگینهای دو گروه استفاده شد. سطح معناداری در این مطالعه 0.05 بود.پیش ازمون و پس آزمون در گروه کنترل18.8±3.8و18.4±2.5بود و پیش آزمون و پس آزمون در گروه ازمایش به ترتیب 18.5±4.4 و 14.7±2.2بود. نتایج حاکی از آن بود که درمان فراشناختی در بهبود اندیشه خودکشی بیماران مبتلا به افسردگی تاثیر معناداری دارد (p=0.0001).نتایجاینپژوهشنشانمی دهد، درمان فراشناختی با تمرکز بر نشخوار فکری می تواند در کاهش اندیشه خودکشی بیماران مبتلا به افسردگی موثر باشد.
زینب حیدریان فرد؛ باب اله بخشی پور؛ محبوبه فرامرزی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی ـ رفتاری گروهی بر اضطراب اجتماعی، خودکارآمدی اجتماعی و نشخوار فکری دانشجویان دختر انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی (طرح پیشآزمون و پسآزمون- پیگیری با گروه کنترل) بود. با استفاده از نمونهگیری تصادفی ساده از بین 338 دانشجوی دختر در محدودهی سنی 29-20 سال به کمک پرسشنامههای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی ـ رفتاری گروهی بر اضطراب اجتماعی، خودکارآمدی اجتماعی و نشخوار فکری دانشجویان دختر انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی (طرح پیشآزمون و پسآزمون- پیگیری با گروه کنترل) بود. با استفاده از نمونهگیری تصادفی ساده از بین 338 دانشجوی دختر در محدودهی سنی 29-20 سال به کمک پرسشنامههای اضطراب اجتماعی واتسون و فرند (SAQ)، پرسشنامه خودکارآمدی برای موقعیتهای اجتماعی (SESS) و مقیاس پاسخهای نشخواری (RRS) و مصاحبه تشخیصی افراد واجد شرایط( دارای نمره برش تشخیصی اضطراب اجتماعی) بر اساس DSM- IV-TR ، 16 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (برای هر گروه 8 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 8 جلسه درمان شناختی – رفتاری گروهی را دریافت کردند، اما گروه کنترل تحت درمان خاصی قرار نگرفتند. و دو ماه پس از پایان درمان پیگیری اجرا گردید. آزمودنیهای هر دو گروه قبل و بعد از مداخله و دو ماه پیگیری، پرسشنامههای SAQ، SESS، RRS را تکمیل کردند. برای تحلیل داداهها، روشهای آمار توصیفی و آزمون تحلیل کواریانس بکار برده شد. نتایج آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که بین میانگین نمرات اضطراب اجتماعی، خودکارآمدی اجتماعی و نشخوارفکری دو گروه (کنترل و آزمایش) تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج در پیگیری دو ماهه نیز تفاوت معناداری را نشان داد(05/0≥P). با توجه به یافتههای فوق میتوان چنین نتیجه گرفت که درمان شناختی ـ رفتاری گروهی در کاهش اضطراب اجتماعی و نشخوار فکری و افزایش خودکارآمدی اجتماعی دانشجویان دختر با اختلال اضطراب اجتماعی مؤثر است و تغییرات ایجاد شده در پیگیری دو ماهه تقریباً پایدار باقی ماند
سودابه احمدی بجق؛ باب اله بخشی پور؛ محبوبه فرامرزی
دوره 5، شماره 20 ، آذر 1394، ، صفحه 79-109
چکیده
اختلال وسواس- اجبار، یکی از مشکلات جدی سلامت روانشناختی بوده و سالیانه هزینههای اقتصادی و اجتماعی هنگفتی را بر جامعه تحمیل میکند و علائم ناتوانکننده آن کارکرد میان فردی، شغل و زندگی فرد را مختل میکند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروهدرمانی شناختی مبتنی بر حضور ذهن بر وسواس فکری- عملی، باورهای فراشناخت و نشخوار فکری دانشجویان ...
بیشتر
اختلال وسواس- اجبار، یکی از مشکلات جدی سلامت روانشناختی بوده و سالیانه هزینههای اقتصادی و اجتماعی هنگفتی را بر جامعه تحمیل میکند و علائم ناتوانکننده آن کارکرد میان فردی، شغل و زندگی فرد را مختل میکند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروهدرمانی شناختی مبتنی بر حضور ذهن بر وسواس فکری- عملی، باورهای فراشناخت و نشخوار فکری دانشجویان دختر با اختلال وسواس فکری - عملی انجامشده است. روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی (طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل) بود. با استفاده از نمونهگیری تصادفی ساده از بین 338 دانشجوی دختر در محدودهی سنی 29-20 سال به کمک پرسشنامههای وسواس فکری – عملی (MOCI)، باورهای فراشناختی (MCQ-30) و مقیاس پاسخهای نشخواری (RRS) و مصاحبه تشخیصی افراد واجد شرایط (دارای نمره برش تشخیصی وسواس فکری- عملی) بر اساس DSM-IV-TR، 16 نفر انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (برای هر گروه 8 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 8 جلسه گروهدرمانی مبتنی بر حضور ذهن را دریافت کردند، اما گروه کنترل تحت درمان خاصی قرار نگرفتند؛ و دو ماه پس از پایان درمان، پیگیری اجرا گردید. آزمودنیهای هردو گروه قبل و بعد از مداخله و دو ماه پیگیری، پرسشنامههای MOCI، MCQ-30، RRS را تکمیل کردند. برای تحلیل دادهها، روشهای آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس بهکاربرده شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه (کنترل و آزمایش)، ازنظر نمرات وسواس فکری- عملی، باورهای فراشناخت و نشخوار فکری تفاوت معناداری وجود دارد (005/0 > p). با توجه به یافتههای فوق میتوان چنین نتیجه گرفت که گروهدرمانی شناختی مبتنی بر حضور ذهن در کاهش وسواس فکری- عملی، باورهای فراشناخت و نشخوار فکری دانشجویان دختر با اختلال وسواس فکری – عملی مؤثر است و تغییرات درمانی ایجادشده در پیگیری دوماهه تقریباً پایدار باقی ماند.
ریحانه درگاهیان؛ شهرام محمّدخانی؛ جعفر حسنی؛ جمال شمس
دوره 1، شماره 3 ، تیر 1390، ، صفحه 81-104
چکیده
درمان فراشناختی رویکرد نو ظهوری است که به جای تمرکز بر محتوای تفکر بیمار بر کاهش فرآیندهای شناختی غیرمفید و تسهیل پردازش فراشناختی تأکید میکند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراشناختی برکاهش باورهای فراشناختی، نشخوار فکری و علایم افسردگی انجام شده است.
پژوهش حاضر از نوع طرحهای تک آزمودنی چند خط پایهی همراه با کنترل ...
بیشتر
درمان فراشناختی رویکرد نو ظهوری است که به جای تمرکز بر محتوای تفکر بیمار بر کاهش فرآیندهای شناختی غیرمفید و تسهیل پردازش فراشناختی تأکید میکند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراشناختی برکاهش باورهای فراشناختی، نشخوار فکری و علایم افسردگی انجام شده است.
پژوهش حاضر از نوع طرحهای تک آزمودنی چند خط پایهی همراه با کنترل بود. دو مورد بیمار زن مبتلا به افسردگی اساسی براساس مصاحبه تشخیصی مبتنی بر DSM-IV انتخاب شدند. یکی از بیماران فقط درمان دارویی و بیمار دیگر علاوه بر درمان دارویی طی 8 جلسه 45 دقیقهای برنامهی درمانی فراشناختی را نیز دریافت کرد. هر دو آزمودنی در مرحله پیش از درمان (خط پایه) و بعد از پایان درمان (پسآزمون) مقیاسهای اختلال افسردگی اساسی (MDD-S)، نسخه دوم افسردگی بک (BDI-II)، سبک پاسخ نشخوارینولن- هیکسما و مورو (RRS) و پرسش�نامه فراشناخت�های ولز و کاترایتهاتن (MCQ-30) را تکمیل نمودند. علاوه براین بیمار تحت درمان فراشناختی، مقیاس افسردگی MDD-S و مقیاس سندرم شناختی- توجهی را در طی جلسات درمانی تکمیل نمود.
نتایج نشان داد که نمره بیمار تحت درمان فراشناختی در مقیاس افسردگی بک، از 35 در مرحلهی پیش از مداخله به 6 در مرحلۀ پس از مداخله و پیگیری کاهش یافت، در حالی که نمرۀ بیمار کنترل از 23 به 5 در پسآزمون و32 در مرحلهی پیگیری تغییر یافت. هم چنین نمرۀ بیمار تحت درمان فراشناختی در مقیاس تجدید نظر شده افسردگی اساسی (MDD-S)، سبک پاسخ نشخواری، توجه معطوف به خود و فراشناختها کاهش معناداری نشان داد. در حالی که نمرات این مقیاسها در بیمار تحت درمان دارویی تغییرات معناداری مبنی بر بهبودی را نشان نداد.
درمان فراشناختی با کاهش میزان نشخوار فکری، توجه معطوف به خود، باورهای فراشناختی منفی و مثبت در کاهش علایم افسردگی اساسی مؤثر است و تغییرات درمانی ایجاد شده در پیگیری دوماهه پایدار باقی میماند.