علیرضا محمودنیا؛ حسن رستگارپور؛ فرهاد جوکار
دوره 2، شماره 5 ، اسفند 1390، ، صفحه 1-29
چکیده
مقدمه: افسردگی اختلالی است که سالهاست توجه بهداشتکاران روانی را به خود جلب کرده است. میزان افسردگی به قدری نگران کننده است که آن را سرماخوردگی اختلالهای روانی نامیدهاند. روش: تعداد 457 نفر از دانشآموزان دبیرستانها، هنرستانها و مراکز پیشدانشگاهی قرچک به شیوه نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای به صورت کاملاً تصادفی انتخاب ...
بیشتر
مقدمه: افسردگی اختلالی است که سالهاست توجه بهداشتکاران روانی را به خود جلب کرده است. میزان افسردگی به قدری نگران کننده است که آن را سرماخوردگی اختلالهای روانی نامیدهاند. روش: تعداد 457 نفر از دانشآموزان دبیرستانها، هنرستانها و مراکز پیشدانشگاهی قرچک به شیوه نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای به صورت کاملاً تصادفی انتخاب شدند. سپس از پرسشنامه بک برای سنجش افسردگی استفاده گردید. در مرحله دوم 36 نفر از دانشآموزانی که علائم افسردگی متوسط و وخیم را بروز داده بودند به صورت تصادفی انتخاب شدند و بعد از همتاسازی آنها از نظر سن، رشته و پایه تحصیلی، وضعیت درسی (معدل نیمسال اول) و نمرههای افسردگی بک، به صورت کاملا تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی قرار گرفتند، پس از همتاسازی دو گروه 8 نفری تشکیل شد. گروه کنترل در لیست انتظار برای درمان قرار گرفت و گروه آزمایش در معرض 10 جلسه شناختدرمانی گروهی به روش الیس قرار گرفتند. از هر دو گروه پیشآزمون و پسآزمون افسردگی بک و باورهای غیر منطقی جونز گرفته شد. پس از محاسبه تفاوت نمرههای پسآزمون و پیشآزمون در گروه کنترل و آزمایش بوسیله آزمون t همبسته تفاوتهای بین گروهی آنها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: در مرحله اول 97/36 درصد دانشآموزان فاقد افسردگی، 23/35 درصد دارای افسردگی خفیف، و 35/20 درصد مبتلا به افسردگی وخیم بودند. در مرحله دوم باورهای غیر منطقی گروه شناخت درمانی به گونه معنیداری کاهش یافت. بررسی نمرههای افسردگی نشان داد که نمره افسردگی دانشآموزان گروه آزمایشی نیز کاهش یافته است. به طور کلی یافتههای پژوهش نشان میدهد که شناخت درمانی گروهی به طور همزمان موجب کاهش باورهای غیرمنطقی و افسردگی دانشآموزان شده هست. نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش میتوان گفت که استفاده از سبک عقلانی عاطفی و شناخت درمانی، در درمان افسردگی نوجوانان مؤثر است و روانشناسان، روانپزشکان و مشاوران میتوانند این شیوه درمانی را به کار ببرند.
دکتر محمد عسگری؛ بتول هاشمینسب؛ دکتر فردین فردین
دوره 2، شماره 5 ، اسفند 1390، ، صفحه 140-164
چکیده
مقدمه:بین کیفیت زندگی و سلامتی ارتباط نزدیکی وجود دارد. بیماریهای مزمن در سلامتی و کیفیت زندگی اثرات منفی دارند. پژوهشها نشانگر تأثیر مثبت درمان شناختی - رفتاری مدیریت استرس بر اختلالات روانی و مشکلات جسمی بوده است. هدف پژوهش تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری مدیریت استرس در کیفیت زندگی و افسردگی بیماران ام اس زن بود.
روش: ...
بیشتر
مقدمه:بین کیفیت زندگی و سلامتی ارتباط نزدیکی وجود دارد. بیماریهای مزمن در سلامتی و کیفیت زندگی اثرات منفی دارند. پژوهشها نشانگر تأثیر مثبت درمان شناختی - رفتاری مدیریت استرس بر اختلالات روانی و مشکلات جسمی بوده است. هدف پژوهش تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری مدیریت استرس در کیفیت زندگی و افسردگی بیماران ام اس زن بود.
روش: برای انجام پژوهش از طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری عبارت بود از زنان بیمار مبتلا به اماس که در سال 1389 در اراک ساکن بودند. نمونه 40 نفر از بیماران ام اس زن شهرستان اراک بود که به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. نخست افراد هر دو گروه به پرسشنامه کیفیت زندگی مخصوص بیماران ام اس (MSIS-29) 29 سؤالی و آزمون افسردگی بک (BDI) 21 سؤالی پاسخ دادند. پس از آن، گروه آزمایش یک دوره 10 جلسهای درمان شناختی- رفتاری مدیریت استرس دریافت کرد، اما گروه کنترل هیچگونه مداخلهای دریافت نکرد. در پایان دوره درمان، افراد هر دو گروه دوباره به پرسشنامه کیفیت زندگی و آزمون افسردگی بک پاسخ دادند.
یافتهها: تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره برای نمرات افتراقی نشان داد که افسردگی بیماران ام اس گروه آزمایش کاهش معنیدار داشته است و کیفیت زندگی بیماران ام اس گروه آزمایش نیز در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنیدار داشته است.
نتیجهگیری: درمان شناختی - رفتاری مدیریت استرس، کیفیت زندگی بیماران ام اس را افزایش و افسردگی آنها را کاهش میدهد و میتواند به عنوان مکمل درمان دارویی مورد استفاده قرار گیرد.