فرزانه علیجانی؛ زهره رنجبرکهن
چکیده
اختلال افسردگی اساسی یکی از شایعترین اختلالات روانی است که بار قابل ملاحظهی هیجانی، اجتماعی و اقتصادی فراوانی را به فرد و جامعه تحمیل میکند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر افکار خودآیند منفی و نگرشهای ناکارآمد بیماران مبتلا به افسردگی اساسی است. روش پژوهش حاضر طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ...
بیشتر
اختلال افسردگی اساسی یکی از شایعترین اختلالات روانی است که بار قابل ملاحظهی هیجانی، اجتماعی و اقتصادی فراوانی را به فرد و جامعه تحمیل میکند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر افکار خودآیند منفی و نگرشهای ناکارآمد بیماران مبتلا به افسردگی اساسی است. روش پژوهش حاضر طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه میباشد. جامعه آماری این پژوهش متشکل بود از کلیه بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی مراجعه کننده به مرکز مشاوره فانوس هدایت امین شهر اصفهان در سال 99-98 که دارای پرونده فعال بودند. که از این جامعه آماری با توجه به ملاکهای ورود و خروج پژوهش، چهار نفر از بیماران مبتلا به افسردگی اساسی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در3 نوبت خط پایه، 8 جلسه درمان متمرکز بر شفقت و ۳نوبت پیگیری شرکت کردند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه افکار خودآیند منفی هولون و کندال (1980 ) و نگرشهای ناکارآمد وایزمن و بک (1979 ) میباشد. دادهها با استفاده ازروش تحلیل دیداری، تعیین تغییر ثبات روند و درصد همپوشی (PND ) مورد تحلیل قرار میگیرند. با توجه به نتایج آماری به دست آمده در مورد هر دو متغیر افکار خود آیند منفی و نگرشهای ناکارآمد، کاهش میانه و میانگین نمرات در مرحله مداخله نسبت به خط پایه، PND 100%بین موقعیت درمان و خط پایه برای هر ۴ آزمودنی و کاهش میزان PND بین موقعیت مداخله و پیگیری، بیانگر آن بود که CFT بر افکار خودآیند منفی و نگرشهای ناکارآمد بیماران مبتلا به افسردگی اساسی موثر بوده است اما این نتایج تاثیر قابل ملاحظه درمان در مرحله مداخله نسبت به خط پایه و کاهش تاثیر درمان در مرحله پیگیری نسبت به مرحله مداخله را نشان داده است.
روشنک خدابخش پیر کلانی؛ خاطره سادات تقوی؛ فریده راستگو
چکیده
چکیدهاز روش درمان شناختی و رفتاری و اجرای نوروفیدبک به عنوان یک روش درمانی برای درمان بیماری ها و اختلال ها استفاده می شود. این تحقیق با هدف مقایسه اثر بخشی روش های درمان شناختی رفتاری و نوروفیدبک بر افسردگی زنان بزرگسال شهر تهران انجام شد.این پژوهش ا زنوع نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش ...
بیشتر
چکیدهاز روش درمان شناختی و رفتاری و اجرای نوروفیدبک به عنوان یک روش درمانی برای درمان بیماری ها و اختلال ها استفاده می شود. این تحقیق با هدف مقایسه اثر بخشی روش های درمان شناختی رفتاری و نوروفیدبک بر افسردگی زنان بزرگسال شهر تهران انجام شد.این پژوهش ا زنوع نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش زنان مراجعه کننده به چهار کلینیک مشاوره سطح شهر تهران در تابستان و پاییز 1397بود که بر اساس مصاحبه روانپزشک و ملاک های تشخیصی اختلال افسردگیDSM V داشتند. انتخاب آزمودنی ها به طور داوطلبانه و جایگزینی آن ها در دو گروه تحت درمان نوروفیدبک و درمان شناختی – رفتاری به طور تصادفی بر مبنای جدول اعداد تصادفی انجام شد. شرکت کنندگان در سه گروه شامل گروه آزمایشی درمان با نوروفیدبک (15 نفر)، گروه درمان با پروتکل شناختی درمانی (15 نفر) و گروه شاهد (15 نفر) که از مداخله های درمانی بدون بهره بودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه افسردگی،اضطرابواسترس لویبوندولویبوند (DASS) استفاده شد.داده های بدست آمده از تحقیق با استفاده از آمار توصیفی، تحلیل واریانس و آزمونی تی وابسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در گروه درمان شناختی – رفتاری پس از مداخله ی درمانی میانگین افسردگی گروه درمان شناختی رفتاری 26 نمره کاهش (بهبودی گروه درمان) داشته است.گروه درمان نوروفیدبک پس از مداخله ی درمانی میانگین افسردگی گروه درمان نوروفیدبک 22 نمره کاهش (بهبودی گروه درمان) داشته است.نوروفیدبک به عنوان یک روش درمانی موثر در کاهش افسردگی قابلیت اجرایی در مراکز درمانی دارد. بنابراین روانشناسان می توانند برای کاهش افسردگی از روش درمانی نوروفیدبک استفاده نمایند. کلید واژه ها:روش درمان شناختی – رفتاری، نوروفیدبک، افسردگی مهاد، زنان بزرگسال
هادی پرهون؛ علیرضا مرادی؛ محمد حاتمی؛ شیوا مشیرپناهی
دوره 4، شماره 14 ، فروردین 1393، ، صفحه 41-62
چکیده
زمینه: افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی می باشد، روشهای متنوعی جهت درمان آن وجود دارد. این مطالعه با هدف بررسی اثر بخشی درمان فعالسازی رفتاری کوتاه مدت بر کاهش علایم و افزایش کیفیت زندگی بیماران مبتلاء به اختلال افسردگی اساسی انجام شده است. روش: در یک طرح آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون توام با گروه کنترل، و با استفاده از ...
بیشتر
زمینه: افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی می باشد، روشهای متنوعی جهت درمان آن وجود دارد. این مطالعه با هدف بررسی اثر بخشی درمان فعالسازی رفتاری کوتاه مدت بر کاهش علایم و افزایش کیفیت زندگی بیماران مبتلاء به اختلال افسردگی اساسی انجام شده است. روش: در یک طرح آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون توام با گروه کنترل، و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 22 آزمودنی زن، که براساس ملاک های DSM-IV-TR توسط روانپزشک افسرده اساسی تشخیص داده شدند به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند؛ گروه آزمایش درمان فعال سازی رفتاری دریافت کردند وگروه کنترل در لیست انتظار قرارگرفتند. هر دوگروه مقیاسهای (BDI-II)، (HRSD) و WHOQOL-BREF)) قبل و بعد از مداخله و در مرحله پیگیری (سه ماه پس از دریافت مداخله) را پر کردند. نتایج با استفاده از آزمونهای آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره، و آزمون Tوابسته تحلیل شد. یافتهها: درمان تغییرات معنادار و قابل توجهی در کاهش علایم افسردگی و افزایش کیفیت زندگی بیماران ایجاد کرد. یافته ها موید اثر بخشی درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت بر کاهش علایم و افزایش کیفیت زندگی بیمارن افسرده بودند و پایداری درمان در مرحله پیگیری نیز تأیید شد. نتیجهگیری: درمان فعالسازی رفتاری کوتاه مدت در کاهش علایم افسردگی اساسی اثر بخش بود که در چارچوب دیدگاههای رفتاری موج سوم قابل تفسیر می باشد لذا به عنوان یک روش درمان موثر برای اختلال افسردگی اساسی توصیه می شود.