فرهاد غدیری؛ اسماعیل سلیمانی
چکیده
هدف:پژوهش حاضر با هدف طراحی و تعیین اثربخشی بستۀ آموزشی کارکردهای اجرایی بر ارتقای سطوح نظریه ذهن در کودکان با اختلال طیف اوتیسم با عملکرد بالا انجام شد. روش: روش پژوهش، نیمهآزمایشی با پیشآزمون پسآزمون همراه با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر کودکان دارای اختلال اوتیسم 6 تا 12 ساله شهر ارومیه (274 نفر) در سال تحصیلی 99-98 از ...
بیشتر
هدف:پژوهش حاضر با هدف طراحی و تعیین اثربخشی بستۀ آموزشی کارکردهای اجرایی بر ارتقای سطوح نظریه ذهن در کودکان با اختلال طیف اوتیسم با عملکرد بالا انجام شد. روش: روش پژوهش، نیمهآزمایشی با پیشآزمون پسآزمون همراه با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر کودکان دارای اختلال اوتیسم 6 تا 12 ساله شهر ارومیه (274 نفر) در سال تحصیلی 99-98 از مدرسه ویژه اختلال اوتیسم بودند، از بین کل جامعه هدف به روش نمونهگیری در دسترس تعداد 40 نفر اوتیسم با عملکرد بالا با استفاده از مقیاس تشخیص اوتیسم گیلیام (گیلیام،1995) انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش(20) و کنترل(20) قرار گرفتند، سپس پرسشنامه نظریه ذهن هوتچینز(هوتچینز و همکاران،2012) توسط والدین هر دو گروه تکمیل گردید. پس از اجرای پیشآزمون، گروه آزمایش تحت آموزش برنامه کارکردهای اجرایی قرار گرفت، این برنامه توسط پژوهشگران طراحی شد که شامل 24 جلسه بود که در آن 4 مهارت(حافظه کاری، بازداری، انعطافپذیری و توجه) آموزش داده می شد، در این مرحله کودکان گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند و دوباره پسآزمون اجرا شد و دادههای بهدست آمده از پیشآزمون و پسآزمون با استفاده از روش تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند.یافتهها: اطلاعات بهدست آمده نشان دهنده تفاوت معنیداری (p <01) بین دو گروه کنترل و آزمایش در نمرات متغیر پسآزمون و نظریه ذهن بعد از تعدیل تأثیر پیش آزمون نظریه ذهن میباشد.نتیجه گیری: بر اساس این پژوهش میتوان مطرح کرد که با ارتقاءکارکردهای اجرایی میتوان سطوح نظریه ذهن را افزایش داد.
زینب خانجانی؛ محمدعلی نظری؛ پریا آب روانی
چکیده
طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت، سکته مغزی مجموعه ای از علایم کلینیکی است که به طور ناگهانی ایجاد می شوند و هیچ علت واضحی جز منشأ عروقی ندارند. نقص در حافظه کاری از متداول ترین پدیده ها بعد از آسیب مغزی می باشد. توجه و کارکرد اجرایی حل مسئله رابطه تنگاتنگی با حافظه کاری دارند. توانبخشی شناختی یک برنامه مداخلات شناختی است که در جهت بازسازی ...
بیشتر
طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت، سکته مغزی مجموعه ای از علایم کلینیکی است که به طور ناگهانی ایجاد می شوند و هیچ علت واضحی جز منشأ عروقی ندارند. نقص در حافظه کاری از متداول ترین پدیده ها بعد از آسیب مغزی می باشد. توجه و کارکرد اجرایی حل مسئله رابطه تنگاتنگی با حافظه کاری دارند. توانبخشی شناختی یک برنامه مداخلات شناختی است که در جهت بازسازی نقایص شناختی طراحی شده است.هدف پژوهش حاضر اثر توانبخشی شناختی را بر حافظه کاری، توجه و کارکرد اجرایی حل مسئله در افراد بزرگسال دچار سکته مغزی، مورد بررسی قرار داد. 20 بیمار به صورت مساوی در دو گروه کنترل و آزمایشی قرار گرفتند. برنامه توانبخشی، طی5 هفته و5 روزهفته و به مدت 30-40 دقیقه به صورت کامپیوتری اجرا شد. متغیر های پژوهش توسط آزمون حافظه کاری وکسلر، آزمون حافظه کاری فضایی N-back، برنامه توجه انتخابی و پراکنده، آزمون مرتب کردن کارت های ویسکانسین قبل و بعد از برنامه توانبخشی اندازه گیری شدند. بهبود معنی داری در حافظه کاری شنیداری و دیداری و توجه انتخابی مشاهده شد. این بهبودی ممکن است در نتیجه تغییرات در سازماندهی عصبی در پاسخ به آسیب رخ دهد. برنامه توانبخشی شناختی باعث یادگرفتن مجدد اعمال ذهنی و بر اساس انعطاف پذیری مغزی باعث بهبود حافظه کاری و توجه انتخابی بیماران شده است. به نظر میرسد عدم بهبود مشاهده شده در توجه پراکنده و حل مسئله ناشی از عدم هماهنگی و پرادزش موازی در مناطق مختلف مغزی به علت بافت انفارکت شده میباشد.
فرشته یاقوتی؛ سوگند قاسم زاده؛ غلامعلی افروز
چکیده
مقدمه و هدف: مطالعات نشان میدهند پیشروی اختلال آلزایمر در افراد مبتلا به نشانگان داون همراه با اختلال سریعتر در برخی از کارکردهای اجرایی همراه است. هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی بزرگسالان با نشانگان داون با و بدون اختلال آلزایمر میباشد. روش: طرح مطالعه حاضر از نوع علیمقایسهای است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام افراد با نشانگان ...
بیشتر
مقدمه و هدف: مطالعات نشان میدهند پیشروی اختلال آلزایمر در افراد مبتلا به نشانگان داون همراه با اختلال سریعتر در برخی از کارکردهای اجرایی همراه است. هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی بزرگسالان با نشانگان داون با و بدون اختلال آلزایمر میباشد. روش: طرح مطالعه حاضر از نوع علیمقایسهای است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام افراد با نشانگان داون بالای 40 سال و نمونه آن شامل 10 فرد یا نشانگان داون با اختلال آلزایمر و 10 فرد با نشانگان داون بدون اختلال آلزایمر(در مجموع 30 نفر) بود که به صورت در دسترس انتخاب و سپس با ابزار کارتهای ویسکانسین و آزمون استروپ ارزیابی شدند. به منظـور مقایسـه گروههای مورد مطالعه از آزمـون تحلیل واریانس چند متغیـره (مانوا) اسـتفاده کردیم. یافتهها: نتایج تحلیل دادههای بهدست آمده نشان داد که بین افراد با نشانگان داون با آلزایمر با افراد با نشانگان داون بدون آلزایمر در هر دو آزمون ویسکانسین و استروپ تفاوت معنیداری وجود دارد. نتیجهگیری: نتایج نشان داد افراد با نشانگان داون با آلزایمر عملکرد ضعیفتری نسبت به گروه دیگر داشتهاند. در واقع کاهش اندازه مخزن شناختی در لوب فرونتال منجر به اختلال زودهنگام سپس پیدایش نشانه هایی از اختلال در کارکردهای اجرایی می شود.
هادی هاشمی رزینی؛ مینو کرم پور
دوره 5، شماره 20 ، آذر 1394، ، صفحه 161-185
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر مهارتهای اجتماعی و ارتباطی کودکان طیف اتیسم انجام شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، بنیادی و از نظرگردآوری دادهها، شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل هست. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کودکان طیف اتیسم با عملکرد بالا سنین 12-6 سال میباشند. از جامعه آماری ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر مهارتهای اجتماعی و ارتباطی کودکان طیف اتیسم انجام شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، بنیادی و از نظرگردآوری دادهها، شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل هست. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کودکان طیف اتیسم با عملکرد بالا سنین 12-6 سال میباشند. از جامعه آماری مورد نظر تعداد 10 کودک مبتلا به اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا با استفاده از ویرایش چهارم آزمون هوشی وکسلر و پرسشنامه غربالگری درخودماندگی با عملکرد بالا و آسپرگر از کلینیک ذهن زیبا به صورت در دسترس انتخاب و به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه 5 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش برنامه درمانی را در قالب پانزده جلسه دریافت کرد و گروه کنترل برنامه عادی خود را پیگیری نمود. مهارتهای اجتماعی و ارتباطی با استفاده از فهرست ارزشیابی درخودماندگی ارزیابی و دادهها با روش اندازهگیریهای مکرر مورد تحلیل قرار گرفت.نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری میان مهارتهای اجتماعی و ارتباطی کودکان گروه آزمایش و گروه کنترل در پسآزمون و پیگری وجود دارد. در نتیجه این روش میتواند به عنوان یک مداخله در کاهش نشانگان بالینی کودکان طیف اتیسم مورد استفاده قرار گیرد.
حسین قمری گیوی؛ مقصود نادر؛ فرشته دهقانی
دوره 4، شماره 16 ، آذر 1393، ، صفحه 101-128
چکیده
زمینه: یکی از رویکرد های درمانی جدید که اثر بخشی آن قابل بررسی است، توانبخشی شناختی و تلاش در جهت ترمیم نقایص شناختی است. هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی در بازسازی کارکردهای اجرایی بیماران وسواسی ـ جبری بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. در این پژوهش حجم ...
بیشتر
زمینه: یکی از رویکرد های درمانی جدید که اثر بخشی آن قابل بررسی است، توانبخشی شناختی و تلاش در جهت ترمیم نقایص شناختی است. هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی در بازسازی کارکردهای اجرایی بیماران وسواسی ـ جبری بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. در این پژوهش حجم جامعه 300 نفر بیمار وسواسی ـ جبری است که از بین آنها نمونهای متشکل از 30 نفر (15 نفر گروه آزمایشی و 15 نفر گروه کنترل بودند) که با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دادههای پژوهش از طریق سه آزمون دستهبندی کارتهای ویسکانسین، آزمون رنگ واژه استروپ و خرده مقیاس فراخنای ارقام معکوس وکسلر جمعآوری شد. و داده ها با استفاده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: یافتهها نشان داد که برنامه توانبخشی در بهبود مفهومسازی و انعطافپذیری ذهنی تاثیر مثبتی دارد (01/0> P). همچنین برنامه توانبخشی در بهبود آغازگری و طرحپذیری ذهنی افراد تاثیر دارد یعنی برنامه توانبخشی بر روی کاهش زمان پاسخگویی در کارتهای یک، دو و سه تاثیر مثبتی داشته است به عبارت دیگر این برنامه توانبخشی بر روی گروه آزمایش در متغیر بهبود آغازگری و طرحپذیری تاثیر قابل توجهی داشته است ( 01/0 > P). یافتهها همچنین نشان داد که این برنامه توانبخشی در بازداری پاسخ تاثیری ندارد (05/0P<). این طرح همنچنین حافظه شنیداری بیماران وسواسی جبری را بهبود بخشید. (01/0 > P) نتیجه گیری: به طور کلی در پژوهش حاضر برنامه توانبخشی شناختی مفهومسازی، انعطافپذیری ذهنی، آغازگری و طرحپذیری و حافظه شنیداری بیماران وسواسی جبری را بهبود بخشیده اما در بازداری پاسخ تاثیر مثبتی نمیگذارد، بنابراین توانبخشی شناختی در بازسازی کارکردهای اجرایی بیماران وسواسی ـ جبری موثر است