امین غلامی؛ نور علی فرخی؛ احمد برجعلی
چکیده
برای اینکه بتوانیم یک نظام آموزشی اثربخش داشته باشیم می بایست به مسائل روانی دانشجویان توجه داشته باشیم. استرس و تنش یکی از عوامل موثر بر بهداشت روانی و مخل عملکرد تحصیلی دانشجویان میباشد، که به منظور ایجاد یک آموزش کارآمد می بایست به منابع آن و روشهای مقابله با آن توجه شود. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل ساختاری راهبردهای مقابلهای ...
بیشتر
برای اینکه بتوانیم یک نظام آموزشی اثربخش داشته باشیم می بایست به مسائل روانی دانشجویان توجه داشته باشیم. استرس و تنش یکی از عوامل موثر بر بهداشت روانی و مخل عملکرد تحصیلی دانشجویان میباشد، که به منظور ایجاد یک آموزش کارآمد می بایست به منابع آن و روشهای مقابله با آن توجه شود. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل ساختاری راهبردهای مقابلهای بر اساس سبک های دلبستگی با واسطه گری سبکهای فرزندپروری، تجارب آسیبرسان کودکی و طرحوارههای ناسازگار اولیه در دانشجویان بوده است. نمونه آماری این پژوهش 300 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی بوده اند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل فرم کوتاه پرسشنامه راهبردهای مقابلهای اندلر و پارکر ۱۹۹۰، سبکهای دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (AAI)، شیوههای فرزندپروری والدینی ادراک شده (EMBU-S)، طرحوارهها ناسازگار اولیه و آسیب های دوران کودکی بوگلاس بریمنر ۲۴ بوده اند. برای ارزیابی مدل پیشنهادی ازروش مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Amos استفاده شده است. نتایج بررسی نشان داده که شاخص های برازش مدل مفهومی تحقیق بپس از اصلاحات جزئی در سطح قابل قبولی بوده اند و مدل ارزیابی شده با داده ها برازش خوبی داشته است. و طبق ضرایب رگرسیونی بدست آمده متغیرهای سبکهای فرزند پروری، طرحوارههای ناسازگار اولیه و آسیب های دوران کودکی نقش میانجی را بین سبک دلبستگی و سبکهای مقابلهای داشته اند.
افسانه دارابی؛ احمد برجعلی؛ یوسف اعظمی
دوره 5، شماره 18 ، فروردین 1394، ، صفحه 143-166
چکیده
پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی تکنیکهای شناختی و هیجانی طرحوارهدرمانی بر کاهش طرحوارههای ناسازگاراولیه افراد افسرده مراجع کننده به مراکز مشاوره و روانشناسی شهر تهران انجام شد. برای این منظور 34 نفر از افراد افسرده با استفاده از اجرای پرسشنامه افسردگی بک (II-BDI) انتخاب شدند. مصاحبه تشخیصی ساختاریافته بر اساس DSM-IV و فرم ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی تکنیکهای شناختی و هیجانی طرحوارهدرمانی بر کاهش طرحوارههای ناسازگاراولیه افراد افسرده مراجع کننده به مراکز مشاوره و روانشناسی شهر تهران انجام شد. برای این منظور 34 نفر از افراد افسرده با استفاده از اجرای پرسشنامه افسردگی بک (II-BDI) انتخاب شدند. مصاحبه تشخیصی ساختاریافته بر اساس DSM-IV و فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ به منظور غربال نهایی اجرا گردید و در نهایت ده نفر به طور تصادفی انتخاب شدند که آموزش تکنیکهای شناختی طرحوارهدرمانی بر روی 5 نفر و تکنیکهای تجربی بر روی 5 نفر دیگر اجرا شد. از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه استفاده شد و با استفاده از روش تحلیل نمودار، شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی، دادههای حاصل، تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد، کاهش شدت طرحوارههای ناسازگاراولیه در هر دو گروه معنادار میباشد اما از طریق آموزش تکنیکهای شناختی طرحوارهدرمانی درصد بهبودی بیشتری حاصل شد و کاهش شدت طرحوارههای ناسازگار اولیه تا یک ماه و نیم پس از درمان نیز تداوم یافت.