دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات روانشناسی بالینی
2322-3189
2476-6410
6
24
2016
11
21
اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر تعدیل طرحوارههای ناسازگار اولیه و کاهش علائم اختلال اضطراب اجتماعی
1
28
FA
فرزاد
قادری
دانشجوی دکتری روان شناسی دانشگاه اصفهان
ghaderi68@yahoo.com
مهرداد
کلانتری
دانشیار روانشناسی دانشگاه اصفهان
kalantarim@yahoo.com
حسینعلی
مهرابی
استادیار روانشناسی دانشگاه اصفهان
mehrabihossein@yahoo.com
10.22054/jcps.2016.6512
هدف پژوهش تعیین اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر تعدیل طرحوارههای ناسازگار اولیه و کاهش علائم اختلال اضطراب اجتماعی (SAD) در دانشجویان بود. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی و همراه با گروه کنترل و ارزیابی به صورت پیش آزمون- پس آزمون بود. بدین منظور 20 نفراز دانشجویان پسر دارای علایم اختلال اضطراب اجتماعی از دانشگاه اصفهان به شیوه داوطلبانه انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل گمارده شدند (10= 2n = 1n). سپس طرحواره درمانی گروهی طی 8 جلسه 90 دقیقهای به صورت جلسات هفتگی بر روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسش نامه اضطراب اجتماعی (SPIN) و مقیاس طرحوارههای ناسازگار اولیه یانگ YSQ_SF)) بود. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که بین میانگین نمرات طرحوارههای ناسازگار اولیه در مرحله پس آزمون در دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده میشود و طرحواره درمانی موجب کاهش معنادار نمرات تمامی طرحوارههای ناسازگار اولیه به جز دو طرحواره رهاشدگی/ بی ثباتی و اطاعت در افراد گروه آزمایش شده است. یافتهها همچنین نشان داد طرحواره درمانی علایم اختلال اضطراب اجتماعی را نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون به میزان معناداری کاهش میدهد. نتایج بیانگر آن بود که این تغییر در نمرات کل و ابعاد علائم ترس و اجتناب معنادار و بر بعد ناراحتی فیزیولوژیک معنادار نبود (05/0>p). میتوان گفت که طرحواره درمانی برای اصلاح طرحوارههای ناسازگار اولیه و کاهش علائم اختلال اضطراب اجتماعی از اثربخشی لازم برخوردار است.
طرحواره درمانی,طرحوارههای ناسازگار اولیه,اختلال اضطراب
https://jcps.atu.ac.ir/article_6512.html
https://jcps.atu.ac.ir/article_6512_947b5b87e50591d43c18f79dda193d2b.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات روانشناسی بالینی
2322-3189
2476-6410
6
24
2016
11
21
ارزیابی بالینی تأثیر سایکودراما در درمان اضطراب اجتماعی (موردپژوهی)
29
46
FA
مهدی
پوررضائیان
0000-0003-4276-9996
استادیار روانشناسی دانشگاه شاهد،
purrezaian@shahed.ac.ir
10.22054/jcps.2016.6513
فوبیای اجتماعی که در DSM 5 به اضطراب اجتماعی تغییر نام داده است، سبب ناتوانی شدید فرد در برقراری ارتباطات اجتماعی و احساس شرمندگی و عدم تمایل به حضور در موقعیتهای اجتماعی خاص میشود. بنابراین به کارگیری یک روش درمانی مؤثر در مورد آن بسیار حائز اهمیت است. اگرچه روشهای درمانی نمایشمحور برای درمان این اختلال توصیه شدهاند اما کاربرد این روشها به صورت بالینی در پژوهشها به چشم نمیخورد. بنابراین مهمترین هدف پژوهش حاضر، آزمون اثربخشی سایکودراما به عنوان یک روش درمانی نمایشمحور در درمان اضطراب اجتماعی بود. پژوهش حاضر یک پژوهش تجربی از نوع موردپژوهیست که از طرح AB استفاده کرده است. درمانجو، یک پسربچهی ده سالهی مبتلا به اضطراب اجتماعی و آزمونی که برای برآورد میزان و نوع اضطراب درمانجو به کار گرفته شد، آزمون اضطراب کودکان اسپنس بود. نتایج مشاهده توسط درمانگر و مادر درمانجو، نشاندهندهی کاهش قابل توجه نشانههای اضطراب اجتماعی درمانجو بود. همچنین مقایسهی نمرات درمانجو در آزمون اضطراب کودکان اسپنس در پیشآزمون و پسآزمون، بیانگر کاهش قابل ملاحظهی میزان اضطراب اجتماعی او بود. با توجه به یافتههای پژوهش، میتوان گفت که سایکودراما، روش درمانی مناسب و مؤثری در درمان اضطراب اجتماعی است اما با توجه به اینکه پژوهش حاضر یک موردپژوهی است، به سختی میتوان نتایج آن را تعمیم داد. لذا پیشنهاد پژوهشگر حاضر، انجام پژوهشهای بیشتری با هدف آزمون اثربخشی سایکودراما در درمان اختلال مذکور است.
سایکودراما,اضطراب,اضطراب اجتماعی,اضطراب جدایی
https://jcps.atu.ac.ir/article_6513.html
https://jcps.atu.ac.ir/article_6513_e528055adb06681b0b0c6a3a37339a01.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات روانشناسی بالینی
2322-3189
2476-6410
6
24
2016
11
21
اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل تدوینی شناختی-فراشناختی-رفتاری بر کاهش علائم اختلال اضطراب اجتماعی
47
61
FA
افسانه
شهبازیراد
دانشجوی دکتری روانشناسی دانشگاه لرستان
ashahbazirad2020@gmail.com
عزتاله
قدمپور
000000033120384x
استادیار روانشناسی دانشگاه لرستان
ghadampour.e@lu.ac.ir
فیروزه
غضنفری
دانشیار روانشناسی دانشگاه لرستان
firoozeh.ghazanfari@yahoo.com
خدامراد
مومنی
دانشیار روانشناسی دانشگاه رازی کرمانشاه
khmomeni2000@yahoo.com
10.22054/jcps.2016.6514
این پژوهش برای تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل شناختی-فراشناختی-رفتاری بر کاهش علائم اختلال اضطراب اجتماعی صورت گرفت. روش پژوهش شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری این پژوهش کلیه بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی مراجعه کننده به مراکز خصوصی و عمومی سطح شهر کرمانشاه در سال 1394 بود، که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس تعداد 30 نفر از کسانی که از طریق مصاحبهی ساختاریافته (SCID-I) و پرسشنامهی اضطراب اجتماعی کانور و همکاران (2000) واجد شرایط شرکت در مطالعه بودند، انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (لیست انتظار) به صورت تصادفی جایگزین شدند. دوازده جلسه درمان شناختی-فراشناختی-رفتاری با توجه به مدل تدوین شده و بر اساس دیدگاههای نظری مربوطه، به صورت هفتهای دوبار برای گروه آزمایش اجرا گردید. در حالی که گروه کنترل در این مدت هیچگونه مداخلهای دریافت نکرد. در پایان مداخله هر دو گروه مجدداً با آزمون اضطراب اجتماعی کانور و همکاران (2000) مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کواریانس تکمتغیره (ANCOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر مدل شناختی-فراشناختی-رفتاری بر کاهش علائم اختلال اضطراب اجتماعی در گروه آزمایش مؤثر بوده است (001/0P<). بنابراین، با توجه به اثربخش بودن مدل مورد نظر بر کاهش علائم اختلال اضطراب اجتماعی به نظر میرسد، درمانگران و مشاوران میتوانند از این مدل تدوینی برای کاهش علائم اختلال اضطراب اجتماعی در بین مبتلایان استفاده کنند.
اختلال اضطراب اجتماعی,مدل شناختی-فراشناختی-رفتاری
https://jcps.atu.ac.ir/article_6514.html
https://jcps.atu.ac.ir/article_6514_11b924f4bfe9d3ef3431116125176f49.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات روانشناسی بالینی
2322-3189
2476-6410
6
24
2016
11
21
انسان به منزله مسالهای زبانی (دیدگاه مولانا محمد بلخی رومی درباره نقش زبان در تعیین وضعیت روانی و رفتار انسان)
63
97
FA
حسین
اسکندری
0000-0002-3621-9034
دانشیار روان شناسی بالینی دانشگاه علامه طباطبائی
sknd40@gmail.com
منصوره
اعلمی نیا
کارشناس ارشد روان شناسی بالینی دانشگاه علامه طباطبائی
alamii64@gmail.com
10.22054/jcps.2016.6515
نظریههای مطرح در حوزه روانشناسی هریک بنابر پیشفرضهای فلسفی خود، در تبیین رفتار و ماهیت روان انسان بر عوامل متفاوتی تاکید داشتهاند. در این میان برخی عمدتاً بر جهان عینی و بیرونی تمرکز و تاکید کرده و عوامل برون ذهنی را عوامل اساسی شکل دهنده رفتار انسان به شمار میآورند و برخی معتقدند انسان در جهان ذهنی و خصوصی تجربیات خویش زندگی میکند که بیشترین تاثیر را بر او دارد. در کنار دو دسته عوامل ذهنی- شخصی و عوامل عینی- بیرونی، میتوان به عامل سومی اشاره داشت که در عین استقلال بر هر دو تاثیر گذار است؛ این عامل سوم که امری بینالاذهانی و اجتماعی محسوب میشود، زبان است که اهمیت ویژهای در هستی انسان و شکلگیری رفتار او دارد؛ از این رو، تحقیق حاضر درصدد آن است که به بررسی دیدگاه مولانا درباره نقش زبان در تعیین وضعیت روانی و رفتار انسان بپردازد. پژوهش حاضر پژوهشی کیفی و توصیفی - تحلیلی از نوع تحلیل محتواست که به منظور توصیف عینی و کیفی محتوای مفاهیم به صورت نظامدار انجام شده است. در دیدگاه مولانا اساساً ذهن آدمی از زبان او جدا نیست؛ آگاهی انسان همواره ماهیتی کلامی دارد و فعالیتهای ذهنی همچون ادراک، اندیشه و شناخت در زبان رخ میدهند. زبان صورت و شکل معنا را مشخص میسازد و افراد تجربه خود از واقعیت را به گونهای خلاق، از طریق معانی موجود در زبان شکل میدهند. زبان همچنین خیال انسان را تحت سیطره خود قرار میدهد و بر بدن نیز تاثیر میگذارد؛ از این رو میتوان گفت که زبان تعیین کننده اصلی وضعیت روانی و رفتار آدمی به شمار میآید و روش بررسی مسائل انسانی، زبان کاوی است. مولانا اهمیت ویژهای برای زبان مجازی و از جمله استعاره و داستان در دستیابی به معنا قائل است. از نظر او محتوای ذهن و آگاهی انسان میتواند ساختی روایتی داشته باشد. دیدگاه مولانا به زبان و روایت، دیدگاهی واقع گرا است. هستی انسان ساختاری زبانی دارد و آدمی بر اساس شرایط زبانی اش عمل می کند. زبان، جهان سومی است که بین جهان ذهن و جهان عین قرار دارد و ارتباط آن دو را میسر و میان آنها واسطهگری میکند. از این رو میتوان گفت موضوع روانشناسی نه ذهن و فرایندهای ذهنی و نه رفتار، بلکه زبان است. چرا که آنچه ذهن نامیده میشود از زبان جدا نیست و فرایندهای ذهنی در واقع فعالیتهای زبانی هستند و عامل اساسی شکل دهنده رفتار، زبان میباشد. پس به منظور دستیابی به سوژه انسانی و شناخت آن، باید ابژه زبان مورد مطالعه قرار گیرد.
انسان,زبان,روایت,جهان ذهنی,جهان عینی,جهان زبان
https://jcps.atu.ac.ir/article_6515.html
https://jcps.atu.ac.ir/article_6515_df5032542ab992d8b1518257a5d92b44.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات روانشناسی بالینی
2322-3189
2476-6410
6
24
2016
11
21
مقایسه سوگیری توجه و سبکهای پردازش هیجانی در دانشجویان دختر مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، مبتلا به بدریختانگاری و غیرمبتلا
99
114
FA
سید ابوالقاسم
مهرینژاد
دانشیار روانشناسی دانشگاه الزهراء
ab_mehrinejad@yahoo.com
اعظم
فرح بیجاری
دانشیار روانشناسی دانشگاه الزهراء
a.f.bidjari@alzahra.ac.ir
مهسا
نوروزی نرگسی
کارشناسی ارشد روانشناسی دانشگاه الزهراء
m.norouzi.nargesi@gmail.com
10.22054/jcps.2016.6516
پژوهشهای روانشناختی ادعا میکند سوگیری توجه و تحریف در پردازش هیجانی از عوامل تداوم دهنده بسیاری از اختلالات روانی است از این میان اختلال اضطراب فراگیر و اختلال بدریخت انگاری دو نمونه از اختلالات هیجانی شایع هستند که بخش عظیمی از افراد جامعه از آن رنج میبرند. هدف پژوهش حاضر مقایسه سوگیری توجه و سبکهای پردازش هیجانی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، مبتلا به بدریخت انگاری و غیرمبتلا بود. این پژوهش با استفاده از روش علی مقایسهای مورد بررسی قرار گرفت. نمونهی مورد پژوهش شامل 300 نفر از دانشجویان دختر دانشگاههای دولتی شهر تهران بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه اضطراب بک، پرسشنامه بدریخت انگاری ییل-براون، پرسشنامه پردازش هیجانی باکر و آزمون نرمافزاری دات پروب بود. یافتههای پژوهش حاضر نشان داد افراد دارای اختلال اضطراب فراگیر در مقایسه با افراد دارای بدریخت انگاری و غیرمبتلا، سوگیری توجه منفیتری دارند (05/0>P). بهعلاوه افراد مبتلا به بدریختانگاری هنگام ادراک محرکها تحت تأثیر سوگیری توجه نیستند (05/0>P). همچنین افراد مبتلا به اضطراب و افراد مبتلا به بدریختانگاری در مقایسه با افراد غیر مبتلا بیشتر از سبکهای پردازش هیجانی ناکارآمد مزاحمت، سرکوبی، عدم کنترل و تجزیه استفاده میکنند (05/0>P). از یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت، توانبخشی و اصلاح سوگیری توجه در تشخیص و درمان اختلال اضطراب فراگیر موثر است. همچنین اصلاح سبکهای ناکارآمد پردازش هیجانی در درمان اختلال اضطراب فراگیر و اختلال بدریخت انگاری مفید است.
اختلال اضطراب فراگیر,اختلال بدریختانگاری,سوگیری توجه,پردازش هیجانی,افراد غیرمبتلا
https://jcps.atu.ac.ir/article_6516.html
https://jcps.atu.ac.ir/article_6516_7bcde52195782c882008fe320b108287.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات روانشناسی بالینی
2322-3189
2476-6410
6
24
2016
11
21
ارائه مدل ساختاری خود- دلسوزی و بهزیستی روانشناختی با میانجی عزتنفس و تصویر بدنی در دانشجویان دختر دانشگاه شیراز
115
133
FA
کامران
شیوندی
استادیار روان شناسی تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی
sheivandi@atu.ac.ir
ابراهیم
نعیمی
استادیار مشاوره دانشگاه علامه طباطبائی
naeimi@atu.ac.ir
محمدرضا
فرشاد
کارشناس ارشد مشاوره دانشگاه علامه طباطبائی
kshivndi@yahoo.com
10.22054/jcps.2016.6526
ارتقاء بهزیستی روانشناختی افراد جامعه، از اهداف مهم هر کشور است. پژوهش حاضر باهدف تدوین مدل ساختاری خود- دلسوزی و بهزیستی روانشناختی با میانجی عزتنفس و تصویر بدنی در دانشجویان دختر دانشگاه شیراز انجام شد. جامعهی پژوهش حاضر دانشجویان دختر دانشگاه شیراز بودند، به این منظور 280 دانشجو با روش نمونهگیری خوشهای یک مرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مقیاسهای تصویر بدنی، بهزیستی روانشناختی، خود دلسوزی، عزتنفس استفاده شد. دادههای پژوهش با استفاده از روش تحلیل مسیر نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخورداراست. بر اساس نتایج مدل ساختاری، خود دلسوزی پیشبینی کنندهی تصویر بدنی و عزتنفس، تصویر بدنی پیشبینی کنندهی بهزیستی روانشناختی و همچنین عزتنفس پیشبینی کنندهی تصویر بدنی است. تأثیرات غیرمستقیم شامل تأثیر خود دلسوزی بر عزتنفس، تصویر بدنی و خود دلسوزی بر تصویر بدنی و بهزیستی روانشناختی میباشد. لذا پژوهش حاضر اهمیت عزتنفس، تصویر بدنی و خود- دلسوزی را در بهزیستی روانشناختی نشان میدهد.
بهزیستی روانشناختی,تصویر بدنی,خود- دلسوزی,عزتنفس
https://jcps.atu.ac.ir/article_6526.html
https://jcps.atu.ac.ir/article_6526_2aa39ee43f3b40cbac89412256c03566.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات روانشناسی بالینی
2322-3189
2476-6410
6
24
2016
11
21
تاثیر روش درمان تنآرامی گروهی بر کاهش اختلال اضطراب جدایی دانشآموزان
135
152
FA
زینب
تشکری
دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنائی
z.tashakkori777@gmail.com
فرنگیس
کاظمی
استادیار روانشناسی و آموزش کودکان استثنائی دانشگاه علامه طباطبائی
farangis_kazemi@yahoo.com
ژانت
هاشمی آذر
استادیار روانشناسی و آموزش کودکان استثنائی دانشگاه علامه طباطبائی
psy_janazar@yahoo.com
10.22054/jcps.2016.6532
اضطراب جدایی پریشانی کودک است هنگامی که او در تجربه جدایی و یا پیشبینی جدایی از سرپرست خود میباشد. تشخیص اختلال اضطراب جدایی[1]در دوران کودکی از نظر خطر سلامت روان در سراسر عمر قابل توجه است. هدف پژوهشگر از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی روش تنآرامی گروهی بر کاهش علائم اختلال اضطراب جدایی دانشآموزان پایه اول ابتدایی بود. به همین منظور از طرح پژوهش شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. یک ماه بعد از پایان جلسات مداخله، مرحلهی پیگیری انجام شد. جامعه تحقیق را دانشآموزان دختر پایه اول ابتدایی مبتلا به اختلال اضطراب جدایی شهر سمنان تشکیل دادند. اعضای نمونه شامل 24 نفر بودند که با روش نمونهگیری هدفمند و بر اساس پنجمین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) دارای اختلال اضطراب جدایی تشخیص داده شدند و پس از کسب رضایت والدین برای شرکت در جلسات تنآرامی گروهی به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. سپس مداخلهی تنآرامی گروهی که براساس تئوری آرمیدگی جکوبسون و به شکلی بازیگونه تدوین شده بود در ده جلسه برای گروه آزمایش اجرا گردید. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و برای آزمون فرضیه پژوهش از آزمون تحلیل واریانس آمیخته دو طرفه استفاده شد. یافتهها حاکی از این بود که درمان تنآرامی گروهی بر کاهش نشانههای اختلال اضطراب جدایی دانشآموزان مقطع ابتدایی در دو گروه آزمایش و گواه اثربخش است. با توجه به یافتهها میتوان نتیجه گرفت که مداخلهی تنآرامی گروهی در بهبود نشانههای اضطراب جدایی دانشآموزان موثر است. بنابراین، به منظور مقابله با اختلال اضطراب جدایی کودکان، درمان تنآرامی گروهی پیشنهاد میشود.<br /> <br clear="all" /><br /> <br /> [1]. Separation Anxiety Disorder (SAD)
اضطراب جدایی,تنآرامی گروهی,دانشآموزان
https://jcps.atu.ac.ir/article_6532.html
https://jcps.atu.ac.ir/article_6532_2a2fcf9faa04991ab15fd729c546953f.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات روانشناسی بالینی
2322-3189
2476-6410
6
24
2016
11
21
اثربخشی برنامه درمانگری کندال بر بهبود نظم جویی شناختی هیجانی کودکان مبتلا به اختلالهای اضطرابی
153
173
FA
زهرا
علیزاده بیرجندی
دانشجوی دکتری روان شناسی بالینی دانشگاه فردوسی مشهد
علی
مشهدی
0000-0002-6212-1372
.دانشیار روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد
mashhadi@um.ac.ir
زهرا
طبیبی
.دانشیار روانشناسی دانشگاهفردوسی مشهد
10.22054/jcps.2016.6533
اختلالهای اضطرابی، اختلالهای شایع روانی هستند که کودکان تجربه میکنند به گونهای که تحول شناختی، اجتماعی و هیجانی کودک را مختل میکنند. شیوع بالا و ایجاد پیامدهای منفی درازمدت بر تحول کودکان، نیاز به درمان موثر را برجسته میکند.پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش برنامه درمانگری کندال بر بهبود نظم جویی شناختی هیجان کودکان مبتلا به اختلالهای اضطرابی انجام شد. این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. بر اساس نمونه گیری هدفمند 22 دانش آموز دختر و پسر با تشخیص اختلالهای اضطرابی در دامنه سنی 8 – 13 سال انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی قرار داده شدند. ارزیابی با استفاده از مقیاس اضطراب چند بعدی MASC، فرم والد و معلم آچنباخ، مقیاس نظم جویی شناختی هیجان فرم کودکان انجام شد. گروه آزمایش در 16 جلسه درمان انفرادی شرکت کردند و گروه کنترل در فهرست انتظار قرار گرفتند. دادهها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و به روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری تحلیل گردید. تحلیل نتایج نشان داد که میانگین نمرات راهبردهای ناسازگارانه نظم جویی شناختی هیجان در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون، نسبت به گروه کنترل به طور معنا داری کاهش یافت (P
اختلالهای اضطرابی کودکان,برنامه درمانگری کندال,نظم جویی شناختی هیجان
https://jcps.atu.ac.ir/article_6533.html
https://jcps.atu.ac.ir/article_6533_7df7d578a468bced858137cf9df82d97.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات روانشناسی بالینی
2322-3189
2476-6410
6
24
2016
11
21
ساختار عاملی و هنجاریابی نسخه فارسی مقیاس اضطراب امتحان کودکان
175
191
FA
احمد
احمدی قوزلوجه
دانش آموختهی دکتری تخصصی مشاوره دانشگاه شهید چمران اهواز،
ahmad747kam@yahoo.com
فرشته
باعزت
دانشیار روانشناسی دانشکده علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه مازندران
baezzat12@gmail.com
10.22054/jcps.2016.7002
این پژوهش با هدف بررسی ساختار عاملی و هنجاریابی نسخه فارسی مقیاس اضطراب کودکان ورن و بنسون انجام شد.416 نفر (210 پسر و 206 دختر) از دانشآموزان مقطع سوم تا پنجم ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 91-1390 به روش خوشه ای چندمرحله ای تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. شرکت کنندگان نسخه فارسی مقیاس اضطراب کودکان ورن و بنسون را پر کردند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب آلفای کرونباخ، تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و آزمون تی مستقل استفاده شد.ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 85/0 بدست آمد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی (تحلیل مولفههای اصلی) سه عامل افکار مزاحم، انجام رفتارهای نامرتبط با تکلیف و تمرکز بر واکنشهای خودکار را نشان داد. همچنین تحلیل عاملی تاییدی نشاندهنده برازش مدل سه عاملی در نمونه ایرانی بود.با توجه به ساختار عاملی مطلوب این مقیاس میتوان از آن برای ارزیابی اضطراب امتحان دانشآموزان پایههای سوم، چهارم و پنجم ابتدایی استفاده کرد.
اضطراب امتحان,ساختار عاملی,هنجاریابی,مقطع ابتدایی
https://jcps.atu.ac.ir/article_7002.html
https://jcps.atu.ac.ir/article_7002_956513237183d76c8f09b714b030f2e2.pdf