دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات روانشناسی بالینی
2322-3189
2476-6410
7
27
2017
06
22
کارآمدی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهدبر اضطراب و افسردگی زنان باردار به وسیله لقاح خارج از رحمی
1
21
FA
ژاله
فیضی
دکترای تخصصی روانشناسی سلامت دانشگاه علوم پزشکی مشهد
feyzij1@mums.ac.ir
علیرضا
مرادی
0000-0001-5351-6017
استاد روانشناسی بالینی دانشگاه خوارزمی
moradi90@yahoo.com
محمد
خواجه دلوئی
استاد اخلاق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
khajedaloueem@mums.ac.ir
نیره
خادم
استاد زنان ـ زایمان دانشگاه علوم پزشکی مشهد
khademn1@mums.ac.ir
10.22054/jcps.2017.7905
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، یکی از درمانهای نسل سوم است که در آن تلاش میشود بهجای تغییر شناختها، ارتباط روانشناختی فرد با افکار و احساساتش افزایش یابد. هدف پژوهش حاضر تعیین کارآمدی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب و افسردگی در زنان بارداری است که نازایی داشته و بهوسیله درمان لقاح خارج رحمی باردار شدهاند. در این پژوهش از طرح شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون، پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. نمونه پژوهش به شیوه در دسترس از میان افراد دارای نازایی اولیه یا ثانویه که با لقاح خارج رحمی باردار شده و در دامنه سن بارداری ۱۴ تا ۲۲ هفته بودند انتخاب شدند. ۳۵ نفر خانم باردار با ویژگیهای یادشده بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۷ نفر) و شاهد (۱۸ نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهششامل مصاحبه ساختاریافتهSCID برای تشخیص اضطراب و افسردگی، سیاهه افسردگی بک و سیاهه اضطراب بک بود که بهصورت پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری یکماهه پس از اتمام درمان انجام شد. گروه آزمایش در ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شرکت کردند ولی گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. برای بررسی فرضیهها از آزمون تحلیل واریانس مختلط بین – درون آزمودنیها (SPANOVA) استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس مختلط نشان از وجود تفاوت معنادار اثر بین گروهی اضطراب و افسردگی در سطح معناداری کمتر از۰۵/۰ بود؛ لذا با اطمینان ۹۵ درصد میتوان نتیجه گرفت که اثربخشی مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش اضطراب و افسردگی مؤثر بود.<br /> مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد بهواسطه افزایش انعطافپذیری روانشناختی باعث کاهش معنیدار افسردگی و اضطراب زنان باردار تحت درمان لقاح خارج رحمی در گروه آزمایش در مرحله پسآزمون و نیز دوره پی گیری یکماهه شد. به نظرمی رسد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بهعنوان درمانی مکمل، در کنار درمانهای طبی ناباروری در بهبود روند بارداری و سلامت مادر و جنین میتواند نقشی بسزا داشته باشد.
نازایی,لقاح خارج رحمی,افسردگی,اضطراب,درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد
https://jcps.atu.ac.ir/article_7905.html
https://jcps.atu.ac.ir/article_7905_dd0e3f9ffa78e846d8614e85f579b501.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات روانشناسی بالینی
2322-3189
2476-6410
7
27
2017
06
22
کارایی درمان فراشناختی بر کاهش علائم و شدت اضطراب صفت در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر
23
45
FA
سیده آیدا
موسوی مقدم
کارشناس ارشد روانشناس بالینی دانشگاه تبریز
musavyayda@yahoo.com
منصور
بیرامی
0000-0001-6948-2077
دانشیار دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تبریز
dr.bayrami@yahoo.com
عباس
بخشی پور
0000-0003-0345-4975
استاد روانشناسی دانشگاه تبریز
abbas_bakhshipour@yahoo.com
حسن
حمیدپور
دکترای روانشناسی بالینی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
hassan.hamidpour91@gmail.com
10.22054/jcps.2017.7906
هدف پژوهش حاضر بررسی کارایی درمان فراشناختی بر علائم آسیبشناختی و شدت اضطراب مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر بود. در این مطالعه از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. سه زن و دو مرد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر از طریق مصاحبه تشخیصی و مصاحبه بالینی ساختاریافته براساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی DSM-IV برای محور یک به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و پس از احراز شرایط لازم در این پژوهش شرکت کردند. درمان فراشناختی به مدت 8 تا 12 جلسه هفتگی به کار گرفته شد و مرحله پیگیری نیز طی 6 و 12 ماه پس از پایان درمان دنبال شد. پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر (GADQ-IV)، پرسشنامه اضطراب بک (BAI) و پرسشنامه اضطراب صفت به عنوان ابزار ارزشیابی در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به کار گرفته شدند. به منظور تحلیل دادهها، از روش فرمول درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا (RCI) استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر درمان فراشناختی بر آماجهای درمان (علائم اختلال اضطراب فراگیر و شدت اضطراب) در مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر معنادار است و درمان فراشناختی در کاهش علائم اختلال اضطراب فراگیر از کارایی لازم برخوردار است.
درمان فراشناختی,اختلال اضطراب فراگیر,اضطراب صفت,اضطراب
https://jcps.atu.ac.ir/article_7906.html
https://jcps.atu.ac.ir/article_7906_55d776351e71a33183c91bed6ab642cf.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات روانشناسی بالینی
2322-3189
2476-6410
7
27
2017
06
22
مشکلات رفتاری و درمانهای روان شناختی، اثربخشی درمان تعاملی والد-کودک بر پرخاشگری کودکان، یک کارآزمایی کنترل شده تصادفی مقدماتی
47
69
FA
بیژن
پیرنیا
دانشجوی دکترای تخصصی روان شناسی بالینی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه علم و فرهنگ
b.pirnia@usc.ac.ir
علی
سلیمانی
استادیار روانشناسی دانشکده علوم انسانی، دانشگاه علم و فرهنگ
a.solimani@gmail.com
کامبیز
پیرنیا
متخصص بیماریهای داخلی، مسئول فنی مرکز درمان سوء مصرف مواد بیژن، تهران، ایران
pirnia@yahoo.com
10.22054/jcps.2017.7907
بازی درمانی شیوهای از فرایند تغییر رفتار در کودک است که بر تعامل والدین و کودک مبتنی میباشد. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی گروه درمانی رابطه والد-کودک بر کاهش پرخاشگری در کودکان دارای والدین تحت درمان نگهدارنده با متادون میباشد. در یک کارآزمایی بالینی با پیشآزمون، پسآزمون و گروه کنترل، در خلال آذر ماه 1393 لغایت آبان ماه 1394 ، از میان خانوادههای دو والد تنی دارای مادر تحت درمان متادون مراجعه کننده به دو کلینیک درمان متادون در تهران که دارای فرزندانی در بازه سنی 8-5 سال بودند، 85 مادر بهطور هدفمند انتخاب شدند و پس از انجام غربالگری بر اساس شاخص پرخاشگری،50 کودک که بر اساس پرسشنامه پرخاشگری شهیم و با توجه به نقطه برش مفروض بالاترین نمرات را کسب نمودند، پس از انجام مصاحبه بالینی وارد فرایند پژوهش شدند. آزمودنیها بهطور تصادفی و از طریق نرم افزار اکسل آفیس در دو گروه آزمایش و کنترل تخصیص یافتند (هر گروه 25 نفر). برنامه درمانی بر اساس مدل لندرث و براتون به مدت 10 جلسه 45 دقیقهای به گروه آزمایش ارائه شد و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. دو هفته پیش و پس از فرایند درمان آزمودنیها توسط پرسشنامه پرخاشگری (میزان پاسخ دهی=94%) مورد ارزیابی قرار گرفتند. از فرایند جلسات درمانی رونوشت برداشته شد و دادههای کیفی به وسیله نرم افزار اطلس تی آی 5 تحلیل شدند. همچنین دادههای کمی با استفاده از آزمون کای اسکوئر و تحلیل کواریانس چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بازی درمانی موجب کاهش شاخص پرخاشگری در هر سه مولفه جسمانی، کلامی و رابطه ای در کودکان میشود (001/0>p). یافتهها این تحقیق میتواند در اثرگذاری مداخلات روان شناختی به عنوان رویکردی مستقل و یا مکمل در کنار درمانهای دارویی در کودکان دارای اختلالات رفتاری و روان پزشکی حائز اهمیت و دارای کاربردهای بالینی باشد.
گروه درمانی رابطه والد-کودک,پرخاشگری رابطهای,پرخاشگری آشکار,پرخاشگری جسمانی,درمان نگهدارنده متادون
https://jcps.atu.ac.ir/article_7907.html
https://jcps.atu.ac.ir/article_7907_973769efdd2840df1f87b3ccdc5e4dec.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات روانشناسی بالینی
2322-3189
2476-6410
7
27
2017
06
22
سیر تحولی اعتماد در نمونهای از کودکان ایرانی
71
88
FA
وحید
نجاتی
دانشیار علوم اعصاب شناختی (مغز و شناخت)، دانشکده روانشناسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
v_nejati@sbu.ac.ir
فرشید
علی پور
کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی
alipoorfarshid@yahoo.com
10.22054/jcps.2017.7908
با توجه به نقش تعیینکننده اعتماد در سازگاری کودکان و رفتارهای پرخطر، هدف پژوهش حاضر تعیین سیر تحولی اعتماد در نمونهای از کودکان ایرانی بود. در مطالعه مقطعی حاضر، از میان جامعه آماری کلیه دانشآموزان دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی ۹۳-۱۳۹۲، ۲۴۰ دانشآموز دبستانی در مقاطع مختلف تحصیلی اول تا ششم ابتدایی به روش نمونهگیری خوشهای در ۴ منطقه تهران انتخاب شدند. از آزمونهای اتمام حجت و اعتماد و همچنین از آزمون سنجش خطرپذیری کودکان در موقعیتهای اجتماعی برای بررسی سیر تحولی اعتماد استفاده گردید. اطلاعات گردآوری شده توسط شاخصهای آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمونهای تحلیل واریانس یکراهه و چندراهه مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد که با افزایش سن میزان نرخ اعتماد نیز افزایش مییابد، همچنین نتایج نشان داد که با افزایش سن با افزایش خطرپذیری روبهرو هستیم، که نمایانگر ارتباط مثبت بین اعتماد و خطرپذیری در این کودکان میباشد. با توجه به نتایج پژوهش و مشاهده سیر صعودی میزان اعتماد و خطرپذیری در کودکان، لزوم توجه هر چه بیشتر به کودکان بهعنوان جامعه آسیبپذیر در مقابل آسیبهای احتمالی و رفتارهای پرخطر مشخص میشود.
سیرتحولی,اعتماد,خطرپذیری,کودکان ایرانی
https://jcps.atu.ac.ir/article_7908.html
https://jcps.atu.ac.ir/article_7908_54fada58aa737b3c4a50f52fc56e0a01.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات روانشناسی بالینی
2322-3189
2476-6410
7
27
2017
06
22
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی، درمان دارویی با بوسپیرون و درمان ترکیبی در بهبود علائم بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر
89
115
FA
مهدی
اکبری
استادیار روانشناسی بالینی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه خوارزمی تهران
akbari.psy@gmail.com
10.22054/jcps.2017.7909
اختلال اضطراب فراگیر با توجه به سیر مزمن، شیوع زیاد و همبودی بالای با سایر اختلالهای روانشناختی، بهعنوان یکی از مهمترین اختلالهای ناتوانکننده بزرگسالان مطرح شده است و پرداختن به روشهای درمانی مؤثر و اقتصادیتر برای این اختلال سودمند و ضروری است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان عدم تحمل بلاتکلیفی، بوسپیرون و درمان ترکیبی عدم تحمل بلاتکلیفی با بوسپیرون در بهبود علائم بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود. در یک کارآزمایی بالینی با پیشآزمون و پسآزمون، از بین مراجعهکنندگان به مراکز و کلینیکهای روانشناختی و روانپزشکی شهر تهران، 24 بیمار مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انتخاب شدند و بهطور تصادفی در سه گروه درمان عدم تحمل بلاتکلیفی، بوسپیرون (60-5 میلیگرم در روز) و ترکیبی جایگزین شدند. دادهها در مرحله قبل و بعد از مداخله از طریق مقیاس اختلال اضطراب فراگیر (GADS-7)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS)، پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا (PSWQ)، پرسشنامه افسردگی بک- ویرایش دوم (BDI-II) و مقیاس سازگاری اجتماعی و شغلی (WSAS) گردآوری شدند. تحلیل دادهها با استفاده از روشهای آماری کروسکالوالیس، U منویتنی و تحلیل کوواریانس یکطرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد کههر دو درمان عدم تحمل بلاتکلیفی و ترکیبی در مقایسه با بوسپیرون منجر به کاهش علائم اختلال اضطراب فراگیر، عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی، افسردگی و افزایش سازگاری اجتماعی- شغلی شدند (01/0> p). نتایج آزمون U منویتنی و تحلیل کوواریانس یکطرفه نیز نشان دادند که بین اثربخشی درمان عدم تحمل بلاتکلیفی و ترکیبی تفاوت معناداری وجود نداشت. نتایج این پژوهش در کل نشان داد که درمان عدم تحمل بلاتکلیفی و ترکیبی در بهبود علائم اختلال اضطراب فراگیر مؤثرتر از بوسپیرون (60-5 میلیگرم در روز) هستند. با این وجود، به نظر میرسد افزودن دارو (بوسپیرون) به درمان عدم تحمل بلاتکلیفی منجر به بهبودی بیشتر بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر نمیشود.
اختلال اضطراب فراگیر,درمان عدم تحمل بلاتکلیفی,بوسپیرون
https://jcps.atu.ac.ir/article_7909.html
https://jcps.atu.ac.ir/article_7909_c5ac57d52f9ae5735cd167b9e60a44b1.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات روانشناسی بالینی
2322-3189
2476-6410
7
27
2017
06
22
اثربخشی درمان روایتی- سازهگرایانه به شیوه "بازگشت به آینده" بر کاهش نشانههای اختلال فشار روانی حاد ناشی از وقوع تصادف منجر به اغماء در همسر
117
135
FA
حامد
جهان بین
کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی دانشگاه علامه طباطبائی
hamed.jahanbin.sh@gmail.com
احمد
برجعلی
دانشیار روانشناسی دانشگاه علامه طباطبائی
borjali@katu.ac.ir
حسین
اسکندری
دانشیار روانشناسی دانشگاه علامه طباطبائی
knd40@gmail.com
10.22054/jcps.2017.7910
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان روایتی- سازه گرایانه به شیوه "بازگشت به آینده" بر کاهش نشانههای اختلال فشار روانی حاد انجام شد. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل زنان 18 تا 40 سالهای بود، که در اثر آسیب روانی ناشی از تصادف منجر به اغماء در همسرانشان، به اختلال فشار روانی حاد مبتلا شده بودند و همسرانشان در سال 1392(از ابتدای خرداد تا پایان مرداد)، در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان پورسینای رشت بستری بودند. از میان 42 زن، تعداد 3 زن (3n=)، با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و بر اساس پرسشنامه واکنش فشار روانی حاد استنفورد (2000) انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از طرح تجربی تک موردی از نوع چند خط پایه غیرهمزمان از خلال چند آزمودنی استفاده شده است. مداخله صورت گرفته شامل به کارگیری شیوه درمانی "بازگشت به آینده" بود، که به مدت 13 جلسه 60 دقیقهای بر روی آزمودنیها اعمال شد. بطور کلی این پژوهش از سه مرحله تشکیل شده بود، که این مراحل شامل ارزیابی سطح پایه، دوره انجام مداخله و مرحله پیگیری بود، که 5/1 و 3 ماه پس از پایان درمان صورت پذیرفت. یافتهها: نتایج حاصل از فرمول ضریب تغییرپذیری کوهن حاکی از آن بود که این شیوه درمانی، موجب کاهش معنادار در نشانگان اختلال فشار روانی حاد گردید (89/1-d= ). همچنین این برنامه درمانی موجب کاهش معنادار در خرده مقیاسهای اختلال فشار روانی حاد، شامل نشانگان تجزیهای (78/1-d= )، نشانگان تجربه مجدد (82/1-d= )، نشانگان اجتنابی (08/2-d= )، و نشانگان بیشانگیختگی (88/1-d= ) گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که شیوه درمانی "بازگشت به آینده" در درمان اختلال فشار روانی حاد زنان از کارایی لازم برخوردار است.
اختلال فشار روانی حاد,درمان روایتی- سازه گرایانه,بازگشت به آینده
https://jcps.atu.ac.ir/article_7910.html
https://jcps.atu.ac.ir/article_7910_875ef1e85de95b29c35de99e994c2b14.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات روانشناسی بالینی
2322-3189
2476-6410
7
27
2017
06
22
اثربخشی رواندرمانی مثبتنگر بر رضایت از زندگی، خوشبینی و عواطف مثبت در دانشجویان
137
159
FA
مهدی
خانجانی
0000-0002-7810-7698
استادیار روانشناسی بالینی دانشگاه علامه طباطبائی
khanjani.mahdi@gmail.com
10.22054/jcps.2017.7911
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه رواندرمانی مثبتنگر بر افزایش رضایت از زندگی، خوشبینی و عواطف مثبت در دانشجویان انجام شد<strong>. </strong>روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه گواه بود. 34 نفر به عنوان نمونه پژوهش از بین 1200 نفر از دانشجویان کارشناسی ورودی سال تحصیلی 93-1392 دانشگاه شهید بهشتی با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس رضایت از زندگی (داینر و همکاران، 1985) ، فرم تجدید نظر شده آزمون جهتگیری زندگی (شییر، کارور و بریگز، 1994) و برنامه عاطفه مثبت و منفی (واتسون، کلارک و گری، 1988) بود. برنامه رواندرمانی مثبتنگر به صورت هفتگی طی شش جلسه دو ساعته به گروه آزمایشی، آموزش داده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد برنامه رواندرمانی مثبتنگر در افزایش رضایت از زندگی، خوشبینی و عواطف مثبت در دانشجویان مؤثر بوده است (05/0p<) و نتایج بعد از دو ماه در مرحله پیگیری نیز پایدار مانده بود. در مجموع نتایج این پژوهش حاکی از آن است که برنامه رواندرمانی مثبتنگر در افزایش میزان رضایت از زندگی، خوشبینی و ایجاد و افزایش عواطف مثبت در دانشجویان، برنامهایی سودمند است و از این برنامه میتوان در جهت ارتقاء سلامت روان در دانشجویان ورودی جدید دانشگاهها استفاده کرد.
دانشجویان,رواندرمانی مثبتنگر,رضایت از زندگی,خوشبینی,عواطف مثبت
https://jcps.atu.ac.ir/article_7911.html
https://jcps.atu.ac.ir/article_7911_1abfefeb879597a7d4039dd6bad1487a.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات روانشناسی بالینی
2322-3189
2476-6410
7
27
2017
06
22
بررسی تأثیر مشاوره مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر انطباقپذیری مسیر شغلی دانشجویان
159
178
FA
ابراهیم
نعیمی
استادیار گروه مشاوره دانشگاه علامه طباطبائی
naeimi@atu.ac.ir
زهرا
مظاهری
دانش آموخته کارشناسی ارشد مشاوره شغلی دانشگاه اصفهان
z.amanolahi@yahoo.com
10.22054/jcps.2017.7912
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان تأثیر مشاوره مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انطباقپذیری دانشجویان بود. روش پژوهش شبه آزمایشی، با طرح پیشآزمون- پسآزمون- پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه اصفهان بود که 40 نفر به شیوهی نمونهگیری داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش در 8 جلسه، بهصورت هفتگی شرکت کردند. دادهها با استفاده از پرسشنامه انطباقپذیری مسیر شغلی (<strong> (CAAS</strong>گردآوری و از طریق تحلیل واریانس با اندازههای تکراری مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها تفاوت معناداری بین دو گروه در انطباقپذیری مسیر شغلی و خرده مقیاسهای آن درزمینهی دغدغه، کنجکاوی، کنترل و اعتماد در مرحله پسآزمون نشان داد. همچنین نتایج آزمون پیگیری حاکی از پایداری اثر مداخله مشاوره مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش انطباقپذیری و خرده مقیاسهای آن بود. در نهایت از مشاورهی مبتنی بر پذیرش و تعهد میتوان بهعنوان یک روش مؤثر در افزایش انطباقپذیری استفاده کرد.
مشاوره مبتنی بر پذیرش و تعهد,انطباقپذیری مسیر شغلی
https://jcps.atu.ac.ir/article_7912.html
https://jcps.atu.ac.ir/article_7912_be1937866415e9a94e504eb8470e2b38.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات روانشناسی بالینی
2322-3189
2476-6410
7
27
2017
06
22
مقایسه اثر بخشی درمان های تکمیلی آموزش روانی-فردی وآموزش روانی-خانواده بر علایم افسردگی و شیدایی بیماران دو قطبی نوع یک تحت درمان دارویی
179
201
FA
سمانه
قوشچیان چوبمسجدی
دانشجوی دکتری روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه سمنان
samaneh_641@yahoo.com
شاهرخ
مکوند حسینی
دانشیار روانشناسی دانشکده روانشناسی دانشگاه سمنان
shmakvand@semnan.ac.ir
محمود
نجفی
استادیار روانشناسی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه سمنان
najafy2001@yahoo.com
ایمان الله
بیگدلی
استاد روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد
bigdeli9@gmail.com
10.22054/jcps.2017.7913
درمانهای مکمل مانند آموزش روانی کانون توجه جامعهی درمانی بیماران دوقطبی و بسیاری دیگر از بیماریهای مزمن روانی و طبی قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر سنجش مقایسه اثر بخشی درمانهای مکمل آموزش روانی-فردی و آموزش روانی-خانواده در کنار درمان روانپزشکی بیماران دوقطبی نوع یک، درقیاس با درمان روانپزشکی تنها در پیشگیری از بروز دورههای افسردگی و مانیا بوده است. پس از وارسی معیارهای ورود و خروج یک نمونه 66 نفری از بیماران دچاراختلال دوقطبی نوع یک با شیوه هدفمند انتخاب شدند. افراد به طور تصادفی در سه گروه آموزش روانی-فردی، آموزش روانی-خانواده و گروه کنترل قرار داده شدند. سنجش علایم افسردگی و شیدایی با استفاده از آزمون های سنجش شیدایی یانگ و سنجش افسرگی همیلتون صورت گرفت. افراد در سه نوبت پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری مورد سنجش واقع شدند. دادهها از پرسشنامهها استخراج و با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شد. نتایج تحلیلهای آماری در شیدایی تفاوتهای معناداری را میان گروههای تحقیق نشان داد. گروه آموزش روانی-خانواده همراه با دارو درمانی در پس آزمون به گونه معنادار میانگین پایینتری از گروه کنترل (درمان روانپزشکی تنها) از نظر علایم شیدایی داشتند، اما در پیگیری تنها میانگین گروه آموزش روانی-خانواده از گروه کنترل در علایم شیدایی پایینتر بود. اثر معنادار دیگری بدست نیامد. آموزش روانی-خانواده علایم شیدایی بیماران را در کوتاه مدت و بلند مدت کنترل میکند. در مجموع میتوان نتیجه گرفت که درمان مکمل آموزش روانی-خانواده در پیشگیری ازعود غیره منتظره علایم اپیسودیک شیدایی در بیماران دوقطبی نوع یک که تحت درمان روانپزشکی هستند، موثر است و در کنار درمان روانپزشکی آنان توصیه میشود.
اختلال دوقطبی,آموزش روانی-فردی,آموزش روانی-خانواده,افسردگی,شیدایی
https://jcps.atu.ac.ir/article_7913.html
https://jcps.atu.ac.ir/article_7913_0150f83a82ec68253d9ef01a1fa50516.pdf