دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات روانشناسی بالینی
2322-3189
2476-6410
9
36
2019
10
23
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهبود تجربه خشم و شفقت به خود در بیماران سرطانی
1
23
FA
زهرا
ساکنی
کارشناسی ارشد جامعه شناسی، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کاشان، کاشان، ایران .
z_sakeni@yahoo.com
سمانه
فراهانی
کارشناسی ارشد روانشناس بالینی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
farahany89@gmail.com
فائزه
اسحاقی مقدم
کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران.
faeze.eshaghi67@gmail.com
امین
رفیعی پور
ORKID:0000-0003-4645
استادیارگروه روانشناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
rafiepoor2000@yahoo.com
طیبه
جعفری
دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد، نجف آباد، ایران.
jafaryta63@gimal.com
پریسا
لطفی
کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد، نجف آباد، ایران.
parisalotfi13@gmail.com
10.22054/jcps.2020.46588.2193
بیماری سرطان یک بیماری بالقوه مهلک و مزمن است که تشخیص آن با هیجانات منفی از جمله خشم همراه است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن بر بهبود تجربه خشم و شفقت به خود در بیماران سرطانی انجام شد. اﻳﻦ مطالعه از ﻧﻮع نیمه آزﻣﺎﻳﺸﻲ با گروه کنترل ﺑﻮد. جامعه آماری این پژوهش بیماران سرطانی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران در سال 1397 بود. از این میان با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 36 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. اعضای گروه آزمایش مورد آموزش ذهن آگاهی قرار گرفتند. از مقیاس شفقت به خود (SCS) و سیاهه خشم چند بعدی ( (MAIبرای جمع آوری دادهها استفاده شد. نتایج تحلیل آماری تحلیل کوواریانس نمرات خشم (01/0P<=) و شفقت به خود(001/0P<= ) شرکت کنندگان گروه آزمایش گویای بهبود وضعیت آنها نسبت به گروه کنترل بود. بر اساس یافته های این پژوهش، آموزش روانشناسی ذهن آگاهی روشی موثر در بهبود شفقت به خود و خشم بیماران سرطانی است. در سطح درمان این بیماری، همزمان با درمان های معمول طبی، از مداخله ذهن آگاهی به منظور کاهش مشکلات روانی بیماران و در نتیجه کسب نتایج بهتر درمانی میتوان سود جست.<br /> واژه های کلیدی: سرطان، ذهن آگاهی، خشم، شفقت به خود
سرطان,ذهن آگاهی,خشم,شفقت به خود,بیمار
https://jcps.atu.ac.ir/article_11104.html
https://jcps.atu.ac.ir/article_11104_0fd909aa161f7dfc3eaafa8a38967a70.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات روانشناسی بالینی
2322-3189
2476-6410
9
36
2019
10
23
مقایسه اثر بخشی روش های درمان شناختی رفتاری و نوروفیدبک بر افسردگی اساسی زنان بزرگسال
25
46
FA
روشنک
خدابخش پیر کلانی
0000-0002-2077-8843
دانشیار روان شناسی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه الزهراء(س)
rkhodabakhsh@alzahra.ac.ir
خاطره سادات
تقوی
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی،دانشگاه الزهرا، تهران ، ایران
khtaghavi70@gmail.com
فریده
راستگو
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علولم و تحقیقات ساوه
farideh.rastgoo@yahoo.com
10.22054/jcps.2020.44110.2162
چکیده<br />از روش درمان شناختی و رفتاری و اجرای نوروفیدبک به عنوان یک روش درمانی برای درمان بیماری ها و اختلال ها استفاده می شود. این تحقیق با هدف مقایسه اثر بخشی روش های درمان شناختی رفتاری و نوروفیدبک بر افسردگی زنان بزرگسال شهر تهران انجام شد.<br />این پژوهش ا زنوع نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش زنان مراجعه کننده به چهار کلینیک مشاوره سطح شهر تهران در تابستان و پاییز 1397بود که بر اساس مصاحبه روانپزشک و ملاک های تشخیصی اختلال افسردگیDSM V داشتند. انتخاب آزمودنی ها به طور داوطلبانه و جایگزینی آن ها در دو گروه تحت درمان نوروفیدبک و درمان شناختی – رفتاری به طور تصادفی بر مبنای جدول اعداد تصادفی انجام شد. شرکت کنندگان در سه گروه شامل گروه آزمایشی درمان با نوروفیدبک (15 نفر)، گروه درمان با پروتکل شناختی درمانی (15 نفر) و گروه شاهد (15 نفر) که از مداخله های درمانی بدون بهره بودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه افسردگی،اضطرابواسترس لویبوندولویبوند (DASS) استفاده شد.داده های بدست آمده از تحقیق با استفاده از آمار توصیفی، تحلیل واریانس و آزمونی تی وابسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.<br /> در گروه درمان شناختی – رفتاری پس از مداخله ی درمانی میانگین افسردگی گروه درمان شناختی رفتاری 26 نمره کاهش (بهبودی گروه درمان) داشته است.گروه درمان نوروفیدبک پس از مداخله ی درمانی میانگین افسردگی گروه درمان نوروفیدبک 22 نمره کاهش (بهبودی گروه درمان) داشته است.<br />نوروفیدبک به عنوان یک روش درمانی موثر در کاهش افسردگی قابلیت اجرایی در مراکز درمانی دارد. بنابراین روانشناسان می توانند برای کاهش افسردگی از روش درمانی نوروفیدبک استفاده نمایند.<br /> کلید واژه ها:روش درمان شناختی – رفتاری، نوروفیدبک، افسردگی مهاد، زنان بزرگسال
روش درمان شناختی – رفتاری,نوروفیدبک,افسردگی اساسی,زنان,بزرگسال
https://jcps.atu.ac.ir/article_11153.html
https://jcps.atu.ac.ir/article_11153_23ee04da49e8c74e10675dcab46792a4.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات روانشناسی بالینی
2322-3189
2476-6410
9
36
2019
10
23
تاثیر اصلاح سو گیری توجه بر مؤلفه های تنظیم هیجانی افراد با دلبستگی دوری گزین
47
64
FA
صدیقه
صفایی
0000-0002-1277-5474
دانشجوی دکتری روانشناسی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران.
safaie.s@hotmail.com
مسیب
یارمحمدی واصل
0000-0001-6891-6953
دانشیار گروه روانشناسی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
yarmohamadivasel@yahoo.com
حسین
محققی
0000-0002-4232-2273
دانشیار گروه روانشناسی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران.
hm293na@gmail.com
سیاوش
طالع پسند
دانشیار گروه روانشناسی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران.
stalepasand@gmail.com
10.22054/jcps.2020.46628.2260
دشواری در تنظیم هیجان مایه به کارگیری راهبرد های سازش نایافته برای پاسخ دهی به هیجان ها می شود. وجه تمایز اساسی میان رویکرد شناختی با رویکرد های دیگر تاکیدی است که این رویکرد بر پردازش های ذهنی دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر اصلاح سوگیری توجه بر تنظیم هیجان و مولفه های آن در افراد با سبک دلبستگی دوری گزین است. جامعه پژوهش شامل کلیه افراد دارای سبک دلبستگی دوری گزین با دشواری در تنظیم هیجانی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر سمنان در سال 97 بودند. به همین منظور 60 نفر از مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره شهر سمنان در سال 97 به صورت تصادفی در دو گروه گواه ( 30(n= و آزمایش ( 30(n= قرار گرفتند. پرسش نامه دشواری در تنظیم هیجان، پرسش نامه تجارب در روابط نزدیک و نرم افزار سوپر لب برای اندازه گیری نمرات شرکت کنندگان بهره برداری شد. نمرات متغیر های تنظیم هیجانی و ابعاد آن در دو مرحله پیش و پس آزمون با استفاده از مدل تحلیل واریانس چند متغیری اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که اصلاح سوگیری توجه به روش دات پراب توانست دشواری در تنظیم هیجانات را کاهش دهد و تغییرات معنی داری در نمرات ابعاد دیگر این مقیاس بدست آمد. نتایج نشان داد که با روش اصلاح سوگیری توجه می توان مداخلاتی در جهت کاهش مشکلات تنظیم هیجانی ایجاد کرد و این شیوه می تواند در مداخلات درمانی با رویکرد هیجانی و سوگیری توجه سودمند باشد.
تنظیم هیجان,مولفه هیجان,سبک دلبستگی دوری گزین,سوگیری توجه,دات پراب
https://jcps.atu.ac.ir/article_11154.html
https://jcps.atu.ac.ir/article_11154_9c08af84e9d74cea580735f512599405.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات روانشناسی بالینی
2322-3189
2476-6410
9
36
2019
10
23
اثربخشی مداخله روانشناختی بر نگرشهای ناکارآمد، سلامت عمومی و بهزیستی روانشناختی رانندگان اتوبوس
65
81
FA
محسن
شکوهی یکتا
0000-0002-5055-9270
استاد گروه روانشناسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
ostadroozbeh@yahoo.com
غلامرضا
سهراب پور
کارشناسی ارشد مشاوره خانواده، دانشگاه تهران، تهران، ایران
sohrabpour@alumni.ut.ac.ir
10.22054/jcps.2020.44347.2165
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخلهی روانشناختی بر نگرشهای ناکارآمد، سلامت عمومی و بهزیستی روانشناختی رانندگان اتوبوس بود. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون تکگروهی بود. به منظور انجام پژوهش، تعداد 158 نفر از رانندگان شرکت واحد اتوبوسرانی شهر تهران که برای شرکت در یک دورۀ آموزشی مداخلات روانی - اجتماعی توسط این شرکت معرفی شده بودند، ابتدا به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در چهار گروه تقسیم شدند و آموزشهای مدیریت خشم، رانندگی انتقام جویانه، ارتباط مؤثر و مدیریت استرس را دریافت کردند. مقیاس نگرشهای ناکارآمد، پرسشنامه سلامت عمومی و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف به عنوان ابزار پژوهش به کار رفتند. به منظور جمعآوری دادهها از شرکتکنندگان خواسته شد در دو مرحله پیش و پسآزمون به ابزارهای پژوهش پاسخ دهند. دادهها با استفاده از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مداخلهی روانشناختی بهطور معنیداری بر کاهش نگرشهای ناکارآمد (03/0P=، 47/4F =)، افزایش سلامت عمومی (01/0P=، 85/6F =) و ارتقاء بهزیستی روانشناختی (02/0P=، 21/5F =) رانندگان اتوبوس مؤثر بوده است.
رانندگان,بهزیستی,سلامت عمومی,نگرش,مداخله روان شناختی
https://jcps.atu.ac.ir/article_11155.html
https://jcps.atu.ac.ir/article_11155_263df69348f41f4a785f22e09eea7682.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات روانشناسی بالینی
2322-3189
2476-6410
9
36
2019
10
23
تجربه زیسته مادران در زمینه عوامل موثر در مشکلات رفتاری هیجانی کودکان سوگ
83
116
FA
عادله
اصلی پور
دانشجوی دکترای روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
adelehaslipoor@gmail.com
مهرداد
کلانتری
استاد گروه روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
a.aslipoor57@gmail.com
حسین
سماواتیان
0000-0001-9280-5540
دانشیار گروه روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
h.samavatian@edu.ui.ac.ir
احمد
عابدی
0000-0002-38283419
دانشیار گروه کودکان با نیازهای خاص، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
a.abedi@edu.ui.ac.ir
10.22054/jcps.2020.47254.2203
بسیاری از وقایع در زندگی روزمره باعث میشوند تا کودکان درجات مختلفی از سوگ را تجربه نمایند. از دست دادن والدین یکی از مهمترین رویدادهای ایجاد کننده سوگ در کودکان است و منجر به مشکلات رفتاری هیجانی قابل توجهی در آنها می-شود. هدف پژوهش حاضر، دستیابی به تجربه زیسته مادران در زمینه عوامل موثر در مشکلات رفتاری - هیجانی کودکان سوگ بود. مطالعه حاضر، کیفی و به روش تحلیل محتوا بود. شرکتکنندگان شامل 10 نفر از مادرانِ کودکان سوگ 7 تا 11 ساله تحت پوشش کمیته امداد قائمشهر که به شیوه هدفمند انتخاب گردیدند و تجارب زیسته آنان به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع-آوری شد. سپس مصاحبههای ضبط شده، به صورت کتبی پیادهسازی و به روش کلایزی مورد تحلیل قرار گرفت. از تحلیل تجربه زیسته مادران شرکتکننده، 4 مضمون سازمان دهنده شامل عوامل مرتبط با کودک، عوامل مرتبط با خانواده، عوامل مرتبط با مرگ و عوامل حمایتی و 26 مضمون پایه استخراج گردید. مهمترین مضامین پایه شامل سن کودک زمان فوت والد، رابطه کودک با والد متوفی و بازمانده، متفاوت درنظرگرفتن خود از همسالان، وضعیت اقتصادی خانواده، ناگهانی بودن مرگ و عدم حمایت عاطفی خانواده پدری است. عوامل به دست آمده از تجربه زیسته مادران در زمینه مشکلات رفتاری - هیجانی کودکان سوگ میتواند در تدوین مداخلهای متناسب با رشد شناختی، هیجانی و اجتماعی این کودکان، همچنین متناسب با فرهنگ، جامعه و خانوادهای که کودک در آن زندگی میکند، کمک نماید.
تجربه زیسته,مادران,مشکلات رفتاری - هیجانی,کودکان سوگ
https://jcps.atu.ac.ir/article_11156.html
https://jcps.atu.ac.ir/article_11156_f712984d4d028bc8810b18dc759b358c.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات روانشناسی بالینی
2322-3189
2476-6410
9
36
2019
10
23
اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان بر همدلی و حل مسئله اجتماعی دانشآموزان پنجم ابتدایی
117
134
FA
ابوالقاسم
عیسی مراد
0000-0002-7928-5007
دانشیار گروه روانشناسی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.
a_isamorad_s@yahoo.com
زهرا
نفر
کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.
znafar72@yahoo.com
فاطمه السادات
فاطمی
کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.
fa.fatemi@atu.ac.ir
10.22054/jcps.2020.42545.2139
در دهههای اخیر، فلسفه و کودک تحت عنوان فلسفه برای کودکان در زمینه آموزش و فلسفه مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به اهمیت آموزش برای کودکان در فلسفه معاصر، این مطالعه به بررسی اهمیت تدریس فلسفه برای کودکان پرداخته است. هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر برنامه آموزشی «فلسفه برای کودکان» (P4C) بر همدلی و حل مسئله اجتماعی در دانشآموزان بود. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی انجام شد و جامعه آماری آن کلیه دانشآموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهرستان حسنآباد تهران بودند. با استفاده از روش در دسترس، 30 نفر از دانشآموزان پسر پایه پنجم ابتدایی انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرارگرفته شدند. در ابتدا هر دو گروه به پرسشنامه تجدیدنظر شده همدلی دیویس و حل مسئله اجتماعی دزوریلا پاسخ دادند. در مرحله بعد گروه آزمایش، تحت آموزش فلسفه برای کودکان قرار گرفتند (5 جلسه) و به گروه کنترل هیچ آموزشی ارائه نشد. پس از پایان جلسات آموزشی، دوباره پرسشنامهها در اختیار هر دو گروه شرکتکننده قرار گرفت. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. در پایان مشخص شد که اجرای این برنامه میتواند به ارتقا همدلی و مهارت کلی حل مسئله اجتماعی دانش آموزان تأثیر معناداری بگذارد (P<0/05). نتایج این پژوهش حاکی از آن است که مشارکت در برنامه آموزشی «فلسفه برای کودکان» منجر به بهبود همدلی و مهارت کلی حل مسئله اجتماعی میشود.
"آموزش فلسفه","همدلی","حلمسئله اجتماعی","دانشآموزان","کودکان"
https://jcps.atu.ac.ir/article_11157.html
https://jcps.atu.ac.ir/article_11157_cfe61144f7dbab69967f72e999231346.pdf