دانشگاه علامه طباطبائیمطالعات روانشناسی بالینی2322-318972520170219Positive Psychotherapy Based on Belief to Good in Decreasing Signs and Symptoms of Subclinical Depression: A Multiple – Baseline Studyتأثیر رواندرمانی مثبتگرای مبتنی بر خیرباوری بر کاهش علایم و نشانههای افسردگی غیربالینی- مطالعه تک آزمودنی چند خط پایه129713010.22054/jcps.2017.7130FAاعظمنوفرستیدکتری روانشناسی بالینی، جهاد دانشگاهی البرزرسولروشناستاد روانشناسی دانشکده علوم انسانی دانشگاه شاهد0000-0002-0721-8235لادنفتیاستادیار مرکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران0000-0001-5729-0596حمید رضاحسن آبادیاستادیار روانشناسی تربیتی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه خوارزمیعباسپسندیدهدانشیار معارف حدیث دانشگاه قرآن و حدیثJournal Article20170305The purpose of the present study was to examine the effect of positive psychotherapy based on belief to good on signs and symptoms of depression in people with subclinical depression. According to this, a single subject multiple baselines with follow up phase will be conducted. The first, three people with sign and symptom of depression were chosen from a Center of Psychology and Counseling in Tehran by purposeful sampling. Participants attended from 3 to7 week baseline phase. Within base line stage (3-7 weeks) therapy phase (8 weekly) and follow up step (4 month after treatment), patient fill out Beck Depression Inventory (BDI-II), Hamilton Rating Scale for Depression-17, and Orientations of happiness. Treatment conducted in 8 sessions of 45 minutes. At the end of treatment, participants showed decreasing trend in beck depression scores (75%) and Hamilton depression scores (85%). Also results showed improving trends in pleasure (84%), engagement (70%) and meaning (215%) subscales. These results remain during follow up phase. It seems that positive psychotherapy based on belief to good is a short-term effective treatment for decreasing negative components in recovering the persons with subclinical depression.هدف پژوهش حاضر تعیین میزان تأثیر رواندرمانی مثبتگرای مبتنی بر خیر باوری بر کاهش علایم افسردگی در افراد دارای افسردگی غیربالینی بود. برای انجام این پژوهش از طرح تک آزمودنی چند خط پایه با دوره پیگیری استفاده شد. ابتدا از بین افراد دارای افسردگی غیربالینی که به یک مرکز مشاوره در تهران مراجعه کرده بودند، 3 نفر به شیوه نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. برای هر کدام از شرکتکنندگان به صورت تصادفی بین 3 تا 7 هفته جلسه خط پایه در نظر گرفته شد. ارزیابیها با استفاده از مقیاس افسردگی بک، افسردگی هامیلتون-17 و مقیاس جهتگیری شادکامی در مرحله خط پایه، جلسات مداخله و چهار ماه بعد از پایان درمان (پیگیری) انجام گرفت. مداخله به صورت انفرادی بر اساس رواندرمانی مثبتگرای مبتنی بر خیر باوری در 8 جلسه توسط پژوهشگر انجام گرفت. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که هر سه مراجع با شروع مداخله روند کاهشی را در طراز نمرات افسردگی بک (75 درصد)، هامیلتون (85 درصد) و روند افزایشی را در طراز نمرات احساس لذّت (84 درصد)، مجذوب شدن (70 درصد) و احساس معنا (215درصد) نشان دادند. بخش عمدهای از این نتایج در پایان دوره پیگیری چهار ماهه نیز حفظ شد. به نظر میرسد رواندرمانی مثبتگرای مبتنی بر خیر باوری یک مداخله کوتاه مدّت مؤثر برای کاهش علایم افسردگی باشد.https://jcps.atu.ac.ir/article_7130_5b4ddb8c7e3c0bafa3a5d3e79f44e5ee.pdfدانشگاه علامه طباطبائیمطالعات روانشناسی بالینی2322-318972520170219Response Inhibition, Planning Skills and Speed Processing Training for Children with ADHD: Comparison between Cognitive-Motor Rehabilitation and Drug Therapy Approachesآموزش بازداری پاسخ، توانایی برنامهریزی و سرعت پردازش به کودکان مبتلابه اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی: مقایسه رویکرد توانبخشیشناختی-حرکتی با دارودرمانی3155713110.22054/jcps.2017.7131FAسعیداعظمیدانشجوی دکتری روانشناسی دانشگاه سمنانسیاوشطالع پسنددانشیار علومتربیتی دانشگاه سمنان0000-0002-7534-5711مرتظینظیفیاستادیار روانشناسی دانشگاه بجنورداسحاقرحیمیان بوگردانشیار روانشناسی بالینی دانشگاه سمنان0000-0003-3029-9050Journal Article20170305Attention Deficit/ Hyperactive Disorder (ADHD), as a neurodevelopmental disorder, accompanied not only with some special behavioral symptoms, but also deficits in cognitive functioning. Current research aimed to compare the effectiveness in improving executive functions (EF) in children with ADHD of cognitive-motor rehabilitation (CMR) and drug therapy approaches. This was a semi-experimental study with post-test and follow-up assessments, comparing three groups in a single-blind design. 48 ADHD children were selected using criterion sampling, matched for ADHD severity, and randomly assigned to either cognitive-motor rehabilitation (<em>n</em>= 16), drug therapy (<em>n</em>= 16) and active control (<em>n</em>=16) groups. All the participants were tested by Stroop color-word, Tower of London (TOL), Wechsler Coding tests, and a 3 sub-scale short-form of the WISC-R tests, and their parents rated them on child syndrome inventory-4 (CSI-4). The data were analyzed using MANOVA and paired t-tests with Bonferroni corrections as post hoc tests. CMR showed effective and enduring effects on the participants' performance on EF components including response inhibition, planning, and speed processing and only the improvements in speed processing returned significantly to lower levels at follow-up. In addition, despite the better performance of CMR group compared to drug therapy group, the changes were not statistically significant. Altogether, the results indicate that CMR is an effective approach in the treatment of ADHD, and it can be used as a complementary technique to drug therapy.اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی به عنوان یک اختلال عصبی- رشدی، علاوه بر نشانههای رفتاری خاص با نقص در کارکردهای شناختی همراه است. پژوهش حاضر با هدف مقایسهی اثربخشی دو رویکرد توانبخشی شناختی- حرکتی و دارو درمانی در بهبود کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی انجام شد. این یک مطالعه نیمه آزمایشی با سنجشهای پسآزمون و پیگیری بود که در یک طرح یکسر کور سه گروه را باهم مقایسه میکرد. 48 کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی به شیوه نمونهگیری ملاکی انتخاب و بر اساس شدت اختلال همتا شده و به طور تصادفی به سه گروه توانبخشی شناختی- حرکتی (16 نفر)، دارو درمانی (16 نفر) و کنترل فعال (16 نفر) گمارده شدند. تمام شرکتکنندگان توسط فرم کوتاه سه خردآزمونی هوش وکسلر کودکان- تجدیدنظرشده و آزمونهای رنگ-واژه استروپ، برج لندن و رمزنویسی وکسلر مورد آزمون قرارگرفتند و والدین آنها، این کودکان را با پرسشنامه علائم مرضی کودک-4 (CSI-4) رتبهبندی نمودند. دادهها با استفاده از تحلیل ورایانس چند متغیری و آزمونهای تی وابسته با تصحیح بن فرونی به عنوان آزمونهای تعقیبی، تحلیل شدند. توانبخشی شناختی حرکتی به طور معناداری منجر به تغییرات موثر و پایدار در عملکرد آزمودنیها در مولفههای کارکرد اجرایی اعمّ از بازداری پاسخ، برنامهریزی و سرعت پردازش شد و تنها در مولفه سرعت پردازش، تغییرات ایجاده شده در مرحله پیگیری افت معنادار به سطوح پایینتر را نشان داد. بعلاوه، با وجود عملکرد بهتر کودکان گروه توانبخشی شناختی- حرکتی نسبت به گروه دارودرمانی، تغییرات ایجاد شده به لحاظ آماری معنادار نبود. به طور کلی این یافتهها بیانگر آن بود که توانبخشی شناختی- حرکتی رویکرد اثربخشی در درمان اختلال نارساییتوجه/بیشفعالی است و میتوان از آن به عنوان یک فندرمانی مکمل دارودرمانی استفاده کرد.https://jcps.atu.ac.ir/article_7131_5ce1154be3d85d0f2830f4a8085e0ca3.pdfدانشگاه علامه طباطبائیمطالعات روانشناسی بالینی2322-318972520170219Socio-Educational Inoculation Program with Islamic Teachings Approach: Comparing the Effectiveness and Sustainability with the Stress Inoculation Training (SIT) on Risk taking studentsبرنامه ایمن سازی تربیتی– اجتماعی با رویکرد آموزه های اسلامی: مقایسه اثربخشی و پایداری اثر آن با ایمن سازی در برابر استرس بر خطرپذیری دانش آموزان5784713210.22054/jcps.2017.7132FAافسرخلیلی صدرآباددکتری روانشناسی تربیتی دانشگاه امام رضا (ع) مشهدفرامرزسهرابیاستاد روانشناسی بالینی دانشگاه علامه طباطبائی،0000-0003-0293-6120اسماعیلسعدی پوردانشیار گروه روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی0000-0001-5984-1320علیدلاوراستاد گروه روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطباییزهراخوشنویساناستادیار گروه روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه امام رضا (ع)Journal Article20170305The purpose of this study was to compare the effectiveness and sustainability socio-educational inoculation program with Islamic teachings approach with the Stress Inoculation Training (SIT) on risk taking students. The research of method was experimental method by the design of pretest-posttest with two experimental groups and the control group. The sample was 54 students with risky behavior selected by random cluster sampling. The scale of measuring was risky behaviors (Zadeh Mohammadi et al.). The results of analysis of covariance indicated a meaningful decrease in mean risk taking scores for both groups, and Toki test results indicated a significant difference between two groups. Also, the paired T test indicated that the effect of education of Socio-Educational inoculation program with Islamic teachings approach is stable for six months. This sustainability was not established the Stress Inoculation Training. Findings indicate that that can be considered both the Socio-Educational inoculation program with Islamic teachings approach and the Stress Inoculation Training (SIT) as options for reducing Risk taking students, but was more effective sustainability in the Socio- Educational inoculation program with Islamic teachings approach.هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی و میزان پایداری اثر برنامه ایمنسازی تربیتی– اجتماعی با رویکرد<br />آموزههای اسلامی با ایمنسازی در برابر استرس بر خطرپذیری دانشآموزان است. روش تحقیق روش تجربی<br />با طرح پیشآزمون – پسآزمون با دو گروه آزمایشی و گروه آزمایش بود. نمونهی پژوهش 94 دانشآموز<br />دارای رفتار پرخطر بود که به صورت تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری مقیاس رفتارهای<br />پرخطر زادهمحمدی و همکاران بود. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس کاهش معنادار را در میانگین نمرههای<br />خطرپذیری دو گروه آزمایش، و نتایج آزمون توکی تفاوت معنادار در نتایج دو گروه را نشان داد. همچنین<br />آزمون t زوجی نشان داد که اثر آموزش ایمنسازی تربیتی- اجتماعی مبتنی بر آموزههای اسلامی به مدت<br />شش ماه پایدار است. این پایداری در برنامه ایمنسازی در برابر استرس ثابت نشد. یافتهها حاکی از آن است<br />که هر دو برنامه ایمنسازی تربیتی– اجتماعی مبتنی بر آموزههای اسلامی و ایمنسازی در برابر استرس را<br />میتوان به عنوان گزینههایی برای کاهش خطرپذیری دانشآموزان در نظر گرفت؛ لیکن برنامه ایمنسازی<br />مبتنی بر آموزههای اسلامی پایداری اثر بیشتری دارد .<br /><br />https://jcps.atu.ac.ir/article_7132_62d9f5bc3705ceddb2c4fca0b872cfaa.pdfدانشگاه علامه طباطبائیمطالعات روانشناسی بالینی2322-318972520170219Narrative Exposure Therapy for Reducing Post-Traumatic Stress Disorder in Iranian Betrayed Wivesدرمان اختلال استرس پس از ضربه در زنان با تجربه خیانت همسر85106713310.22054/jcps.2017.7133FAموناشیورانیدانشجوی دکترای روانشناسی دانشگاه تربیت مدرسپرویزآزادفلاحدانشیارروانشناسی دانشگاه تربیت مدرسعلیرضامرادیاستاد روانشناسی دانشگاه خوارزمی0000-0001-5351-6017حسیناسکندریدانشیار روانشناسی دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20170305PTSD and depression are most prevalent disorders in traumatic events. This research studies reducing symptoms of PTSD and comorbid depression through narrative exposure therapy (NET). NET incorporated many of exposure elements with additional focus of clearly documenting the atrocities endured. 24 betrayed women with PTSD and depression were randomized in experiment and control groups. Participants were clinically interviewed and filled out impact of event scale-revised (IES-R) and Beck Depression inventory (BDI) for three times; once before and once after 8 sessions of experiment group’s therapy. Third time was three months after therapy. Data were analyzed using repeated measures variances analysis. PTSD and its two parameters (intrusion & hyperarousal) significantly reduce in experiment group, immediately after therapy and in three months follow up. Depression also reduces significantly immediately after therapy and continues to reduce three months after therapy. According to this study, NET is beneficial therapy for PTSD even in social fields. NET successfulness in Iranian culture is ascribed to narrative aspect of NET. This study endorses that extra-marital relationship causes PTSD in victims.استرسپسازضربه و افسردگی، شایعترین بیماریهای مرتبط با حادثه آسیبزا هستند. هدف پژوهش حاضر تشخیص اثربخشی درمان مواجهه روایی بر کاهش علائم استرسپسازضربه و افسردگی همبود است. درمان مواجههروایی دربرگیرنده بسیاری از مؤلفههای مواجههسازی است و البته توجه مضاعفی دارد بر مستندسازی روشن فجایعی که قربانی متحمل شدهاست. در این مطالعه 24 نفر از زنان تهرانی با تجربه خیانت همسر و دارای استرسپسازضربه و افسردگی، با گمارش تصادفی در گروههای کنترل و آزمایش قرارگرفتند. همه افراد، مورد مصاحبهبالینی قرارگرفتند، سپس مقیاس تجدیدنظرشده تأثیررویداد (IES-R) و سیاههافسردگی بک (BDI) را تکمیلکردند؛ گروه آزمایش هشت جلسه درمان را پشتسر گذاشتند و افراد هر دوگروه مقیاس و سیاهه را دوباره بلافاصله پس از درمان و سه ماه پس از آن تکمیل نمودند. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازههای مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج تحلیل آماری نشان داد استرسپسازضربه و دومولفه از سهمولفه آن (افکارناخواسته و برانگیختگی) در گروه آزمایش بلافاصله پس از درمان و سه ماه پس از آن به طور معنادار کاهش پیدا کردهاست. افسردگی نیز در گروه آزمایش بلافاصله پس از درمان به طور معنادار کاهش پیدا کرده و سیر نزولی خود را تا سه ماه بعد حفظ کردهاست. برطبق این پژوهش درمان حاضر میتواند در حیطه مسائل اجتماعی و برای درمان استرس پسازضربه نیز به صورت مؤثر به کار گرفته شود. موفقیت این درمان را در بستر فرهنگ ایرانی میتوان مدیون جنبه روایی درمان تلقی کرد. پژوهش حاضر همچنین تأیید میکند که روابط فرازناشویی، میتواند منجر به استرسپسازضربه در فرد قربانی شود.https://jcps.atu.ac.ir/article_7133_072defa205b94249e898ee8cb7d0976f.pdfدانشگاه علامه طباطبائیمطالعات روانشناسی بالینی2322-318972520170219Prediction of Anxiety-Related Emotional Disorders in Adolescences Based on Emotion Regulation, Coping Strategies and Symptoms Borderline Personality Disorderپیشبینی اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب نوجوانان براساس تنظیم هیجان، راهبردهای مقابلهای و نشانههای اختلال شخصیت مرزی107128713410.22054/jcps.2017.7134FAمجیدمحمود علیلواستاد روانشناسی بالینی دانشگاه تبریززینبخانجانیاستاد روانشناسی دانشگاه تبریزاحمدبیاتکارشناس ارشد روانشناسی بالینی کودک و نوجوان دانشگاه تبریز0000-0002-2198-5246Journal Article20170305Adolescence is one of the important periods of development. Difficulty in coping, emotional regulation and can lead to anxiety disorders. The purpose of this research was the prediction of anxiety-related emotional disorders in adolescences based on emotion regulation, coping strategies and symptoms of borderline personality disorder. Method was descriptive and predictive. Population was the students of middle and high schools in Touyserkan, 2014-2015 that 331 were selected in categorized sampling method. Examinees answered Cross & John Emotion Regulation, Endler & Parker Coping Strategies, Borderline Personality Disorder (BPD) and Anxiety-Related Emotional Disorders questionnaires. Data were analyzed by Multivariable Regression method. Data analyze showed that emotion regulation, coping strategies and symptoms of borderline personality disorder can predict anxiety-related emotional disorders (P < 0.05). Also, a significant correlation between emotion regulation and symptoms of anxiety-related emotional disorders, coping strategies with symptoms of anxiety-related emotional disorders, and symptoms of borderline personality disorder with symptoms of anxiety-related emotional disorders (P < 0.05) was obtained.Thus, it is concluded that emotion regulation, type of coping of adolescences and the rate of emerge of borderline personality disorder symptoms have important role in appearance of symptoms of anxiety-related emotional disorders; and appearance or lack of such disorders can be predicted based on psychological features that mentioned.دوران نوجوانی یکی از دورههای تحولی مهم است. مشکل در تنظیم هیجان، مقابله و نیز وجود نشانههای شخصیت مرزی میتواند منجر به اختلالات اضطرابی شود. هدف این پژوهش پیشبینی اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب نوجوانان براساس تنظیم هیجان، راهبردهای مقابلهای و نشانههای اختلال شخصیت مرزی بود. روش تحقیق توصیفی و از نوع پیشبینی بود. جامعهی آماری کلیهی دانشآموزان مقطع راهنمایی و دبیرستان شهرستان تویسرکان در سالتحصیلی 94- 1393 بود که 331 نفر از آنان به روش طبقهای انتخاب شدند. آزمودنیها پرسشنامههای تنظیم هیجان گراس و جان، راهبردهای مقابلهای اندلر و پارکر، اختلال شخصیت مرزی (BPI) و اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب را پاسخ دادند. دادهها به روش تحلیل رگرسیون چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. تجزیه و تحلیل دادههای این پژوهش نشان داد که تنظیم هیجان، راهبردهای مقابلهای و نشانههای اختلال شخصیت مرزی نوجوانان میتواند نشانههای اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب را پیشبینی کند (05/0 > P). همچنین بین تنظیم هیجان با نشانههای اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب، راهبردهای مقابلهای با نشانههای اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب و نشانههای اختلال شخصیت مرزی با نشانههای اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب، از نظر آماری همبستگی معنادار وجود دارد (05/0 > P). بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که تنظیم هیجان، شیوهی مقابلهی نوجوانان و میزان بروز نشانههای اختلال شخصیت مرزی در بروز نشانههای اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب نقش مهمی دارد و میتوان با توجه به ویژگیهای روانشناختی مذکور بروز یا عدم بروز این دسته از اختلالات را در نوجوانان پیشبینی کرد.https://jcps.atu.ac.ir/article_7134_939d0e539a4cfa1491329c72bff995e1.pdfدانشگاه علامه طباطبائیمطالعات روانشناسی بالینی2322-318972520170219Effectiveness of Shame Management Training in Reducing Female Adolescents’ Anger in the Environment of Schoolاثربخشی آموزش مدیریت شرم در کاهش خشم نوجوانان دختر در محیط مدرسه129148713510.22054/jcps.2017.7135FAپروانهعلائیاستادیار مطالعات خانواده دانشگاه شهید مدنی آذربایجانمنصوربیرامیاستاد روانشناسی دانشگاه تبریزJournal Article20170305Anger and its experience in the environment of school is one of the common emotions of adolescence that has been always attended by psychologists based on Tangney theory, shame appearances before anger. So, the goal of this research was the examination of the effectiveness of shame management training in reducing female adolescents’ anger in the environment of school; so non-equivalent pretest-posttest control group design was used for achieving this goal. Hence, students of two female public middle schools in Tabriz were chosen by multistage-cluster random sampling method and screened. Finally, 30 students from every school were selected by purposeful random sampling and results of Multidimensional School Anger Inventory. Every school consisted of two groups. The schools were randomly designed for experimental and control groups, and correspondingly received educational package and placebo. Results of One-way analysis of covariance, after examination of its presumptions, indicated that intervention was effective (F=11.04, Pخشم و تجربهی آن در محیط مدرسه از هیجانهای رایج دورهی نوجوانی است که همواره مورد توجه روانشناسان بوده است. بر اساس نظریهی تانگنی، احساس شرمساری پیشزمینهی بروز هیجان خشم محسوب میشود. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مدیریت شرم در کاهش خشم نوجوانان دختر در محیط مدرسه انجام گرفت. برای تحقق آن، از روش تحقیق نیمه آزمایشی، طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد. در این راستا، دانشآموزان دورهی راهنمایی دو مدرسهی دولتی دخترانهی شهر تبریز با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب و غربال شدند. در نهایت، سی نفر از هر مدرسه به روش نمونهگیری هدفمند و مبتنی بر نتایج مقیاس خشم چندبعدی مدرسه انتخاب شدند. در هر مدرسه دو گروه 15 نفری تشکیل شد؛ مدارس به صورت تصادفی، گروههای آزمایشی و کنترل فرض شدند و به ترتیب بستهی آموزشی و پلاسیبو را دریافت کردند. نتایج تحلیل کوواریانس تکمتغیرهی یکراهه پس از بررسی و تحقق پیشفرضهای آن، نشان داد که مداخله اثربخش بوده (04/11 = F ، 01/0 >P) و آموزش مدیریت شرم در طی هشت جلسهی هفتگی 75 دقیقهای، 17% تغییرات خشم مدرسهای را تبیین میکند. همچنین، بر اساس نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیرهی یکراهه از میان مولفههای خشم چندبعدی (خشم، خصومت و مقابلهی سازنده و مخرب)، نمرهی خردهمقیاس خشم کاهش معنیداری یافت (15/0= Eta ، 82/8 = F ، 01/0 >P). مطابق با یافتههای پژوهشی و با در نظر گرفتن محدودیتهای آن، بکارگیری بستهی آموزشی حاضر برای کاهش خشم مدرسهای نوجوانان دختر پیشنهاد میشود.https://jcps.atu.ac.ir/article_7135_2ac618191ea30f985e6a0ae8743da325.pdfدانشگاه علامه طباطبائیمطالعات روانشناسی بالینی2322-318972520170219Comparison of Sensory and Semantic Processing between People with Borderline Personality Disorder and Normalمقایسه پردازش حسی و معنایی اطلاعات در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و افراد بهنجار149171713610.22054/jcps.2017.7136FAمهردادحاجیحسنیاستادیار مشاوره دانشگاه شهرکردعفت الساداتمحمود پناهیکارشناسی ارشد روانشناسی بالینی دانشگاه ازاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران (واحد مازندران)بهراممیرزاییاناستادیار روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساریJournal Article20170305Sensory and semantic information processing are two important factors in determining behavioral reactions. The aim of the current study was to compare of sensory and semantic information processing between borderline personality disorder people and normal ones. The descriptive study was causal-comparative (ex post facto) in design and the statistical population of the current study comprised of people who had registered to obtain services from the Psychiatric Center of Iran. The purposive sampling approach was adopted and thirty patients with borderline personality disorder (BPD) and thirty healthy controls were included in the study. Sensory and semantic information processing were assessed with Brown Adult Sensory Profile Questionnaire (BASPQ) and Osgood Semantic Differentiation Questionnaire (OSDQ). MANOVA test was applied to analyze data. The study's results were that individuals with BPD displayed significant differences in components of sensory sensitivity and sensation avoiding and all components of the semantic processing (life's component) (p<0.05).The study's conclusions were that while BPD involves deficits in sensory sensitivity and sensation avoiding. Furthermore, relative to healthy controls, BPD patients assess live more potency, more agitated, more dangerous and more negative. These findings were discussed.پردازش حسی و معنایی اطلاعات دو عامل مهم در تعیین واکنشهای رفتاری میباشند. هدف از پژوهش حاضر مقایسه پردازش حسی و معنایی اطلاعات در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و افراد عادی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود و جامعه آماری پژوهش شامل افراد مراجعه کننده به مرکز روانپزشکی ایران بود که به روش نمونهگیری هدفمند 30 بیمار مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و 30 فرد عادی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. پردازش حسی و معنایی اطلاعات از طریق پرسشنامه نیمرخ حسی بزرگسالان براون و آزمون افتراق معنایی آزگود مورد ارزیابی قرار گرفتند. از روش تحلیل واریانس چند متغیره(مانووا) جهت تحلیل داده ها استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در مولفه های حساسیت حسی و دورجویی حسی و نیز در تمامی مولفه های پردازش معنایی اطلاعات (بعد زندگی) با افراد عادی تفاوت معناداری دارند(05/0>P). نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی نقایصی در حساسیت حسی و دوری جویی حسی دارند. به علاوه، در مقایسه با افراد عادی، بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی زندگی را قدرتمندتر، ناآرامتر، خطرناکتر و منفیتر ارزیابی میکنند. این یافته ها مورد بحث قرار گرفتند.https://jcps.atu.ac.ir/article_7136_8909790e69d13c3035c7019cb190adaf.pdfدانشگاه علامه طباطبائیمطالعات روانشناسی بالینی2322-318972520170219The Effects of Partner-Selection Patterns, Marriage Age, and Age Differences between Spouses on Marital Quality of Married Women in Tehranتأثیر سن ازدواج، الگوهای همسرگزینی و تفاوت سنی زوجین بر کیفیت زندگی زناشویی زنان شهر تهران173190713710.22054/jcps.2017.7137FAمریمولد خانیکارشناسی ارشد مشاوره خانواده دانشگاه علامه طباطبائیعبدالباسطمحمود پورکارشناسی ارشد مشاوره توانبخشی دانشگاه علامه طباطبائیکیومرثفرحبخشدانشیار مشاوره دانشگاه علامه طباطبائیحسینسلیمی بجستانیدانشیار مشاوره دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20170305Nowadays, with the transition of the societies from traditional and community oriented to modernity and individualism there is a noticeable increase in the marriage age (especially among women) and the desire to select partner singly. On the other hand, we are seeing an increase on the dissatisfaction, conflict, lack of commitment, divorce, and generally decrease of marital quality which damages the body of family and society. In this paper, we study the effects of partner-selection patterns, marriage age, and age differences between the spouses on the marital quality of married women in Tehran. The research's method is causal -comparative. The population is selected from married women in Tehran, Iran. The total number of the participants is 400 which were selected by Non-probability sampling method by visiting public parks in Tehran, Iran. They responded to marital quality questionnaire, revised version (RDAS), and questions to evaluate the marriage age, partner selection method, and the age differences with their spouses .From the important observations we noted that it is statistically significant that girls who are forced to get married and who get married in teenage age shave lower marital quality compared others. Also, it was shown that couples’ age difference deos not have a statistically significant influence on the marital quality<strong>.</strong>امروزه، با گذر جوامع از مرحله سنتی و جمعگرا به مرحله مدرنیته و فردگرا، شاهد افزایش سن ازدواج (و خصوصاً در میان بانوان) و تمایل به همسرگزینی بر اساس انتخاب فردی هستیم. از طرف دیگر، همچنان شاهد افزایش نارضایتی، ناسازگاری، بی تعهدی، طلاق و بهطورکلی؛ کاهش کیفیت زناشویی زوجها هستیم که موجب آسیب به کانون گرم و مقدس خانواده و پیکره اجتماع میگردد. این پژوهش باهدف بررسی تأثیر سن ازدواج، تفاوت سنی و سبکهای همسرگزینی، بر کیفیت زندگی زناشویی زنان متأهل شهر تهران صورت پذیرفت. طرح پژوهش از نوع علّی مقایسهای میباشد. جامعهی آماری پژوهش حاضر زنان تهرانیاند که ۴۰۰ نفر از آنها با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس غیر احتمالی و با مراجعه به پارکهای عمومی در سطح شهر تهران انتخاب شدند و به مقیاس کیفیت زناشویی، فرم تجدیدنظر شده (RDAS) و پرسشهای مرتبط با الگوهای همسرگزینی و سن ازدواج، پاسخ دادند. از یافتههای قابل توجّه این پژوهش میتوان به تأثیر منفی ازدواج در سنین نوجوانی و ازدواج بر اساس سبکهای همسرگزینیای که به نوعی با اجبار همراهند بر کیفیت زندگی زناشویی اشاره کرد. همچنین در این پژوهش نشان داده شد که تفاوت سنی زوجین تأثیر معناداری بر کیفیت زندگی زناشویی ندارد.https://jcps.atu.ac.ir/article_7137_0b74b5baa50c37b2b3ed0e184ffab379.pdfدانشگاه علامه طباطبائیمطالعات روانشناسی بالینی2322-318972520170219A Phenomenological Inquiry of the Divorce Contexts among Divorced Individualsمطالعه بسترهای طلاق در افراد مطلقه: پژوهشی پدیدارشناسانه191211713810.22054/jcps.2017.7138FAیوسفکریمیدانشجوی دکتری مشاوره دانشگاه علامه طباطبائیسکینهالماسیدانشجوی دکتری جامعه شناسی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزرزگارمحمدیدانشجوی دکتری مشاوره دانشگاه شهید چمران اهوازحسنفاضلیدانشجوی دکتری مدیریت آموزشی دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20170305Due to the dramatic rise in divorce rate in recent years, many scholars have attempted to unravel the factors involved in this increasing phenomenon. The present paper aimed at a qualitative phenomenological study of the divorce contexts in the city of Rasht. In so doing, 25 divorced people who were selected through purposeful sampling were included in the study. Semi-structured interviews were used to collect data. The collected data were analyzed through thematic analysis. The data analysis showed 9 sub-themes which were merged into the four main themes, namely, large, medium, small and interactive themes. These findings indicate that the phenomenon of divorce is systemic in its aspects, its factors are cyclical, and there are structural relations among its contexts. It is concluded that these systemic quality, cyclical factors and structural relations should be taken into consideration for prevention programs, counseling and crisis interventions.در سالهای اخیر با توجه به افزایش آمارهای طلاق در کشور و آسیبها و مشکلات ناشی از طلاق، توجه به علل این پدیده مورد توجه قرارگرفته شده است. هدف از پژوهش حاضر مطالعه کیفی بسترهای طلاق در تجربه افراد مطلقه شهر رشت است. از میان روشهای تحقیق کیفی برای بررسی تجربه طلاق روش پدیدارشناسی بکار گرفتهشده است. 25 شرکتکننده بهوسیله نمونهگیری هدفمند و با استراتژی نمونهگیری معیار انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و برای تحلیل دادههای حاصل از مصاحبههای پدیدارشناسی از روش تحلیل تماتیک استفاده شد. یافتهها در زمینه بسترهای طلاق شامل 9 زیر مضمون بود که در چهار بزرگ مضمون کلان، میانی، خرد و تعاملی طبقهبندی میشود. ساختار تجربه مشارکتکنندگان نشاندهنده سیستمی بودن ابعاد طلاق، چرخشی بودن عوامل طلاق و روابط ساختاری میان بسترهای طلاق است؛ بنابراین برای هرگونه برنامه پیشگیرانه، مشاوره و مداخله در بحران طلاق باید به این روابط ساختاری، چرخشی و چند علتی توجه شود.https://jcps.atu.ac.ir/article_7138_7041977c199fe201f5d07ec28150fbff.pdf