دانشگاه علامه طباطبائیمطالعات روانشناسی بالینی2322-318941520141222Developing a Model to Measure Psychological and
Behavioral Factors in Capital Market of Iranتبیین و ارائه الگویی برای سنجش عوامل روانشناختی و رفتاری در بازار سرمایه ایران124274FAاکبرافتخاری علی آبادیدکتری مدیریت بازرگانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقاتحمیدرضاوکیلیفرددانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقاتJournal Article20131012Criticisms to efficient market theory and its rational assumptions as <br />well as econometric analyses on pricing time series, DPS and incomes <br />led to the development of models that related psychology to financial <br />markets. Subsequently, researchers found many exceptions in <br />financial markets and concluded that psychological phenomena play <br />an important role in determining behavior in financial markets. <br />In this research, different types of investors’ behavior have been <br />analyzed in different time scales. The authors have designed a general <br />model for capital market of Iran using the time series data of Tehran <br />Stock Exchange companies reported from 2006 to 2010. Wavelet <br />analysis was used as a statistical and analytical instrument to explain <br />trait and multi resolution . <br />Research results show that investors have different reactions after <br />good or bad news. Their reaction in long term scale is more significant <br />than that in short term scale. However, no significant difference was <br />found among investors behavior in different industries.چکیده <br /><em>انتقادهای وارده به تئوری بازار کارا و مفروضات عقلائی آن و تحلیلهای اقتصاد سنجی سریهای زمانی قیمتها، سودهای نقدی و عایدات به بسط مدلهایی که روانشناسی افراد را به بازارهای مالی ارتباط میداد، سوق داد. بر این اساس، محققین با استثناهای فراوانی در بازارهای مالی روبرو شدند و به این نتیجه رسیدند که پدیدههای روانشناختی نقش مهمی در تعیین رفتار در بازارهای مالی دارند.</em> <br /><em>در این پژوهش به بررسی نوع رفتار سرمایه گذاران در بازه های زمانی مختلف پرداخته شدهاست و تلاش شد تا براساس سری زمانی دادههای مربوط به شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران در قلمرو زمانی 1385 </em><em>–</em><em> 1389 مدلی متناسب با بازار سرمایه ایران بطور کلی ارائه گردد. ابزار آماری مورد استفاده تجزیه و تحلیل موجک بود که با قدرت تببین کنندگی و تفکیک مقیاسهای زمانی امکان تحلیل بر روی شرکتهای نمونه آماری را فراهم آورد.</em> <br /><em>نتایج پژوهش نشان داد که سرمایهگذاران پس از اخبار خوب یا بد، در بازههای زمانی مختلف، متفاوت عمل میکنند، بهگونهای که در مقیاس زمانی بلند مدت واکنش رفتاری سرمایهگذاران قابل ملاحظهتر از مقیاس زمانی کوتاه مدت میباشد. اما تفاوت معناداری بین رفتار سرمایه گذاران در صنایع مختلف مشاهده نشد.</em>دانشگاه علامه طباطبائیمطالعات روانشناسی بالینی2322-318941520141222The Effectiveness of Rational-Emotive Behavioral Group
Therapy in Psychological Well-Being of Womenاثربخشی روان درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه گروهی بر بهزیستی روان شناختی زنان2542276FAهادیاسمخانی اکبری نژادکارشناس ارشد مشاوره، دانشگاه علامه طباطبایی (نویسنده مسئول)احمداعتمادیدانشیار دانشگاه علامه طباطباییفریبانصیرنژادکارشناس مشاوره، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریزJournal Article20140103The present study aims at determining the effectiveness of rationalemotive behavioral group therapy in psychological well-being of <br />women. The type study was applied and semi-experimental (pretestposttest with control group). Using convenience sampling method, 24 <br />patients were selected from among the women who participated in the <br />psychology classes of the ‘health house’ in District 5 of the <br />Municipality of Tabriz based on their low scores in Ryff's Scale of <br />Psychological Well-Being (RSPWB). The selected patients were then <br />randomly divided into experimental and control groups. Next, in the <br />experimental group, intervention rational-emotive behavioral group <br />therapy was conducted for 8 sessions (one 2-hour session per week). <br />The results of the one-way covariance analysis showed that after the <br />application of the independent variable (rational-emotive behavioral<br />group therapy), there was a significant difference between the <br />experimental and the control groups. Therefore, it can be concluded<br />that rational-emotive behavioral group therapy is effective (P <0/000)<br />in the psychological well-being of women.<em>پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه گروهی بر بهزیستی روان شناختی زنان صورت گرفت. این پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی (به صورت پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل) بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از بین زنانی که در کلاس های روان شناسی خانه سلامت شهرداری منطقه 5 تبریز شرکت کرده بودند، با توجه به نمره پایین در مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (</em><em>RSPWB</em><em>)، 24 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس در گروه آزمایش مداخله روان درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه گروهی به مدت 8 جلسه (هفته ای یک جلسه 2 ساعته) اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس یک طرفه نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل بعد</em><em>از اعمال متغیر مستقل از نظر بهزیستی روان شناختی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0></em><em>p </em><em>). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که روان درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه گروهی در بهبود بهزیستی روان شناختی زنان موثر است.</em>دانشگاه علامه طباطبائیمطالعات روانشناسی بالینی2322-318941520141222Examining the Relationship between Early Maladaptive
Schemas and God Image in Shiraz University Studentsبررسی رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و تصور از خدا در دانشجویان دانشگاه شیراز4360336FAمریمرادیدانش آموخته دوره کارشناسی ارشد روانشناسی دانشگاه علامه طباطبائیفریدهحسین ثابتاستادیار دانشگاه علامه طباطبایی0000-0001-6731-2955احمدبرجعلیدانشیار دانشگاه علامه طباطبایی0000-0001-6823-7600Journal Article20140128Abstract <br />The purpose of this study was to investigate the relationship <br />between early maladaptive schemas and God image. To do so, 125 <br />students of Shiraz University were selected using multi-stage cluster <br />sampling. The instruments used in this study consisted of the Young <br />Early Maladaptive Schema Questionnaire —Short Form (SQ-SF) and <br />Lawrence’s God Image Scale (GIS) (Lawrence, 1997; Sadeghi, 1384).<br />Results showed that there was no significant relationship between <br />early maladaptive schemas and image of God. Despite the lack of <br />significant correlation between total scores of maladaptive schemas <br />and image of God, there was a negative and significant relationship <br />between social isolation, compliance and strict standards schemas with <br />God image. Other maladaptive schemas did not show significant <br />relationship with God image. These results indicate that those who <br />think God is very controlling have negative emotional responses to <br />God. That is, someone who feels that they are powerless and <br />dependent and nothing is under their control shapes a negative image <br />of God.چکیده <br /><em>هدف این مطالعه بررسی رابطه ی بین طرحواره های ناسازگار اولیه و تصور از خدا است. بدین منظور 125نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ، فرم کوتاه </em><em>(</em><em>SQ-SF</em><em>)</em><em> و پرسشنامه تصور از خدای لارنس</em><em> (</em><em>GIS</em><em>) </em><em>(لارنس، 1997، صادقی، 1384). یافته ها نشان می دهند که بین طرحواره های ناسازگار اولیه و تصور از خدا رابطه معناداری وجود ندارد. علی رغم عدم همبستگی معنادار میان نمره کلی طرحواره های ناسازگار با متغیر تصور از خدا، بین طرحواره های انزوای اجتماعی، معیارهای سرسختانه و اطاعت با متغیر تصور ازخدا رابطه منفی و معنادار وجود دارد. سایر طرحواره های ناسازگار رابطه معناداری را با تصور ازخدا نشان نمی دهند. بنابراین می توان گفت کسانی که فکر می کنند خداوند بسیار کنترل کننده است پاسخهای عاطفی منفی در مقابل خدا دارند. یعنی فردی که احساس دربند بودن و مختار نبودن می کند و احساس می کند که هیچ چیز تحت کنترل او نیست دیدگاه منفی نسبت به خدا شکل می دهد. </em>دانشگاه علامه طباطبائیمطالعات روانشناسی بالینی2322-318941520141222The Effectiveness of Prevention and Relationship
Enhancement Program (PREP) on Marital Intimacyاثر بخشی برنامه پیشگیری و بهبود رابطه بر افزایش صمیمت زناشویی زوجها6178337FAاحمدحیدرنیااستادیار دانشگاه بجنوردعلی محمدنظریدانشیار دانشگاه خوارزمیعلی اکبرسلیمانیاناستادیار دانشگاه بجنوردJournal Article20131209Abstract<br />The present study aims at investigating the effectiveness of <br />prevention and relationship enhancement program (PREP) on <br />increasing marital intimacy. To do so, 24 couples who referred to state <br />and private counseling centers to enhance their marital intimacy were <br />selected. They were then randomly divided into two groups including <br />prevention and relationship enhancement program (12 couples), and <br />control group (12 couples). The type of the research was semiexperimental (pretest-posttest with control design). Educational <br />intervention (prevention and relationship enhancement program)<br />including 11 sessions (1.5 hours) was applied on the experiment <br />group. Results indicated that the intervention (prevention and <br />relationship enhancement program) had a significant effect on marital <br />intimacy. Furthermore, the prevention and relationship enhancement <br />program had positive and significant effect on nine component of <br />marital intimacy including emotional, intellectual, physical, social, <br />communicational, spiritual, psychological, sexual, and total intimacy.چکیده <br /><em>هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مداخله ی آموزشی برنامه پیشگیری و بهبود رابطه </em><em>(</em><em>PREP</em><em>)</em><em> در افزایش صمیمیت زناشویی است.</em> <br /><em>روش: روش پژوهش در مطالعه حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل است به این منظور از بین زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره دولتی و خصوصی شهر بجنورد 24 زوج انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. سپس از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد. آنگاه اعضای گروه آزمایش، مداخله آموزشی برنامه پیشگیری و بهبود را در 11 جلسه (5/1 ساعته) دریافت کردند و اعضای گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرده و تنها در لیست انتظار قرار گرفتند. پس از اتمام مداخله ها از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. ابزار پژوهشی بکار رفته در این پژوهش پرسشنامه صمیمیت زناشویی اولیاء (1385) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (استفاده از جداول و ترسیم نمودارها و میانگین و انحراف استاندارد برای متغیرهای پژوهش) و روش های آمار استنباطی شامل آزمون کلموگروف </em><em>–</em><em> اسمیرنوف، آزمون </em><em>t</em><em> مستقل، آزمون لوین و آزمون آماری کواریانس انجام شد.</em> <br /><em>نتایج: نتایج بررسی تحلیل کواریانس نشان داد که مداخله ی آموزشی برنامه پیشگیری و بهبود رابطه در افزایش صمیمیت زناشویی و خرده مولفه های آن اثر بخش است (05/0</em><em>p<</em><em>).</em> <br /><em>بحث و نتیجه گیری: افزایش بینش و آگاهی روان شناختی و کسب مهارت های لازم برای با طراوت نگه داشتن زندگی از جمله مهمترین عوامل تاثیرگذار در افزایش صمیمیت زناشویی است و مداخله ی آموزشی برنامه پیشگیری و بهبود رابطه می تواند به عنوان مداخله ی آسان و مقرون به صرفه و با هدف افزایش صمیمیت در زندگی زناشویی در اختیار دست اندرکاران حوزه خانواده قرار بگیرد. </em>دانشگاه علامه طباطبائیمطالعات روانشناسی بالینی2322-318941520141222Effectiveness of Group Logotherapy on Reducing
Depression and Increasing Hope in Elderly with Empty
Nest Syndromeاثـر بخـشی معنا درمانی به شیوه گروهـی بـر کاهـش افسـردگی و افـزایـش امیـد در سالمندان با سندرم آشیانه خالی79104338FAمحمدخالدیانمربی گروه روانشناسی دانشگاه پیام نورفرامرزسهرابیدانشیار روانشناسی بالینی دانشگاه علامه طباطبائی0000-0003-0293-6120Journal Article20131028Abstract<br />The aim of the study was to examine effectiveness of group <br />logotherapy on reducing depression and increasing hope in elderly <br />with empty nest syndrome living in city of Ghorveh. The study <br />employed a quasi-experimental design with pretest and posttest and a <br />control group. The statistical population included all men and women <br />living in Ghorveh whose children had left them. The sample group <br />consisted of 24 individuals who were selected using convenient <br />sampling. Data were collected using the 21-item Beck Depression <br />Inventory (BDI II) and Snyder’s Adult Hope Scale (AHS). The data <br />were analyzed using descriptive and inferential statistics (covariance <br />analysis). The results showed that the average posttest depression <br />score was significantly lower in the experimental group than the <br />control group, and that the average posttest hope score was <br />significantly higher in the experimental group. The findings suggest <br />that group logotherapy has positive effects in reducing depression and <br />increasing hope in elderly with empty nest syndromeچکیده <br /><em>هـدف از پژوهش حاضر تعیین اثـر بخـشی معنا درمانی</em><em>به شیوه گروهی بـر کاهـش افسـردگی و افـزایـش امیـد در سالمندان با سندرم آشیانه خالی شهـرستان قروه بود. این پـژوهـش</em><em>نیمه آزمایـشی، از نوع پیـش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل اسـت. جامعه آماری را کلیه مردان و زنان شهرستان قروه که فرزندانشان آنها را ترک کرده و از آنها جدا شدهاند است، تشکیل دادند. با استفـاده از روش نمونهگیری در دسترس، تعداد 24 نـفـر انتخـاب شـدند. به منظور جمع آوری دادهها از پرسشنـامۀ 21</em><em>سوالی افسـردگی بک </em><em> BDI-II</em><em>و پرسشنـامۀ امیدواری اسنـایدر و همکاران استفـاده شـد. جهت تحلیل دادهها، از آمار توصیـفی و آمار استنبـاطی (آزمون تحلیل کوواریانس) استفـاده شـد. یافتههای به دست آمده نشان داد که میانگین نمرات افسردگی در پس آزمون گروه آزمایش به طور معنا داری از میانگین نمرات پس آزمون در گروه کنترل پایینتر است، و میانگین نمرات امید به زندگی در پس آزمون گروه آزمایش به طور معنا داری از میانگین نمرات پس آزمون در گروه کنترل بالاتر است. بر اساس یافتههای این تحقیق میتوان گفت که معنا درمانی به </em><em> </em><em>شیوه گروهی در کاهش افسـردگی و افزایش امید در سالمندان با سندرم آشیانه خالی مؤثر است</em><em>.</em>دانشگاه علامه طباطبائیمطالعات روانشناسی بالینی2322-318941520141222The Efficacy of Attachment-Based Treatment on Family
Function of Mothers with Insecure Attachment Styleاثربخشی درمان مبتنی بر دلبستگی بر عملکرد خانواده مادران دارای سبک دلبستگی ناایمن105126340FAیاسررضاپور میرصالحاستادیار دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه اردکانابراهیمعینیکارشناسی ارشد مشاوره، دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات یزدنداآیین پرستکارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات شیرازفاطمهحشمتیکارشناس آموزش ابتدایی، آموزش و پرورش شهرستان نجف آباد، استان اصفهانJournal Article20131219<br />Abstract<br />The aim of the present study was to determine the efficacy of <br />attachment-based treatment on family function of mothers with <br />insecure attachment style. This research was a semi-experimental <br />study with pretest-posttest design and included control and study <br />groups. By purposeful sampling method, 24 mothers of boy students <br />in grades 3 and 4 in elementary schools of Najafabad city were <br />selected and randomly assigned to control and study group (12 <br />subjects in each group). Family Assessment Devise (FAD) and <br />Revised Adult Attachment Scale (RAAS) were used for data <br />collection. In the study group, participants received attachment-based <br />treatment 10 weekly two-hour sessions, while the control group <br />received no treatment. FAD was completed by all the participants <br />before and after the treatment program and one month after the study<br />(at follow-up stage). Data were analyzed by multiple analysis of <br />covariance (MANCOVA). The findings of MANCOVA analysis <br />showed a significant difference between scores (total score and scores <br />of each subtest) of study and control groups after the study and at <br />follow-up stage. In the other words, compared to the family function <br />of control group at the posttest stage, family function of the study <br />group was improved and this improvement was sustained 1 month <br />after the study. Based on the results, we can conclude that attachmentbased treatment is influential in improving family function of females<br />with insecure attachment style.<em>پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر تغییر دلبستگی برعملکرد خانوادهی مادران دارای سبک دلبستگی ناایمن انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی بود که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل استفاده شد. نمونه مورد مطالعه شامل 24 نفر (12 نفر در هر گروه) از مادران دانشآموزان پسر پایههای سوم و چهارم دوره ابتدایی شهر نجف آباد بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل گماشته شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل دو مقیاس سنجش عملکرد خانواده (FAD) و پرسشنامه سبکهای دلبستگی (RAAS) بود. برنامه مداخله ای شامل 10 جلسه هفتگی دو ساعته درمان مبتنی بر دلبستگی بود که به شرکت کنندگان گروه آزمایش ارائه شد. شرکت کنندگان گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. شرکت کنندگان هر دو گروه قبل و بعد از اجرای برنامه مداخله ای و همچنین بعد از یک ماه از انجام مطالعه (مرحله پیگیری) مقیاس سنجش عملکرد خانواده را تکمیل کردند. در نهایت، داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چند راهه تحلیل شدند. نتایج نشان داد پس از انجام مداخله آموزشی، بین نمرات کلی و زیرمقیاس های عملکرد خانواده در گروه آزمایش و کنترل پس از درمان و همچنین پس از گذشت یک ماه از درمان (مرحله پیگیری)، تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارتی دیگر، عملکرد خانواده در شرکت کنندگان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون افزایش پیدا کرده بود و این افزایش تا یک ماه بعد نیز حفظ شده بود. با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گیری کرد که درمان مبتنی بر دلبستگی بر بهبود عملکرد خانواده زنان دارای سبک دلبستگی ناایمن موثر است.</em>دانشگاه علامه طباطبائیمطالعات روانشناسی بالینی2322-318941520141222The Effectiveness of Eye Movement Desensitization and
Reprocessing (EMDR) Therapy on Primary Insomniaاثربخشی شیوه درمانی حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد بر روی کم خوابی نوع اول شب127140348FAطاهرهرنجبری پوردانش آموخته دکتری روانشناسی سلامت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج،کیانوشهاشمیاندانشیار دانشگاه الزهراحسناحدیاستاد دانشگاه علامه طباطباییحسینرضابخشاستاد دانشگاه آزاد داسلامی واحد کرجنورعلیفرخیدانشیار دانشگاه علامه طباطباییJournal Article20140215Abstract<br />The present study examined the effectiveness of EMDR approach<br />by Francine Shapiro on primary insomnia. Causal comparative design <br />was used for testing research hypotheses. Population consisted of 60 <br />patients with primary insomnia, ranging in age from 25 to 50 years, in <br />degree from diploma to master’s, and consisting of both sexes (30 <br />females and 30 males), who were selected using purposive sampling. <br />In order to classify and analyze test data, T-test and covariance were<br />used. Data analysis showed that the pretest and posttest EMDR <br />treatment group showed significant differences in the effectiveness of <br />this approach. Moreover, significant difference was found between <br />pretest and posttest in the cognitive-behavioral group, indicating the <br />efficacy of cognitive-behavioral therapy in treating primary insomnia. <br />However, there was no significant difference between CBT and <br />EMDR groups. In conclusion, the effectiveness of EMDR therapy and <br />CBT may be considered equal.<em>پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی شیوه درمانی </em><em>EMDR</em><em> که توسط فرانسین شاپیرو (1998) مطرح شده بر روی کم خوابی نوع اول شب، اجرا شده است. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از طرح علی مقایسه ای استفاده شد.نمونه شامل 60 نفر بیمار مبتلا به کم خوابی از نوع اول شب، در محدوده سنی 25 تا 50 سال و محدوده تحصیلی دیپلم تا فوق لیسانس از هر دو جنس (30 زن و 30 مرد) بودند. که با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. به منظور طبقه بندی و تحلیل داده ها از آزمون </em><em>t</em><em> تست و کواواریانس استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بین پیش آزمون و پس آزمون در گروه آزمایش </em><em>EMDR</em><em> تفاوت معنی دار است که اثربخشی این روش را نشان می دهد. همینطور بین پیش آزمون و پس آزمون در گروه شناختی رفتاری تفاوت معنی داری بدست آمد که اثربخشی روش درمان شناختی رفتاری را در بهبود کم خوابی نشان می دهد. ولی تفاوت بین گروه شناختی رفتاری و </em><em>EMDR</em><em> معنی دار نبوده است. یعنی میتوان روش درمانی</em><em>EMDR</em><em> را بعنوان درمانی با اثر بخشی یکسان با </em><em>CBT</em><em> در نظر گرفته شود . </em>دانشگاه علامه طباطبائیمطالعات روانشناسی بالینی2322-318941520141222The Effectiveness of Dialectical Behavior Therapy (DBT)
on Reducing Self-Harming Behaviors in Juvenile
Offenders in Tehran's Juvenile Correction and
Rehabilitation Centreاثر بخشی رفتار درمانی دیالکتیک بر کاهش رفتارهای خود-آسیب رسان نوجوانان بزهکار مقیم کانون اصلاح و تربیت تهران141158349FAمجیدصفاری نیادانشیار دانشگاه پیام نور، تهران، ایران0000-0003-4225-5899منصورهنیکوگفتاراستادیار دانشگاه پیام نور، تهران، ایرانارمغاندماوندیانکارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور، تهران، ایران (نویسنده مسئول)Journal Article20131117Abstract<br />The aim of the present study was to determine the effectiveness of <br />DBT on reducing self-harming behaviors in juvenile offenders who <br />resided in Tehran's Juvenile Correction and Rehabilitation Centre. <br />This study was semi-experimental (pretest-posttest with control <br />group). The sample consisted of 30 juvenile offenders aged 12 to 18 <br />years who resided in Tehran's Juvenile Correction and Rehabilitation <br />Centre. Klonsky and Glenn's Inventory of Statements about SelfInjury (ISAS) was used to collect pretest-posttest data. After the <br />pretest, the experimental group was treated with the dialectical <br />behavior therapy (DBT) program. This program was held in 10<br />weekly ninety-minute sessions. Data were analyzed using covariance <br />analysis (ANCOVA).<br />The results showed that DBT was effective on reducing selfharming behaviors of juvenile offenders who resided in Tehran’s <br />Juvenile Correction and Rehabilitation Center. Moreover, the effect of <br />DBT on reducing intrapersonal and interpersonal functions of selfharming behaviors of juvenile offenders was confirmed<em>هدف از انجام این پژوهش، تعیین میزان اثر بخشی رفتار درمانی دیالکتیک بر کاهش رفتارهای خود-آسیب رسان نوجوانان بزهکار مقیم کانون اصلاح و تربیت شهر تهران بود. این مطالعه نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه مورد مطالعه این پژوهش را 30 نوجوان خود-آسیب رسان 12 تا 18 سال مقیم کانون اصلاح و تربیت شهر تهران تشکیل دادند. از سیاهه خود گزارشی خود-آسیب رسانی کلونسکی و گلن جهت جمع آوری اطلاعات در پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد.</em><em>بعد از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش تحت درمان برنامه رفتار درمانی دیالکتیکی به صورت گروهی قرار گرفت. این برنامه در 10 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای 1 جلسه اجرا شد. به</em><em> منظور تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر روش های آمار توصیفی ( طبقه بندی و توصیف اطلاعات) از تحلیل کواریانس استفاده شد.</em> <br /><em> نتایج تحقیق نشان داد که برنامه رفتار درمانی دیالکتیک به روش گروهی بر کاهش رفتار های خود-آسیب رسان نوجوانان مقیم کانون اصلاح و تربیت موثر است. همچنین تاثیر رفتار درمانی دیالکتیک بر کاهش کارکردهای درون فردی و بین فردی رفتار های خود-آسیب رسان نوجوانان مقیم کانون اصلاح و تربیت موثر است. </em>