آویده نجیب زاده؛ حسین اسکندری؛ جواد خلعتبری؛ ابوالفضل کرمی
چکیده
کلان روایات داستانهای مشترک اجتماعی فرهنگی هستند که دارای مضامین مشترک میباشند و قابل استخراج از دل روایتهای فردی افراد هستند. این داستانهای کلان در اصل به منزلهی بافت برای داستانهای فردی محسوب شده و مفاد مورد قبول را برای روایات فردی فراهم میآورند. روایات فرهنگی، منجمد و ثابت شده در زمان نیستند، بلکه مطابق با تاریخ و ...
بیشتر
کلان روایات داستانهای مشترک اجتماعی فرهنگی هستند که دارای مضامین مشترک میباشند و قابل استخراج از دل روایتهای فردی افراد هستند. این داستانهای کلان در اصل به منزلهی بافت برای داستانهای فردی محسوب شده و مفاد مورد قبول را برای روایات فردی فراهم میآورند. روایات فرهنگی، منجمد و ثابت شده در زمان نیستند، بلکه مطابق با تاریخ و دوران تغییر میکنند. معانی فرهنگی در طول نسلها تغییر کرده است، و این روایات چیرهای که در طول تاریخ جایگزین شدهاند الهام بخش افراد در نحوهی شکل دادن به روایاتِ مشروح زندگیشان هستند. در پژوهش حاضر تلاش شد تا با دو روش متفاوت کمی و کیفی از طریق تحلیل داستانهای فردی افراد به درونمایههای پرتکرار و مفاد مشترک آنها یعنی شکل نخستین کلان روایات دست یابیم. بدین منظور روایات 30 بزرگسال با کمک مصاحبهی باز حول محوری متعارض جمعآوری و دو پرسشنامه شخصیت هگزاکو و جهتگیری دینی چرخشی نیز اجرا گردید. در سطح کمی، روایات با استفاده ازنظامنامهی کدگذاری پایای مکآدامز(1999) تجزیه و تحلیل شد؛ در سطح کیفی، با بهرهگیری از مدل کلان روایت مکلین و سید(2015) به بررسی روایات پرداخته شد. نتایج حاکی از وجود درونمایههای مشترک در داستانهای فردی افراد است که این ویژگیها به عنوان داستانهای مشترک فرهنگی قلمداد میشوند. در بافت کلان اجتماعی فرهنگی ، کلان روایت دینی سنتی در تقابل با روایت جایگزین مدرن است و این تعارض عظیم در ساختار هویت افراد در سطح خرد، منعکس شده است. گویی افراد درحین دروناندازی مفاد این کلان روایت دینی سنتی و گفتگو با روایت جایگزین، این تعارض موجود را نیز درونی میکنند. سنت به عنوان عاملی مستقل از دین در کلان روایت حاکم اعمال نفوذ میکند.
ابوالفضل کرمی؛ رقیه عمرانی؛ نوید دانایی
چکیده
اضطراب و افسردگی پس از زایمان شرایط زیان باری است که نهتنها مادران بلکه نوزاد آنان را بهصورت منفی تحت تأثیر قرار میدهد. از این رو این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمانهای روانشناختی در کاهش مشکلات مذکور در مادران در معرض خطر اجراشده است. پژوهش حاضر کار آزمایی بالینی تصادفی با گروه کنترل بود. پس از ارزیابی 75 مادر که نوزادشان ...
بیشتر
اضطراب و افسردگی پس از زایمان شرایط زیان باری است که نهتنها مادران بلکه نوزاد آنان را بهصورت منفی تحت تأثیر قرار میدهد. از این رو این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمانهای روانشناختی در کاهش مشکلات مذکور در مادران در معرض خطر اجراشده است. پژوهش حاضر کار آزمایی بالینی تصادفی با گروه کنترل بود. پس از ارزیابی 75 مادر که نوزادشان در بخش مراقبت ویژه نوزادان بستری بودند، 45 مادر که میزان اضطراب و افسردگی آنها بالاتر از نقطه برش بوده و شرایط لازم را داشتند شناسایی و سپس بهصورت تصادفی در سه گروه 15 نفری، دو گروه مداخله و یک گروه کنترل اختصاص یافتند. برای گروه مداخله اول، درمان CBT و گروه مداخله دوم، درمان ACT در 8 جلسه اجرا شد و گروه کنترل، مراقبت معمول را دریافت کردند. جهت تعیین تأثیر برنامه مداخلهها، با استفاده از آزمون اضطراب زانک و آزمون افسردگی ادینبورگ، پیشآزمون و پسآزمون برگزار شد. نمرات گروههای مداخله در مقایسه با گروه کنترل در مقیاس اضطراب و افسردگی در پسآزمون تغییرات معنیدار داشت. افسردگی و اضطراب پس از مداخلات، کاهش یافت و اندازه این کاهش در گروه ACT بیشتر بود. با توجه به نتایج، درمان ACT در کاهش اضطراب و افسردگی مادران تأثیر بیشتری نسبت به درمان CBT دارد و استفاده از رویکرد ACT و لزوم همکاری پرستاران و پزشکان با روانشناسان برای انجام مداخلات ضروری به نظر میرسد.