طاهره رنجبری پور؛ کیانوش هاشمیان؛ حسن احدی؛ حسین رضابخش؛ نورعلی فرخی
دوره 5، شماره 15 ، تیر 1393، ، صفحه 127-140
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی شیوه درمانی EMDR که توسط فرانسین شاپیرو (1998) مطرح شده بر روی کم خوابی نوع اول شب، اجرا شده است. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از طرح علی مقایسه ای استفاده شد.نمونه شامل 60 نفر بیمار مبتلا به کم خوابی از نوع اول شب، در محدوده سنی 25 تا 50 سال و محدوده تحصیلی دیپلم تا فوق لیسانس از هر دو جنس (30 زن و 30 مرد) بودند. که ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی شیوه درمانی EMDR که توسط فرانسین شاپیرو (1998) مطرح شده بر روی کم خوابی نوع اول شب، اجرا شده است. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از طرح علی مقایسه ای استفاده شد.نمونه شامل 60 نفر بیمار مبتلا به کم خوابی از نوع اول شب، در محدوده سنی 25 تا 50 سال و محدوده تحصیلی دیپلم تا فوق لیسانس از هر دو جنس (30 زن و 30 مرد) بودند. که با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. به منظور طبقه بندی و تحلیل داده ها از آزمون t تست و کواواریانس استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بین پیش آزمون و پس آزمون در گروه آزمایش EMDR تفاوت معنی دار است که اثربخشی این روش را نشان می دهد. همینطور بین پیش آزمون و پس آزمون در گروه شناختی رفتاری تفاوت معنی داری بدست آمد که اثربخشی روش درمان شناختی رفتاری را در بهبود کم خوابی نشان می دهد. ولی تفاوت بین گروه شناختی رفتاری و EMDR معنی دار نبوده است. یعنی میتوان روش درمانیEMDR را بعنوان درمانی با اثر بخشی یکسان با CBT در نظر گرفته شود .
بیوک تاجری؛ حسن احدی؛ فرهاد جمهری
دوره 3، شماره 7 ، تیر 1391، ، صفحه 1-29
چکیده
زمینه: شیوع روز افزون مصرف ماده محرک شیشه و درمان موثر اعتیاد به این ماده، یکی از دغدغههای اصلی متخصصین این حوزه است.
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان شناختیرفتاری بر میزان پرهیز، وسوسه، عود و تغییر نگرش معتادین به شیشه است.
روش: در این طرح شبه آزمایشی، 36 بیمار با تشخیص وابستگی به شیشه به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه ...
بیشتر
زمینه: شیوع روز افزون مصرف ماده محرک شیشه و درمان موثر اعتیاد به این ماده، یکی از دغدغههای اصلی متخصصین این حوزه است.
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان شناختیرفتاری بر میزان پرهیز، وسوسه، عود و تغییر نگرش معتادین به شیشه است.
روش: در این طرح شبه آزمایشی، 36 بیمار با تشخیص وابستگی به شیشه به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار داده شدند. گروه آزمایش طی 12 جلسه دو ساعته به صورت انفرادی تحت درمان قرار گرفتند. آزمودنیهای هر دو گروه توسط مصاحبه ساخت یافته شخصیت، پرسشنامه نگرش نسبت به مواد، قبل از شروع درمان (مرحله پایه)، جلسه ششم، دوازدهم و 90 روز پس از پایان درمان (پیگیری) مورد ارزیابی قرار گرفتند. از طریق خودسنجی در شروع هر جلسه درمانی دفعات لغزش، وسوسه و پرهیز سنجیده شد. گروه کنترل در این مدت درمان روانشناختی دریافت نکرد. دادهها به کمک آزمون t همبسته، تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و تحلیل واریانس دو طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: تفاوت معنادار بین میانگینها در کلیه مراحل مداخله و بین مراحل خط پایه و پیگیری مشاهده شد و در آزمون فرضیهها گروه آزمایشی پرهیز بیشتر، وسوسه و عود کمتر و تغییر نگرش نسبت به ماده محرک شیشه نشان دادند. پس فرضیههای تحقیق تأیید شد.
بحث و نتیجهگیری: میزان پرهیز، وسوسه، لغزش و عود و نگرش مثبت گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل در تمام مراحل مداخله پایینتر بود، پس رویکرد شناختی رفتاری در درمان اعتیاد به شیشه مؤثر است.
مریم اسماعیلی نسب؛ حمید علیزاده؛ حسن احدی؛ علی دلاور؛ حسین اسکندری
دوره 2، شماره 4 ، مهر 1390، ، صفحه 42-70
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی دو روش آموزش والدین استپ (با رویکرد آدلر-درایکورس) و بارکلی (با رویکرد رفتاری) بر بهبود مؤلفههای محیط خانواده، خانوادههای دارای کودکان با اختلال سلوک است. روش: در این پژوهش نیمه آزمایشی، از میان 5 مدرسه پسرانه منطقه 7 تهران، والدین 30 کودک دبستانی که براساس پرسشنامه علائم مرضی کودکان (CSI-4) واجد ملاکهای ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی دو روش آموزش والدین استپ (با رویکرد آدلر-درایکورس) و بارکلی (با رویکرد رفتاری) بر بهبود مؤلفههای محیط خانواده، خانوادههای دارای کودکان با اختلال سلوک است. روش: در این پژوهش نیمه آزمایشی، از میان 5 مدرسه پسرانه منطقه 7 تهران، والدین 30 کودک دبستانی که براساس پرسشنامه علائم مرضی کودکان (CSI-4) واجد ملاکهای تشخیصی اختلال سلوک بودند، انتخاب و والدین آنها به طور مساوی و تصادفی در سه گروه قرار گرفتند و در نهایت با افت آزمودنی، نتایج 13 نفر والدین در گروه رفتاری، 11 نفر در گروه آدلر- درایکورس و 11 نفر در گروه گواه مورد بررسی قرارگرفتند. به منظور سنجش محیط خانواده از پرسشنامه محیط خانواده موس و موس (1993) استفاده شد و برای تحلیل دادهها، از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافتهها: براساس نتایج به دست آمده، در گروه آدلر- درایکورس کاهش معناداری در عامل تعارض و کنترل و افزایش معناداری در عامل جهتگیری فرهنگی و تأکید اخلاقی مذهبی نسبت به گروه گواه مشاهده شد. با این حال، در گروه رفتاری تنها در عامل تعارض نسبت به گروه گواه تفاوت دیده شد. نتیجهگیری: با توجه به نقش محیط خانواده در شکلگیری اختلال سلوک در کودکان، اثربخشی بیشتر روش آدلری بیانگر اهمیت این روش در اتخاذ راهبردهای درمانی مناسب برای اختلال سلوک است. با این حال انجام پژوهشهای بیشتر در این زمینه با در نظر گرفتن نقش متغیرهای مؤثر ضروری به نظر میرسد.