کریم سواری؛ سمیه منشداوی
چکیده
در تحقیق حاضر، اثربخشی آموزش مهارت خود آگاهی در کاهش اعتیاد به اینترنت، احساس تنهایی و افزایش خود کارآمدی مورد مطالعه قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه دانش آموزان دختر دوم مقطع متوسطه ماهشهر بودند که از بین آنها 50 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند و تنها گروه آزمایشی بود که در معرض ده جلسه آموزشی عملی قرار ...
بیشتر
در تحقیق حاضر، اثربخشی آموزش مهارت خود آگاهی در کاهش اعتیاد به اینترنت، احساس تنهایی و افزایش خود کارآمدی مورد مطالعه قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه دانش آموزان دختر دوم مقطع متوسطه ماهشهر بودند که از بین آنها 50 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند و تنها گروه آزمایشی بود که در معرض ده جلسه آموزشی عملی قرار گرفت. برای جمع آوری دادههای تحقیق، از پرسشنامههای اعتیاد به اینترنت سواری (1391)، احساس تنهایی راسل، پیلا و کاترونا (1980) و خود کارآمدی شرر و همکاران (1982) استفاده بعمل آمد. طرح تحقیق حاضر میدانی و از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها، از تحلیل کواریانس چند متغیری و یک متغیری استفاده شد.نتایج تحقیق نشان داد آموزش مهارت خودآگاهی باعث کاهش اعتیاد به اینترنت و احساس تنهایی آزمودنیها گردید. همچنین آموزشهای یاد شده توانست خودکارآمدی دختران دانش آموز دوم مقطع متوسطه ماهشهر را افزایش دهد. نتایج این تحقیق حاکی از آن بود که از طریق آموزش میتوان بسیاری از عادتهای ناپسند( اعتیاد به اینترنت و احساس تنهایی) را کم و عادتهای مناسب ( خودکارآمدی) را تقویت کرد.
زینب حیدریان فرد؛ باب اله بخشی پور؛ محبوبه فرامرزی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی ـ رفتاری گروهی بر اضطراب اجتماعی، خودکارآمدی اجتماعی و نشخوار فکری دانشجویان دختر انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی (طرح پیشآزمون و پسآزمون- پیگیری با گروه کنترل) بود. با استفاده از نمونهگیری تصادفی ساده از بین 338 دانشجوی دختر در محدودهی سنی 29-20 سال به کمک پرسشنامههای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی ـ رفتاری گروهی بر اضطراب اجتماعی، خودکارآمدی اجتماعی و نشخوار فکری دانشجویان دختر انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی (طرح پیشآزمون و پسآزمون- پیگیری با گروه کنترل) بود. با استفاده از نمونهگیری تصادفی ساده از بین 338 دانشجوی دختر در محدودهی سنی 29-20 سال به کمک پرسشنامههای اضطراب اجتماعی واتسون و فرند (SAQ)، پرسشنامه خودکارآمدی برای موقعیتهای اجتماعی (SESS) و مقیاس پاسخهای نشخواری (RRS) و مصاحبه تشخیصی افراد واجد شرایط( دارای نمره برش تشخیصی اضطراب اجتماعی) بر اساس DSM- IV-TR ، 16 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (برای هر گروه 8 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 8 جلسه درمان شناختی – رفتاری گروهی را دریافت کردند، اما گروه کنترل تحت درمان خاصی قرار نگرفتند. و دو ماه پس از پایان درمان پیگیری اجرا گردید. آزمودنیهای هر دو گروه قبل و بعد از مداخله و دو ماه پیگیری، پرسشنامههای SAQ، SESS، RRS را تکمیل کردند. برای تحلیل داداهها، روشهای آمار توصیفی و آزمون تحلیل کواریانس بکار برده شد. نتایج آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که بین میانگین نمرات اضطراب اجتماعی، خودکارآمدی اجتماعی و نشخوارفکری دو گروه (کنترل و آزمایش) تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج در پیگیری دو ماهه نیز تفاوت معناداری را نشان داد(05/0≥P). با توجه به یافتههای فوق میتوان چنین نتیجه گرفت که درمان شناختی ـ رفتاری گروهی در کاهش اضطراب اجتماعی و نشخوار فکری و افزایش خودکارآمدی اجتماعی دانشجویان دختر با اختلال اضطراب اجتماعی مؤثر است و تغییرات ایجاد شده در پیگیری دو ماهه تقریباً پایدار باقی ماند
مهدی زارع بهرام آبادی؛ طیبه نظری
دوره 4، شماره 14 ، فروردین 1393، ، صفحه 83-98
چکیده
زمینه و هدف: درکشورهای درحال توسعه، اکثریت خانواده هایی که به وسیله زنان اداره میشوند دارای مشکلات متعدد اقتصادی، اجتماعی و اختلالات روانی هستند پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی بر افسردگی وخودکارآمدی زنان سرپرست خانواده اجرا شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی ازنوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل وگمارش تصادفی ...
بیشتر
زمینه و هدف: درکشورهای درحال توسعه، اکثریت خانواده هایی که به وسیله زنان اداره میشوند دارای مشکلات متعدد اقتصادی، اجتماعی و اختلالات روانی هستند پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی بر افسردگی وخودکارآمدی زنان سرپرست خانواده اجرا شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی ازنوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل وگمارش تصادفی بود. با استفاده ازروش نمونه گیری تصادفی30 نفراز زنان سرپرست خانواده تحت پوشش بهزیستی شهرستان کنگاورانتخاب و در دوگروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. داده ها از طریق پرسشنامه افسردگی بک و مقیاس خودکارآمدی شرر جمع آوری شدند. درطی ده جلسه به صورت هفتگی گروه درمانی شناختی برای گروه آزمایش اعمال شد درحالیکه گروه کنترل در فهرست انتظارقرارگرفت. داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره و با استفاده از نرم افزارSpss تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس حاکی ازآن بود که گروه درمانی شناختی به طورمعناداری باعث کاهش افسردگی وافزایش خودکارآمدی درگروه آزمایش درمقایسه باگروه کنترل شده است. نتیجه گیری: گروه درمانی شناختی برکاهش افسردگی و افزایش خودکارآمدی زنان سرپرست خانواده تحت پوشش بهزیستی کنگاور مؤثر بود.
سمیه شعبانی؛ آزاده بلوکی؛ اسماعیل مام شریفی
دوره 2، شماره 8 ، مهر 1391، ، صفحه 93-117
چکیده
زمینه: این پژوهش به منظور بررسی روابط خودکارآمدی، حمایت اجتماعی و خوشبینی در پیش بینی کنندگی بهزیستی ذهنی جهت تدوین مدل ساختاری در دانشجویان صورت گرفته است.
روش: نمونه ایی به حجم 293 نفر از دانشجویان دانشکده روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری به صورت نمونه گیری تصادفی طبقهای انتخاب گردید. ...
بیشتر
زمینه: این پژوهش به منظور بررسی روابط خودکارآمدی، حمایت اجتماعی و خوشبینی در پیش بینی کنندگی بهزیستی ذهنی جهت تدوین مدل ساختاری در دانشجویان صورت گرفته است.
روش: نمونه ایی به حجم 293 نفر از دانشجویان دانشکده روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری به صورت نمونه گیری تصادفی طبقهای انتخاب گردید. دادههای جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل مسیر و به کمک نرم افزار لیزرل LISREL و SPSS (اثرات مستقیم و غیر مستقیم و اثرات کلی مؤلفههای خودکارآمدی، حمایت اجتماعی و خوشبینی بر بهزیستی ذهنی) مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج به دست آمده در این پژوهش منجر به تدوین یک مدل گردید: در مدل به دست آمده نتایج بیانگر آن است که خود کارآمدی و خوشبینی و حمایت اجتماعی مطلوب بر شادکامی اثر معنادار دارند. همچنین متغیرهای خودکارآمدی و خوشبینی بر شادکامی اثر مستقیم و معنادار نشان دادند. در مدل مورد بحث متغیرهای خودکارآمدی و خوشبینی جمعاً توانستند 42 درصد واریانس بهزیستی ذهنی را تبیین کند.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر میرسد که با افزایش سطح خودکارآمدی، حمایت اجتماعی و خوشبینی دانشجویان، احساس بهزیستی ذهنی در آنها افزایش مییابد. همچنان که در مدل نهایی نیز مشخص شده است که این سه متغیر دارای نقش مستقیم و غیر مستقیم در افزایش احساس بهزیستی ذهنی میباشند.
علیرضا پیرخائفی؛ احمد برجعلی
دوره 2، شماره 7 ، تیر 1391، ، صفحه 85-104
چکیده
زمینه: سلامت روان مفهومی چند متغیری است که با عوامل گوناگونی در ارتباط است. آنچه در این میان در حوزه درمانگری بالینی کمتر مورد بررسی قرارگرفته تأثیر نقش خلاقیت بر پدیدآیی سلامت روان است.
هدف: پژوهش به منظور بررسی نقشهای بالینی خلاقیت در پیش بینی و تبیین سلامت روان اجرا گردید.
روش: نمونه پژوهش شامل 120 دانشجوی دختر و پسر دانشگاههای ...
بیشتر
زمینه: سلامت روان مفهومی چند متغیری است که با عوامل گوناگونی در ارتباط است. آنچه در این میان در حوزه درمانگری بالینی کمتر مورد بررسی قرارگرفته تأثیر نقش خلاقیت بر پدیدآیی سلامت روان است.
هدف: پژوهش به منظور بررسی نقشهای بالینی خلاقیت در پیش بینی و تبیین سلامت روان اجرا گردید.
روش: نمونه پژوهش شامل 120 دانشجوی دختر و پسر دانشگاههای شهر تهران بود که با روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای به صورت تصادفی انتخاب شدند. پژوهش در قالب طرح آزمایشی چهار گروهی سولومن اجرا شد. ابزار پژوهش شامل آزمون خلاقیت تورنس، پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ، خودکارآمدی شرر و انطباق با فشار روانی لازارورس بود. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده گردید.
یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که فعال سازی خلاقیت در نمونه پژوهش توانست تأثیر معنی داری بر افزایش سلامت روان، خودکارآمدی و روش انطباقی آنان بگذارد.
بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده میتوان نتیجه گرفت که تحریک مؤلفههای خلاقیت فرایند سلامت روان، خودکارآمدی و روش انطباقی افراد را تسهیل میسازد.