پرویز شزیفی درآمدی
دوره 4، شماره 14 ، فروردین 1393، ، صفحه 99-118
چکیده
چکیده مقدمه: اختلالهای افسردگی، اضطراب و نشخوار ذهنی از مهمترین آسیبهای روانشناختی در افراد با اختلالهای طیف درخودماندگی هستند. لذا این تحقیق با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنآگاهی بر کاهش نشانههای افسردگی، اضطراب و نشخوار ذهنی انجام شده است. روش: 41 نفر فرد بزرگسال با اختلالهای طیف درخودماندگی در سنین 15 تا ...
بیشتر
چکیده مقدمه: اختلالهای افسردگی، اضطراب و نشخوار ذهنی از مهمترین آسیبهای روانشناختی در افراد با اختلالهای طیف درخودماندگی هستند. لذا این تحقیق با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنآگاهی بر کاهش نشانههای افسردگی، اضطراب و نشخوار ذهنی انجام شده است. روش: 41 نفر فرد بزرگسال با اختلالهای طیف درخودماندگی در سنین 15 تا 26 سال که به روش نمونه در دسترس در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گروه کنترل (21 نفر) گمارده شدند. به گروه آزمایش یک پروتکل درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی اصلاح شده تیزدل و همکاران (1995) به مدت 9 هفته آموزش داده شد ولی به گروه کنترل آموزش داده نشد. نتایج: تحلیل دادهها با استفاده از روش T گروههای مستقل، مجذور کای و تحلیل واریانس چندمتغیری نشان دادند که میزان اختلالهای افسردگی، اضطراب و نشخوار فکری در گروه آزمایش کاهش یافت. همچنین در گروه آزمایش افزایش عاطفهی مثبت مشاهده شد ولی در گروه کنترل مشاهده نشد. درمان مبتنی بر ذهنآگاهی در بهبود اختلالهای افسردگی، اضطراب و نشخوار ذهنی افراد بزرگسال با اختلالهای طیف درخودماندگی مؤثر است.
حمید خانیپور؛ احمد برجعلی؛ پروانه محمدخانی؛ فرامرز سهرابی
دوره 4، شماره 13 ، دی 1392، ، صفحه 23-42
چکیده
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثر بخشی درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن بر روی نشانههای افسردگی و اندیشناکی در افراد با سابقه یک دوره پیشین افسردگی اساسی بود. روش: MBCT برای 4 بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی در قالب یک طرح مطالعه تک موردی با خطوط پایه چند گانه به مدت 8 جلسه 1 ساعتی با دوره پی گیری 1 ماهه اجرا شد. برای ارزیابی تغییرات از ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثر بخشی درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن بر روی نشانههای افسردگی و اندیشناکی در افراد با سابقه یک دوره پیشین افسردگی اساسی بود. روش: MBCT برای 4 بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی در قالب یک طرح مطالعه تک موردی با خطوط پایه چند گانه به مدت 8 جلسه 1 ساعتی با دوره پی گیری 1 ماهه اجرا شد. برای ارزیابی تغییرات از پرسشنامه افسردگی، سیاهه افسردگی بک و مقیاس پاسخ به شیوه اندیشناکی استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که درصد بهبودی بالینی برای نشانههای افسردگی و اندیشناکی برای کل شرکت کننده ها 78% و47% می باشد. این نتایج برای سه بیمار از لحاظ بالینی معنادار به دست آمد. نتیجه گیری: به نظر میرسد که MBCT در قالب جلسات انفرادی درمان موثری در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی میباشد.
شهناز محمدی
دوره 3، شماره 12 ، مهر 1392، ، صفحه 41-63
چکیده
هدف: هدف این پژوهش بررسی تاثیر معنویتدرمانی بر افسردگی زنان سالمند ساکن در آسایشگاه سالمندان بود. روش: این پژوهش جزء طرحهای نیمهتجربی طبقهبندی میشود و به شیوه پیشآزمون- پسآزمون روی 34 زن سالمند مبتلا به افسردگی در خانه سالمندان کهریزک انجام شد. پس از اجرای آزمون افسردگی سالمندان GDS (1993) افرادی که نمره 15 یا بالاتر در ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش بررسی تاثیر معنویتدرمانی بر افسردگی زنان سالمند ساکن در آسایشگاه سالمندان بود. روش: این پژوهش جزء طرحهای نیمهتجربی طبقهبندی میشود و به شیوه پیشآزمون- پسآزمون روی 34 زن سالمند مبتلا به افسردگی در خانه سالمندان کهریزک انجام شد. پس از اجرای آزمون افسردگی سالمندان GDS (1993) افرادی که نمره 15 یا بالاتر در آزمون کسب کردند به روش تصادفی ساده انتخاب و به طورتصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. روی گروه آزمایشی 10 جلسه معنویتدرمانی صورت گرفت و سپس دوباره آزمون GDS به دو گروه داده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t استفاده شد. یافتهها: تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که معنویتدرمانی باعث کاهش افسردگی در زنان سالمند در آسایشگاه شد و بین دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنیداری وجود دارد. نتیجهگیری: معنویتدرمانی به عنوان یک مداخله توانبخشی و غیرعضوی میتوانند سبب بهبود زنان سالمند مبتلا به افسردگی شود.
فاطمه تقی یاره؛ حسین اسکندری؛ غلامرضا اعوانی؛ علی دلاور؛ فرامرز سهرابی
دوره 3، شماره 9 ، دی 1391، ، صفحه 1-28
چکیده
پژوهش حاضر به منظور صورت بندی چارچوب ارجاع معنایی برای روان درمانگری وجودی و تدوین بسته ی روان درمانگری وجودی مبتنی بر اندیشه ی مولانا به انجام رسید. همچنین، آزمون درمان پیشنهادی در کاهش افسردگی، به عنوان یکی ازشایع ترین اختلالات روان؛ و افزایش سطح تحول من، به عنوان یکی از مهم ترین سازه های شخصیت از جمله اهداف این تحقیق بود. ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور صورت بندی چارچوب ارجاع معنایی برای روان درمانگری وجودی و تدوین بسته ی روان درمانگری وجودی مبتنی بر اندیشه ی مولانا به انجام رسید. همچنین، آزمون درمان پیشنهادی در کاهش افسردگی، به عنوان یکی ازشایع ترین اختلالات روان؛ و افزایش سطح تحول من، به عنوان یکی از مهم ترین سازه های شخصیت از جمله اهداف این تحقیق بود. طرح از دو بخش کیفی (مفهومی) و کمی تشکیل شد. روش تحقیق در بخش کیفی، استنتاج تحلیلی؛ و در بخش کمی، آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش را مراجعان به مراکز بهداشت روان دانشگاه های تهران در تابستان و پاییز 1389 تشکیل دادند. 32 نفر با گزینشی تصادفی خوشه ای در پژوهش شرکت کردند. گروه آزمایشی، درمان پیشنهادی این پژوهش را دریافت کردند و گروه کنترل، در انتظار دریافت درمان قرار گرفتند. در بخش کیفی نتایج زیر به دست آمد: استخراج تعاریفی از سلامت و بیماری روان از آثار مولانا؛ استخراج تعاریفی از زبان وجودی؛ تدوین مولفه های درمان وجودی؛ و تدوین چارچوب ارجاع معنایی جهت درمانگری وجودی. بر اساس چارچوب معنایی استخراج شده می توان گفت، انگیزه ی اساسی در انسان اراده ی ربط نامتناهی است. درمان مورد نظر مدعی این اندیشه است که گسست در وجه ربطی خاص می تواند از جمله علل اساسی بیماری های روان باشد؛ و لذا، پیشرفت در شکل دهی مجدد آن، منجر به کاهش افسردگی می گردد. همچنین، اختلال در وجه ربطی می تواند از جمله علل اختلال در تحول شخصیت به شمار آید، و لذا، پیشرفت مورد نظر منجر به ارتقای سطح تحول من می گردد. در بخش کمی، نتایج آزمون های کوواریانس و t مستقل نشان داد که درمان پیشنهادی در کاهش افسردگی درمانجویان و همچنین افزایش سطح تحول "من" آنان موثر بوده است. این نتیجه از سویی با توجه به لزوم دستیابی به یک روش توانا جهت درمان اختلالات روان؛ و از سوی دیگر با توجه به اهمیت و تغییر ناپذیری طول عمری سطح تحول من و لزوم دستیابی به روشی جهت ارتقای آن قابل توجه می باشد.
افسانه کریمی؛ سیّد مجید عبدالمجید بحرینیان؛ باقر غباری بناب
دوره 3، شماره 9 ، دی 1391، ، صفحه 103-118
چکیده
زمینة مسأله: افسردگى و اضطراب از رایج ترین بیماری هاى روانى قرن بیست و یکم است و باعث مراجعۀ افرادزیادی ازجمله زنان به متخصصان بهداشت روان می گردد. مدیتیشن به عنوان یکی از درمان هاى پیشرفتۀ امروزى به شمار می رود که مورد استفاده روان درمانگران و پزشکان است.
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مداخله به روش مدیتیشن در کاهش افسردگی و ...
بیشتر
زمینة مسأله: افسردگى و اضطراب از رایج ترین بیماری هاى روانى قرن بیست و یکم است و باعث مراجعۀ افرادزیادی ازجمله زنان به متخصصان بهداشت روان می گردد. مدیتیشن به عنوان یکی از درمان هاى پیشرفتۀ امروزى به شمار می رود که مورد استفاده روان درمانگران و پزشکان است.
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مداخله به روش مدیتیشن در کاهش افسردگی و اضطراب زنان دانشجو است.
روش: در این مطالعه100 نفراز زنان ردۀ سنی 18 تا 48 ساله به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند (50 نفرگروه آزمایش و50 نفرگروه کنترل). ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامۀ اضطراب زونگ و پرسشنامۀ افسردگی بک بود که بصورت پیش آزمون و پس آزمون انجام گرفت.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که مدیتیشن بردرمان وکاهش اضطراب وافسردگی زنان دانشجوتأثیرمعناداری دارد(001/0p<) و بین زنانی که مدیتیشن انجام دادند با زنانی که مدیتیشن انجام ندادند از نظر میزان افسردگی واضطراب تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: مدیتیشن روشی مفید در درمان اضطراب وافسردگی زنان است. بنابر این، مفید است که این مداخله به عنوان یک دورة درمانی منسجم در کلینیکها و مراکز درمانی توسط روان درمانگران به عنوان یک شیوه اثر بخش به کار گرفته شود.
زهرا نعمتی پور؛ محمود گلزاری؛ فریبرز باقری
دوره 2، شماره 7 ، تیر 1391، ، صفحه 31-59
چکیده
هدف: پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی آموزش صبر به شیوه گروهی، بر کاهش افسردگی و فشار روانی حاصل از داغدیدگی در مادرانی که فرزند خود را از دست داده اند، انجام شد. روش: روش این پژوهش شبه آزمایشی بود و در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل استفاده شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، عبارت بودند از: پرسشنامه افسردگی بِک-2، ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی آموزش صبر به شیوه گروهی، بر کاهش افسردگی و فشار روانی حاصل از داغدیدگی در مادرانی که فرزند خود را از دست داده اند، انجام شد. روش: روش این پژوهش شبه آزمایشی بود و در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل استفاده شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، عبارت بودند از: پرسشنامه افسردگی بِک-2، پرسشنامه استرس ادراک شده. جامعه آماری این پژوهش شامل مادران داغدار فرزندی بود که مدت سه ماه تا یک سال از مرگ فرزندانشان می گذشت و نمرات افسردگی آن ها در پرسشنامه افسردگی بِک در محدوده افسردگی شدید قرار داشت. نمونه شامل 18 مادر داغدیده بود که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس مداخله آموزش صبر، در طی 10 جلسه 90 دقیقه ای به صورت یک جلسه در هفته، برای گروه آزمایش به اجرا در آمد و پس از اتمام برنامه درمانی، پس آزمون برای هر دو گروه اجرا گردید. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها، از طریق آزمون تی گروه های مستقل انجام شد و آزمون فرضیات نشان داد که تفاوت بین دو گروه آزمایش و کنترل، در متغیرهای افسردگی و استرس ادراک شده معنادار بوده است. بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که آموزش صبر، در کاهش میزان افسردگی و استرس ادراک شده مادران داغدیده موثر است.
عطیه صفرزاده؛ دکتر رسول روشن؛ دکتر جلالالدین شمس
دوره 2، شماره 6 ، فروردین 1391، ، صفحه 1-23
چکیده
زمینه و هدف از پژوهش: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی - رفتاری در کاهش اضطراب، افسردگی و استرس زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد.
روش تحقیق: پژوهش حاضر طرح آزمایشی همراه با پیشآزمون - پسآزمون و گروه کنترل است . با مراجعه به درمانگاه بیمارستان مصطفی خمینی شهر تهران تعداد 18 زن مبتلا به سرطان پستان، ...
بیشتر
زمینه و هدف از پژوهش: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی - رفتاری در کاهش اضطراب، افسردگی و استرس زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد.
روش تحقیق: پژوهش حاضر طرح آزمایشی همراه با پیشآزمون - پسآزمون و گروه کنترل است . با مراجعه به درمانگاه بیمارستان مصطفی خمینی شهر تهران تعداد 18 زن مبتلا به سرطان پستان، بر اساس ملاکهای ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی در گروه کنترل و آزمایش گنجانده شدند. اعضای گروه آزمایش به مدت ده جلسه هفتگی تحت آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری برای زنان مبتلا به سرطان پستان قرار گرفتند. اضطراب، استرس و افسردگی گروه آزمایش و کنترل یک بار قبل و یک بار بعد از اجرای برنامه به طور همزمان و با استفاده از پرسشنامهDASS-21 و HADS ارزیابی شد. نتایج کوواریانس نشان میدهد که افراد گروه آزمایش وکنترل قبل از شروع مداخله از لحاظ متغیرهای مذکور تفاوت معناداری نداشتند.
یافتهها:نتایج بهدستآمده از تحلیل کوواریانس، حاکی از اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی - رفتاری برای زنان مبتلا به سرطان پستان در کاهش خردهمقیاس استرس پرسشنامه DASS-21 (05/0P<)، خردهمقیاس اضطراب پرسشنامه DASS-21، خردهمقیاس افسردگی پرسشنامهDASS-21، خردهمقیاس اضطراب پرسشنامه HADS و خردهمقیاس افسردگی HADS (01/0P<) در افراد گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل است.
نتیجهگیری: آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی - رفتاری برای زنان مبتلا به سرطان پستان میتواند به عنوان یک روش مؤثر در بهبود وضعیت روانشناختی این گروه از زنان در مراکز درمانی و مراقبتی مربوط به آنها به کار گرفته شود.
علیرضا محمودنیا؛ حسن رستگارپور؛ فرهاد جوکار
دوره 2، شماره 5 ، اسفند 1390، ، صفحه 1-29
چکیده
مقدمه: افسردگی اختلالی است که سالهاست توجه بهداشتکاران روانی را به خود جلب کرده است. میزان افسردگی به قدری نگران کننده است که آن را سرماخوردگی اختلالهای روانی نامیدهاند. روش: تعداد 457 نفر از دانشآموزان دبیرستانها، هنرستانها و مراکز پیشدانشگاهی قرچک به شیوه نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای به صورت کاملاً تصادفی انتخاب ...
بیشتر
مقدمه: افسردگی اختلالی است که سالهاست توجه بهداشتکاران روانی را به خود جلب کرده است. میزان افسردگی به قدری نگران کننده است که آن را سرماخوردگی اختلالهای روانی نامیدهاند. روش: تعداد 457 نفر از دانشآموزان دبیرستانها، هنرستانها و مراکز پیشدانشگاهی قرچک به شیوه نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای به صورت کاملاً تصادفی انتخاب شدند. سپس از پرسشنامه بک برای سنجش افسردگی استفاده گردید. در مرحله دوم 36 نفر از دانشآموزانی که علائم افسردگی متوسط و وخیم را بروز داده بودند به صورت تصادفی انتخاب شدند و بعد از همتاسازی آنها از نظر سن، رشته و پایه تحصیلی، وضعیت درسی (معدل نیمسال اول) و نمرههای افسردگی بک، به صورت کاملا تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی قرار گرفتند، پس از همتاسازی دو گروه 8 نفری تشکیل شد. گروه کنترل در لیست انتظار برای درمان قرار گرفت و گروه آزمایش در معرض 10 جلسه شناختدرمانی گروهی به روش الیس قرار گرفتند. از هر دو گروه پیشآزمون و پسآزمون افسردگی بک و باورهای غیر منطقی جونز گرفته شد. پس از محاسبه تفاوت نمرههای پسآزمون و پیشآزمون در گروه کنترل و آزمایش بوسیله آزمون t همبسته تفاوتهای بین گروهی آنها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: در مرحله اول 97/36 درصد دانشآموزان فاقد افسردگی، 23/35 درصد دارای افسردگی خفیف، و 35/20 درصد مبتلا به افسردگی وخیم بودند. در مرحله دوم باورهای غیر منطقی گروه شناخت درمانی به گونه معنیداری کاهش یافت. بررسی نمرههای افسردگی نشان داد که نمره افسردگی دانشآموزان گروه آزمایشی نیز کاهش یافته است. به طور کلی یافتههای پژوهش نشان میدهد که شناخت درمانی گروهی به طور همزمان موجب کاهش باورهای غیرمنطقی و افسردگی دانشآموزان شده هست. نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش میتوان گفت که استفاده از سبک عقلانی عاطفی و شناخت درمانی، در درمان افسردگی نوجوانان مؤثر است و روانشناسان، روانپزشکان و مشاوران میتوانند این شیوه درمانی را به کار ببرند.
دکتر فرامرز سهرابی؛ مهرنوش دارینی؛ حسین داوودی
دوره 2، شماره 5 ، اسفند 1390، ، صفحه 28-49
چکیده
در پژوهش حاضر، اثربخشی روش آموزش ایمنسازی در مقابل استرس بر کاهش استرس، اضطراب و افسردگی زنان شاغل مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش روش مورد استفاده نیمهآزمایشی است و جامعه مورد مطالعه این پژوهش را کلیه زنان کارمند بخش خصوصی بهزیستی شهر تهران در سال 1389 تشکیل میدهند. تعداد 24 نفر از کارمندان زن که نمره کسب شده آنها در پرسشنامه ...
بیشتر
در پژوهش حاضر، اثربخشی روش آموزش ایمنسازی در مقابل استرس بر کاهش استرس، اضطراب و افسردگی زنان شاغل مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش روش مورد استفاده نیمهآزمایشی است و جامعه مورد مطالعه این پژوهش را کلیه زنان کارمند بخش خصوصی بهزیستی شهر تهران در سال 1389 تشکیل میدهند. تعداد 24 نفر از کارمندان زن که نمره کسب شده آنها در پرسشنامه مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) لایبوند بالاتر از میانگین بود به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 12 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 2 ساعته آموزش ایمنسازی در مقابل استرس را دریافت کردند. هر دو گروه دو بار (پیشآزمون، پسآزمون) مورد آزمون و ارزیابی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد که روش آموزش ایمنسازی در مقابل استرس در کاهش استرس، اضطراب و افسردگی زنان شاغل مؤثر است.
دکتر محمد عسگری؛ بتول هاشمینسب؛ دکتر فردین فردین
دوره 2، شماره 5 ، اسفند 1390، ، صفحه 140-164
چکیده
مقدمه:بین کیفیت زندگی و سلامتی ارتباط نزدیکی وجود دارد. بیماریهای مزمن در سلامتی و کیفیت زندگی اثرات منفی دارند. پژوهشها نشانگر تأثیر مثبت درمان شناختی - رفتاری مدیریت استرس بر اختلالات روانی و مشکلات جسمی بوده است. هدف پژوهش تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری مدیریت استرس در کیفیت زندگی و افسردگی بیماران ام اس زن بود.
روش: ...
بیشتر
مقدمه:بین کیفیت زندگی و سلامتی ارتباط نزدیکی وجود دارد. بیماریهای مزمن در سلامتی و کیفیت زندگی اثرات منفی دارند. پژوهشها نشانگر تأثیر مثبت درمان شناختی - رفتاری مدیریت استرس بر اختلالات روانی و مشکلات جسمی بوده است. هدف پژوهش تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری مدیریت استرس در کیفیت زندگی و افسردگی بیماران ام اس زن بود.
روش: برای انجام پژوهش از طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری عبارت بود از زنان بیمار مبتلا به اماس که در سال 1389 در اراک ساکن بودند. نمونه 40 نفر از بیماران ام اس زن شهرستان اراک بود که به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. نخست افراد هر دو گروه به پرسشنامه کیفیت زندگی مخصوص بیماران ام اس (MSIS-29) 29 سؤالی و آزمون افسردگی بک (BDI) 21 سؤالی پاسخ دادند. پس از آن، گروه آزمایش یک دوره 10 جلسهای درمان شناختی- رفتاری مدیریت استرس دریافت کرد، اما گروه کنترل هیچگونه مداخلهای دریافت نکرد. در پایان دوره درمان، افراد هر دو گروه دوباره به پرسشنامه کیفیت زندگی و آزمون افسردگی بک پاسخ دادند.
یافتهها: تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره برای نمرات افتراقی نشان داد که افسردگی بیماران ام اس گروه آزمایش کاهش معنیدار داشته است و کیفیت زندگی بیماران ام اس گروه آزمایش نیز در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنیدار داشته است.
نتیجهگیری: درمان شناختی - رفتاری مدیریت استرس، کیفیت زندگی بیماران ام اس را افزایش و افسردگی آنها را کاهش میدهد و میتواند به عنوان مکمل درمان دارویی مورد استفاده قرار گیرد.
ریحانه درگاهیان؛ شهرام محمّدخانی؛ جعفر حسنی؛ جمال شمس
دوره 1، شماره 3 ، تیر 1390، ، صفحه 81-104
چکیده
درمان فراشناختی رویکرد نو ظهوری است که به جای تمرکز بر محتوای تفکر بیمار بر کاهش فرآیندهای شناختی غیرمفید و تسهیل پردازش فراشناختی تأکید میکند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراشناختی برکاهش باورهای فراشناختی، نشخوار فکری و علایم افسردگی انجام شده است.
پژوهش حاضر از نوع طرحهای تک آزمودنی چند خط پایهی همراه با کنترل ...
بیشتر
درمان فراشناختی رویکرد نو ظهوری است که به جای تمرکز بر محتوای تفکر بیمار بر کاهش فرآیندهای شناختی غیرمفید و تسهیل پردازش فراشناختی تأکید میکند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراشناختی برکاهش باورهای فراشناختی، نشخوار فکری و علایم افسردگی انجام شده است.
پژوهش حاضر از نوع طرحهای تک آزمودنی چند خط پایهی همراه با کنترل بود. دو مورد بیمار زن مبتلا به افسردگی اساسی براساس مصاحبه تشخیصی مبتنی بر DSM-IV انتخاب شدند. یکی از بیماران فقط درمان دارویی و بیمار دیگر علاوه بر درمان دارویی طی 8 جلسه 45 دقیقهای برنامهی درمانی فراشناختی را نیز دریافت کرد. هر دو آزمودنی در مرحله پیش از درمان (خط پایه) و بعد از پایان درمان (پسآزمون) مقیاسهای اختلال افسردگی اساسی (MDD-S)، نسخه دوم افسردگی بک (BDI-II)، سبک پاسخ نشخوارینولن- هیکسما و مورو (RRS) و پرسش�نامه فراشناخت�های ولز و کاترایتهاتن (MCQ-30) را تکمیل نمودند. علاوه براین بیمار تحت درمان فراشناختی، مقیاس افسردگی MDD-S و مقیاس سندرم شناختی- توجهی را در طی جلسات درمانی تکمیل نمود.
نتایج نشان داد که نمره بیمار تحت درمان فراشناختی در مقیاس افسردگی بک، از 35 در مرحلهی پیش از مداخله به 6 در مرحلۀ پس از مداخله و پیگیری کاهش یافت، در حالی که نمرۀ بیمار کنترل از 23 به 5 در پسآزمون و32 در مرحلهی پیگیری تغییر یافت. هم چنین نمرۀ بیمار تحت درمان فراشناختی در مقیاس تجدید نظر شده افسردگی اساسی (MDD-S)، سبک پاسخ نشخواری، توجه معطوف به خود و فراشناختها کاهش معناداری نشان داد. در حالی که نمرات این مقیاسها در بیمار تحت درمان دارویی تغییرات معناداری مبنی بر بهبودی را نشان نداد.
درمان فراشناختی با کاهش میزان نشخوار فکری، توجه معطوف به خود، باورهای فراشناختی منفی و مثبت در کاهش علایم افسردگی اساسی مؤثر است و تغییرات درمانی ایجاد شده در پیگیری دوماهه پایدار باقی میماند.
دکتر منصور بیرامی؛ فاطمه نعمتی سوگلی تپه؛ شهریار رزمی
دوره 1، شماره 1 ، دی 1389، ، صفحه 62-76
چکیده
هدف: پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی تأثیر آموزش گروهی مهارتهای مدیریت خشم و آرمیدگی بر کاهش نشانههای اضطراب، افسردگی و خشم در بیماران قلبی، پس از جراحی بایپس عروق کرونر، انجام شده است.
روش: در قالب طرح پژوهش نیمهتجربی، 40 بیمار مبتلا به اختلال کرونری قلب با دامنه سنی 65 – 35 سال که برای اولین بار تحت جراحی بایپس قرار گرفته بودند، ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی تأثیر آموزش گروهی مهارتهای مدیریت خشم و آرمیدگی بر کاهش نشانههای اضطراب، افسردگی و خشم در بیماران قلبی، پس از جراحی بایپس عروق کرونر، انجام شده است.
روش: در قالب طرح پژوهش نیمهتجربی، 40 بیمار مبتلا به اختلال کرونری قلب با دامنه سنی 65 – 35 سال که برای اولین بار تحت جراحی بایپس قرار گرفته بودند، انتخاب شدند و به تصادف در گروههای آزمایش و گواه جایگزین شدند. جهت اندازهگیری متغیرها، از پرسشنامههای اضطراب و افسردگی بک و مقیاس خشم MMPI-2 استفاده شد. تحلیل دادهها با بهرهگیری از روش آماری تحلیل کوواریانس انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که برنامه آموزش گروهی مهارتهای مدیریت خشم و آرمیدگی، بطور معنیداری موجب کاهش نشانههای اضطراب (001/0p<) و افسردگی (001/0p<) و خشم (001/0p<) در بیماران گروه آزمایش شده است که چنین تغییری در بیماران گروه گواه مشاهده نشد.
نتیجهگیری: با توجه به تأثیر آموزش مهارتهای مدیریت خشم و آرمیدگی بر کاهش نشانههای هیجانی منفی بیماران، بکارگیری این روش در کلیه سطوح پیشگیری و درمان بیماریهای کرونری قلب، ضروری به نظر میرسد.
دکتر محمد حسینی بهشتیان
دوره 1، شماره 1 ، دی 1389، ، صفحه 129-144
چکیده
هدف: هدف این تحقیق مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری اینترنتی آفلاین و درمان شناختی رفتاری حضوری فردی بر میزان افسردگی دانشجویان بود.
مواد و روشها: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان افسرده مراجعهکننده به مرکز مشاوره دانشگاه تهران بود. نمونه شامل 24 دانشجوی افسرده بود که به تصادف از بین مراجعان افسرده مرکز مشاوره دانشگاه ...
بیشتر
هدف: هدف این تحقیق مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری اینترنتی آفلاین و درمان شناختی رفتاری حضوری فردی بر میزان افسردگی دانشجویان بود.
مواد و روشها: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان افسرده مراجعهکننده به مرکز مشاوره دانشگاه تهران بود. نمونه شامل 24 دانشجوی افسرده بود که به تصادف از بین مراجعان افسرده مرکز مشاوره دانشگاه تهران انتخاب شدند. آزمودنیها به تصادف به دو گروه 12 نفری تقسیم شدند. پس از اجرای آزمون افسردگی بک (21 سوالی) برای همه آزمودنیها، برای اعضای گروه اول درمان شناختی رفتار اینترنتی آفلاین و برای اعضای گروه دوم درمان شناختی رفتاری فردی اجرا شد. پس از اتمام درمان و نیز پس از گذشت 6 ماه آزمون افسردگی بک برای هر دو گروه اجرا شد.
یافتهها: نتایج با روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان داد که بین اثربخشی این دو روش درمانی پس از اتمام دوره درمان تفاوت وجود دارد اما پس از گذشت 6 ماه تفاوتی بین اثربخشی این دو روش دیده نشد.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای تحقیق مشخص میشود که در درازمدت درمان شناختی رفتاری آفلاین میتواند به اندازه درمان حضوری انفرادی موثر باشد.