حسین محققی؛ محمد مینایی؛ ابوالقاسم یعقوبی؛ مهران فرهادی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی بر ابعاد سخترویی مادران کودکان مبتلا به سرطان میباشد.روش: طرح پژوهش حاضر از نوع آزمایشی همراه با پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را مادران کودکان مبتلا به سرطان که در اردیبهشت و خرداد 98 در بیمارستان بعثت بستری بودند، تشکیل میدادند. ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی بر ابعاد سخترویی مادران کودکان مبتلا به سرطان میباشد.روش: طرح پژوهش حاضر از نوع آزمایشی همراه با پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را مادران کودکان مبتلا به سرطان که در اردیبهشت و خرداد 98 در بیمارستان بعثت بستری بودند، تشکیل میدادند. که تعداد 43 نفر برای شرکت در پژوهش اعلام آمادگی کردند. در نهایت با توجه به ملاکهای ورود و خروج و افت آزمودنی تعداد 28 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جایابی شدند. سپس برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی به تعداد 8 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا شد و پیش آزمون و پس آزمون بر روی گروههای آزمایش و کنترل با استفاده از پرسشنامه سخت رویی کوباسا انجام گرفت. در نهایت به وسیله نرمافزار اس پی اس اس تحلیل آماری کوواریانس بر روی دادههای به دست آمده از پرسشنامه ها انجام شد.یافتهها: نتایج پژوهش حاکی از این مطلب بود که برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی، نمره کل سخت رویی را در مادران کودکان مبتلا به سرطان افزایش داد (F=6.17, P<0/05). هم چنین بر ابعاد چالش و تعهد تاثیر معناداری مشاهده شد ولی بر بعد کنترل تاثیر معناداری یافت نشد.نتیجه گیری: در این پژوهش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با هدف قرار دادن سازوکار سخترویی نمره ابعاد چالش و کنترل را در مادران کودکان مبتلا به سرطان افزایش داد. بنابراین، این برنامه میتواند در طی دوران بستری کودکان در بیمارستان بر روی مادران اجرا شود تا تحمل بیماری فرزندشان برایشان آسانتر شود.
زهرا ساکنی؛ سمانه فراهانی؛ فائزه اسحاقی مقدم؛ امین رفیعی پور؛ طیبه جعفری؛ پریسا لطفی
چکیده
بیماری سرطان یک بیماری بالقوه مهلک و مزمن است که تشخیص آن با هیجانات منفی از جمله خشم همراه است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن بر بهبود تجربه خشم و شفقت به خود در بیماران سرطانی انجام شد. اﻳﻦ مطالعه از ﻧﻮع نیمه آزﻣﺎﻳﺸﻲ با گروه کنترل ﺑﻮد. جامعه آماری این پژوهش بیماران سرطانی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران در ...
بیشتر
بیماری سرطان یک بیماری بالقوه مهلک و مزمن است که تشخیص آن با هیجانات منفی از جمله خشم همراه است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن بر بهبود تجربه خشم و شفقت به خود در بیماران سرطانی انجام شد. اﻳﻦ مطالعه از ﻧﻮع نیمه آزﻣﺎﻳﺸﻲ با گروه کنترل ﺑﻮد. جامعه آماری این پژوهش بیماران سرطانی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران در سال 1397 بود. از این میان با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 36 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. اعضای گروه آزمایش مورد آموزش ذهن آگاهی قرار گرفتند. از مقیاس شفقت به خود (SCS) و سیاهه خشم چند بعدی ( (MAIبرای جمع آوری دادهها استفاده شد. نتایج تحلیل آماری تحلیل کوواریانس نمرات خشم (01/0P<=) و شفقت به خود(001/0P<= ) شرکت کنندگان گروه آزمایش گویای بهبود وضعیت آنها نسبت به گروه کنترل بود. بر اساس یافته های این پژوهش، آموزش روانشناسی ذهن آگاهی روشی موثر در بهبود شفقت به خود و خشم بیماران سرطانی است. در سطح درمان این بیماری، همزمان با درمان های معمول طبی، از مداخله ذهن آگاهی به منظور کاهش مشکلات روانی بیماران و در نتیجه کسب نتایج بهتر درمانی میتوان سود جست. واژه های کلیدی: سرطان، ذهن آگاهی، خشم، شفقت به خود
طاهره حسینی قمی؛ دکتر صغری ابراهیمی قوام؛ دکتر زهره علومی
دوره 1، شماره 1 ، دی 1389، ، صفحه 76-100
چکیده
این پژوهش به منظور یقیین اثربخشی آموزش تابآوری بر کیفیت زندگی مادرانی که فرزندان آنها دچار سرطان شدهاند، انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیهی مادران فرزندان سرطانی بین 10 – 13 بوده است. روش پژوهش بکار گرفته شده طرح نیمه آزمایشی و شامل پیشآزمون و پس آزمون با گروه گواه بوده است. با روش نمونهگیری تصادفی یک گروه 30 نفری از ...
بیشتر
این پژوهش به منظور یقیین اثربخشی آموزش تابآوری بر کیفیت زندگی مادرانی که فرزندان آنها دچار سرطان شدهاند، انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیهی مادران فرزندان سرطانی بین 10 – 13 بوده است. روش پژوهش بکار گرفته شده طرح نیمه آزمایشی و شامل پیشآزمون و پس آزمون با گروه گواه بوده است. با روش نمونهگیری تصادفی یک گروه 30 نفری از مادران انتخاب شدند.آنها در دو گروه مساوی قرار داده شدهاند که نیمی از آنها در گروه آزمایش و نیمی دیگر در گروه گواه بودهاند. پرسشنامههای تابآوری کانر – دیوید سون و کیفیت زندگی برای هر دو گروه به کار رفت. نتایج 9 جلسه آموزش تابآروی با استفاده از روش تحلیل کوواریانس نشان داد که مادرانی که تحت آموزش معین قرار گرفتند در تابآوری و کیفیت زندگی نسبت به مادرانی که از این آموزشها برخوردارنبودهاند پیشرفت بهتری داشتهاند. آموزش تابآوری تاثیر معناداری بر مولفههایی چون سلامت روان، عملکرد پائین، سرزندگی، درد بدنی، سلامت عمومی، نقش هیجانی داشته است در حالیکه چنین اثری بر روی مولفههای عملکرد جسمانی، عملکرد اجتماعی وجود نداشته است. این پژوهش به این نتیجه می رسد که آموزش تابآوری در افزایش تابآوری و کیفیت زندگی مادرانی که فرزندانشان مبتلا به سرطان شدهاند مؤثر بوده است.