محمود پرچمی خرم؛ شهریار شهیدی؛ محسن دهقانی
چکیده
شناخت با وساطت و ترکیب فرایندهای ذهنی توسط گفتار درونی شکل میگیرد و فرایندهای شناختی، نقش اساسی در اختلالهای اضطراب تعمیم یافته و وسواسی جبری ایفا میکنند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه فراوانی و محتوای گفتار درونی در افراد دارای رگههای اختلال اضطراب تعمیم یافته، رگههای وسواسی – جبری، رگههای اختلال اضطراب تعمیم یافته – ...
بیشتر
شناخت با وساطت و ترکیب فرایندهای ذهنی توسط گفتار درونی شکل میگیرد و فرایندهای شناختی، نقش اساسی در اختلالهای اضطراب تعمیم یافته و وسواسی جبری ایفا میکنند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه فراوانی و محتوای گفتار درونی در افراد دارای رگههای اختلال اضطراب تعمیم یافته، رگههای وسواسی – جبری، رگههای اختلال اضطراب تعمیم یافته – رگههای اختلال وسواس و بهنجار انجام شد. تعداد 348 نفر (پسر: 203، دختر: 145) از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامههای مقیاس 7 سؤالی اضطراب تعمیم یافته (اسپیتزر و همکاران، ۲۰۰۶ )، مقیاس خودگویی (برین تات و همکاران، 2009) و پرسشنامه وسواس پادوآ اصلاحی دانشگاه ایالتی واشنگتن ( برنز و همکاران، 1996)پاسخ دادند. یافتههای پژوهش، با استفاده از روشهای آماری تحلیل واریانس یکراهه و تحلیل واریانس چند متغیره مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان دهنده تفاوت معنادار بین گروه بهنجار و گروههای بالینی در فراوانی گفتار درونی بود. همچنین، نتایج پژوهش نشان نشان دهنده تفاوت معنادار بین گروه بهنجار و گروههای بالینی در زیرمقیاسهای منفی محتوای گفتار درونی (خودانتقادی و ارزیابی اجتماعی) و نه زیرمقیاسهای مثبت (خودتنظیمی و خودتقویتی) بود
علیمحمد رضایی؛ فائزه جهان
دوره 5، شماره 19 ، تیر 1394، ، صفحه 1-18
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش مستقیم مؤلفههای کمالگرایی با افسردگی و همچنین نقش غیرمستقیم این مؤلفهها با میانجیگری خود انتقادی با افسردگی بود. به این منظور تعداد 200 نفر از دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب و به ابزارهای تحقیق شامل مقیاس کمالگرایی، مقیاس خود انتقادی و پرسشنامه افسردگی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش مستقیم مؤلفههای کمالگرایی با افسردگی و همچنین نقش غیرمستقیم این مؤلفهها با میانجیگری خود انتقادی با افسردگی بود. به این منظور تعداد 200 نفر از دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب و به ابزارهای تحقیق شامل مقیاس کمالگرایی، مقیاس خود انتقادی و پرسشنامه افسردگی بک پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین مؤلفههای کمالگرایی با خود انتقادی و افسردگی رابطه معنیداری وجود دارد. علاوه بر آن رابطه خود انتقادی با افسردگی نیز معنیدار بود. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که ضرایب بتای مربوط به مسیر کمالگرایی دیگر مدار به افسردگی و مسیر کمالگرایی جامعه مدار به خود انتقادی معنیدار نیست؛ اما ضرایب سایر مسیرها معنیدار بود. شاخصهای برازش مدل نیز حاکی از برازش خوب مدل با دادهها بود. درمجموع نتایج نشان داد که 59 درصد از واریانس متغیر افسردگی توسط مؤلفههای کمالگرایی و خود انتقادی و 33 درصد از واریانس متغیر خود انتقادی توسط مؤلفههای کمالگرایی خودمدار و دیگر مدار تبیین شد. درمجموع با توجه به اطلاعات حاصله نتیجه گرفته میشود که از طریق اصلاح خود انتقادی و مؤلفههای کمالگرایی به میزان زیادی میتوان افسردگی آزمودنیهای را کنترل کرد.