افسردگی از مهمترین انواع اختلالات خلقی به شمار رفته و بهعنوان اولین عامل ناتوانکننده جامعهی بشری مطرح گردد که میزان وقوع بالا و ماهیت پیچیده آن بهکارگیری درمانهای جدید را ایجاب میکند.با توجه به اینکه غالباً در درمان افسردگی از دارودرمانی صرف استفاده میشود، لذا پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی برنامه مشاوره انگیزشی نظاممند گروهی (SMC) در اختلال افسردهخویی و مقایسه آن با دارودرمانی پرداخته است. این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. نمونه این پژوهش تجربی شامل 30 بیمار زن افسردهخو بودند که با استفاده از روش در دسترس از میان بیماران افسرده مراجعهکننده طی 9 ماه در سال 1390 به کلینیک روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد انتخابشده و بهطور تصادفی به سه گروه (هر گروه 10 نفر) یک گروه آزمایش تحت درمان برنامه مشاوره انگیزشی نظاممند همراه با دارودرمانی و یک گروه تحت درمان دارودرمانی صرف و یک گروه کنترل جایگزین شدند. ابزار گردآوری دادهها در این پژوهش دو پرسشنامه افسردگی بک (BDI) و پرسشنامه اهداف و علایق فردی (PCI) بودند. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی و در سطح آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیشآزمون بین میانگین نمرات دو گروه در پسآزمون تفاوت معناداری وجود دارد (05/0p<). بررسی میانگینهای تعدیلشده نشان از اثربخشتر بودن آموزش برنامه مشاوره انگیزشی نظاممند گروهی همراه دارودرمانی نسبت به دارودرمانی صرف بوده است و همچنین دو گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در پسآزمون کاهش بیشتری را در علائم افسردگی نشان داد. بر طبق نتایج این پژوهش روش درمانی مشاوره نظاممند و دارودرمانی در درمان افراد مبتلابه افسرده خویی مؤثرتر از دارودرمانی صرف در درمان بیماران افسردهخو هست.