دانشگاه علامه طباطبائیمطالعات روانشناسی بالینی2322-318962220160420Emotional Schemas (ESs), Depression and Anxiety in Posttraumatic Stress Disorder (PTSD) Patient: As a Risk Factor in PTSDطرحوارههای هیجانی (ESs) در افراد مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه (PTSD): به عنوان یک عامل خطر در PTSD122388810.22054/jcps.2016.3888FAیزداننادریدانشجوی دکتری روان شناسی، مرکز تحقیقات روان پزشکی و علوم رفتاری، پژوهشکده اعتیاد، دانشگاه علوم پزشکی مازندرانعلیرضامرادیاﺳﺘﺎد، روانﺷﻨﺎﺳﯽ، داﻧﺸﮕﺎه ﺧﻮارزﻣﯽ، ﻣﺮﮐﺰﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﺗﺮوﻣﺎ وﺟﺮاﺣﯽﺳﯿﻨﺎ0000-0001-5351-6017فاطمهرمضان زادهﮐﺎرﺷﻨﺎس ارﺷﺪ، روانﺷﻨﺎﺳﯽ ﺑﺎﻟﯿﻨﯽ، دانشگاه ﺧﻮارزﻣﯽمائدهواقفی نژاد. کارشناس ارشد، روان شناسی، مرکز تحقیقات روان پزشکی و علوم رفتاری، پژوهشکده اعتیاد، دانشگاه علوم پزشکی مازندران.Journal Article20160517It seems PTSD patients have difficulty in emotion regulation strategies and deal with difficult emotions.Emotional schema model as an integrated model may explain some of these features. The purpose of this study is scrutiny of emotional schema in PTSD patient. <strong>T</strong>his research consisted of three groups; PTSD, non-PTSD and (normal) non-trauma. These three groups matched in gender and age variables. Assessment tools consisted of Structured Clinical Interview for Axis I disorder (DSM-IV (SCID-I)، BDI-II, BAI, Leahy Emotional Schema Scale (LESS), Impact of Event Questionnaire (IES-R). Data were analyzed using one way ANOVA analysis and independent sample t-test. Results showed that participants with PTSD in comparison to other groups reported significantly elevated scores in maladaptive ESs (rumination, guilt, uncontrollable, blame) and lower scores in adaptive ESs (emotional self-awareness, acceptance, consensus, and comprehensibility). Also, PTSD group demonstrates significant elevated scores in BDI-II and BAI. These results highlight the clinical importance of targeting and reducing the use of ineffective emotional schema within the context of PTSD treatment, in addition to providing alternative adaptive emotional schemas.به نظر میرسد مبتلایان به اختلال استرس پس از ضربه در راهبردهای تنظیم هیجانی و چگونگی کنار آمدن با هیجانهای دشوار دچار مشکلاتی هستند. مدل طرحوارههای هیجانی ممکن است به عنوان یک مدل یکپارچه برخی از این ویژگیها را توضیح دهد. هدف پژوهش حاضر بررسی طرحوارههای هیجانی در بیماران مبتلا به PTSD است. تعداد 20 نفر بیمار مبتلا به PTSD بر اساس معیارهای DSMIV-TR و20 نفر افرادی که تجربه تروما را داشتند (Non PTSD) و 20 فرد بهنجار که در متغیرهای جنس و سن همتا شده بودند در مطالعه شرکت کردند. ابزار پژوهش شامل مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات محور I در DSM-IV (SCID-I)، سیاهه افسردگی بک نسخه2[1] (BDI II)، سیاهه اضطراب بک (BAI)، مقیاس طرحوارههای هیجانی لیهی (LESS)[2]، مقیاس خودسنجی تاثیر رویداد (IES-R) بود. دادهها از طریق روش تحلیل واریانس یکراهه و t مستقل مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که افراد مبتلا به PTSD در مقایسه با دو گروه دیگر، بطور معناداری در طرحواره های هیجانی ناسازگارانه (نشخوارذهنی، احساس گناه، غیرقابل کنترل بودن، سرزنش) نمره بالاتر و در طرحواره های هیجانی سازگارانه (خودآگاهی هیجانی، پذیرش و توافق، قابل درک بودن) نمره پایینتری گزارش دادند. همچنین بیماران مبتلا به PTSD بطور معناداری در سیاهه BDI و BAI نمره بالاتری گرفتند. این نتایج علاوه بر فراهم نمودن طرحوارههای هیجانی سازگارانه جایگزین، اهمیت بالینی مورد هدف قرار دادن و کاهش استفاده از طرحوارههای هیجانی ناکارآمد در بافتار درمان اختلال PTSD را برجسته کردهاست. <br /><br clear="all" /> <br /> <br />[1] .Beck depression interview (BDI-II) <br /> <br /> <br />[2]. Leahy emotional schema scale (LESS)https://jcps.atu.ac.ir/article_3888_220147edcbb585cd288f5ffdc3fc74ff.pdfدانشگاه علامه طباطبائیمطالعات روانشناسی بالینی2322-318962220160420The Effectiveness of Positivism Training on Enhancement of Hope with Emphasis on Qur'an and Islamic Issuesاثربخشی آموزش مثبت نگری در افزایش امید با تأکید بر قرآن و آموزههای اسلامی124388910.22054/jcps.2016.3889FAعلیفرنام. استادیار، روانشناسی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان/ ایران0000-0003-2367-0229محمدحمیدی. کارشناس ارشد، روانشناسی تربیتی، زاهدان/ ایرانJournal Article20160518The purpose of present study was to examine the effectiveness of positivism training on hope enhancement with regard to holly Qur’an and Islamic trainings among Sistan and Baluchestan education and training organization employees. The population of this research consisted of 300 employees that 50 of them were selected randomly as sample and were placed into two groups (25 employees for experimental group and 25 employees for control group). The research method was semi-experimental. The experimental group received 8 weekly 90-minute sessions of positivism training emphasizing holly Qur’an and Islamic issues and the control group did not receive any treatment. All subjects were assessed by Snyder’s hope (2002) questionnaire; before treatment and 2-month follow up stage. Data were analyzed with multivariate analysis of covariance (MANCOVA) and analysis of covariance (ANCOVA). The results showed that experimental group had enhancement in hope, in both post-test and follow up.هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مثبتنگری بر افزایش امید با تأکید بر قرآن و آموزههای اسلامی در کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان سیستان و بلوچستان بود. پژوهش از نوع نیمه تجربی همراه با گروه تجربی و گواه بود. روش نمونهگیری ابتدا کل جامعه آماری به تعداد 300 نفر پرسشنامهی امید اسنایدر را تکمیل کردند و شرکت کنندگانی که پایینترین نمره را اخذ کردند تعداد 50 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در گروه تجربی و گواه جایگزین شدند. به گروه تجربی هشت جلسهی نود دقیقهای به صورت هفتگی، آموزش مثبتنگری با تأکید بر قرآن و آموزههای دینی ارائه گردید. در پایان آموزش، از هر دو گروه خواسته شد پرسشنامه مذکور را مجدداً تکمیل نمایند. در مرحلهی بعد، پس از دو ماه آزمون پیگیری امید برای سنجش ماندگاری آموزشهای داده شده اجرا گردید. برای تحلیل دادهها علاوه بر استفاده از آمار توصیفی از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) و تحلیل کوواریانس تک متغیری (ANCOVA) استفاده شد. نتایج آزمونهای تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیری و تک متغیری نشان داد که تفاوت معنیداری بین دو گروه در افزایش امید در مرحله پس آزمون وجود دارد. و در مرحلهی پیگیری نیز ثبات داشته است. نتایج نشان میدهد که آموزش گروهی مثبتنگری با تأکید بر قرآن و آموزههای اسلامی در گروه تجربی نسبت به گروه گواه باعث افزایش متغیر امید و زیر مقیاسهای آن شده است. این نتایج در مرحلهی پیگیری نیز ثبات داشته و مورد تأیید قرار گرفت.https://jcps.atu.ac.ir/article_3889_28ef32fdfa41e47414c9b3b5ca1ef355.pdfدانشگاه علامه طباطبائیمطالعات روانشناسی بالینی2322-318962220160420Effectiveness of Stress Management and Resiliency Training (SMART) on Perceived Stress and Attitude toward Drug Use among Addicted Men Prisonersاثربخشی آموزش تاب آوری و مدیریت استرس (SMART) بر کاهش استرس ادراک شده و تغییر نگرش به مصرف مواد در بین زندانیان مرد وابسته به مواد119389010.22054/jcps.2016.3890FAکاوهرحیمی. کارشناس ارشد، روانشناسی عمومی، دانشگاه علامه طباطبائیفریدهحسین ثابت. استادیار، روانشناسی، دانشگاه علامه طباطبائی0000-0001-6731-2955فرامرزسهرابی. استاد، روانشناسی بالینی، دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20160518Perceived stress among prisoners can cause some psychological and physical problems, and cause positive attitudes toward drugs and tendency to drug use among them. This study aimed to decline perceived stress among drug-dependent prisoners and change their attitude toward drugs. This was a semi-experimental study conducted in a pretest-posttest and follow-up design with a control group. Statistical population of this study was prisoners of Rafsanjan prison that were treating with Methadone maintenance. 30 prisoners were randomly selected and assigned for experimental and control groups randomly. For collecting data, Perceived Stress Questionnaire (Cohen, <em>et al</em>, 1983) and Attitude toward Drugs Questionnaire (Nazari, 2000) were used. Training program included 10 sessions and each session was 90 minutes. After sessions finished, post-test, and follow-up test were done after 2 months. The average of scores significantly decreased both post-test and follow-up in experimental group but no differences in control group. Accordingly, this study concluded that the recent intervention could effectively decrease perceived stress both in short- and long-term and also cause negative attitude toward drugs among them.استرس ادراک شده در زندانیان می تواند باعث مشکلات جسمی، روانی و همچنین نگرش مثبت و گرایش به مصرف مواد در آنها شود. این پژوهش به منظور کاهش استرس ادراک شده و همچنین تغییر نگرش به مصرف مواد در میان زندانیان وابسته به مواد انجام شده است. اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪ ﺻﻮرت نیمه آزﻣﺎﻳﺸﻲ ﺑﺎ ﭘﻴﺶآزﻣﻮن، ﭘﺲآزﻣـﻮن و ﭘـﻲﮔﻴـﺮی ﻫﻤـﺮاه ﺑـﺎ ﮔﺮوه کنترل اﻧﺠﺎم ﺷﺪه اﺳﺖ. جامعه آماری این پژوهش، زندانیان مرد معتاد شهرستان رفسنجان بود که تحت درمان نگه دارنده متادون بودند. 30 نفر از آنها به صورت تصادفی انتخاب شدند و مجددا به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983) و نگرش به مصرف مواد نظری (1378) استفاده شد. برنامه آموزش طی 10 جلسه و هر جلسه به مدت 90 دقیقه بر روی آزمودنیهای گروه آزمایش انجام شد. بعد از اتمام جلسات، پس آزمون گرفته شد و 2ماه بعد نیز آزمون پیگیری اجرا شد. میانگین نمرات دو مقیاس هم در دوره پس آزمون و هم پیگیری کاهش معنی داری در گروه آزمایش نشان داد، اما در گروه کنترل چنین نبود.با توجه به یافتهها میتوان گفت مداخله اخیر هم در کوتاه مدت و هم در طولانی مدت، تاثیر معنی داری در کاهش استرس ادراک شده داشته و همچنین موجب تقویت نگرش منفی به مصرف مواد شده است.https://jcps.atu.ac.ir/article_3890_e0d5c64c2f470850e7cb7b232e34ec3a.pdfدانشگاه علامه طباطبائیمطالعات روانشناسی بالینی2322-318962220160420Aggression and Interpersonal Problems in Students with and without Pathological Grandiose and Vulnerable Narcissistic Traitsمقایسه مشکلات بینفردی و پرخاشگری در دانشجویان دارای رگههای خودشیفتگی بیمارگون خودبزرگبین، آسیبپذیر و افراد فاقد این رگهها118389110.22054/jcps.2016.3891FAخدیجهزال پوردکترای روانشناسی بالینی، موسسه افقهای نوین تحول، تهران، ایرانشهریارشهیدیدانشیار دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی. تهران، ایرانفریبازرانیاستادیار دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی. تهران، ایران0000-0002-9974-3335محمدعلیمظاهریاستاد دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی. تهران، ایرانمحمودحیدریدانشیار دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی. تهران، ایرانJournal Article20160518The aim of this study was to compare aggression and interpersonal problems in students with and without vulnerable and grandiose narcissistic traits. In this cross-sectional study, a sample of 90 students was selected using Pathological Narcissistic Inventory. Aggression Questionare (AQ) and Inventory of Interpersonal Problems (IIP) were used to collect data. The data were analyzed using MANOVA. The results showed that students with narcissistic traits report more aggression and interpersonal problems except in verbal aggression. These results show that grandiose and vulnerable narcissism are different self-states of the same pathology and emphasize vulnerability symptoms in DSM criteria for NPD.شواهد موجود حاکی از وجود دو نوع مجزا از خودشیفتگی به شکل خودشیفتگی خودبزرگبین و آسیبپذیر میباشد. هدف از مطالعه حاضر مقایسه میزان پرخاشگری و مشکلات بینفردی در این دو نوع از خودشیفتگی و نیز مقایسه آنها با افراد فاقد ویژگیهای خودشیفتهوار بود. تعداد 90 نفر آزمودنی از بین دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاهها تهران که بر اساس غربالگری به وسیله پرسشنامه خودشیفتگی مرضی، در سه گروه 30 نفره دارای رگههای خودشیفتگی خودبزرگبین، آسیبپذیر و فاقد رگههای خودشیفتگی قرار میگرفتند، توسط پرسشنامه پرخاشگری باس و پری و سیاهه مشکلات بینفردی مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها به وسیله روش آماری تحلیل واریانس چندراهه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از تفاوت معنادار بین گروههای دارای رگه های خودشیفتگی و فاقد رگهها در مقیاسهای پرخاشگری بدنی، خشم و خصومت و نیز همه خرده مقیاسهای سیاهه مشکلات بینفردی بهجز مقیاس فقدان جامعه پذیری بود. در خردهمقیاس اخیر تفاوت تنها بین گروه آسیبپذیر با گروه فاقد رگهها معنادار بود. نتایج از یک سو تأیید کننده پرخاشگری و نقص در حوزه بینفردی در افراد دارای رگههای خودشیفتگی و از سوی دیگر حاکی از شباهت دو نوع خودشیفتگی میباشد.https://jcps.atu.ac.ir/article_3891_8fd0ab60e78d1b19b1b8f14c3bba921c.pdfدانشگاه علامه طباطبائیمطالعات روانشناسی بالینی2322-318962220160420Effect of Forgiveness Group Therapy on the Symptoms of Depression and Rumination of Dysthymic Womenتأثیر درمان گروهی مبتنی بر بخشش بر علائم افسردگی و نشخوار فکری زنان مبتلا به افسرده خویی120389210.22054/jcps.2016.3892FAزهرهشیرین کار. کارشناس ارشد، روانشناسی بالینی، دانشگاه اصفهانکوروشنامداریاستادیار، روانشناسی، دانشگاه اصفهانحمیدرضاجمیلیاناستادیار، روانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اراکاحمدعابدیاستادیار، روانشناسی کودکان با نیازهای خاص، دانشگاه اصفهان0000-0002-38283419Journal Article20160518Interpersonal transgressions and suffering have an important role in the formation and persistence of psychological disorders. This study evaluates the effect of forgiveness group therapy on the symptoms of depression and rumination of dysthymic women according to the findings about the relationship between forgiveness of interpersonal transgressions in the past and reduction of depression symptoms. This research was a quasi-experimental study with a sample of 16 women. Subjects were selected from samples available in a psychiatric clinic. Subject selection was based on the entry criteria and psychiatric diagnosis. Patients were randomly assigned to control and experimental groups. In experimental group, the treatment based on forgiveness was held in 6 ninety-minute sessions (once a week). The control group did not receive the intervention. The research data were collected by the Beck Depression Inventory (BDI) questionnaire, Transgression-Related Interpersonal Motivations Scale (TRIM-12) and Rumination about an Interpersonal Offense Scale (RIO).Covariance analysis was used to analyze data of this study. Evaluations after treatment showed that, forgiveness group therapy was significantly effective (alpha <0.05) in reducing depression symptom and rumination in dysthymic women. It is concluded from the findings of this study that forgiveness group therapy can benefit for reducing depression symptom and rumination.آسیبها و رنجشهای بین فردی نقش مهمی در شکل گیری و تداوم اختلالات روانشناختی دارند. با توجه به یافتههای پژوهشی مبنی بر ارتباط بین بخشیدن آسیبهای بین فردی گذشته و کاهش علائم افسردگی، پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر بخشش بر علائم افسردگی و نشخوار فکری زنان مبتلا به افسرده خویی پرداخت. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی با حجم نمونه 16 زن بود. آزمودنیها با روش نمونهگیری در دسترس از یک مرکز درمانی روانپزشکی، بر اساس ملاکهای ورود و تشخیص روانپزشک انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه 8 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در گروه آزمایش درمان مبتنی بر بخشش به صورت گروهی در قالب 6 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای یک بار) برگزار شد. اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت ننمود. اطلاعات پژوهش از طریق پرسشنامه افسردگی بک (BDI)، مقیاس انگیزههای بین فردی مرتبط با آسیب (TRIM-12) و مقیاس نشخوار فکری درباره یک ناراحتی بین فردی (RIO) جمع آوری شد. برای تحلیل دادههای این پژوهش، از تحلیل کوواریانس استفاده شد. ارزیابی پس از درمان نشان داد که درمان گروهی مبتنی بر بخشش بر کاهش علائم افسردگی و نشخوار فکری زنان مبتلا به افسرده خویی مؤثر بوده است و این تأثیر از لحاظ آماری (05/0 p<) معنادار بود. از یافتههای بدست آمده از این مطالعه چنین نتیجه گیری میشود که میتوان از درمان گروهی مبتنی بر بخشش برای کاهش علائم افسردگی و نشخوارفکری سود جست.https://jcps.atu.ac.ir/article_3892_80b0cb65183d14f962fd4d253db333db.pdfدانشگاه علامه طباطبائیمطالعات روانشناسی بالینی2322-318962220160420Comparing the Effectiveness of Child-centered Play Therapy and Filial Therapy for Reducing Externalizing Problems in Childrenمقایسه اثر بخشی بازی درمانگری کودک محور و بازی درمانگری والدینی بر کاهش نشانههای اختلالهای برونی سازی شده در کودکان123391510.22054/jcps.2016.3915FAالههآقایی. کارشناس ارشد، روانشناسی تربیتی،دانشگاه خوارزمیعلیعسگریاستادیار، روانشناسی تربیتی، دانشگاه خوارزمیمریمبیات. دانشجوی دکتری، روانشناسی بالینی،دانشگاه تربیت مدرس Journal Article20160601Externalizing disorder refers to a group of behavioral and emotional problems in young people. Interventions and treatment are necessary for these children. This studyaimed to comparethe effectiveness ofchild-centered playtherapy and filial therapy in reducingexternalizingproblems inchildren.To achieve thispurpose, atfirst,using theEyberg Child Behavior Inventory (Eyberg, Ross,1978)300children who were7-8years of agewere testedand amongthosewith highscores, 12 children who obtainedthe highest score ofexternalizingscaleofthechild Behavior Checklist (CBCL; Achenbach and Rescorla, 2001)were selectedas the sample group. Children were randomly assigned to intervention groups: child-centered play therapy and filial therapy. In child-centered play therapy group, each child participated in 16 sessions play therapy (each lasted 45 minutes) and in filial group, mothers received eight group sessions. In child-centered play therapy, mothers completed CBCLagain at the end of forth, eighth, twelfth and sixteenth and in filial therapy, they did this at the end of second, fourth, sixth and eighth sessions.RepeatedmeasuresANOVArevealed significant difference between play therapy and filial therapy in decreasing externalizing problems and filial therapy was more effective. Then, filial therapy can be considered suitable alternative for child-centered play therapy that reduces child’s problems in shorter time and therebyincreases theeffectivenessof treatment.اختلالهای برونی سازی شده با مشکلات زیادی همراه بوده و روشهای متعددی برای درمان کودکان مبتلا به این اختلال ارایه شده است.پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی بازی درمانگری کودک محور و بازی درمانگری والدینی درکاهش مشکلات برونی سازی شده کودکان انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع سریهای زمانی با چند گروه است.پس از غربالگری اولیهی300 کودک 8-7 ساله از دو مدرسه شهر اصفهان، 12 کودک 8-7 ساله (مبتلا به اختلال برونی سازی شده) به شیوه تصادفی چند مرحله ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. به منظور تشخیص این اختلال از دو ابزار فرم سیاهه رفتاری کودکآیبرگ (آیبرگ وراس، 1978) و فهرست رفتاری کودک آخنباخ(آخنباخ و رسکورلا، 2001)استفاده شد.این کودکان به تصادف در دو گروه مداخله بازی درمانگری کودکمحور و والدینی قرار داده شدند. درگروه بازی درمانگری کودک محور،هرکودک در 16 جلسه بازی درمانگری و درگروه بازی درمانگری والدینی، مادران در 8 جلسه درمان گروهی شرکت کردند.مادران کودکان گروه بازی درمانگری کودک محوردر پایان جلسههای چهارم، هشتم، دوازدهم و شانزدهم و والدین شرکت کننده در بازیدرمانگری والدینی در پایان جلسههای دوم، چهارم، ششم و هشتم، باردیگر پرسشنامه آخنباخراتکمیل کردند. به منظور تحلیل دادهها از تحلیل واریانس اندازه گیریهای مکرر استفاده شد. نتایج نشان میدهد، بین میانگینهای متغیربرونیسازی شدهدر دوگروه بازیدرمانگری کودک محور و بازی درمانگری والدینی تفاوت معنادار وجود داشت، بدین معنا که روش بازی درمانگری والدینی موجب کاهش بیشتر رفتارهای برونیسازیشده کودکان شده است و این تفاوت در همه مراحلآزمون قابل مشاهده است. در نتیجه میتوان بازیدرمانگری والدینی را جایگزین مناسب تری برای بازی درمانگری کودک محور در کاهش مشکلات برونی سازی شده کودکان در نظر گرفت.https://jcps.atu.ac.ir/article_3915_67314a73459b85f6e22db9e1d7e525c1.pdfدانشگاه علامه طباطبائیمطالعات روانشناسی بالینی2322-318962220160420The Effect of Cognitive Behavior Therapy on Weight Efficacy of Life Style in Female Studentsاثر بخشی شناخت رفتار درمانی بر خودکارآمدی سبک زندگی مربوط به وزن در دانشجویان دختر119391610.22054/jcps.2016.3916FAمستانهمراد حاصلیکارشناس ارشد، روان شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)، قزوین، ایران. حسنشمس اسفند آباددانشیار، روان شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)، قزوین، ایران. علیرضاکاکاونداستادیار، روان شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)، قزوین، ایران.Journal Article20160601Since, nowadays, obesity and overweight are main problems of modern societies and there is a contradiction on the prevention and treatment of obesity, this study aimed to study the effect of cognitive behavior therapy on Weight Efficacy of Life style. The method used for this study was semi-experimental using pre-test, post-test with the control group. The sample consisted of all students of Bu-Ali Sina University. Sampling was done via available sampling. Data were collected using Weight-Efficacy of Life style. Result of multivariate covariance analyze indicated that weight efficacy of life in the experimental group was significantly higher than the control group. Cognitive behavior therapy can increase weight efficacy of life style. It is suggested that using cognitive behavior therapy for decrease overweight and its outcome be used counselling center to help them.از آنجاکه چاقی و اضافه وزن امروزه از مشکلات اصلی جوامع مدرن به شمار میرود و در پیشگیری و درمان آن با تناقض مواجه هستیم این مطالعه با هدف تعیین تاثیر شناخت رفتار درمانی روی خودکارآمدی سبک زندگی مربوط به وزن انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون وگروه گواه بود.جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر دانشگاه بوعلی سینا که شاخص توده بدنی 25 تا 35 داشتند، بودندکه از میان آنها 20 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه خودکارآمدی سبک زندگی مربوط به وزن بود.دادههابا استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد خودکارآمدی سبک زندگی مربوط به وزن گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه به طور معناداری افزایش یافته است.مداخله شناخت رفتاری می تواند در افزایش خودکارآمدی سبک زندگی مربوط به وزن مفید باشد. لذا پیشنهاد میشودبا استفاده از شناخت رفتار درمانی و استفاده از نتایج این پژوهش در مراکز مشاوره به کاهش وزن کمک شود.https://jcps.atu.ac.ir/article_3916_3bc68a62c784fa1382fc78f9d58dd458.pdfدانشگاه علامه طباطبائیمطالعات روانشناسی بالینی2322-318962220160420Effectiveness of Meta-cognitive Therapy on Suicidal Ideation of Depressive Patients under Medical Treatmentاثربخشی درمان فراشناختی بر اندیشه خودکشی بیماران افسرده تحت درمان دارویی113391710.22054/jcps.2016.3917FAسید اسماعیلحاتمیکارشناس ارشد، اپیدمیولوژی، مرکز تحقیقات اعتیاد و علوم رفتاری، دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی، بجنورد، ایران.مهدیرضاییکارشناس ارشد، روانشناسی بالینی، مرکز تحقیقات اعتیاد و علوم رفتاری، دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی، بجنورد، ایران.سید کاوهحجتاستادیار، روانپزشکی، مرکز تحقیقات اعتیاد و علوم رفتاری، دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی، بجنورد، ایران.الههعین بیگیکارشناس، روانشناسی بالینی، مرکز تحقیقات مراقبت سالمندی، دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی، بجنورد، ایران.حدیثهمنادی زیارتکارشناس ارشد پرستاری، مرکز تحقیقات اعتیاد و علوم رفتاری، دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی، بجنورد، ایران.Journal Article20160601Meta-cognitive therapy is an emerging treatment of supposedly effective component of psychopathology that reduces rumination. The present study is an attempt to consider effectiveness of this therapy to improve suicidal ideation at depressive patient.This research performed as quasi-experimental pretest-posttest control group design. Among patients with depression referred to a psychiatric clinic in Tabriz, 30 patients were randomly divided into 2 groups: intervention and control. Data collected with Beck Scale for Suicide Ideation. We used pair T-test for comparing mean scale in two groups. Significant level in this study was 0.05.Mean score of beck scale in pretest and post-test were 18.8±3.8 and 18.4±2.5 in control group and 18.5±4.4 and 14.7±2.2 in experimental group.The results showed that meta-cognitive therapy has a significant impact onimproving suicidal ideation at depressive patient (p=0.0001).The results show that meta-cognitive therapy focusing on rumination can be effective on treating suicidal ideation at depressive patient.درمان فراشناختی درمان نو ظهوری است که یکی از مولفههای موثر در آسیب شناسی روانی را کاهش نشخوار فکری قلمداد می کند. در پژوهش حاضر سعی شده است تا اثربخشی این نوع درمان بر اندیشه خودکشی بیماران مبتلا به افسردگی مورد بررسی قرار گیرد.این پژوهش در چارچوب طرح شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. از بین بیماران مبتلا به افسردگی مراجعه کننده به دو کلینیک روانپزشکی شهر تبریز 30 نفر که ملاک اندیشه خودکشی را دارا بودند بصورت تصادفی در 2 گروه آزمایش و کنترل جای گزین شدند. ابزار جمع آوری دادههامقیاس اندیشه پردازی خودکشی بک بود.از تی زوجی برای مقایسه میانگینهای دو گروه استفاده شد. سطح معناداری در این مطالعه 0.05 بود.پیش ازمون و پس آزمون در گروه کنترل18.8±3.8و18.4±2.5بود و پیش آزمون و پس آزمون در گروه ازمایش به ترتیب 18.5±4.4 و 14.7±2.2بود. نتایج حاکی از آن بود که درمان فراشناختی در بهبود اندیشه خودکشی بیماران مبتلا به افسردگی تاثیر معناداری دارد (p=0.0001).نتایجاینپژوهشنشانمی دهد، درمان فراشناختی با تمرکز بر نشخوار فکری می تواند در کاهش اندیشه خودکشی بیماران مبتلا به افسردگی موثر باشد.https://jcps.atu.ac.ir/article_3917_22682f116bfbe0b89887aaf313dbe9bf.pdfدانشگاه علامه طباطبائیمطالعات روانشناسی بالینی2322-318962220160420The Efficacy of Self-awareness Training on Reduction of Internet Addiction and Loneliness and Increase of Self-efficacyاثربخشی آموزش مهارت خودآگاهی در کاهش اعتیاد به اینترنت، احساس تنهایی و افزایش خودکارآمدی117514810.22054/jcps.2016.5148FAکریمسواریدانشیار روان شناسی تربیتی دانشگاه پیام نور واحد اهوازسمیهمنشداویدانش آموخته کارشناسی ارشد روان شناسی بالینی دانشگاه آزاد اسلامی اهوازJournal Article20161019The present research aims to investigate the efficacy of self-awareness training on reduction of internet addiction and loneliness and increase self-efficacy the girl students attending in high schools located in the education administration of Mahshahr at academic year of 2013-2104. The sample size consisted of 50 subjects (25 people assigned to experimental group and 25 people treated as control). They were selected through randomized multistage sampling out of the whole statistical population. The tools used include Sevari’s internet addiction questionnaire (2013), Russel, Peplau & Cutrona loneliness questionnaire (1980) & the self-efficacy scale of Sherer <em>et al</em> (1982). The method was semi-empirical and was conducted as pretest-posttest with control group. The experimental group received a training program for 10 sessions, 90 minutes each (a session in a week). The results from multivariate variance analysis and one way variance analysis showed that self–awareness skills training was effective on decreasing internet addiction and loneliness & increase the students’ self-efficacy. The present research showed that and self-awareness skills training can reduce internet addiction and loneliness & increase the students’ self- efficacy.در تحقیق حاضر، اثربخشی آموزش مهارت خود آگاهی در کاهش اعتیاد به اینترنت، احساس تنهایی و افزایش خود کارآمدی مورد مطالعه قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه دانش آموزان دختر دوم مقطع متوسطه ماهشهر بودند که از بین آنها 50 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند و تنها گروه آزمایشی بود که در معرض ده جلسه آموزشی عملی قرار گرفت. برای جمع آوری دادههای تحقیق، از پرسشنامههای اعتیاد به اینترنت سواری (1391)، احساس تنهایی راسل، پیلا و کاترونا (1980) و خود کارآمدی شرر و همکاران (1982) استفاده بعمل آمد. طرح تحقیق حاضر میدانی و از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها، از تحلیل کواریانس چند متغیری و یک متغیری استفاده شد.نتایج تحقیق نشان داد آموزش مهارت خودآگاهی باعث کاهش اعتیاد به اینترنت و احساس تنهایی آزمودنیها گردید. همچنین آموزشهای یاد شده توانست خودکارآمدی دختران دانش آموز دوم مقطع متوسطه ماهشهر را افزایش دهد. نتایج این تحقیق حاکی از آن بود که از طریق آموزش میتوان بسیاری از عادتهای ناپسند( اعتیاد به اینترنت و احساس تنهایی) را کم و عادتهای مناسب ( خودکارآمدی) را تقویت کرد.https://jcps.atu.ac.ir/article_5148_63c2c69e1f0fc5308bc19843e8040e34.pdf