مهدی زارع بهرام آبادی؛ طیبه نظری
دوره 4، شماره 14 ، فروردین 1393، ، صفحه 83-98
چکیده
زمینه و هدف: درکشورهای درحال توسعه، اکثریت خانواده هایی که به وسیله زنان اداره میشوند دارای مشکلات متعدد اقتصادی، اجتماعی و اختلالات روانی هستند پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی بر افسردگی وخودکارآمدی زنان سرپرست خانواده اجرا شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی ازنوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل وگمارش تصادفی ...
بیشتر
زمینه و هدف: درکشورهای درحال توسعه، اکثریت خانواده هایی که به وسیله زنان اداره میشوند دارای مشکلات متعدد اقتصادی، اجتماعی و اختلالات روانی هستند پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی بر افسردگی وخودکارآمدی زنان سرپرست خانواده اجرا شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی ازنوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل وگمارش تصادفی بود. با استفاده ازروش نمونه گیری تصادفی30 نفراز زنان سرپرست خانواده تحت پوشش بهزیستی شهرستان کنگاورانتخاب و در دوگروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. داده ها از طریق پرسشنامه افسردگی بک و مقیاس خودکارآمدی شرر جمع آوری شدند. درطی ده جلسه به صورت هفتگی گروه درمانی شناختی برای گروه آزمایش اعمال شد درحالیکه گروه کنترل در فهرست انتظارقرارگرفت. داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره و با استفاده از نرم افزارSpss تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس حاکی ازآن بود که گروه درمانی شناختی به طورمعناداری باعث کاهش افسردگی وافزایش خودکارآمدی درگروه آزمایش درمقایسه باگروه کنترل شده است. نتیجه گیری: گروه درمانی شناختی برکاهش افسردگی و افزایش خودکارآمدی زنان سرپرست خانواده تحت پوشش بهزیستی کنگاور مؤثر بود.