مقاله پژوهشی
دکتر رسول روشن؛ علیرضا علینقی؛ آزاده طاولی
دوره 1، شماره 1 ، دی 1389، صفحه 1-14
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر زوجدرمانی مبتنی بر خود نظمبخشی بر کاهش تعارضهای زناشویی انجام شد. بدین منظور، از بین جامعه آماری شامل زوجین دارای مشکلات زناشویی مراجعهکننده به مرکز مشاوره پویش، تعداد 16 زوج انتخاب و به گونه ای تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی قرار گرفتند. نمونههای این پژوهش عبارت بودند از گروه آزمایش متشکل از ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر زوجدرمانی مبتنی بر خود نظمبخشی بر کاهش تعارضهای زناشویی انجام شد. بدین منظور، از بین جامعه آماری شامل زوجین دارای مشکلات زناشویی مراجعهکننده به مرکز مشاوره پویش، تعداد 16 زوج انتخاب و به گونه ای تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی قرار گرفتند. نمونههای این پژوهش عبارت بودند از گروه آزمایش متشکل از 8 زوج که زوجدرمانی مبتنی بر خود نظمبخشی را در طول 6 جلسه هفتگی دریافت کردند و گروه کنترل، متشکل از همین تعداد افراد که این درمان را دریافت نکردند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه تعارض زناشویی (MCQ) بود که در دو مرحله پیش آزمون و پسآزمون بر روی دو گروه آزمایش و کنترل اجرا گردید. نتایج آزمون U من ویتنی حاکی از آن بود که زوجدرمانی مبتنی بر خود نظمبخشی موجب کاهش معنادار در میانگین نمرات تعارض زناشویی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل گردید (003/0P =). همچنین این برنامه درمانی موجب کاهش معنادار در میانگین نمرات خرده مقیاسهای تعارض زناشویی شامل تعارضهای مربوط به رابطه جنسی (04/0P =)، واکنشهای هیجانی (008/0P=)، رابطه فردی با خویشاوندان خود (002/0P=) و جلب حمایت فرزند (047/0P=) در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که زوجدرمانی مبتنی بر خود نظمبخشی میتواند به عنوان یک برنامه درمانی مفید در کاهش تعارضهای زوجین ناسازگار به کار رود.
کورش گودرزی؛ دکتر فرامرز سهرابی؛ دکتر نورعلی فرخی؛ دکتر فرهاد جمهری
دوره 1، شماره 1 ، دی 1389، صفحه 15-42
چکیده
اثربخشی تعاملی هوش معنوی و آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روانی دانشجویان در پژوهشی از نوع طرحهای جایگزینی تصادفی بلوکی بررسی شد. ابتدا، نمونهای به تعداد 166 دانشجوی پسر و دختر از بین11370 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد، پرسشنامههای هوش معنوی (ناصری و سهرابی، 1386)، سنجش نشانههای مرضی (دروگاتیس و همکاران، 1975)، ...
بیشتر
اثربخشی تعاملی هوش معنوی و آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روانی دانشجویان در پژوهشی از نوع طرحهای جایگزینی تصادفی بلوکی بررسی شد. ابتدا، نمونهای به تعداد 166 دانشجوی پسر و دختر از بین11370 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد، پرسشنامههای هوش معنوی (ناصری و سهرابی، 1386)، سنجش نشانههای مرضی (دروگاتیس و همکاران، 1975)، را در پیشآزمون تکمیل کردند. سپس بر اساس نمرههای پرسشنامه هوش معنوی (بالا یا پایینتر از میانگین نمرهها) به چهار گروه تقسیم شدند. دو گروه آزمایشی، یکی با هوش معنوی بالا و دیگری با هوش معنوی پایین و دو گروه کنترل، یکی با هوش معنوی بالا و دیگری با هوش معنوی پایین. گروههای آزمایشی، در 16 جلسه 3 ساعته از آموزش مهارتهای زندگی مبتنی بر الگوی آموزشی سازمان جهانی بهداشت (1999)، در خلال 8 هفته شرکت کردند و در پایان آموزش، برای بار دوم پرسشنامه سنجش نشانههای مرضی را در پس آزمون کامل نمودند. سرانجام بعد از گذشت چهار ماه جهت بررسی ثبات یا تغییرات ایجاد شده در نتایج، در یک مطالعه پیگیرانه، مجددا پرسشنامه سنجش نشانههای مرضی اجرا شد. نتایج آزمون آماری «t » نشان داد که هوش معنوی و آموزش مهارتهای زندگی، هر یک به طور جداگانه تاثیر معنیداری بر سلامت روانی دانشجویان داشته، اما در تعامل با هم تاثیر معنیداری بر سلامت روانی دانشجویان نمیگذارند.
دکتر محمدعلی بشارت
دوره 1، شماره 1 ، دی 1389، صفحه 42-62
چکیده
در این پژوهش رابطة ابعاد کمالگرایی و سلامت و بیماری جسمی مورد بررسی قرار گرفت. هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعة نوع رابطة کمالگرایی خود محور، کمالگرایی دیگر محور و کمالگرایی جامعه محور با شاخصهای سلامت جسمیشامل نشانههای مشکلات پزشکی، سلامت ادراک شده، تعداد مراجعات به پزشک و تعداد روزهای بستری در رختخواب به دلیل بیماری ...
بیشتر
در این پژوهش رابطة ابعاد کمالگرایی و سلامت و بیماری جسمی مورد بررسی قرار گرفت. هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعة نوع رابطة کمالگرایی خود محور، کمالگرایی دیگر محور و کمالگرایی جامعه محور با شاخصهای سلامت جسمیشامل نشانههای مشکلات پزشکی، سلامت ادراک شده، تعداد مراجعات به پزشک و تعداد روزهای بستری در رختخواب به دلیل بیماری در نمونهای از جمعیت عمومی بود. دویست و هفتاد و چهار داوطلب (154 زن، 120 مرد) در این پژوهش شرکت کردند. از آزمودنیها خواسته شد مقیاس کمالگرایی چند بعدی تهران (TMPS) و مقیاس سلامت جسمی (PHI) را تکمیل کنند. برای تحلیل دادههای پژوهش از شاخصها و روشهای آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین کمالگرایی خود محور و جامعه محور با همه شاخصهای سلامت جسمی به ترتیب همبستگی مثبت و منفی وجود دارد، در حالی که کمالگرایی دیگرمحور فقط با شاخص تعداد مراجعات به پزشک همبستگی منفی معنادار داشت. کمالگرایی خود محور از طریق تقویت انگیزههای فردی و بسیج نیروهای روانشناختی و آمادگیها و توانمندیهای جسمیشاخصهای سلامت را بهبود میبخشد، در حالیکه کمالگرایی جامعه محور با تحمیل انتظارات آرمانی دیگران و فشار و استرس مداوم بر فرد، همزمان نیروهای روانشناختی و آمادگیها و توانمندیهای جسمی وی را تحلیل میبرد و تضعیف میکند.
مقاله پژوهشی
دکتر منصور بیرامی؛ فاطمه نعمتی سوگلی تپه؛ شهریار رزمی
دوره 1، شماره 1 ، دی 1389، صفحه 62-76
چکیده
هدف: پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی تأثیر آموزش گروهی مهارتهای مدیریت خشم و آرمیدگی بر کاهش نشانههای اضطراب، افسردگی و خشم در بیماران قلبی، پس از جراحی بایپس عروق کرونر، انجام شده است.
روش: در قالب طرح پژوهش نیمهتجربی، 40 بیمار مبتلا به اختلال کرونری قلب با دامنه سنی 65 – 35 سال که برای اولین بار تحت جراحی بایپس قرار گرفته بودند، ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی تأثیر آموزش گروهی مهارتهای مدیریت خشم و آرمیدگی بر کاهش نشانههای اضطراب، افسردگی و خشم در بیماران قلبی، پس از جراحی بایپس عروق کرونر، انجام شده است.
روش: در قالب طرح پژوهش نیمهتجربی، 40 بیمار مبتلا به اختلال کرونری قلب با دامنه سنی 65 – 35 سال که برای اولین بار تحت جراحی بایپس قرار گرفته بودند، انتخاب شدند و به تصادف در گروههای آزمایش و گواه جایگزین شدند. جهت اندازهگیری متغیرها، از پرسشنامههای اضطراب و افسردگی بک و مقیاس خشم MMPI-2 استفاده شد. تحلیل دادهها با بهرهگیری از روش آماری تحلیل کوواریانس انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که برنامه آموزش گروهی مهارتهای مدیریت خشم و آرمیدگی، بطور معنیداری موجب کاهش نشانههای اضطراب (001/0p<) و افسردگی (001/0p<) و خشم (001/0p<) در بیماران گروه آزمایش شده است که چنین تغییری در بیماران گروه گواه مشاهده نشد.
نتیجهگیری: با توجه به تأثیر آموزش مهارتهای مدیریت خشم و آرمیدگی بر کاهش نشانههای هیجانی منفی بیماران، بکارگیری این روش در کلیه سطوح پیشگیری و درمان بیماریهای کرونری قلب، ضروری به نظر میرسد.
مقاله پژوهشی
طاهره حسینی قمی؛ دکتر صغری ابراهیمی قوام؛ دکتر زهره علومی
دوره 1، شماره 1 ، دی 1389، صفحه 76-100
چکیده
این پژوهش به منظور یقیین اثربخشی آموزش تابآوری بر کیفیت زندگی مادرانی که فرزندان آنها دچار سرطان شدهاند، انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیهی مادران فرزندان سرطانی بین 10 – 13 بوده است. روش پژوهش بکار گرفته شده طرح نیمه آزمایشی و شامل پیشآزمون و پس آزمون با گروه گواه بوده است. با روش نمونهگیری تصادفی یک گروه 30 نفری از ...
بیشتر
این پژوهش به منظور یقیین اثربخشی آموزش تابآوری بر کیفیت زندگی مادرانی که فرزندان آنها دچار سرطان شدهاند، انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیهی مادران فرزندان سرطانی بین 10 – 13 بوده است. روش پژوهش بکار گرفته شده طرح نیمه آزمایشی و شامل پیشآزمون و پس آزمون با گروه گواه بوده است. با روش نمونهگیری تصادفی یک گروه 30 نفری از مادران انتخاب شدند.آنها در دو گروه مساوی قرار داده شدهاند که نیمی از آنها در گروه آزمایش و نیمی دیگر در گروه گواه بودهاند. پرسشنامههای تابآوری کانر – دیوید سون و کیفیت زندگی برای هر دو گروه به کار رفت. نتایج 9 جلسه آموزش تابآروی با استفاده از روش تحلیل کوواریانس نشان داد که مادرانی که تحت آموزش معین قرار گرفتند در تابآوری و کیفیت زندگی نسبت به مادرانی که از این آموزشها برخوردارنبودهاند پیشرفت بهتری داشتهاند. آموزش تابآوری تاثیر معناداری بر مولفههایی چون سلامت روان، عملکرد پائین، سرزندگی، درد بدنی، سلامت عمومی، نقش هیجانی داشته است در حالیکه چنین اثری بر روی مولفههای عملکرد جسمانی، عملکرد اجتماعی وجود نداشته است. این پژوهش به این نتیجه می رسد که آموزش تابآوری در افزایش تابآوری و کیفیت زندگی مادرانی که فرزندانشان مبتلا به سرطان شدهاند مؤثر بوده است.
مقاله پژوهشی
مرضیه سبحانی؛ دکتر علیرضا مرادی؛ دکتر ندا علی بیگی؛ دکتر بهروز دولتشاهی
دوره 1، شماره 1 ، دی 1389، صفحه 101-128
چکیده
در طی سالهای اخیر شواهد تجربی و آزمایشی بسیاری در گسترش درمانهای روانشناختی فراهم شده است. مطالعات مستقلی که انجام شدهاند، حاکی از اثربخشی درمانهای مختلف است که میتوانند در بهبود علایم مثبت و منفی و افزایش کارکردهای شناختی، شغلی یا اجتماعی مؤثر باشند. گرچه پژوهشهای قبلی به اثربخشی در حوزههای خاص پرداختهاند، درمانهای ...
بیشتر
در طی سالهای اخیر شواهد تجربی و آزمایشی بسیاری در گسترش درمانهای روانشناختی فراهم شده است. مطالعات مستقلی که انجام شدهاند، حاکی از اثربخشی درمانهای مختلف است که میتوانند در بهبود علایم مثبت و منفی و افزایش کارکردهای شناختی، شغلی یا اجتماعی مؤثر باشند. گرچه پژوهشهای قبلی به اثربخشی در حوزههای خاص پرداختهاند، درمانهای حاضر این محدودیت را دارند که تمام نشانهها و علایم را در بر نمیگیرند و هدف از ارائه درمان شناختی- رفتاری تلاشی است برای رفع و یا کاهش تعدادی بیشتر از علایم آزارنده وکمک به توانمندی مجدد بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا. پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری در کاهش علایم و بهبود عملکرد بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا پرداخته است.
پژوهش حاضر یک طرح آزمایشی اندازهگیری مکرر بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا بستری در مرکز آموزشی درمانی روان پزشکی رازی بود. بیماران همگی تشخیص نهایی اسکیزوفرنیا داشتند. از بین جامعه آماری 40 نفر به عنوان افراد گروه نمونه در نظر گرفته شدند که در دو گروه 20 نفری به صورت تصادفی جای گرفتند.
موقعیت اول درمان شناختی- رفتاری بود که به مدت 16 جلسه صورت گرفت. موقعیت دوم گروه کنترل بود که بدون درمان بوده و تنها درمان دارویی را دریافت میکردند. لازم به ذکر است که درمان معمول (درمان دارویی) در مورد دو گروه در حین دوره آزمایش وجود داشت.
بیماران در هر دو موقعیت در سه مرحله قبل (پیش آزمون)، حین درمان (جلسه8)، بعد از درمان (پس آزمون) با ابزارهای مربوط به پژوهش مورد ارزیابی و مقایسه قرارگرفتند. ابزارهای مورد مطالعه در پژوهش شامل مقیاس ارزیابی علایم مثبت و منفی، مقیاس عملکرد رفتاری و کارکردهای شناختی بود.
یافتهها:نتایج حاکی از اثربخشی معنادار برنامه شناختی- رفتاری در کاهش علایم منفی (001/0p>) و علائم مثبت (05/0p>) بیماران بود که منجر به بهبود عملکرد شناختی و رفتاری (001/0p>) بیماران گردیده در حالیکه در گروه کنترل در هیچ یک از مقیاسها در سه مرحله ارزیابی تغییری به وجود نیامد.
نتیجهگیری: اسکیزوفرنی نیاز به یک برنامه جامع درمانی دارد. درمان شناختی- رفتاری که مبتنی بر اصول و شرایط فرهنگی اجتماعی باشد، میتواند در بهبود عملکرد رفتاری و شناختی و کاهش علایم بیماری نقش موثری ایفا کند.
مقاله پژوهشی
دکتر محمد حسینی بهشتیان
دوره 1، شماره 1 ، دی 1389، صفحه 129-144
چکیده
هدف: هدف این تحقیق مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری اینترنتی آفلاین و درمان شناختی رفتاری حضوری فردی بر میزان افسردگی دانشجویان بود.
مواد و روشها: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان افسرده مراجعهکننده به مرکز مشاوره دانشگاه تهران بود. نمونه شامل 24 دانشجوی افسرده بود که به تصادف از بین مراجعان افسرده مرکز مشاوره دانشگاه ...
بیشتر
هدف: هدف این تحقیق مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری اینترنتی آفلاین و درمان شناختی رفتاری حضوری فردی بر میزان افسردگی دانشجویان بود.
مواد و روشها: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان افسرده مراجعهکننده به مرکز مشاوره دانشگاه تهران بود. نمونه شامل 24 دانشجوی افسرده بود که به تصادف از بین مراجعان افسرده مرکز مشاوره دانشگاه تهران انتخاب شدند. آزمودنیها به تصادف به دو گروه 12 نفری تقسیم شدند. پس از اجرای آزمون افسردگی بک (21 سوالی) برای همه آزمودنیها، برای اعضای گروه اول درمان شناختی رفتار اینترنتی آفلاین و برای اعضای گروه دوم درمان شناختی رفتاری فردی اجرا شد. پس از اتمام درمان و نیز پس از گذشت 6 ماه آزمون افسردگی بک برای هر دو گروه اجرا شد.
یافتهها: نتایج با روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان داد که بین اثربخشی این دو روش درمانی پس از اتمام دوره درمان تفاوت وجود دارد اما پس از گذشت 6 ماه تفاوتی بین اثربخشی این دو روش دیده نشد.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای تحقیق مشخص میشود که در درازمدت درمان شناختی رفتاری آفلاین میتواند به اندازه درمان حضوری انفرادی موثر باشد.