پویاییهای مؤثر بر شکلگیری فرد به رشد هویت و سبک شخصیتی میانجامد که به نوبه ی خود بر شیوهای که فرد با دیگران ارتباط بر قرار میکند تاثیر میگذارد. هدف این تحقیق بررسی کیفی طرحوارههای جنسیتی و انتظارات از نقش همسر آسیب زننده به ازدواج است. روش این پژوهش کیفی است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش باز استفاده شده است. با کد گذاری ...
بیشتر
پویاییهای مؤثر بر شکلگیری فرد به رشد هویت و سبک شخصیتی میانجامد که به نوبه ی خود بر شیوهای که فرد با دیگران ارتباط بر قرار میکند تاثیر میگذارد. هدف این تحقیق بررسی کیفی طرحوارههای جنسیتی و انتظارات از نقش همسر آسیب زننده به ازدواج است. روش این پژوهش کیفی است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش باز استفاده شده است. با کد گذاری و طبقه بندی کلمات، عبارات و جملات، مفاهیم و طرحوارهها شناسایی شد.آزمودنیها 25 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه علامه و دانشگاه علم و فرهنگ در سال تحصیلی 91 و 92 بودند. نتایج پژوهش نشان داد که آزمودنیها در فرافکنی افکار خود بر موضوع ازدواج طرحوارهی ناسازگار متعددی نشان داده اند.تلقی از مرد به عنوان قدرت ما فوق ، و از زن به عنوان بازنده و از اقتضائات زندگی به عنوان عاملی طاقت فرسا برای زن، انتظارات غیر واقع بینانه (از خود و دیگری) و انتظار ویژگیهای آرمانی از دیگری(بدون توجه به نقش خود) به رابطه آسیب می زند. اما از آجا که افزایش آگاهی از کلیشه سازیها موجب تغییر در تصورهای قالبی می شود، مشاوران ازدواج باید در مورد این طرحوارهها به مراجعان خود آگاهی دهند.
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه کاهش میزان افسردگی بیماران مالتیپل اسکلروزیس[1] (ام. اس) به دو شیوهی معنادرمانی و درمان عقلانی- عاطفی- رفتاری انجام شد. روش: برای آزمون اثربخشی این دو شیوه در کاهش میزان افسردگی، سه گروه دوازده نفری از بیماران ام. اس. در مرکز جامع سینا برگزیده شدند و به شیوهی تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگزین ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه کاهش میزان افسردگی بیماران مالتیپل اسکلروزیس[1] (ام. اس) به دو شیوهی معنادرمانی و درمان عقلانی- عاطفی- رفتاری انجام شد. روش: برای آزمون اثربخشی این دو شیوه در کاهش میزان افسردگی، سه گروه دوازده نفری از بیماران ام. اس. در مرکز جامع سینا برگزیده شدند و به شیوهی تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگزین شدند. گروههای آزمایش در نشستهای گروهی عقلانی- عاطفی- رفتاری و معنادرمانی شرکت کردند و گروه گواه از فرایند درمان دور نگه داشته شد. سنجش میزان افسردگی به وسیله پرسشنامه افسردگی بک، سه بار(پیش آزمون، پس آزمون، و آزمون پیگیری) انجام شد. برای تحلیل دادههای گردآوری شده از تحلیل واریانس یک راهه برای نمرههای افتراقی و آزمون شفه بهره گرفته شد. نتایج: برایند این پژوهش گویای سودمندی هر دو شیوه در کاهش افسردگی بیماران و ماندگاری این نتیجه پس از سه ماه بود. افزون بر آن که معنادرمانی در کاهش افسردگی سودمندتر از درمان عقلانی-عاطفی-رفتاری بوده است. بر این اساس پیشنهاد میشود برای درمان افسردگی بیماران ام. اس. از هر دو روش به ویژه روش معنادرمانی گروهی بهره گرفته شود. کلید واژهها:" افسردگی، بیماری مالتیپل اسکلروزیس (ام. اس)، درمان عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوهی گروهی، معنا درمانی گروهی " [1]. Multiple Sclerosis (M.S)