عادله اصلی پور؛ مهرداد کلانتری؛ حسین سماواتیان؛ احمد عابدی
چکیده
بسیاری از وقایع در زندگی روزمره باعث میشوند تا کودکان درجات مختلفی از سوگ را تجربه نمایند. از دست دادن والدین یکی از مهمترین رویدادهای ایجاد کننده سوگ در کودکان است و منجر به مشکلات رفتاری هیجانی قابل توجهی در آنها می-شود. هدف پژوهش حاضر، دستیابی به تجربه زیسته مادران در زمینه عوامل موثر در مشکلات رفتاری - هیجانی کودکان سوگ بود. مطالعه ...
بیشتر
بسیاری از وقایع در زندگی روزمره باعث میشوند تا کودکان درجات مختلفی از سوگ را تجربه نمایند. از دست دادن والدین یکی از مهمترین رویدادهای ایجاد کننده سوگ در کودکان است و منجر به مشکلات رفتاری هیجانی قابل توجهی در آنها می-شود. هدف پژوهش حاضر، دستیابی به تجربه زیسته مادران در زمینه عوامل موثر در مشکلات رفتاری - هیجانی کودکان سوگ بود. مطالعه حاضر، کیفی و به روش تحلیل محتوا بود. شرکتکنندگان شامل 10 نفر از مادرانِ کودکان سوگ 7 تا 11 ساله تحت پوشش کمیته امداد قائمشهر که به شیوه هدفمند انتخاب گردیدند و تجارب زیسته آنان به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع-آوری شد. سپس مصاحبههای ضبط شده، به صورت کتبی پیادهسازی و به روش کلایزی مورد تحلیل قرار گرفت. از تحلیل تجربه زیسته مادران شرکتکننده، 4 مضمون سازمان دهنده شامل عوامل مرتبط با کودک، عوامل مرتبط با خانواده، عوامل مرتبط با مرگ و عوامل حمایتی و 26 مضمون پایه استخراج گردید. مهمترین مضامین پایه شامل سن کودک زمان فوت والد، رابطه کودک با والد متوفی و بازمانده، متفاوت درنظرگرفتن خود از همسالان، وضعیت اقتصادی خانواده، ناگهانی بودن مرگ و عدم حمایت عاطفی خانواده پدری است. عوامل به دست آمده از تجربه زیسته مادران در زمینه مشکلات رفتاری - هیجانی کودکان سوگ میتواند در تدوین مداخلهای متناسب با رشد شناختی، هیجانی و اجتماعی این کودکان، همچنین متناسب با فرهنگ، جامعه و خانوادهای که کودک در آن زندگی میکند، کمک نماید.
زهره شیرین کار؛ کوروش نامداری؛ حمیدرضا جمیلیان؛ احمد عابدی
چکیده
آسیبها و رنجشهای بین فردی نقش مهمی در شکل گیری و تداوم اختلالات روانشناختی دارند. با توجه به یافتههای پژوهشی مبنی بر ارتباط بین بخشیدن آسیبهای بین فردی گذشته و کاهش علائم افسردگی، پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر بخشش بر علائم افسردگی و نشخوار فکری زنان مبتلا به افسرده خویی پرداخت. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی ...
بیشتر
آسیبها و رنجشهای بین فردی نقش مهمی در شکل گیری و تداوم اختلالات روانشناختی دارند. با توجه به یافتههای پژوهشی مبنی بر ارتباط بین بخشیدن آسیبهای بین فردی گذشته و کاهش علائم افسردگی، پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر بخشش بر علائم افسردگی و نشخوار فکری زنان مبتلا به افسرده خویی پرداخت. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی با حجم نمونه 16 زن بود. آزمودنیها با روش نمونهگیری در دسترس از یک مرکز درمانی روانپزشکی، بر اساس ملاکهای ورود و تشخیص روانپزشک انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه 8 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در گروه آزمایش درمان مبتنی بر بخشش به صورت گروهی در قالب 6 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای یک بار) برگزار شد. اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت ننمود. اطلاعات پژوهش از طریق پرسشنامه افسردگی بک (BDI)، مقیاس انگیزههای بین فردی مرتبط با آسیب (TRIM-12) و مقیاس نشخوار فکری درباره یک ناراحتی بین فردی (RIO) جمع آوری شد. برای تحلیل دادههای این پژوهش، از تحلیل کوواریانس استفاده شد. ارزیابی پس از درمان نشان داد که درمان گروهی مبتنی بر بخشش بر کاهش علائم افسردگی و نشخوار فکری زنان مبتلا به افسرده خویی مؤثر بوده است و این تأثیر از لحاظ آماری (05/0 p<) معنادار بود. از یافتههای بدست آمده از این مطالعه چنین نتیجه گیری میشود که میتوان از درمان گروهی مبتنی بر بخشش برای کاهش علائم افسردگی و نشخوارفکری سود جست.