نزهت الزمان مرادی؛ فریده سادات حسینی؛ سوران رجبی
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی نوروفیدبک در ترکیب بازیهای شناختی بر بهبود انعطافپذیری شناختی کودکان مبتلا به اختلال نارساییتوجه/بیشفعالی صورت گرفت. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل بود. تعداد 20 نفر از دانشآموزان پسر مبتلا به اختلال نارساییتوجه/بیشفعالی به شیوه نمونهگیری هدفمند ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی نوروفیدبک در ترکیب بازیهای شناختی بر بهبود انعطافپذیری شناختی کودکان مبتلا به اختلال نارساییتوجه/بیشفعالی صورت گرفت. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل بود. تعداد 20 نفر از دانشآموزان پسر مبتلا به اختلال نارساییتوجه/بیشفعالی به شیوه نمونهگیری هدفمند در دو گروه آزمایش و کنترل تصادف گمارده شدند. گروه آزمایش 20 جلسه یک ساعته، هفتهای سه بار تحت آموزش نوروفیدبک در ترکیب با بازی شناختی رایانهای قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش عبارتاند بودند از: مقیاس تشخیصی اختلال نارساییتوجه/بیشفعالی کودکان کانرز بزرگسالان (فرم والد و فرم معلم، 1960) و آزمون رایانهای ویسکانسین (1948). دادهها بهوسیلهی نرمافزار spss و با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. تحلیل دادهها با آزمون تحلیل کوواریانس بیانگر تغییرات نمرات شرکتکنندگان از پیشآزمون به پسآزمون است. بهنحویکه آموزش نوروفیدبک در ترکیب با بازیهای شناختی باعث بهبود انعطافپذیری شناختی کودکان مبتلا به اختلال نارساییتوجه/بیشفعالی شده است (05/0>P). میانگین اندازه اثر 20 جلسه آموزش نوروفیدبک در ترکیب با بازیهای شناختی بر بهبود انعطافپذیری شناختی 6/31 درصد بوده است.با توجه به یافتهها نوروفیدبک در ترکیب با بازیهای شناختی رایانهای، میتواند موجب بهبود انعطاف-پذیری شناختی کودکان مبتلا به اختلال نارساییتوجه/بیشفعالی شود.
محسن شکوهی یکتا؛ غلامرضا سهراب پور
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخلهی روانشناختی بر نگرشهای ناکارآمد، سلامت عمومی و بهزیستی روانشناختی رانندگان اتوبوس بود. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون تکگروهی بود. به منظور انجام پژوهش، تعداد 158 نفر از رانندگان شرکت واحد اتوبوسرانی شهر تهران که برای شرکت در یک دورۀ آموزشی مداخلات روانی - اجتماعی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخلهی روانشناختی بر نگرشهای ناکارآمد، سلامت عمومی و بهزیستی روانشناختی رانندگان اتوبوس بود. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون تکگروهی بود. به منظور انجام پژوهش، تعداد 158 نفر از رانندگان شرکت واحد اتوبوسرانی شهر تهران که برای شرکت در یک دورۀ آموزشی مداخلات روانی - اجتماعی توسط این شرکت معرفی شده بودند، ابتدا به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در چهار گروه تقسیم شدند و آموزشهای مدیریت خشم، رانندگی انتقام جویانه، ارتباط مؤثر و مدیریت استرس را دریافت کردند. مقیاس نگرشهای ناکارآمد، پرسشنامه سلامت عمومی و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف به عنوان ابزار پژوهش به کار رفتند. به منظور جمعآوری دادهها از شرکتکنندگان خواسته شد در دو مرحله پیش و پسآزمون به ابزارهای پژوهش پاسخ دهند. دادهها با استفاده از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مداخلهی روانشناختی بهطور معنیداری بر کاهش نگرشهای ناکارآمد (03/0P=، 47/4F =)، افزایش سلامت عمومی (01/0P=، 85/6F =) و ارتقاء بهزیستی روانشناختی (02/0P=، 21/5F =) رانندگان اتوبوس مؤثر بوده است.
زینب کاظمی؛ سمیه آقامحمدی؛ مصطفی خانزاده
چکیده
پژوهش حاضر با هدف طراحی و آزمون مدل ساختاری علائم اختلالات خوردن در زنان بر اساس درونیسازی الگوهای رسانه و با توجه به نقش میانجیگر باورهای مربوط به خوردن و نگرانی از بدشکلی بدنی، در دانشجویان دختر انجام شد. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. 298 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی خمینیشهر در سال تحصیلی 99-98 با استفاده از روش نمونهگیری ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف طراحی و آزمون مدل ساختاری علائم اختلالات خوردن در زنان بر اساس درونیسازی الگوهای رسانه و با توجه به نقش میانجیگر باورهای مربوط به خوردن و نگرانی از بدشکلی بدنی، در دانشجویان دختر انجام شد. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. 298 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی خمینیشهر در سال تحصیلی 99-98 با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به سیاهه نگرانی از تصویر بدنی (لیتلتون و همکاران، 2005)، ویراست سوم مقیاس نگرشهای اجتماعی-فرهنگی در مورد ظاهر (تامپسون و همکاران، 2004)، پرسشنامه باورهای اختلال خوردن (کوپر و همکاران، 1997) و آزمون بازخورد خوردن (گارنر و همکاران، 1982) پاسخ دادند. برای آزمون مدل مفهومی پژوهش از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. در این تحلیل برای برآورد پارامترهای مدل از روش حداکثر درستنمایی و برای بررسی معناداری اثرات مدل از روش بوت استراپ استفاده شد. دادهها با استفاده از نرمافزارهای SPSSV24 و AMOSV24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد شاخصهای برازش مدل در حد مطلوبی هستند. بررسی پارامترهای مدل نشان داد که تمام اثرات مستقیم مدل معنادارند؛ همچنین، اثرات غیرمستقیم درونیسازی الگوهای رسانه بر علائم اختلالات خوردن از طریق باورهای مربوط به خوردن و نگرانی از بدشکلی بدنی نیز معنادارند. به طور کلی، این نتایج نشان میدهند که درونیسازی الگوهای رسانه منجر به تقویت باورهای ناکارامد افراد در مورد خوردن و نگرانی از بدشکلی بدنی میشود و از این طریق، علائم اختلالات خوردن نیز در آنها شدت مییابد. این نتایج اهمیت ویژه درونیسازی الگوهای رسانه در بروز مشکلات و ناسازگاریهای خوردن را در زنان ایرانی نشان میدهد. بنایراین، میتوان با مدیرت کردن اثرات رسانه، این مشکلات را در جامعه زنان کاهش داد.
Saba Naderzadeh؛ Mahdi Khanjani
چکیده
Research findings have shown that personality characteristics play an important role in studying factors affecting anxiety among older adults. Despite the importance of this relationship, its underlying mechanism is still unclear. Therefore, the aim of this study was to investigate the mediating role of sense of coherence in the relationship between neuroticism and self-esteem as personality characteristics and anxiety among older adults. A cross-sectional and correlational design was used for this study. The sample included 230 community-dwelling older adults (aged 60-97) from November to December ...
بیشتر
Research findings have shown that personality characteristics play an important role in studying factors affecting anxiety among older adults. Despite the importance of this relationship, its underlying mechanism is still unclear. Therefore, the aim of this study was to investigate the mediating role of sense of coherence in the relationship between neuroticism and self-esteem as personality characteristics and anxiety among older adults. A cross-sectional and correlational design was used for this study. The sample included 230 community-dwelling older adults (aged 60-97) from November to December 2019 in Tehran. Data were collected through the sociodemographic variables, the Geriatric Anxiety Inventory-20 (Pachana, 2007), the Sense of Coherence-13 scale (Antonovsky, 1993), the Big Five Inventory (Rammstedt & John, 2007) and the Rosenberg Self-Esteem Scale (Rosenberg, 1965). Based on a multi-stage sampling approach, data were collected and analyzed with the structural equation modeling. The older adults with high scores in neuroticism and low self-esteem showed a low level of sense of coherence. Low level of sense of coherence was associated with fewer symptoms of anxiety in older adults. Besides, sense of coherence partially mediated the relationship between personality characteristics (neuroticism and self-esteem) and anxiety in the elderly.
Regarding the mediating effect of sense of coherence in the relationship between personality characteristics (neuroticism and self-esteem) and anxiety, improving the level of sense of coherence may be an acceptable intervention to alleviate anxiety among older adults that suffer from neuroticism and low self-esteem.
فرنوش صفوی فر؛ علی نوری؛ جمیله زارعی؛ یلدا متقالچی؛ فرزاد پیرویان؛ نازیلا یوسفی
چکیده
برای آن که سیاستگذار بتواند مداخلات مناسبی برای مدیریت جو روانی ناشی از همهگیری کووید 19 طراحی و اجرا کند، بایستی در مقاطع مختلف زمانی، سریع، جامع و طبقهبندیشده اطلاعات مربوط به گروههای مختلف جامعه را پایش کند. هدف این مطالعه طراحی و اجرای پرسشنامهای برای ارزیابی فشار روانی با این خصوصیات بود. با استفاده از پرسشنامه طراحی ...
بیشتر
برای آن که سیاستگذار بتواند مداخلات مناسبی برای مدیریت جو روانی ناشی از همهگیری کووید 19 طراحی و اجرا کند، بایستی در مقاطع مختلف زمانی، سریع، جامع و طبقهبندیشده اطلاعات مربوط به گروههای مختلف جامعه را پایش کند. هدف این مطالعه طراحی و اجرای پرسشنامهای برای ارزیابی فشار روانی با این خصوصیات بود. با استفاده از پرسشنامه طراحی شده برای ارزیابی فشار روانی در جمعیت عمومی و پرسنل درمان و با مدنظر قرار دادن مدل انتقال دانش ریو، نظرسنجی آنلاین در تابستان سال 98 در سطح استان تهران انجام شد. در عموم مردم، در دوره زمانی موردنظر، تمامی متغیرهای مستقل (استرس اقتصادی-اجتماعی، رعایت پروتکلهای بهداشتی، اعتماد به مسئولان بهداشتی و استرسهای شغلی کادر درمان) دارای اثرات معنیداری بر متغیر دیسترس عمومی هستند. بیشترین تاثیر بر میزان دیسترس عمومی متعلق به متغیر استرس اقتصادی-اجتماعی بود. مدل رگرسیونی استخراجشده این امکان را در اختیار سیاستگذار قرار میدهد که میزان دیسترس عمومی جامعه را با توجه به متغیرهای مستقل برآورد نماید. نتایج نشان میدهد که علیرغم عوامل استرسزا، تابآوری روانی جامعه مورد مطالعه در مقطع زمانی مطالعه مناسب بوده و همچنان به مسئولان بهداشتی اعتماد و در رعایت پروتکلهای بهداشتی با آنها همکاری دارند. اما تفاوتهای گستردهای که در مطالعات مختلف در سطح دیسترس و عوامل تشدیدکننده آن در مکانها و زمانهای مختلف وجود دارد نشاندهنده ضرورت رصد دقیق و مستمر تحولات جامعه در برهههای مختلف همهگیری است.
azade choobforoushzade؛ Azra Mohammadpanah Ardakan
چکیده
The present study aimed to predict the tendency toward cosmetic treatments based on early maladaptive schemas and marital intimacy among married men applying for cosmetic surgery and non-applicant in the province of Yazd in 2020. The descriptive-correlation method is used. The statistical population of this study was all married men who applied for cosmetic surgery referred to relevant clinics and non-applicant married men in Yazd. According to this, a sample of 200 people, including 100 applicants and 100 non- applicant who were selected by available sampling. Then, Early maladaptive Schemas scale ...
بیشتر
The present study aimed to predict the tendency toward cosmetic treatments based on early maladaptive schemas and marital intimacy among married men applying for cosmetic surgery and non-applicant in the province of Yazd in 2020. The descriptive-correlation method is used. The statistical population of this study was all married men who applied for cosmetic surgery referred to relevant clinics and non-applicant married men in Yazd. According to this, a sample of 200 people, including 100 applicants and 100 non- applicant who were selected by available sampling. Then, Early maladaptive Schemas scale (Yang, 1998) and Bagarozzi's marital intimacy questionnaire (2001) were distributed among the subjects and after completing the questionnaires, the results were analyzed through logistic and Pearson correlation calculation.There is a significant relationship between different domains of early maladaptive schemas and intimacy of couples; Also, The findings showed that early maladaptive schemas and marital intimacy predict the tendency for cosmetic surgery in married men. The results of multiple regression analysis showed that the three maladaptive schemas of autonomy and dysfunctional functioning, acceptance, cut and rejection, as well as the interference component in social performance of body image, respectively, had the highest share in predicting the tendency for cosmetic surgery, respectively. The schemas in a person's life act as lenses that shape the interpretation, selection, and evaluation of one's experiences. Considering the role of early maladaptive schemas and marital intimacy in predicting the tendency to cosmetic surgery in this study, it is suggested to provide psychological treatments, especially schema therapy and couple therapy, before cosmetic surgery.
زهرا ابراهیمی؛ احمد عابدی؛ اصغر آقایی
چکیده
اختلال نقص توجه/بیشفعالی یکی از اختلالات شایع در کودکان است و مبتلایان به آن دارای نقایصی در کارکردهای اجرائی و یادگیری هستند؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر تدوین الگوی والدگری مبتنی بر نظریه کارکردهای اجرائی و مقایسه اثربخشی آن با برنامه بارکلی بر کارکردهای اجرائی و رفتارهای یادگیری کودکان مبتلا به نقص توجه/بیش فعالی بود. روش پژوهش ...
بیشتر
اختلال نقص توجه/بیشفعالی یکی از اختلالات شایع در کودکان است و مبتلایان به آن دارای نقایصی در کارکردهای اجرائی و یادگیری هستند؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر تدوین الگوی والدگری مبتنی بر نظریه کارکردهای اجرائی و مقایسه اثربخشی آن با برنامه بارکلی بر کارکردهای اجرائی و رفتارهای یادگیری کودکان مبتلا به نقص توجه/بیش فعالی بود. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری دو ماهه بود. نمونه آماری 45 نفر از مادران دارای کودک مبتلا به اختلال نقصتوجه/بیشفعالی در شهر اصفهان در بهار و تابستان 1398 بودند که بر مبنای ملاکهای ورود و خروج به صورت دردسترس انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) و هر گروه 15 نفر گمارده شدند. از آزمون عصب- روانشناختی کولیج (2002) و مقیاس رفتارهای یادگیری (2000) در مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری برای سنجش متغیرهای وابسته استفاده شد. گروه آزمایش اول تحت 12 جلسه الگوی والدگری مبتنی بر نظریه کارکردهای اجرائی و گروه آزمایش دوم تحت 8 جلسه برنامه بارکلی قرار گرفتند و گره کنترل هیچگونه درمانی دریافت نکرد. دادههای جمع آوری شده به روش تحلیل واریانس اندازههای تکرار شده و با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. الگوی والدگری مبتنی بر نظریههای کارکردهای اجرائی و برنامه بارکلی بر کارکردهای اجرائی و رفتارهای یادگیری کودکان مبتلا به نقصتوجه/بیشفعالی دارای اثرات مثبت داشتند (05/0>p). به این معنا که الگوی والدگری مبتنی بر نظریههای کارکردهای اجرائی و برنامه بارکلی منجر به بهبود معنادار کارکردهای اجرائی و رفتارهای یادگیری کودکان مبتلا به نقصتوجه /بیشفعالی شدند. بنابراین الگوی والدگری مبتنی بر نظریههای کارکردهای اجرائی و برنامه بارکلی به منظور بهبود کارکردهای
جلیل یونسی
چکیده
آسیبشناسی روانی بیشتر اوقات موضوعی بینفردی بوده و مشکلات بینفردی یکی از شایعترین زمینههای نگرانی است که توسط مراجعین بیان میشود. صرفنظر از منشأ اختلالات روانشناختی، اکثر آسیبهای روانی پیامدهای مهمی از نظر بینفردی دارند و به همین دلیل موفقیت درمان تا حد زیادی به تحلیل دقیق روابط متقابل بین افراد در رواندرمانی زوجین ...
بیشتر
آسیبشناسی روانی بیشتر اوقات موضوعی بینفردی بوده و مشکلات بینفردی یکی از شایعترین زمینههای نگرانی است که توسط مراجعین بیان میشود. صرفنظر از منشأ اختلالات روانشناختی، اکثر آسیبهای روانی پیامدهای مهمی از نظر بینفردی دارند و به همین دلیل موفقیت درمان تا حد زیادی به تحلیل دقیق روابط متقابل بین افراد در رواندرمانی زوجین وابسته است. در این مقاله، رویکرد مدل وابستگی متقابل بازیگر- شریک (APIM) توسط رگرسیون ادغام شده برای تجزیهوتحلیل دادههای زوجی برای نمونهای کوچک از زوجها توصیف و نشان داده شد. این روش با استفاده از نرمافزارهای آماری متداول و محاسبات دستی قابل انجام است. بنابراین، این روش تحلیل بیشتر مناسب پژوهشگران و رواندرمانگرانی است که میخواهند در مورد مراجعین خود اطلاعات بیشتری کسب کنند، اما حجم نمونۀ در دسترس آنان برای استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری یا مدل سازی چند سطحی را ندارند. این روش چندین مزیت نسبت به سایر رویکردهای مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل این نوع دادهها دارد. مزیت اصلی این است که رواندرمانگران و پژوهشگران میتوانند اثر وابستگی متقابل بین اعضای یک زوج (برای مثال زن و شوهر، خواهر و برادر یا بیمار و مراجع) را تبیین کرده و میتوانند اثر بازیگر و اثر شریک را بررسی کنند. در نتیجه، میتوان با استفاده از این روش، استنباط آماری دقیقتری به دست آورد که به محققان و درمانگران در فهم روابط در یک رابطه زوجی کمک برساند. رویکرد مدل وابستگی متقابل بازیگر- شریک (APIM) کمک میکند که بتوان وابستگی اعضای یک زوج را در تحلیل وارد کرده و به جای آنکه واحد تحلیل متمرکز بر فرد باشد، زوج به عنوان واحد تحلیل در نظر گرفته شود که این موضوع در محیطهای بالینی راهبردی راهگشا برای تحلیل مراجعان باشد و این باعث میشود که پژوهشگران و رواندرمانگران بتوانند تحقیقات مرتبط با حوزۀ شغلی خود در محیط روانشناسی و مشاوره را بهبود ببخشند.
فاطمه یعقوبیان؛ محمد باقر کجباف؛ حسینعلی مهرابی
چکیده
اهداف: سالمندی علاوه بر ناتوانی های فیزیکی و بیماری های مزمن بر مشکلات رفتاری و روان شناختی نیز اثرگذار است. این پژوهش با هدف بررسی مقایسه اثربخشی بسته مداخله ای مرگ محور بر اساس دیدگاه مولوی با درمان ACT بر میزان اضطراب مرگ در سالمندان شهر اصفهان انجام شد. مواد و روش ها: طرح این پژوهش به صورت نیمه تجربی با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل ...
بیشتر
اهداف: سالمندی علاوه بر ناتوانی های فیزیکی و بیماری های مزمن بر مشکلات رفتاری و روان شناختی نیز اثرگذار است. این پژوهش با هدف بررسی مقایسه اثربخشی بسته مداخله ای مرگ محور بر اساس دیدگاه مولوی با درمان ACT بر میزان اضطراب مرگ در سالمندان شهر اصفهان انجام شد. مواد و روش ها: طرح این پژوهش به صورت نیمه تجربی با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل و ارزیابی به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه است. نمونه گیری به صورت چند مرحله ای صورت گرفت. در مرحله اول، از میان مناطق شهر اصفهان، منطقۀ 8 و 2 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در مرحله دوم، از میان سالمندان این مناطق که مقیم آسایشگاه نبودند، 36 نفر به صورت هدفمند و بر اساس ملاک های ورودی پژوهش انتخاب شدند. سپس این مراجعان به روش گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند(هر گروه،12 نفر). ابزار به کار رفته در این پژوهش مقیاس اضطراب مرگ(DAS) بوده که از روایی و پایایی خوبی برخوردار بوده است. بعد از اجرای پرسشنامه ها، فرضیه های پژوهش با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها: مقایسه میانگین نمرات اضطراب مرگ در گروه های مورد مطالعه نشان داد، تفاوت معناداری بین نمرات متغیر اضطراب مرگ آزمودنی ها در گروه ها وجود دارد(01/0p <). لذا نتیجه گرفته می شود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و بسته مداخله ای مرگ محور بر اساس دیدگاه مولوی در کاهش اضطراب مرگ آزمودنی ها موثر بوده است. همچنین بین دو گروه مداخله ای در تاثیر گذاری بر اضطراب مرگ تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: در مجموع این پژوهش می تواند حمایت های تجربی برای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و بسته مداخله ای مرگ محور بر کاهش اضطراب مرگ فراهم کند.
ملیحه امیری راد؛ الهه اسلمی؛ شکوفه موسوی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شفقت به خود بر معنایابی در زندگی و رضایت جنسی زنان دارای همسر معتاد در شهر مشهد بود. روش پژوهش: از نوع نیمه آزمایشی، به شیوه پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان دارای همسر معتاد مراجعهکننده به مراکز ترک اعتیاد بودند که از طریق نمونهگیری در دسترس و هدفمند 30 نفر انتخاب ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شفقت به خود بر معنایابی در زندگی و رضایت جنسی زنان دارای همسر معتاد در شهر مشهد بود. روش پژوهش: از نوع نیمه آزمایشی، به شیوه پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان دارای همسر معتاد مراجعهکننده به مراکز ترک اعتیاد بودند که از طریق نمونهگیری در دسترس و هدفمند 30 نفر انتخاب شدند و بهصورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایشی شفقت به خود و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. از پرسشنامه معنای زندگی استایگر و فرایزر (2006) و رضایت جنسی یاوری کرمانی (1386) برای گردآوری دادهها در پیشآزمون و پسآزمون استفاده شد. گروه آزمایش در 8 جلسه 120 دقیقهای آموزش درمان شفقت به خود شرکت کردند. یافتهها در تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره در گروه آزمایش و کنترل نشان داد که آموزش شفقت به خود در افزایش معنایابی در زندگی (01/0p < ،42/12F=)، حضور معنا (05/0p < ،25/4F=) و جستجوی معنا در سطح (01/0 p < ،84/17F=) و رضایت جنسی (51/93)F در سطح (001/0>P) در زنان تأثیر معنادار داشت. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که آموزش شفقت به خود، روش مؤثری برای افزایش معنای زندگی و رضایت جنسی در زنان دارای همسر معتاد است.
مصطفی قلاوند؛ عبدالله شفیع آبادی؛ ابراهیم نعیمی
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی کیفی عوامل فردی- زوجیت بر ایجاد و تداوم تعارض کار-خانواده در زنان متأهل پرستار انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان متأهل پرستار دارای تعارض کار-خانواده شاغل در بیمارستان فوق تخصصی تریتا درسال 97 بود که از میان آن ها تعداد 16 نفر را که در پرسشنامه کارلسون نمره بالاتری از خط تمیز را کسب کرده اند به روش نمونه گیری ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی کیفی عوامل فردی- زوجیت بر ایجاد و تداوم تعارض کار-خانواده در زنان متأهل پرستار انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان متأهل پرستار دارای تعارض کار-خانواده شاغل در بیمارستان فوق تخصصی تریتا درسال 97 بود که از میان آن ها تعداد 16 نفر را که در پرسشنامه کارلسون نمره بالاتری از خط تمیز را کسب کرده اند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه های عمیق صورت گرفت و تحلیل داده ها با رویکرد کیفی و بر اساس روش داده بنیاد انجام شد. یافته های حاصل از این پژوهش در مورد عوامل فردی، ایجادکننده تعارض کار-خانواده در زنان متأهل پرستار این بود که کاهش سطح سلامت جسمانی و روانشناختی، مسئولیتپذیری کاری، تنیدگی ناشی از انتظارات نقشها و کاهش منابع انگیزشی که وقوع تعارض را تشدید می کند و باعث کاهش بهزیستی روانشناختی و جسمانی فرد میشود. همچنین در مورد عوامل زوجیت، ایجادکننده تعارض کار-خانواده در زنان متأهل پرستار یافته ها به این صورت بود که خستگی عاطفی، تداخل وظیفه کاری با خانهداری و نوع نگاه به حرفه پرستاری بر تعارض کار- خانواده موجب تداخل نقشهای کاری با نقشهای خانواده و کاهش کیفیت زناشویی شده است.یافته های این پژوهش در مورد عوامل فردی، تداومدهندهی تعارض کار-خانواده در زنان متأهل پرستار نشان داد که متغیرهای فردی و روانشناختی خود را بهصورت فقدان / ضعف در مدیریت امور، نداشتن مهارت ابراز وجود، تعارض ناشی از فشارو نداشتن علاقه به محیط کاری نشان میدهد که این عوامل عملکرد فرد را در سازمان و خانواده کاهش داده و در نهایت باعث کاهش یافتن اشتیاق و رغبت کاری می شود.
فهیمه سنائی؛ رضوان السادات جزایری؛ مریم فاتحی زاده
چکیده
یکی از متغیرهایی که می تواند در کاهش مشکلات نوجوانان و افزایش سازگاری در این دوران حساس به نوجوان کمک کند ، تاب آوری است. تاب آوری به معنای توانایی بازگشت از تجربه های هیجانی منفی و انطباق منعطفانه با تجربه های پر استرس است پژوهش حاضر باهدف بررسی تجارب زیسته دانش آموزان تاب آور و تدوین الگوی آموزش تابآوری دانش آموزان مبتنی بر این ...
بیشتر
یکی از متغیرهایی که می تواند در کاهش مشکلات نوجوانان و افزایش سازگاری در این دوران حساس به نوجوان کمک کند ، تاب آوری است. تاب آوری به معنای توانایی بازگشت از تجربه های هیجانی منفی و انطباق منعطفانه با تجربه های پر استرس است پژوهش حاضر باهدف بررسی تجارب زیسته دانش آموزان تاب آور و تدوین الگوی آموزش تابآوری دانش آموزان مبتنی بر این تجارب انجام شد. روش پژوهش، کیفی با روش پدیدارشناسی بود. بدین منظور ابتدا با 11 نفر از دانش آموزان دختر شهرستان شهرضا که بر اساس پرسشنامه کانر و دیویدسون تاب آور تشخیص داده شده بودند مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها به روش کلایزی از نرم افزار MAXQDA-2020 استفاده شد . سپس بر اساس محتوای بهدستآمده از تجارب زیسته دانش آموزان تاب آور، الگوی آموزش تابآوری بر اساس تحلیل محتوای کتابها، پایاننامهها و مقالات معتبر تا سال 2022 تدوین شد. در مرحله آخر نیز الگوی تدوینشده زیر نظر متخصصان اعتبار یابی شد. نمونهگیری بهصورت هدفمند انجام شد. در هر سه مرحله برای حجم نمونه از معیار اشباع استفاده شد که نشاندهنده کفایت حجم نمونه است. اطلاعات مربوط به مؤلفههای مرتبط با تجارب زیسته دانش آموزان تاب آور در 3 مفهوم اصلی عوامل جهتدهی معنوی، نگرشی، رفتاری، سرمایههای روانشناختی و الگوی حل تعارض به دست آمد. الگوی آموزش تابآوری دانش آموزان مبتنی بر تجارب زیسته نیز حاوی 8 مقوله آگاهی و آموزش روانشناختی، فعالسازی ذهن آگاهانه و ارزشمدار، ارتقای کارآمدی، انعطافپذیری شناختی، حل مسئله، کارآمدی هیجانی، کارآمدی بین فردی وخودمراقبتی، میباشد. الگوی بهدستآمده با استفاده از شاخصهای روانسنجی اعتباریابی و پایایی سنجی شد. نتایج حاکی از معتبر و پایا بودن الگوی موردنظر بود. الگوی تابآوری تدوینشده با روش سه سویه سازی میتواند در کنار سایر الگوهای آموزشی موجود، در طراحی مداخله برای افزایش تابآوری دانش آموزان قابلاستفاده باشد.
ساجده تابش؛ هادی بهرامی احسان؛ سید محمد رضا رضازاده
چکیده
رضایت زناشویی از جمله کلید واژه های پرشماری است که پژوهشگران خانواده سالهاست به آن پرداخته اند. علیرغم وجود مطالعات گسترده در این زمینه، تاکنون پژوهشی به منظور طراحی الگو و نیمرخ بومیای برای پیشبینی رضایت زناشویی نپرداخته است. هدف از پژوهش حاضر طراحی نیمرخ عملیاتی بومی برای پیشبینی میزان موفقیت ازدواج در ایجاد رضایت زناشویی ...
بیشتر
رضایت زناشویی از جمله کلید واژه های پرشماری است که پژوهشگران خانواده سالهاست به آن پرداخته اند. علیرغم وجود مطالعات گسترده در این زمینه، تاکنون پژوهشی به منظور طراحی الگو و نیمرخ بومیای برای پیشبینی رضایت زناشویی نپرداخته است. هدف از پژوهش حاضر طراحی نیمرخ عملیاتی بومی برای پیشبینی میزان موفقیت ازدواج در ایجاد رضایت زناشویی براساس مولفههای مهم تعیینکننده است. با الهام از پژوهش های موجود مهمترین متغییر های در گیر در رضایت زناشویی شناسایی و پرسشنامه ای تدارک شد. برای کشف مولفه های موجود و ساختار عاملی رضایت زناشویی در جامعه ایرانی ، 240 فرد متاهل ساکن شهر تهران به صورت تصادفی به پرسشنامه تدوین شده رضایت زناشویی پاسخ دادند. داده ها به وسیله تحلیل عاملی و تحلیل عملکرد سیستم (ROC) تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد عشق، ثبات هیجانی همسر، بخشش زناشویی، تعهد، تفاهم مالی و رضایت جنسی ساختار عاملی را به خود اختصاص داده اند. همچنین نتایج نشان داد که در گروه زنان و مردان مقادیر این عوامل یکسان نیست. با این توصیف دو نیمرخ برای گروه زنان و مردان به دست آمد. نتایج این پژوهش نشان داد که با استفاده از این نیمرخ ها به خوبی می توان میزان رضایت زناشویی را در چشم اندازی آینده نگر پیش بینی کرد. نتایج این پژوهش می تواند در توسعه برنامه های آموزشی با هدف ارتقاء رضایت زناشویی و نیز در مشاوره های زوجی به خوبی مورد استفاده قرار گیرد.
بهزاد تقی پور؛ سجاد بشرپور؛ نادر حاجلو؛ محمد نریمانی
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان هیپوونتلاسیون بر حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی زنان مبتلا به اختلال پانیک بود. این مطالعه نیمهآزمایشی با استفاده از طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه انجام شد جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال پانیک بود که به مرکز جامع سلامت سیدحاتمی شهر اردبیل در تابستان و پاییز سال 1397 مراجعه ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان هیپوونتلاسیون بر حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی زنان مبتلا به اختلال پانیک بود. این مطالعه نیمهآزمایشی با استفاده از طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه انجام شد جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال پانیک بود که به مرکز جامع سلامت سیدحاتمی شهر اردبیل در تابستان و پاییز سال 1397 مراجعه کرده بودند، 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه برابر آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایشی طی 4 هفته (12 جلسه و هر جلسه 17 دقیقه) تحت درمان هیپوونتلاسیون قرار گرفت، و در این مدت بر گروه گواه مداخلهی انجام نگرفت. پرسشنامه حساسیت اضطرابی (ریس و پترسون، 1985) و پردازش هیجانی )باکر، توماس، توماس و اوونز، 2007) به عنوان ابزار ارزشیابی مورد استفاده قرار گرفت. دادهها با استفاده از روشهای آماری توصیفی و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از مقایسه پسآزمون دو گروه، حاکی از این است که نمرات پسآزمون حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی گروه مداخله و کنترل تفاوت معنیداری دارد (01/0=P). به این ترتیب میتوان گفت که درمان هیپوونتلاسیون موجب کاهش نمرات حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی زنان مبتلا به اختلال پانیک شده است.. کلیدوازهها: درمان هیپوونتلاسیون، حساسیت اضطرابی، پردازش هیجان، اختلال پانیک
عادله اصلی پور؛ مهرداد کلانتری؛ حسین سماواتیان؛ احمد عابدی
چکیده
بسیاری از وقایع در زندگی روزمره باعث میشوند تا کودکان درجات مختلفی از سوگ را تجربه نمایند. از دست دادن والدین یکی از مهمترین رویدادهای ایجاد کننده سوگ در کودکان است و منجر به مشکلات رفتاری هیجانی قابل توجهی در آنها می-شود. هدف پژوهش حاضر، دستیابی به تجربه زیسته مادران در زمینه عوامل موثر در مشکلات رفتاری - هیجانی کودکان سوگ بود. مطالعه ...
بیشتر
بسیاری از وقایع در زندگی روزمره باعث میشوند تا کودکان درجات مختلفی از سوگ را تجربه نمایند. از دست دادن والدین یکی از مهمترین رویدادهای ایجاد کننده سوگ در کودکان است و منجر به مشکلات رفتاری هیجانی قابل توجهی در آنها می-شود. هدف پژوهش حاضر، دستیابی به تجربه زیسته مادران در زمینه عوامل موثر در مشکلات رفتاری - هیجانی کودکان سوگ بود. مطالعه حاضر، کیفی و به روش تحلیل محتوا بود. شرکتکنندگان شامل 10 نفر از مادرانِ کودکان سوگ 7 تا 11 ساله تحت پوشش کمیته امداد قائمشهر که به شیوه هدفمند انتخاب گردیدند و تجارب زیسته آنان به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع-آوری شد. سپس مصاحبههای ضبط شده، به صورت کتبی پیادهسازی و به روش کلایزی مورد تحلیل قرار گرفت. از تحلیل تجربه زیسته مادران شرکتکننده، 4 مضمون سازمان دهنده شامل عوامل مرتبط با کودک، عوامل مرتبط با خانواده، عوامل مرتبط با مرگ و عوامل حمایتی و 26 مضمون پایه استخراج گردید. مهمترین مضامین پایه شامل سن کودک زمان فوت والد، رابطه کودک با والد متوفی و بازمانده، متفاوت درنظرگرفتن خود از همسالان، وضعیت اقتصادی خانواده، ناگهانی بودن مرگ و عدم حمایت عاطفی خانواده پدری است. عوامل به دست آمده از تجربه زیسته مادران در زمینه مشکلات رفتاری - هیجانی کودکان سوگ میتواند در تدوین مداخلهای متناسب با رشد شناختی، هیجانی و اجتماعی این کودکان، همچنین متناسب با فرهنگ، جامعه و خانوادهای که کودک در آن زندگی میکند، کمک نماید.
Masoume Pourmohamadreza-Tajrishi؛ sahar Pahlavan Neshan؛ Tahereh Najafi Fard
چکیده
Individuals with developmental dyslexia have difficulties with accurate and fluent word recognition and spelling. Hemisphere alluding stimulation (HAS) is one of the neuropsychological techniques to stimulate cerebral hemispheres through the visual vessel, by word selection with various sizes and fonts. It increases the perceptual traits of the text and balances the reading speed by stimulating the right hemisphere. The aim was to investigate the efficacy of the implicit stimulation in visual hemisphere-specific according to the Bakker’s Balance Model for the reading and spelling skills in ...
بیشتر
Individuals with developmental dyslexia have difficulties with accurate and fluent word recognition and spelling. Hemisphere alluding stimulation (HAS) is one of the neuropsychological techniques to stimulate cerebral hemispheres through the visual vessel, by word selection with various sizes and fonts. It increases the perceptual traits of the text and balances the reading speed by stimulating the right hemisphere. The aim was to investigate the efficacy of the implicit stimulation in visual hemisphere-specific according to the Bakker’s Balance Model for the reading and spelling skills in two students with the linguistic developmental dyslexia. In a single-subject design, two female students (mean age = 9.35 years) were selected through convenience sampling from the 3rd grade in the elementary school. They were diagnosed as having the linguistic developmental dyslexia, evaluated by the Wechsler Intelligence Scale for Children (WISC-IV), who answered the Diagnostic Reading Disorder Test (DRDT) and the Writing Disorder Test (WDT). One student was considered a case subject and the other one a control subject. The case received implicit stimulation in visual hemisphere-specific for 16 sessions (twice a week), but the control subject did not. After the intervention and three months later, the subjects answered the DRDT and WDT again. The results of the visual analysis in combination with the non-overlap methods were used to calculate the effect size. The findings showed that the intervention increased the reading fluency (effect size = 90.74%), reading comprehension (effect size = 69.11%), reading speed (effect size = 200%), and spelling mistakes (effect size = 62.5%) of the case subject. The efficacy of the implicit stimulation in cerebral hemisphere was significant (p < 0.01), even three months later. We conclude that the implicit stimulation in visual hemisphere-specific is probably an effective method for improving the functioning of the reading and spelling skills in people with the linguistic developmental dyslexia.
سارا لرزنگنه؛ اسماعیل سلیمانی
چکیده
اختلال شخصیت خودشیفته، اختلالی بسیار پیچیده است که منجر به مشکلات قابل توجه در افراد مبتلا می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری ترومای کودکی و تحریفات شناختی با اختلال شخصیت خودشیفته با میانجی گری طرحواره های ناسازگار اولیه بود. طرح پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری و جامعه آماری آن شامل دانشجویان دانشگاه ارومیه ...
بیشتر
اختلال شخصیت خودشیفته، اختلالی بسیار پیچیده است که منجر به مشکلات قابل توجه در افراد مبتلا می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری ترومای کودکی و تحریفات شناختی با اختلال شخصیت خودشیفته با میانجی گری طرحواره های ناسازگار اولیه بود. طرح پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری و جامعه آماری آن شامل دانشجویان دانشگاه ارومیه در سال تحصیلی 99-1398 بود که 225 دانشجو از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های شخصیت خودشیفته آمز، تحریفات شناختی عبدالله زاده و سالار، کودکآزاری نوربخش و طرحواره ناسازگار یانگ را تکمیل کردند. نتایج نشان داد مسیرهای ترومای کودکی، تحریفات شناختی و طرحواره ناسازگار اولیه با خودشیفتگی و مسیر های ترومای کودکی و تحریفات شناختی با طرحواره ناسازگار اولیه معنیدار است. همچنین نتایج کاربست آزمون بوت استراپ نشان داد مسیرهای غیر مستقیم ترومای کودکی وتحریفات شناختی با اختلال شخصیت خودشیفته از طریق طرحواره ناسازگار اولیه از شاخص برازش برخوردار است. براساس یافته های این پژوهش، به نظر می رسد طرحواره های ناسازگار اولیه می تواند رابطه ساختاری بین ترومای کودکی و تحریفات شناختی با اختلال شخصیت خودشیفته را تحت تاثیر قرار دهد.
Yousof Khodabandeloo؛ Faramarz Sohrabi؛ Ahmad Borjali؛ Abolghasem Isamorad؛ Abdollah Motamedi
چکیده
Methods This research was administered in three stages. First, a psycho-cognitive remediation treatment manual was developed based on the most reliable existing treatments: Cognitive Behavior Therapy (CBT) and Cognitive Remediation Therapy (CRT). In the second stage, the content validity of the manual was evaluated by 8 experts. Finally, the effectiveness of the developed treatment was evaluated by the quasi-experimental method with an active control group, pretest-posttest follow-up design. 28 adults aged 24-45 years who had been diagnosed with MDD were purposefully selected and assigned to one ...
بیشتر
Methods This research was administered in three stages. First, a psycho-cognitive remediation treatment manual was developed based on the most reliable existing treatments: Cognitive Behavior Therapy (CBT) and Cognitive Remediation Therapy (CRT). In the second stage, the content validity of the manual was evaluated by 8 experts. Finally, the effectiveness of the developed treatment was evaluated by the quasi-experimental method with an active control group, pretest-posttest follow-up design. 28 adults aged 24-45 years who had been diagnosed with MDD were purposefully selected and assigned to one of the two experimental or control groups. The experimental group participated in 12 two-hour weekly sessions and the control group played video games at home. The Beck Depression Inventory-Second Edition (BDI-II) and the THINC-it tools as neuropsychological tests were used for gathering data. Only 25 patients remained in the study at week 12. To statistically analyze the data, One-way analysis of covariance was used (SPSS 26).Results Data analysis showed that depression and anhedonia were significantly lower at the post-test compared to the pre-test, according to the BDI-II and SHAPS scores. All objective and subjective cognitive functions were significantly improved. Follow-up scores remained significantly constant in the tests that had improved in the post-test which indicates the stability of therapeutic effects in the three-month follow-up.Conclusion This is the first study to evaluate two validated combined therapies in adults with MDD, as far as the authors are aware. It was evaluated based on feasibility, acceptability, and effectiveness. It is suggested that clinicians use these combined treatments in the field of clinical practice. Although this treatment manual had a good effect, some of its limitations must be addressed in future research.
Fariborz Dortaj؛ Zahra Sohrabi
چکیده
The purpose of the present study is to investigate the training of self-encouragement based on Adler's theory of psychological capital and academic engagement of female high school students. This study was a semi-experimental research and used a pretest-posttest design with a control group. The sample consisted of 60 students (30 participants for experimental group and 30 participants control group) who were selected by multi-stage cluster sampling. The experimental group was then educated for self-encouragement for 8 sessions while the control group did not receive any training. The instrument ...
بیشتر
The purpose of the present study is to investigate the training of self-encouragement based on Adler's theory of psychological capital and academic engagement of female high school students. This study was a semi-experimental research and used a pretest-posttest design with a control group. The sample consisted of 60 students (30 participants for experimental group and 30 participants control group) who were selected by multi-stage cluster sampling. The experimental group was then educated for self-encouragement for 8 sessions while the control group did not receive any training. The instrument used in this study was Schaufeli & Bakker's (2006) Academic Engagement Questionnaire and Luthan's (2007) Psychosocial Capital Questionnaire. Descriptive statistics were used to analyze data and Multivariate analysis of covariance was used to investigate the research hypotheses. By analyzing the data, results indicated that self-encouragement training increased the academic engagement and psychological capital of female students. Regarding the effectiveness of this training on increasing the academic engagement and psychological capital, this training is evaluated useful for students.
سعید پورعبدل
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی روایی، پایایی و ساختار عاملی نسخه کوتاه پرسشنامه سرگردانی ذهن در بین دانشجویان بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه ارومیه در سال تحصیلی 1402-1401 (به تعداد 2075) دانشجو بود که تعداد 380 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. جهت محاسبه روایی همگرا و واگرا از مقیاس ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی روایی، پایایی و ساختار عاملی نسخه کوتاه پرسشنامه سرگردانی ذهن در بین دانشجویان بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه ارومیه در سال تحصیلی 1402-1401 (به تعداد 2075) دانشجو بود که تعداد 380 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. جهت محاسبه روایی همگرا و واگرا از مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) و پرسشنامه ذهنآگاهی فرایبورگ (FMI-SF) استفاده شد. روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت. پایایی به کمک روش آلفای کرونباخ و بازآزمایی و تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزارهای اس. پی. اس. اس. نسخه 25 و لیزرل نسخه 8/8 انجام شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی همانند فرم اصلی، یک عامل سرگردانی ذهن را مورد تأیید قرار داد. همچنین، ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 89/0 به دست آمد. علاوه بر این، ضریب بازآزمایی با فاصله چهار هفته برای کل پرسشنامه 81/0 به دست آمد. همچنین، ضرایب همبستگی نشاندهنده روایی همگرا و افتراقی مطلوب پرسشنامه بود (001/0P<). با توجه به نتایج به دستآمده میتوان گفت که پرسشنامه سرگردانی ذهن ابزاری قابل اعتماد و روا برای اندازهگیری سرگردانی ذهن در بین دانشجویان است.
سمیره کریمی؛ شکوفه متقی؛ افسانه مرادی
چکیده
سوءاستفاده جنسی از زمره تروماهای ناشی از آسیب میباشد، که سلامت نوجوانان را بهطور جدی تهدید نموده و آنها را نیازمند یاریرسانی حرفهای میکند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنآگاهی در بهبود تابآوری و کاهش علائم بالینی نوجوانان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از آزار جنسی انجام شد. طرح پژوهش تک ...
بیشتر
سوءاستفاده جنسی از زمره تروماهای ناشی از آسیب میباشد، که سلامت نوجوانان را بهطور جدی تهدید نموده و آنها را نیازمند یاریرسانی حرفهای میکند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنآگاهی در بهبود تابآوری و کاهش علائم بالینی نوجوانان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از آزار جنسی انجام شد. طرح پژوهش تک آزمودنی با دوره پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه دختران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از آزار جنسی 12 تا 18 سال بود که در سال 1399 به مرکز اورژانس اجتماعی شهرستان ایذه مراجعه نمودند. دو نفر به شیوه نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. برای هر کدام از شرکت کنندگان 3 جلسه خط پایه در نظر گرفته شد. ارزیابیها با استفاده از مقیاس نشانگان اختلال استرس پس از سانحه کودکان (فوآ و همکاران، 2018) و پرسشنامه تابآوری (کانر و دیویدسون، 2003) در مرحله خط پایه، جلسات مداخله و یک ماه بعد از پایان درمان (پیگیری) انجام گرفت. مداخله بهصورت انفرادی بر اساس ذهن آگاهی در 8 جلسه انجام گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل بصری نمودار، درصد بهبودی و شاخص درصد پایا انجام شد. یافتهها نشان داد هر دو مراجع با شروع مداخله روند کاهشی و رو به بهبودی را در طراز نمرات مقیاس نشانگان اختلال استرس پس از سانحه و روند افزایشی و رو به بهبودی را در طراز نمرات مقیاس تاب-آوری کانر و دیویدسون نشان دادند. آزمودنیها این نتایج را تا یک ماه پس از درمان حفظ نمودند. براساس یافتههای پژوهش پیشنهاد میشود که درمانگران حوزة کودک و نوجوان، جهت افزایش تاب-آوری و بهبود علایم ناشی از استرس از رویکردهای ذهن آگاهی جهت اثربخشی بیشتر استفاده کنند.
هوشنگ گراوند
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای اضطراب کرونا در رابطه میان الگوهای ارتباطی خانواده و نارسایی کنشهای اجرایی با گرایش به رفتارهای پرخطر انجام شد. روش پژوهش، همبستگی از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعهی این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر در سال تحصیلی 401-1400 بود. حجم نمونه آماری بر اساس ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای اضطراب کرونا در رابطه میان الگوهای ارتباطی خانواده و نارسایی کنشهای اجرایی با گرایش به رفتارهای پرخطر انجام شد. روش پژوهش، همبستگی از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعهی این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر در سال تحصیلی 401-1400 بود. حجم نمونه آماری بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین برابر 225 نفر تعیین شد که به روش نمونهگیری در دسترس و با پرسشنامه آنلاین انجام شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس اضطراب بیماری کرونا ویروس (CDAS)، مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (IARS)، مقیاس نارسایی کنشهای اجرایی بارکلی (BDEFS) و پرسشنامه الگوهای ارتباطی خانواده (FCP) بود. تمام تحلیلها به روش مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزارهای 22 SPSS- و آموس 24 AMOS- انجام شدند. نتایج نشان داد نارسایی کنشهای اجرایی بر گرایش به رفتارهای پرخطر تأثیر مستقیم و بهواسطهی اضطراب کرونا بر گرایش به رفتارهای پرخطر تأثیر غیرمستقیم دارد. جهتگیری گفتوشنود بر گرایش به رفتارهای پرخطر اثر مستقیم نداشت، اما به واسطه اضطراب کرونا بر گرایش به رفتارهای پرخطر اثر غیرمستقیم داشت. جهتگیری همنوایی اثر مستقیم و اثر غیرمستقیم از طریق اضطراب کرونا بر گرایش به رفتارهای پرخطر نداشت. علاوه بر این، اضطراب کرونا بر گرایش به رفتارهای پرخطر دارای اثر مستقیم بود. بهطور کلی، افزایش نارسایی کنشهای اجرایی و جهتگیری گفتوشنود باعث افزایش اضطراب کرونا میگردد که این امر موجب میشود افراد برای مقابله با اثرات منفی این همهگیری و اضطراب ناشی از آن به مصرف مواد مخدر، سیگار و مشروبات الکلی روی آورند.
Nazanin Vahed؛ Raana Karami
چکیده
The growing incidence of chronic kidney disease (CKD) suggests a surge in the number of patients undergoing dialysis and experiencing the problems associated with this treatment, one of which is low quality of life (QoL). The present study was conducted to compare QoL among patients undergoing peritoneal dialysis (PD) and hemodialysis (HD). This descriptive cross-sectional study was conducted among 77 HD patients and 46 PD patients who were admitted to Imam Reza and Ghaem hospitals, Tehran, Iran, in 2018. QoL was assessed using the Short Form (36) Health Survey (SF-36). The resulting data were ...
بیشتر
The growing incidence of chronic kidney disease (CKD) suggests a surge in the number of patients undergoing dialysis and experiencing the problems associated with this treatment, one of which is low quality of life (QoL). The present study was conducted to compare QoL among patients undergoing peritoneal dialysis (PD) and hemodialysis (HD). This descriptive cross-sectional study was conducted among 77 HD patients and 46 PD patients who were admitted to Imam Reza and Ghaem hospitals, Tehran, Iran, in 2018. QoL was assessed using the Short Form (36) Health Survey (SF-36). The resulting data were analyzed using descriptive statistics, independent t-test, and ANOVA. Urinary tract infection and income level had a significant impact on QoL. In addition, QoL differed significantly between HD and PD patients, such that PD patients enjoyed a greater QoL score. Similarly, there was a significant difference between HD and PD patients in terms of general health, social functioning, energy and vitality, emotional health, as well as objective and mental aspects of quality of life. In fact, PD patients showed higher scores in all these domains. In addition, bodily pain was higher in HD patients than PD patients. Based on the findings, the overall QoL in PD patients was higher than that of HD patients. Thus, considering the advantages of PD, patients should be encouraged to choose this treatment method
زهره پارسامعین؛ شکوه السادات بنی جمالی؛ غلامرضا صرامی
چکیده
مقدمه:گرچه عدم تبعیت در میان همه شاخه های پزشکی شایع است،اختلالات روانپریشی با چالش بییشتری در برابر این مساله مواجه است که خطر آن را افزایش می دهد.پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی برنامۀ بازگشت به اجتماع بر تبعیت از درمان در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا انجام شد. روش:جامعه آماری این پژوهش را کلیۀ بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای بستری ...
بیشتر
مقدمه:گرچه عدم تبعیت در میان همه شاخه های پزشکی شایع است،اختلالات روانپریشی با چالش بییشتری در برابر این مساله مواجه است که خطر آن را افزایش می دهد.پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی برنامۀ بازگشت به اجتماع بر تبعیت از درمان در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا انجام شد. روش:جامعه آماری این پژوهش را کلیۀ بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای بستری در مراکز توانبخشی شهر تهران تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و انتصاب تصادفی با احتساب معیارهای ورود و خروج از نمونه،نمونه ای به حجم 40 بیمار انتخاب و در گروه آزمایش(20 نفر) و کنترل(20 نفر) جایگزین شدند.در ابتدای پژوهش دو گروه از نظر متغیرهای سن و تحصیلات یکسان سازی شدند. گروه آزمایش به مدت 16 جلسه تحت آموزش برنامۀ بازگشت به اجتماع ،دو جلسه در هفته،قرار گرفت.آزمودنیهای گروه های آزمایش و کنترل در مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری به پرسشنامۀ تبعیت از درمان موریسکی پاسخ دادند. یافته ها:جهت تحلیل داده ها به دلیل نرمال نبودن داده ها و عدم رعایت مفروضه شیب رگرسیون،از آزمون u- مان ویتنی استفاده شدو یافته ها نشان دادند که بیماران گروه بازگشت به اجتماع در مقایسه با گروه کنترل پس از اجرای برنامه تفاوت معنی دار نشان دادند (10.500:U)،اما پس از دو ماه پیگیری، در نمره تبعیت از درمان( 70.500:U)،دو گروه تفاوت معنی دار مشاهده نشد. نتیجه گیری:علی رغم محدودیتهای موجود، با توجه به نتایج به دست آمده مبنی بر اثربخشی برنامۀ بازگشت به اجتماع بر بهبود تبعیت از درمان در افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا ،اجرای این برنامه به منظور توانمند سازی بیماران در مدیریت بیماری و کاهش عود پیشنهاد می شود.
مهناز اتفاقی؛ مهرداد ثابت؛ مالک میرهاشمی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی سه روش درمان فراتشخیص بارلو، درمان هیجان مدار و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر شاخص توده بدنی افراد مبتلا به چاقی بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلا به چاقی شهر تهران بود که از بین آنها با توجه به جدول کوهن 60 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس با توجه به ملاک های ورود انتخاب و به صورت تصادفی در چهار گروه ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی سه روش درمان فراتشخیص بارلو، درمان هیجان مدار و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر شاخص توده بدنی افراد مبتلا به چاقی بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلا به چاقی شهر تهران بود که از بین آنها با توجه به جدول کوهن 60 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس با توجه به ملاک های ورود انتخاب و به صورت تصادفی در چهار گروه درمان فراتشخیص بارلو، درمان هیجان مدار، درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و کنترل گمارده شدند. شاخص توده بدنی شرکت کنندگان در سه مرحله زمانی قبل از شروع درمان، بعد از درمان و سه ماه بعد از درمان به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS، نسخه 21 و آزمون تحلیل واریانس مختلط مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد در متغیر شاخص توده بدنی بین میانگین نمرات پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در چهار گروه و بین اثر گروه آزمایشی ذهن آگاهی با گروه های فراتشخیص بارلو وگروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (p 0.05 ). مقایسه میانگین های تعدیل شده نشان داد نمرات این متغیر در گروه آزمایشی ذهن آگاهی، در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به سه گروه دیگر کاهش داشته است. هم چنین با توجه به تفاوت در مرحله پیش آزمون نسبت به پیگیری، درمان مبتنی بر ذهن آگاهی، پایداری داشته است. بنابراین بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت، درمان مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند منجر به کاهش شاخص توده بدنی افراد بزرگسال مبتلا به چاقی شود.