محمود برجعلی؛ حمید علیزاده؛ حسن احدی؛ نورعلی فرخی؛ فرامرز سهرابی؛ محمدرضا محمدی
دوره 4، شماره 16 ، آذر 1393، ، صفحه 153-175
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسهی اثر روشهای آموزش دلگرمسازی مبتنی بر نظریهی آدلر، آموزش رفتاری مبتنی بر نظریهی بارکلی و دارودرمانی بر مهارتهای خودکنترلی در کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی است. جامعهآماریپژوهشحاضرعبارتازکلیه والدین کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی که به درمانگاه کودک و نوجوان بیمارستان روانپزشکی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسهی اثر روشهای آموزش دلگرمسازی مبتنی بر نظریهی آدلر، آموزش رفتاری مبتنی بر نظریهی بارکلی و دارودرمانی بر مهارتهای خودکنترلی در کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی است. جامعهآماریپژوهشحاضرعبارتازکلیه والدین کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی که به درمانگاه کودک و نوجوان بیمارستان روانپزشکی روزبه شهر تهران مراجعه کرده و فرزندان آنها بر اساس تشخیص روانپزشک و بر اساس پرسشنامه تشخیصی علایم اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی کانرز این اختلال را دارا می باشند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 40 نفر از والدین (پدران و مادران) کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی مراجعهکننده به این درمانگاه برای پژوهش حاضر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه اندازه گیری خود کنترلی کندال و ویلکاکس می باشد. نتایج تحلیل آماری دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس و نمرات Fنشان داد که به طور کلی بین اثربخشی سه روش مورد مطالعه در افزایش مهارت خودکنترلی کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی تفاوت معنادار وجود دارد، 09/ 10= F.بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که روشهای آموزش دلگرمسازی والدین بر اساس نظریات آلفرد آدلر و روش آموزش رفتاری والدین بر اساس نظریات راسل بارکلی بر افزایش مهارت خودکنترلی کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی تأثیر دارد.