محمدجواد بگیان کوله مرز؛ جهانگیر کرمی؛ خدامراد مومنی؛ عادله الهی
چکیده
مقدمه: این پژوهش باهدف اثربخشی سیستم رواندرمانی تحلیل شناختی- رفتاری و یکپارچهسازی رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی مبتنی بر شفقت بر کاهش درد ذهنی و دشواریهای تنظیم هیجانی در افراد اقدام کننده انجام شد. روش: جامعهی آماری این پژوهش را کلیهی افراد 16 تا 40 ساله اقدام کننده به خودکشی به روش مسمومیت دارویی در فاصله ماههای ...
بیشتر
مقدمه: این پژوهش باهدف اثربخشی سیستم رواندرمانی تحلیل شناختی- رفتاری و یکپارچهسازی رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی مبتنی بر شفقت بر کاهش درد ذهنی و دشواریهای تنظیم هیجانی در افراد اقدام کننده انجام شد. روش: جامعهی آماری این پژوهش را کلیهی افراد 16 تا 40 ساله اقدام کننده به خودکشی به روش مسمومیت دارویی در فاصله ماههای مهر تا بهمن سال 1396 مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی (ره) شهر کرمانشاه تشکیل میدهند. نمونه آماری این پژوهش شامل 48 نفر از افراد اقدام کننده به خودکشی و داوطلب شرکت در مداخله بودند، که به روش نمونهگیری تصادفی از بین 120 نفر اقدامکننده به خودکشی انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروههای آزمایش 14 جلسه سیستم رواندرمانی تحلیل شناختی- رفتاری (CBASP) و یکپارچه سازی رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی مبتنی بر شفقت را دریافت کردند. آزمودنیهای گروههای آزمایش و کنترل در مرحله پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری به پرسشنامههای درد ذهنی اورباخ و همکاران (2003) و دشواریهای تنظیم هیجانی گراتز و رومر (2004) پاسخ دادند. پس از جمعآوری دادهها بهمنظور رعایت جوانب اخلاقی، برای اعضای گروه لیست انتظار 10 جلسه مشاوره گروهی برگزار شد. یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) نشان داد که سیستمروان درمانی تحلیل شناختی- رفتاری و یکپارچهسازی رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی مبتنی بر شفقت بر درد ذهنی و دشواریهای تنظیم هیجانی افراد اقدامکننده اثربخش هستند (001/0≥P). نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدستآمده مبنی بر اثربخشی سیستم رواندرمانی تحلیل شناختی- رفتاری و یکپارچهسازی رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی مبتنی بر شفقت بر کاهش مؤلفههای درد ذهنی و دشواریهای تنظیم هیجانی افراد اقدام به خودکشی میتوان از این مداخلهها در کنار درمان دارویی و دیگر درمانهای مبتنی بر شواهد برای افراد اقدام کننده به خودکشی بهعنوان روشهای درمانی مفید و مکمل استفاده نمود.
احمد برجعلی؛ محمدجواد بگیان کوله مرز؛ ، محمدعلی یزدان پناه؛ مسلم رجبی
دوره 6، شماره 20 ، مهر 1394، ، صفحه 133-161
چکیده
هدف این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش گروهی رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) بر بهبود کیفیت زندگی و کاهش تکانشوری بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک بود. این پژوهش به شیوهی شبه آزمایشی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعهی آماری این پژوهش را کلیه مردان مبتلا به اختلال دو قطبی نوع یک مراجعهکننده به مطبهای روانپزشکان ...
بیشتر
هدف این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش گروهی رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) بر بهبود کیفیت زندگی و کاهش تکانشوری بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک بود. این پژوهش به شیوهی شبه آزمایشی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعهی آماری این پژوهش را کلیه مردان مبتلا به اختلال دو قطبی نوع یک مراجعهکننده به مطبهای روانپزشکان و بخش روانپزشکی بیمارستان امام رضا شهر خرمآباد در سال 1392 تشکیل میدهند. با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، بر اساس ارجاع متخصصان اعصاب و روان، 40 مرد مبتلا به اختلال دو قطبی نوع یک، از بین 50 مراجعهکننده به مطبهای روانپزشکان و بخش اعصاب و روان بیمارستان امام رضا، با توجه به پذیرش بیمار برای شرکت در پژوهش، در وهله اول و انجام مصاحبه بالینی بر اساس DSM-IV انتخاب شدند. به این صورت که از بین مردان ارجاع دادهشده افرادی که نمره بالاتر از (80<T) در مقیاس هیپومانیا آزمون MMPI-2 گرفته بودند و انجام مصاحبه بالینی با توجه به ملاکهای DSM-5، برای اختلالات محور یک به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه). برای جمعآوری دادهها از مصاحبه بالینی ساختاریافته، مقیاس کیفیت زندگی (SF-36) و مقیاس تکانشوری بارات استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) نشان داد که آموزش گروهی رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) علائم تکانشوری را بهطور معنیداری کاهش داده و کیفیت زندگی این بیماران را افزایش میدهد (001/0>P). با توجه به یافتههای این پژوهش آموزش مهارت رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT)، با فراهم کردن توانایی درک روابط خود با دیگران میتواند به کاهش رفتارهای تکانشی و بهبود کیفیت زندگی بیماران دوقطبی نوع یک شده و استفاده از این روش درمانی برای مبتلایان به اختلال دو قطبی نوع یک در جامعه ایرانی پیشنهاد میشود.