نویسندگان
1 دانشجوی دکتری روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه سمنان
2 دانشیار روانشناسی دانشکده روانشناسی دانشگاه سمنان
3 استادیار روانشناسی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه سمنان
4 استاد روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد
چکیده
درمانهای مکمل مانند آموزش روانی کانون توجه جامعهی درمانی بیماران دوقطبی و بسیاری دیگر از بیماریهای مزمن روانی و طبی قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر سنجش مقایسه اثر بخشی درمانهای مکمل آموزش روانی-فردی و آموزش روانی-خانواده در کنار درمان روانپزشکی بیماران دوقطبی نوع یک، درقیاس با درمان روانپزشکی تنها در پیشگیری از بروز دورههای افسردگی و مانیا بوده است. پس از وارسی معیارهای ورود و خروج یک نمونه 66 نفری از بیماران دچاراختلال دوقطبی نوع یک با شیوه هدفمند انتخاب شدند. افراد به طور تصادفی در سه گروه آموزش روانی-فردی، آموزش روانی-خانواده و گروه کنترل قرار داده شدند. سنجش علایم افسردگی و شیدایی با استفاده از آزمون های سنجش شیدایی یانگ و سنجش افسرگی همیلتون صورت گرفت. افراد در سه نوبت پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری مورد سنجش واقع شدند. دادهها از پرسشنامهها استخراج و با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شد. نتایج تحلیلهای آماری در شیدایی تفاوتهای معناداری را میان گروههای تحقیق نشان داد. گروه آموزش روانی-خانواده همراه با دارو درمانی در پس آزمون به گونه معنادار میانگین پایینتری از گروه کنترل (درمان روانپزشکی تنها) از نظر علایم شیدایی داشتند، اما در پیگیری تنها میانگین گروه آموزش روانی-خانواده از گروه کنترل در علایم شیدایی پایینتر بود. اثر معنادار دیگری بدست نیامد. آموزش روانی-خانواده علایم شیدایی بیماران را در کوتاه مدت و بلند مدت کنترل میکند. در مجموع میتوان نتیجه گرفت که درمان مکمل آموزش روانی-خانواده در پیشگیری ازعود غیره منتظره علایم اپیسودیک شیدایی در بیماران دوقطبی نوع یک که تحت درمان روانپزشکی هستند، موثر است و در کنار درمان روانپزشکی آنان توصیه میشود.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Comparing Effectiveness of Complementary Family and Individual Psycho-Education on Depression and Maniac Episodes of the Bipolar Disordered Patients under Medical Therapy
نویسندگان [English]
- samaneh Ghoshchian Chobmasjedi 1
- Shahrokh Makvan Hosseini 2
- Mahmoud Najafi 3
- Imanollah Bigdeli 4
1 PhD Candidate
چکیده [English]
The main goal of the current research was to investigate effectiveness of the individual and family psycho-education of the bipolar1 patients in the prevention of the likely recurrence of depression and maniac episodes, compared to an isolated psychiatric treatment. After checking the inclusion–exclusion criteria, a total sample of 66 bipolar1 disordered patients were selected by purposeful sampling method and divided randomly into 3 groups. Depression and maniac symptoms were measured using the HAM-D and the YMRS instruments. Subjects of the all groups filled two scales in the pretest, posttest and follow up stages. Data were extracted from scales and analyzed by MANCOVA statistical analysis. Significantly differences were found between research groups in depression and mania scores. The depression and mania mean scores of the family psycho-education and individual psycho-education groups were significantly lower than control group in the posttest stage, whereas in the follow-up stage the therapeutic effects was only stable in the family psycho-education regarding maniac symptoms. No other significant effect was evident. It could be concluded that an individual psycho-education intervention could reduce the mania and depression symptoms in the BPD 1 patient under medication in short-term and not in the long-term. In contrast, the family psycho-education could reduce both depressive and maniac symptoms in the short-term and the therapeutic effects was stable in mania symptoms during time. In summary, the complementary family psycho-education can effectively prevent the recurrence of the likely mania episodes of the bipolar 1 patients under psychiatric treatment and is recommended for them.
کلیدواژهها [English]
- Bipolar
- Individual psycho-education
- Family psycho-education
- Depression
- Mania