علی احمدیان؛ خدامراد مومنی؛ جهانگیر کرمی
چکیده
مطالعه حاضر، با هدف تعیین میزان شیوع اختلال بی نظمی خلق مخرب در دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر کرمانشاه انجام شد. طرح این پژوهش، توصیفی-زمینه یابی است. 584 دانش آموز (282 پسر و 302 دختر) دوره اول متوسطه با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه اختلال بی نظمی خلق مخرب مورد سنجش قرار گرفتند. داده ها با استفاده ...
بیشتر
مطالعه حاضر، با هدف تعیین میزان شیوع اختلال بی نظمی خلق مخرب در دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر کرمانشاه انجام شد. طرح این پژوهش، توصیفی-زمینه یابی است. 584 دانش آموز (282 پسر و 302 دختر) دوره اول متوسطه با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه اختلال بی نظمی خلق مخرب مورد سنجش قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS26 و روش های آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون خی دو تحلیل شدند. نتایج نشان داد میزان شیوع اختلال بی نظمی خلق مخرب در دانش آموزان به صورت کلی 11/13، در پسران 13/82و در دختران 8/60 می باشد. تفاوت معنی داری بین میانگین نمره بی نظمی خلق مخرب و جنس (001/0=P) و بی نظمی خلق مخرب و ناحیه آموزش و پرورش دانشآموزان (024/0=P) وجود داشت ولی بین بینظمی خلق مخرب و سن و پایه تحصیلی تفاوت معنیداری وجود نداشت. نتایج نشان داد که شیوع اختلال بینظمی خلق مخرب در نوجوانان پسر و دختر شهر کرمانشاه بالا میباشد بنابراین لزوم اقدامات پیشگیرانه و درمانی از سوی آموزش پرورش این استان و همچنین تصمیم گیرندگان سلامت آشکار میگردد.
جهانگیر کرمی؛ برزان سلیمانی؛ حسن قربانی؛ انور دستباز
چکیده
افرادی دارای اختلال شخصیت مرزی، فشار روانی و عواطف منفی زیادی را تحمل میکنند از همین رو زندگی سرشار از تنشی را تجربه می کنند. هدف از پـژوهش حاضر تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر آمیختگی شناختی، استرس ادراکشده و حافظه سرگذشتی بیش کلیگرا در افراد دارای اختلال شخصیت مرزی بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی بهصورت پیشآزمون، ...
بیشتر
افرادی دارای اختلال شخصیت مرزی، فشار روانی و عواطف منفی زیادی را تحمل میکنند از همین رو زندگی سرشار از تنشی را تجربه می کنند. هدف از پـژوهش حاضر تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر آمیختگی شناختی، استرس ادراکشده و حافظه سرگذشتی بیش کلیگرا در افراد دارای اختلال شخصیت مرزی بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی بهصورت پیشآزمون، پسآزمون و همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد دارای اختلال شخصیت مرزی مراجعهکننده به سه مرکز مشاوره و یک کلینیک روانپزشکی شهرستان سنندج در سال 1397 که جمعاً 40 نفر بودند. از این جامعه آماری نمونهایی 30 نفری که حاضر به همکاری شدند و همچنین در دسترس بودند، انتخاب گردید سپس افراد انتخاب شده بهصورت کاملاً تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل، جایگزین شدند. در ابتدا در هر دو گروه پرسشنامه های آمیختگی شناختی، استرس ادراکشده و حافظه سرگذشتی بیش کلیگرا اجرا شد. سپس گروه آزمایش طی 10 جلسه 2 ساعته مورد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) قرار گرفتند اما گروه کنترل درمانی دریافت نکردند. آنگاه برای هر دو گروه پسآزمون اجرا شد. دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) تأثیر معناداری و مثبتی بر حافظه سرگذشتی بیش کلی گرا، گسلش شناختی، آمیختگی شناختی، ادراک منفی از تنیدگی و ادراک مثبت از تنیدگی افراد دارای اختلال شخصیت مرزی دارد.
حسن شاهی؛ خدامراد مؤمنی؛ جهانگیر کرمی؛ عماد اشرفی
چکیده
این مقاله دارای دو بخش اصلی است. در بخش نخست به معرفی اُلگوی «پارادایمهای زناشویی» (ویلوگبی و همکاران، 2015) پرداخته شده است. در این مفهومپردازی، تمام باورهای فرد (زن یا مرد) دربارۀ ازدواج و زندگی زناشویی را میتوان در 2 حیطۀ متمایز دستهبندی نمود: «باورهای مربوط به متأهل شدن» و «باورهای مربوط به متأهل ماندن». «باورهای ...
بیشتر
این مقاله دارای دو بخش اصلی است. در بخش نخست به معرفی اُلگوی «پارادایمهای زناشویی» (ویلوگبی و همکاران، 2015) پرداخته شده است. در این مفهومپردازی، تمام باورهای فرد (زن یا مرد) دربارۀ ازدواج و زندگی زناشویی را میتوان در 2 حیطۀ متمایز دستهبندی نمود: «باورهای مربوط به متأهل شدن» و «باورهای مربوط به متأهل ماندن». «باورهای مربوط به متأهل شدن» نمایشگر باورهای فرد دربارۀ «ازدواج» و اهمیت و جایگاه آن در زندگی، و همچنین دیدگاه کلی نسبت به نحوۀ انجام آن است. این باورها مشتمل بر سه بُعد متمایز است: «زمانبندی زناشویی» (دیدگاه فرد دربارۀ زمانبندی ایدهآل و موردانتظار برای ازدواج، طول موردانتظار عشقبازیها)، «برجستگی زناشویی» (باورهای فرد در زمینۀ اهمیت نسبی و اهمیت کلی ازدواج و متأهل شدن)، و «بافتار زناشویی» (باورها و نگرشهای فرد دربارۀ بافتاری که ازدواج باید در آن اتفاق اُفتد). «باورهای مربوط به متأهل ماندن» نمایانگر باورهای فرد دربارۀ ماهیت و شیوههای مدیریت زندگی زناشویی است. این باورها نیز دارای سه بُعد متمایز میباشند: «فرآیندهای زناشویی» (باورهای مبنی بر اینکه فرآیند ازدواج باید چگونه باشد، شامل باورهایی دربارۀ نقشهای جنسیتی (نقشهای زناشویی)، باورهای دربارۀ تلاش برای ساختن زندگی زناشویی (کوششهای زناشویی)، و سایر فرآیندهای رابطهای در امر ازدواج)، «مرکزیت زناشویی» (مشتمل است بر باورهایی دربارۀ اهمیت نقش زناشویی/همسری در رابطه با سایر نقشهایی که یک فرد بزرگسال متأهل ایفا مینماید)، و «ماندگاری زناشویی» (باورهایی مبنی بر تعهد به ازدواج و پذیرفتنی بودن طلاق). در بخش دوم، به بررسی «پارادایم-های زناشویی» در میان جوانان ایرانی (مرد و زن) و مقایسههای بین جنسیتی شش بُعد آن پرداخته شده است. نمونۀ پژوهش مشتمل بر 644 دانشجو (323 زن و 321 مرد) بود که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای (طبقات: جنسیت، دانشگاهها، مقاطع تحصیلی) در پژوهش وارد شدند. برای اندازهگیری پارادایمهای زناشویی، از «مقیاس پارادایمهای زناشویی» (MPS) (ویلوگبی و هال، 2015) استفاده گردید. یافتههای پژوهش نشان دادند که
محمدجواد بگیان کوله مرز؛ جهانگیر کرمی؛ خدامراد مومنی؛ عادله الهی
چکیده
مقدمه: این پژوهش باهدف اثربخشی سیستم رواندرمانی تحلیل شناختی- رفتاری و یکپارچهسازی رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی مبتنی بر شفقت بر کاهش درد ذهنی و دشواریهای تنظیم هیجانی در افراد اقدام کننده انجام شد. روش: جامعهی آماری این پژوهش را کلیهی افراد 16 تا 40 ساله اقدام کننده به خودکشی به روش مسمومیت دارویی در فاصله ماههای ...
بیشتر
مقدمه: این پژوهش باهدف اثربخشی سیستم رواندرمانی تحلیل شناختی- رفتاری و یکپارچهسازی رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی مبتنی بر شفقت بر کاهش درد ذهنی و دشواریهای تنظیم هیجانی در افراد اقدام کننده انجام شد. روش: جامعهی آماری این پژوهش را کلیهی افراد 16 تا 40 ساله اقدام کننده به خودکشی به روش مسمومیت دارویی در فاصله ماههای مهر تا بهمن سال 1396 مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی (ره) شهر کرمانشاه تشکیل میدهند. نمونه آماری این پژوهش شامل 48 نفر از افراد اقدام کننده به خودکشی و داوطلب شرکت در مداخله بودند، که به روش نمونهگیری تصادفی از بین 120 نفر اقدامکننده به خودکشی انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروههای آزمایش 14 جلسه سیستم رواندرمانی تحلیل شناختی- رفتاری (CBASP) و یکپارچه سازی رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی مبتنی بر شفقت را دریافت کردند. آزمودنیهای گروههای آزمایش و کنترل در مرحله پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری به پرسشنامههای درد ذهنی اورباخ و همکاران (2003) و دشواریهای تنظیم هیجانی گراتز و رومر (2004) پاسخ دادند. پس از جمعآوری دادهها بهمنظور رعایت جوانب اخلاقی، برای اعضای گروه لیست انتظار 10 جلسه مشاوره گروهی برگزار شد. یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) نشان داد که سیستمروان درمانی تحلیل شناختی- رفتاری و یکپارچهسازی رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی مبتنی بر شفقت بر درد ذهنی و دشواریهای تنظیم هیجانی افراد اقدامکننده اثربخش هستند (001/0≥P). نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدستآمده مبنی بر اثربخشی سیستم رواندرمانی تحلیل شناختی- رفتاری و یکپارچهسازی رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی مبتنی بر شفقت بر کاهش مؤلفههای درد ذهنی و دشواریهای تنظیم هیجانی افراد اقدام به خودکشی میتوان از این مداخلهها در کنار درمان دارویی و دیگر درمانهای مبتنی بر شواهد برای افراد اقدام کننده به خودکشی بهعنوان روشهای درمانی مفید و مکمل استفاده نمود.