سارا لرزنگنه؛ اسماعیل سلیمانی
چکیده
اختلال شخصیت خودشیفته، اختلالی بسیار پیچیده است که منجر به مشکلات قابل توجه در افراد مبتلا می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری ترومای کودکی و تحریفات شناختی با اختلال شخصیت خودشیفته با میانجی گری طرحواره های ناسازگار اولیه بود. طرح پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری و جامعه آماری آن شامل دانشجویان دانشگاه ارومیه ...
بیشتر
اختلال شخصیت خودشیفته، اختلالی بسیار پیچیده است که منجر به مشکلات قابل توجه در افراد مبتلا می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری ترومای کودکی و تحریفات شناختی با اختلال شخصیت خودشیفته با میانجی گری طرحواره های ناسازگار اولیه بود. طرح پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری و جامعه آماری آن شامل دانشجویان دانشگاه ارومیه در سال تحصیلی 99-1398 بود که 225 دانشجو از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های شخصیت خودشیفته آمز، تحریفات شناختی عبدالله زاده و سالار، کودکآزاری نوربخش و طرحواره ناسازگار یانگ را تکمیل کردند. نتایج نشان داد مسیرهای ترومای کودکی، تحریفات شناختی و طرحواره ناسازگار اولیه با خودشیفتگی و مسیر های ترومای کودکی و تحریفات شناختی با طرحواره ناسازگار اولیه معنیدار است. همچنین نتایج کاربست آزمون بوت استراپ نشان داد مسیرهای غیر مستقیم ترومای کودکی وتحریفات شناختی با اختلال شخصیت خودشیفته از طریق طرحواره ناسازگار اولیه از شاخص برازش برخوردار است. براساس یافته های این پژوهش، به نظر می رسد طرحواره های ناسازگار اولیه می تواند رابطه ساختاری بین ترومای کودکی و تحریفات شناختی با اختلال شخصیت خودشیفته را تحت تاثیر قرار دهد.
عیسی مرادی؛ مریم فاتحی زاده؛ سیداحمد احمدی علون آبادی؛ عذرا اعتمادی
چکیده
خودشیفتگی پیامدهای منفی بینفردی زیادی دارد و رابطه زناشویی بستری مناسب برای بسیاری از این پیامدها است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان بینفردی فراشناختی(MIT) بر آسیبهای تعاملی زوجی مرد خودشیفته انجام شد. در این پژوهش، از روش پژوهش مورد منفرد با طرح A-B-A استفاده شده است. بدین منظور دو زوج (4 نفر) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب ...
بیشتر
خودشیفتگی پیامدهای منفی بینفردی زیادی دارد و رابطه زناشویی بستری مناسب برای بسیاری از این پیامدها است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان بینفردی فراشناختی(MIT) بر آسیبهای تعاملی زوجی مرد خودشیفته انجام شد. در این پژوهش، از روش پژوهش مورد منفرد با طرح A-B-A استفاده شده است. بدین منظور دو زوج (4 نفر) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای مردان پس از تعیین موقعیت خط پایه 21 جلسه مداخله صورت گرفت و همزمان همسران آنها نیز پرسشنامهها را تکمیل کردند. ابزار مورد استفاده مصاحبه نیمهساختاریافته SCID، پرسشنامه شخصیت خودشیفته NPI-40 و پرسشنامه محقق ساختهی آسیبهای تعاملی بود. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادههای گردآوریشده، از تحلیل دیداری، شاخص روند و شاخص ثبات، درصد دادههای غیرهمپوش و درصد دادههای همپوش استفاده شد. درتحلیل دیداری نمودار دادهها، مداخله در هر چهار آزمودنی اثربخش بوده است. میانگین نمرات از 66/212، 33/224، 00/193 و 66/245 برای هر چهار آزمودنی در خط پایه به 00/101، 00/113، 66/84 و00/115 درموقعیت مداخله رسید. درصد غیرهمپوشی دادهها (PND) در دو موقعیت خط پایه و مداخله برای چهار آزمودنی 100 درصد بود. شاخص درصد بهبودی (MPI) نیز برای هر 4 آزمودنی بالاتر از 50 درصد بود که حاکی از معناداری بالینی درمان بود. این اثربخشی درمرحله پیگیری، همچنان مشهود بود. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که درمان MIT به دلیل تمرکز بر خودآگاهی، چرخهها و طرح-وارههای بینفردی میتواند آسیبهای تعاملی زوجی مردان خودشیفته را کاهش دهد.