مهدی خانجانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه رواندرمانی مثبتنگر بر افزایش رضایت از زندگی، خوشبینی و عواطف مثبت در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه گواه بود. 34 نفر به عنوان نمونه پژوهش از بین 1200 نفر از دانشجویان کارشناسی ورودی سال تحصیلی 93-1392 دانشگاه شهید بهشتی با استفاده از روش نمونهگیری ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه رواندرمانی مثبتنگر بر افزایش رضایت از زندگی، خوشبینی و عواطف مثبت در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه گواه بود. 34 نفر به عنوان نمونه پژوهش از بین 1200 نفر از دانشجویان کارشناسی ورودی سال تحصیلی 93-1392 دانشگاه شهید بهشتی با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس رضایت از زندگی (داینر و همکاران، 1985) ، فرم تجدید نظر شده آزمون جهتگیری زندگی (شییر، کارور و بریگز، 1994) و برنامه عاطفه مثبت و منفی (واتسون، کلارک و گری، 1988) بود. برنامه رواندرمانی مثبتنگر به صورت هفتگی طی شش جلسه دو ساعته به گروه آزمایشی، آموزش داده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد برنامه رواندرمانی مثبتنگر در افزایش رضایت از زندگی، خوشبینی و عواطف مثبت در دانشجویان مؤثر بوده است (05/0p<) و نتایج بعد از دو ماه در مرحله پیگیری نیز پایدار مانده بود. در مجموع نتایج این پژوهش حاکی از آن است که برنامه رواندرمانی مثبتنگر در افزایش میزان رضایت از زندگی، خوشبینی و ایجاد و افزایش عواطف مثبت در دانشجویان، برنامهایی سودمند است و از این برنامه میتوان در جهت ارتقاء سلامت روان در دانشجویان ورودی جدید دانشگاهها استفاده کرد.
محمدنقی فراهانی؛ شهرام محمدخانی
چکیده
پژوهش حاضر به منظور ارائه یک ابزار معتبر برای سنجش کیفیت زندگی و تبیین رابطه بین کیفیت زندگی و بهزیستی ذهنی و تاثیرات متقابل آنها بر یکدیگر انجام شده است. طرح حاضر از نوع پژوهش های علی مقایسه ای است. شرکت کنندگان پژوهش شامل 500 نفر از معلمان تهرانی بودند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و پرسشنامه های کیفیت زندگی و سلامت روان ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور ارائه یک ابزار معتبر برای سنجش کیفیت زندگی و تبیین رابطه بین کیفیت زندگی و بهزیستی ذهنی و تاثیرات متقابل آنها بر یکدیگر انجام شده است. طرح حاضر از نوع پژوهش های علی مقایسه ای است. شرکت کنندگان پژوهش شامل 500 نفر از معلمان تهرانی بودند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و پرسشنامه های کیفیت زندگی و سلامت روان شناختی را تکمیل نمودند نتایج نشان داد که بین زیر مجموعه های کیفیت زندگی و رضایت از زندگی به عنوان زیر مجموعه ی بهزیستی ذهنی رابطه ی معنادار وجود دارد ولی بین کیفیت زندگی و سلامت ذهنی رابطه ی معناداری یافت نشد. این نتایج نشان می دهد که برخورداری از کیفیت زندگی خوب، به معنی داشتن بهزیستی ذهنی نیست چرا که داشتن کیفیت مناسب زندگی میتواند منجر به رضایت زندگی شود که تنها یکی از مولفه های بهزیستی ذهنی است و نه تمام آن. این یافته ها تلویحات مهمی در طراحی برنامه های مناسب برای ارتقای کیفیت زندگی دارد.