-محمد علی -گودرزی؛ مهرناز محمدی مقدم؛ سهیل ردایی
چکیده
چکیدهزمینه و هدفهمهگیری بیماری کووید-19 در سال 2020 و استفاده از تدابیر قرنطینه و فاصلهگذاری اجتماعی آشفتگیهای روانی از جمله افسردگی، اضطراب و استرس را در مردم افزایش داده است. از این رو، لزوم شناسایی متغیرهایی که بتوانند بر آشفتگیهای روانی برخاسته از بیماری کووید 19مؤثر باشند بیش از پیش احساس می-شود. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی ...
بیشتر
چکیدهزمینه و هدفهمهگیری بیماری کووید-19 در سال 2020 و استفاده از تدابیر قرنطینه و فاصلهگذاری اجتماعی آشفتگیهای روانی از جمله افسردگی، اضطراب و استرس را در مردم افزایش داده است. از این رو، لزوم شناسایی متغیرهایی که بتوانند بر آشفتگیهای روانی برخاسته از بیماری کووید 19مؤثر باشند بیش از پیش احساس می-شود. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی میزان افسردگی، استرس و اضطراب دوران قرنطینه براساس انعطافناپذیری روانی، نگرش ناکارآمد و سبکهای مقابلهای انجام شده است.روشطرح پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی و جامعه آماری، شامل تمام دانشجویان سطح کشور بود. مجموعاً 501 نفر از دانشجویانی که به فراخوان تکمیل پرسشنامهها در رسانههای اینترنتی منجمله اینستاگرام دسترسی پیدا کردند پرسشنامههایی را که با قالب گوگل فرم آماده شده بود تکمیل کردند. ابزارها شامل پرسشنامههای افسردگی، اضطراب و استرس (1995 : DASS-21)، نگرشهای ناکارآمد تجدیدنظر شده (1978 :DAS-26)، پذیرش و عمل (2005 :AAQ-II) و راهبردهای مقابلهای لازاروس و فولکمن (1984 :CSQ) بود.یافتههاانعطافناپذیری روانی، نگرشهای ناکارآمد و راهبردهای مقابلهای ناسازگار میزان افسردگی، اضطراب و استرس را در جهت مثبت پیشبینی کردند، ولی راهبردهای مقابلهای مسألهمدار فقط رابطه معکوسی را با افسردگی نشان دادند. در تحلیلهای رگرسیونی، متغیر انعطافناپذیری روانی بیشترین تأثیر را در تبیین متغیرهای افسردگی، اضطراب و استرس داشت. نتیجهگیریبر این اساس میتوان نتیجه گرفت که در بین متغیرهای مورد بررسی برای کاهش میزان افسردگی و اضطراب و استرس حاصل از شرایط خاص قرنطینه میتوان با آموزش انعطافپذیری روانی و بازسازی شناختی به افراد کمک کرد. آموزش راهبردهای مسألهمدار نیز میتواند اثرات مثبتی در کاهش افسردگی داشته باشد.
علی فرنام؛ احمد برجعلی؛ فرامرز سهرابی؛ محمدرضا فلسفی نژاد
دوره 4، شماره 16 ، آذر 1393، ، صفحه 79-99
چکیده
مقدمه:این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مدل پیشگیری از بازگشت بر پایه ذهنآگاهی (MBRP) در پیشگیری از بازگشت و افزایش مهارتهای مقابلهای در افراد وابسته به مواد افیونی انجام شده است. روش: در یک طرح شبه آزمایشی 24 نفر مراجع با تشخیص اختلال سوء مصرف مواد افیونی که دوره سمزدایی را با موفقیت به پایان رسانده بودند، با روش نمونهگیری تصادفی ...
بیشتر
مقدمه:این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مدل پیشگیری از بازگشت بر پایه ذهنآگاهی (MBRP) در پیشگیری از بازگشت و افزایش مهارتهای مقابلهای در افراد وابسته به مواد افیونی انجام شده است. روش: در یک طرح شبه آزمایشی 24 نفر مراجع با تشخیص اختلال سوء مصرف مواد افیونی که دوره سمزدایی را با موفقیت به پایان رسانده بودند، با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای در دو گروه آزمایشی و گواه ( هر گروه 12 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت هشت هفته و هر هفته یک جلسه گروهی تحت آموزش قرار گرفتند و گروه گواه در طول این مدت هیچ درمانی دریافت نکردند. آزمودنیهای پژوهش توسط پرسشنامه مهارتهای مقابلهای با سوء مصرف الکل (که برای سوء مصرف مواد نیز کارایی بالایی دارد) و نیز آزمایش مورفین پیش از شروع درمان، تصادفی در طی درمان، پس از درمان و پس از اتمام مرحله پیگیری سه ماهه، مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل دادهها از آزمونهای تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیری (MANCOVA)، تجزیه و تحلیل کواریانس تک متغیری (ANCOVA) و خیدو استفاده شد. یافتهها: نتایج آزمونهای تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیری و تجزیه و تحلیل کواریانس تک متغیری نشان داد که تفاوت معنیداری بین دو گروه در افزایش مهارتهای مقابلهای در مرحله پس آزمون و پیگیری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون خیدو نشان داد که تفاوت معنیداری بین فراوانی بازگشت در دو گروه وجود دارد. نتیجهگیری: نتایج نشان داد که آموزش مدل پیشگیری از بازگشت بر پایه ذهنآگاهی (MBRP) در پیشگیری از بازگشت به اعتیاد و افزایش مهارتهای مقابلهای مؤثر است