وحید نجاتی؛ فرشید علی پور
چکیده
با توجه به نقش تعیینکننده اعتماد در سازگاری کودکان و رفتارهای پرخطر، هدف پژوهش حاضر تعیین سیر تحولی اعتماد در نمونهای از کودکان ایرانی بود. در مطالعه مقطعی حاضر، از میان جامعه آماری کلیه دانشآموزان دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی ۹۳-۱۳۹۲، ۲۴۰ دانشآموز دبستانی در مقاطع مختلف تحصیلی اول تا ششم ابتدایی به روش نمونهگیری خوشهای ...
بیشتر
با توجه به نقش تعیینکننده اعتماد در سازگاری کودکان و رفتارهای پرخطر، هدف پژوهش حاضر تعیین سیر تحولی اعتماد در نمونهای از کودکان ایرانی بود. در مطالعه مقطعی حاضر، از میان جامعه آماری کلیه دانشآموزان دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی ۹۳-۱۳۹۲، ۲۴۰ دانشآموز دبستانی در مقاطع مختلف تحصیلی اول تا ششم ابتدایی به روش نمونهگیری خوشهای در ۴ منطقه تهران انتخاب شدند. از آزمونهای اتمام حجت و اعتماد و همچنین از آزمون سنجش خطرپذیری کودکان در موقعیتهای اجتماعی برای بررسی سیر تحولی اعتماد استفاده گردید. اطلاعات گردآوری شده توسط شاخصهای آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمونهای تحلیل واریانس یکراهه و چندراهه مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد که با افزایش سن میزان نرخ اعتماد نیز افزایش مییابد، همچنین نتایج نشان داد که با افزایش سن با افزایش خطرپذیری روبهرو هستیم، که نمایانگر ارتباط مثبت بین اعتماد و خطرپذیری در این کودکان میباشد. با توجه به نتایج پژوهش و مشاهده سیر صعودی میزان اعتماد و خطرپذیری در کودکان، لزوم توجه هر چه بیشتر به کودکان بهعنوان جامعه آسیبپذیر در مقابل آسیبهای احتمالی و رفتارهای پرخطر مشخص میشود.
آسیه شریعتمدار
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مطالعهی تجربهی زیستهی افراد از پدیدهی رودربایستی صورت گرفت. روش تحقیق، کیفی و از نوع پدیدارگرایی بود. جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبهی نیمه ساختار یافته و جامعه شامل افرادی بود که تجربه رودربایستی را داشتند. نمونهگیری به صورت هدفمند و مصاحبهها تا اشباع دادهها ادامه یافت. تعداد آزمودنیها 20 نفر بود. روش ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مطالعهی تجربهی زیستهی افراد از پدیدهی رودربایستی صورت گرفت. روش تحقیق، کیفی و از نوع پدیدارگرایی بود. جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبهی نیمه ساختار یافته و جامعه شامل افرادی بود که تجربه رودربایستی را داشتند. نمونهگیری به صورت هدفمند و مصاحبهها تا اشباع دادهها ادامه یافت. تعداد آزمودنیها 20 نفر بود. روش تجزیه تحلیل اطلاعات، از نوع تحلیل تماتیک بود. با پرسش از تجارب آزمودنیها و بازخوانی روایتهای آنان، مضامین مهم استخراج و طبقه بندی شد. عوامل مشترک زیر به عنوان مضامین نمایانگر تجربهی رودربایستی به دست آمد: مهمترین مفهوم این پدیده احساس بی میلی است. احساسات دیگر شامل ناراحتی، فشار و گیرکردن است. برای غلبه بر این احساسات، جریان این افکار به راه میافتد: تمرکز بر برداشت طرف رابطه، افکار تردید آمیز، افکار متمرکز بر ارزشها، افکار خشمگینانه و افکار متمرکز بر خود. مجموع این افکار موجب میشود فرد، مبادرت به رفتاری کند که ویژگی آن، حالت آمادهباش، کلیشهای، سخت و مشقت بار، منفعلانه و غیرصادقانه و غیر صمیمی بودن است. اما بلافاصله پس از انجام رفتار، احساسات پشیمانی، ناتوانی و ضعف، خشم و نفرت نسبت به خود و طرف رابطه و احساسات دیگری چون دورویی و تحت سلطه بودن و به تبع این احساسات، افکار سرزنشگرانه، آرزومندانه و خشمگینانه تجربه میشوند. در واقع با توجه به ویژگی روابط صمیمانه که بر خود افشایی و اعتماد مبتنی است، روابط مبتنی بر رودربایستی نقطهی مقابل روابط صمیمانه است.