نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار، گروه آموزشی روانشناسی و مشاوره، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران
2 استاد گروه روانشناسی تربیتی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
3 دانشیار گروه روانشناسی تربیتی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
4 دانشیار گروه روانشناسی بالینی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی برنامه آموزش جرأتورزی قربانیان بر رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت نوجوانان قربانی قلدری بود.
روششناسی پژوهش: روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری یکماهه با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل نوجوانان 14 تا 17 ساله منطقه 17 مدارس دولتی شهر تهران بود. تعداد 40 نفر از نوجوانانی که ملاکهای ورود به پژوهش را داشتند و نمره بالایی در پرسشنامه قربانی هارتر کسب کردند بهصورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت والکر و همکاران (1987) بود که در سه مرحله پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری یکماهه توسط هر دو گروه تکمیل شد. برنامه آموزش جرأتورزی نوجوانان قربانی در 8 جلسه 90 دقیقهای برای گروه آزمایش اجرا شد. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری اندازهگیری مکرر تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد آموزش جرأتورزی به نوجوانان قربانی در متغیرهای خوشکوفایی و رشد معنوی (44/6=F و 003/0=P)، مسئولیتپذیری درباره سلامت (327=F و 002/0=P)، روابط بینفردی (47/4=F و 019/0=P)، مدیریت استرس (10/5=F و 009/0=P) و تغذیه (52/4=F و 022/0=P) تأثیر دارد. این در حالی بود که این میزان برای متغیر فعالیت بدنی (01/0=F و 988/0=P) اثربخش نبود.
بحث و نتیجهگیری: در نهایت بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش میتوان گفت آموزش جرأتورزی قربانیان بر رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت نوجوانان 14 تا 17 ساله اثربخش بوده و میتوان از این آموزش جهت ارتقای سلامت آنها استفاده کرد و آگاهی والدین، معلمان، مدیران و سایر متخصصان از این آموزشها میتواند کمککننده باشد.
تازه های تحقیق
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Effectiveness of Victims' Assertiveness Training Program on Health Promoting Behaviors of Bullying Victim Adolescent
نویسندگان [English]
- Afzal Akbari Balootbangan 1
- Siavash Talepasand 2
- Ali Mohammad Rezaei 3
- Isaac Rahimian Boogar 4
1 Assistant Professor, Department, of Psychology and Counselling, Farhangian University, Tehran, Iran
2 Professor of Educational Psychology Department, Faculty of Psychology and Educational Sciences, Semnan University, Semnan, Iran
3 Associate Professor, Department of Educational Psychology, Faculty of Psychology and Educational Sciences, Semnan University, Semnan, Iran
4 Associate Professor, Department of Clinical Psychology, Faculty of Psychology and Educational Sciences, Semnan University, Semnan, Iran
چکیده [English]
Objective: The aim of the present study was the effectiveness of the assertiveness training program on the health-promoting behaviors of bullied adolescents.
Research Methodology: The research method was semi-experimental with a pre-test-post-test design and a one-month follow-up with experimental and control groups. The statistical population included adolescents aged 14 to 17 years old in district 17 of public schools in Tehran. A number of 40 teenagers who met the criteria for entering the research and obtained a high score in Harter's victim questionnaire were randomly selected and assigned to two experimental and control groups. The research tools included Walker et al.'s (1987) health-promoting behaviors questionnaire, which was completed by both groups in three phases: pre-test-post-test and one-month follow-up. The assertiveness training program for victimized teenagers was implemented in 8 sessions of 90 minutes for the experimental group. Data were analyzed using repeated measures multivariate analysis of variance.
Findings: The results showed that the assertiveness training program to victimized teenagers in the variables of happiness and spiritual growth (F=6.44 and P=0.003), responsibility for health (F=327 and P=0.002), interpersonal relationships (4.47=4) F and P=0.019), stress management (F=5.10 and P=0.009) and nutrition (F=4.52 and P=0.022) have an effect. While this amount was not effective for the variable of physical activity (F=0.01 and P=0.988).
Conclusion: Finally, based on the results of this research, it can be said that the assertiveness training program is effective on the health-promoting behaviors of 14-17-year-old teenagers, and this training can be used to improve their health, and the awareness of parents, teachers, managers, and other professionals about these trainings can be helpful.
کلیدواژهها [English]
- Assertiveness
- Victims
- Bullying
- Health Promoting Behaviors
مقدمه
قربانی شدن[1] در میان نوجوانان یک پدیده اجتماعی است که به نظر میرسد روز به روز در حال افزایش یافتن است و در سالهای اخیر مطالعات در این زمینه بیشتر شده است (لانگوباردی، پرینو، فابریس و ستانی[2]، 2019). در واقع قربانی شدن نوجوانان در مدارس در دهههای اخیر به موضوعی بینالمللی تبدیل شده است، به گونهای که تخمین زده میشود 20 تا 45 درصد از نوجوانان در کشورهای مختلف درگیر حوادث قلدری و قربانی شدن هستند (اندرو، تسرمنتسلی، آناستاسیو و کوکلاری[3]، 2021). قربانی شدن زمانی اتفاق میافتد که فرد بارها در معرض اقدامات منفی یک یا چند نفر از همسالان خود قرار میگیرد در حالی که عدم تعادل قدرت وجود دارد و در واقع قربانی از شخص قلدر ضعیفتر است. به عبارتی قربانی شدن شامل هر نوع خشونت و جرم بصورت جسمی یا روانی است (مور، آستور و بنبنیشتی[4]، 2019). در فرایند قربانی شدن، فرد بهصورت مکرر به وسیله افراد قلدر مورد قلدری قرار میگیرد. به نظر میرسد افراد قربانی از خصوصیاتی مانند ضعیف و خجالتی بودن، درونگرا، احساسی، ناایمن و محتاط بوده و سطح بالایی از اضطراب را دارند (اسپلیج و هولت[5]، 2013). قربانی شدن بهعنوان ناراحتی افراد که ممکن است به شکلهای مختلف در پنج مفهوم کلمات، حالات صورت و حرکات، سرپیچی عمدی از خواستههای فرد و یا درخواست و انزوای اجتماعی و طرد رخ دهد (استاب-ریچاردسون و مای[6]، 2021). شواهد نشان میدهد نوجوانانی که در سن 13 سالگی قربانی دیگران میشوند، مشکلات جدی مانند افسردگی و اضطراب را در سالها بعد گزارش میکنند (برندجن و پولین[7]، 2018). بنابراین قربانی خشونت شدن مشکلات رفتاری زیادی را برای نوجوان به همراه دارد که به روابط وی با دیگران صدمه وارد میکند. هرچه نوجوانان قربانی، از سوی همسالان و یا افراد نزدیکشان مورد خشونت و قلدری واقع شوند، مشکلات رفتاری بیشتری در ارتباطاتشان بوجود میآید (کراپانزانو[8]، 2010). عوامل مؤثر بر قربانی شدن، پیچیده و چندگانه هستند: عواملی چون عملکرد والدین، محیط یادگیری، جو عاطفی- اجتماعی حاکم بر مدارس، وضعیت فیزیکی، رفتاری و اجتماعی- شناختی فرد از جمله مواردی است که در تحقیقات گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است (اسماعیلزاده، طالعپسند و رحیمیانبوگر، 1395). شواهد حاکی از وجود ارتباط بین قربانی بودن با پیامدهای منفی روانشناختی مثل حرمت خود پایین، خجالتی بودن و احساس انزوا بودهاند (کاوا، بولگا و توماس[9]، 2021). همچنین گزارش شده است که افراد قربانی قلدری فاقد رفتارهای مرتبط با سلامت هستند (شاکتر[10]، 2021). در واقع رفتارهای سلامتی میتوانند نقش پیشگیرآنهای در مقابل بیماریها داشته باشند. بنابراین اگر فرد بتواند سبک زندگی خود را اصلاح نماید، سلامت خود را تقویت نموده و رفتارهای مرتبط با سلامتی را در خود ارتقاء داده است. زمانی که رفتاری بر سلامت افراد تأثیر داشته باشد یا فرد به این باور برسد که رفتاری بر سلامت او تأثیر میگذارد، در واقع از رفتارهای مرتبط با سلامت یا رفتار سلامتی[11] صحبت شده است (ونووردن و همکاران[12]، 2019). تعاریف متعددی از رفتارهای مرتبط با سلامت شده است، رفتارهای سلامتی را رفتارهایی میدانند که برای پیشگیری یا تشخیص بیماری از آنها بهره میبرند. همچنین رفتارهای سلامت رفتارهای هستند که به پیشبرد سلامت و بهزیستی افراد کمک میکنند. همانطور که از تعریف فوق مشخص است رفتار سلامت از سه کانون کلی و اصلی شامل بازسازی سلامت، حفظ سلامت و پیشبرد سلامت تشکیل شده است (شارما و روماس[13]، ۲۰۱۲). یکی از جامعترین تعاریفی که از رفتار سلامتی شده از سوی سازمان بهداشت جهانی[14] (2010) بوده که رفتار سلامتی را فعالیتهایی دانستند که فرد بدون اینکه به وضعیت سلامت واقعی یا ادراک شدهاش توجه کند، اتخاذ نماید. همچنین رفتار سلامتی را رفتاری تعریف کردهاند که شخص صرفنظر از مهم و مؤثر بودن یا نبودن آن رفتار، به منظور ارتقاء و محافظت از سلامت خود انجام دهد (اوریلی، سویریادزنکا، آدامز و دوگرا[15]، 2018). رفتارهای مرتبط با سلامت، ویژگیهای فردی متعددی را در بر میگیرند. برای مثال برخی از این ویژگیها عبارتند از ترمیم و بهسازیی سلامت، ارزشها، پیشگیری و اعمال و اقدامات و سایر الگوهای ارفتاری برای حفظ سلامت، باورها و انتظارات، ادراکات و ... . از دیگر رفتارهای مرتبط با سلامت میتوان به مواردی از قبیل عاداتهای غذایی، شرایط زندگی، عاداتهای ورزشی، عادتهای خواب و سایر فعالیتها برای پیشگیری از بیماری و ارتقای سلامت اشاره کرد (تبریزی، خوشمرام، دشمنگیر و شکیبازاده، 1397).
در ارتباط قلدری، قربانی شدن و رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت شواهد پژوهشی متعددی وجود دارد. به عقیده برخی از پژوهشگران قربانی هر نوعی از قلدری شدن با مشکلات سلامت روان در ارتباط بوده است. همچنین نتایج نشان داده که هم قربانیان و هم قلدرها، چه آنهایی که بهصورت منفعلانه در فرآیند قلدری شرکت داشتند و چه آنهایی که رفتارهای تحریکآمیز داشتند، نسبت به نوجوانانی که در معرض قلدری و قربانی شدن قرار نداشتند، مشکلات سلامت روان بیشتری را گزارش دادهاند.
از سویی بیان شده است که افراد قربانی فاقد مهارتهای ابراز وجود (جرأتورزی[16]) هستند و گرایش به کنترل بیرونی دارند (آوسار و آلکیا[17]، 2017). از این رو اهمیت جرأتورزی در ارتباطهای میانفردی، نقش مؤثر آن در فعالیتهای اجتماعی و فراوانی رفتارهای غیر جرأتمندانه در جمعیتهای بالینی سبب شده که در این زمینه پژوهشهای زیادی صورت گیرد و برنامههایی تحت عنوان جرأتورزی، طرحریزی شود (آورکیوا، چایکا و گلشکو[18]، 2015). افرادی که نه پرخاشگراند و نه منفعلانه عمل میکنند و به عبارتی جراتمند نیستند، نمیتوانند از خودشان به درستی دفاع کنند و ترسو هستند و معمولاً در برخورد با دیگران احساس پشیمانی کرده و منفعل عمل میکنند. همچنین این گروه بهجای اینکه به نیازها و خواستههای خودشان اهمیت بدهند سعی میکنند از نظرات و خواستههای دیگران تبعیت کنند (جنکینز، دمارای، فردریک و سامرز[19]، 2016). برخی از افراد به جای اینکه بهصورت منفعلانه عمل کنند، به پرخاشگری و رفتارهای آزارگرانه اقدام میکنند. در این بین رفتارهای پرخاشگرانه و منفعلانه، رفتارهای جرأتمندانه قرار دارند. این رفتارها، رفتارهایی متعادلی هستند که فرد جرأتمند ضمن اینکه بر خواستههای منطقی خودش پافشاری میکند، با رفتارهای متعادل از خودش دفاع میکند، به حقوق و سلیقههای دیگران اهمیت میدهد و به خواستهها و حقوق دیگران احترام میگذارد و از این رو احتمال قربانی شدن او کمتر است (چن، پو و جانستون[20]، 2014).
جرأتورزی ابراز شفاف و خالصانه نظرات، باورها و احساسات فرد است که در آن حفظ حقوق و احترام شخص مد نظر است. شواهد پژوهشی مبین این است که آموزش جرأتورزی دانش، عزتنفس، خودکارآمدی و خودکنترلی افراد را تقویت میکند. از این رو همانند سایر مهارتهای ارتباطی، جرأتورزی نیازمند دانش، تدبیر مذاکره و انعطافپذیری است (وطنخواه، دریابری، قدمی و نادریفر، 2013). جرأتورزی شیوهای آموزشی رفتار مناسب اجتماعی برای ابراز وجود، بیان احساسات و نگرش را به فرد یاد میدهند تا به راحتی موقعیتهای گوناگون ابراز وجود کنند و خود را در روابط اجتماعی شرکت دهد و همین خودباوری و اعتماد بنفس را در او بالا میبرد. چنین فردی توانمندیها و محدودیتهایش را میشناسد و باور میکند و با خودباوری و خودپنداره مثبت در تحصیلات و ارتباط اجتماعیش موفقیتهایی کسب میکند (یونال[21]، 2012). همچنین جرأتورزی توانایی برقراری ارتباط، تفکر، نیاز و احساسات به شیوه مستقیم صادقانه و مناسب است (والراند، مککلار و دیاز[22]، 2014). فرد جرأتورز میتواند خصوصیات مختلفی را کسب کند. آنها میتوانند دامنه گستردهای از نیازها و افکار منفی و مثبت را بروز دهند. با دیگران به راحتی ارتباط برقرار کنند، خود را از سواستفاده دیگران محفوظ نگه دارند، بدون آنکه فکر کنند گناه کردهاند و یا حس اضطراب داشته باشند و یا به حقوق دیگران تجاوز کنند (پنوا و ماورودیو[23]، 2013).
صدیقیارفعی، تابش و جعفری دهآبادی (1399) در پژوهشی با عنوان تأثیر مهارتهای جرأتورزی بر دانشآموزان دختر قربانی قلدری سایبری در مدارس متوسطه دوم که بر روی 30 نفر از دانشآموزان انجام دادند به این نتایج دست یافتند که آموزش جرأتوری موجب تغییر معنیدار در نمرات قربانی سایبری در مرحله پسآزمون شده است. همچنین نتایج پیگیری 6 ماهه حاکی از ماندگاری اثر آموزش جرأتورزی بود. در پژوهش دیگری که محمدی، فرید، حبیبی کلیبر و مصرآبادی (1399) با عنوان اثربخشی آموزش ابراز وجود بر جرأتورزی و حل مسأله اجتماعی دانشآموزان پسر قربانی قلدری بر روی 60 نفر از دانشآموزان مدارس متوسطه اول شهر مریوان انجام دادند به این نتایج دست یافتند که آموزش ابراز وجود بر میزان جرأتورزی دانشآموزان قربانی قلدری تأثیر معنیدار داشته است، اما برای حل مسأله اجتماعی تأثیری نداشت. بدری گرگری و زمانلوی گرگری (1395) در پژوهشی با عنوان اثربخشی آموزش جرأتورزی بر بهبود کیفیت زندگی نوجوانان دختر قربانی خشونت که بر روی 120 نفر از نوجوانان شهر جلفا انجام دادند به این نتایج دست یافتند که بین دو گروه تفاوت معنیداری بدست آمد، به این معنی که گروه آزمایش پس از دریافت برنامه آموزش جرأتورزی، نمرات بالاتری را در کیفیت زندگی و همه مؤلفههای آن شامل سلامت جسمی، سلامت روانی و روابط اجتماعی بدست آوردند. افزون بر آن مفیدی، قاسمتبار و نجفزاده (1395) در پژوهشی با عنوان اثربخشی آموزش مهارتهای جراتورزی در دانشآموزان قربانی قلدری، نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای جراتورزی بر دانشآموزان قربانی قلدری پسر کلاسهای چهارم و پنجم مؤثر است. همچنین نتایج تحلیل دادهها در مرحله پیگیری نشان داد که آموزش مهارتهای جراتورزی در طول زمان از پایداری خوبی برخوردار است. در مطالعه دیگری که پورسید، علیزاده، کاظمی، برجعلی و فرخی (1395) با عنوان تأثیرآموزش علاقه اجتماعی بر سبکزندگی نوجوانان قلدر و قربانی بر روی 40 نفر از دانشآموزان مدارس متوسطه دوم شهرستان ابرکوه انجام دادند به این نتایج دست یافتند که آموزش برنامه علاقه اجتماعی در گروههای آزمایش در مقایسه با گروههای کنترل همتایخود، بهطور معناداری بهبود سبکزندگی را در مرحله پسآزمون و پیگیری داشتهاند. نتایج بیانگر این است افزایش علاقه اجتماعی سرآغازی بهسمت حرکت مثبت بوده و باعث میشود فرد سبک زندگی خود را براساس اهداف همدلی، مسئولیتپذیری، همکاری و سهیمبودن شکل دهد و بنابراین به شکل موفقیتآمیزتری قادر به حل مشکلات خواهد شد. از سوی دیگر سرابستین و پیازا[24] (2008) در پژوهش خود به این نتایج دست یافتند که قلدرها، قربانیان و کسانی که در هر دو گروه قلدر و قربانی قرار داشتند (قلدر/قربانی) بهصورت معنیداری در معرض رفتارهای پرخطر قرار داشتند. همچنین به این گروهها جراحات بیشتری وارد شده و این گروهها نسبت به سایر افراد همسن و سال که در معرض قلدری و قربانی شدن قرار نداشتند، داروهای مخدر بیشتری استفاده میکردند. از این رو نتایج این مطالعه بیانگر آن بوده است که مشارکت در رفتارهای قلدری و قربانی شدن، چه بهعنوان یک قلدر و چه بهعنوان یک قربانی با سلامت، امنیت و خطرات آموزشی چندگانه در ارتباط است. به این معنی که نوجوانانی که مورد آزار و اذیت واقع شدهاند و یا قربانی هستند، در معرض خطر مرگ در رفتارهای خودسرانه همانند تصادف و یا وارد کردن جراحات به خود هستند.
با توجه به مبانی نظری و ادبیاتی که در فوق مطرح شد، امروزه قربانی شدن نوجوانان در مدارس به یک امر بدیهی تبدیل شده است که اثرات زیانباری را بر روی سلامت آنها در بلندمدت داشته و پژوهشهای فوق مبین این امر بودهاند. لذا با توجه به اینکه آموزش مهارتهای جرأتورزی میتواند در جهت کاهش مشکلات مربوط به سلامتی نوجوانان قربانی کمککننده باشد، در این پژوهش سعی شده است که به اثربخشی جرأتورزی نوجوانان قربانی قلدری پرداخته شود و لذا سؤال این پژوهش این است که آیا برنامه آموزش جرأتورزی قربانیان بر رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت نوجوانان قربانی قلدری اثربخش است؟
روششناسی پژوهش
این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی است. طرح پژوهش حاضر نیمهآزمایشی و از نوع پیشآزمون، پسآزمون- پیگیری یکماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه نوجوانان قربانی پسر 14 تا 17 ساله مدارس متوسطه دوم منطقه 17 شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 در بر میگرفت. شیوع بالای قربانی شدن نوجوانان در سنین 14 تا 17 در مناطق جنوبی شهر تهران (عیسیمراد، 1394) از جمله دلایل انتخاب این منطقه بهعنوان جامعه هدف بود. برای تعیین حجم نمونه پژوهش حاضر دو مدرسه (ابوریحان بیرونی و علامه طباطبایی) که به لحاظ جغرافیایی به هم نزدیک بودند از منطقه 17 انتخاب شدند. نوجوانان 14 تا 17 ساله مدارس انتخاب شده از لحاظ پرونده تحصیلی-انضباطی و مصاحبه با معلمان مورد بررسی قرار گرفتند. سپس لیست افراد 14 تا 17 ساله هر دو مدرسه که دارای پرونده تحصیلی و مشکل انضباطی بوده، تهیه شد. در ادامه پرسشنامه قربانی هارتر در بین نوجوانانی که شرایط فوق را داشتند اجرا شد. افرادی که نمره بالایی در قربانی شدن بدست آوردند (یک انحراف معیار بالاتر از میانگین)، بهصورت جداگانه مشخص شدند و در مرحله بعد از نظر متغیرهای نداشتن پدر و مادر، اعتیاد یکی از والدین یا وابسته نزدیک در خانواده اصلی به مواد مخدر، محکومیت در محاکم قضایی یکی از اعضای خانواده اصلی، مواد فروش بودن یکی از والدین یا وابسته نزدیک در خانواده اصلی، اعتیاد خود دانشآموز به یکی از مواد مخدر، فرزند طلاق بودن همتا شدند. تعداد 44 دانشآموز ملاکهای ورود (رضایت آگاهانه از مشارکت در پژوهش، داشتن دامنه سنی 14 تا 17 سال، اشتغال به تحصیل در مدارس متوسطه منطقه 17، توانایی پاسخگویی به سؤالات پرسشنامهها، داشتن سابقه قربانی شدن در مدرسه) و ملاکهای خروج (غیبت در بیش از 3 جلسه و شرکت همزمان در جلسات مشاوره و رواندرمانی دیگر) به پژوهش را داشتند. 4 دانشآموز که نمرات قربانی کمتری را نسبت به بقیه کسب کردند، کنار گذاشته شدند و در نهایت 40 دانشآموز از دو مدرسه (از هر مدرسه 20 نفر) به طور تصادفی انتخاب شدند. پس از آن به طور تصادفی تعیین شد که برنامه آموزشی جرأتورزی بر روی کدام گروه قربانی اجرا شود. در این پژوهش از برنامه آموزشی و پرسشنامههای زیر استفاده شده است.
ابزار پژوهش
الف: مقیاس قربانی هارتر (HVS[25]): این مقیاس در سال (1985) توسط هارتر طراحی شد که 6 گویهدارد و قربانی شدن را بهصورت سازهای تکعاملی میسنجد. طیف پرسشنامه بهصورت یک طیف لیکرت 4 گزینهای است. برای هر سؤال پاسخدهندگان بیان میکنند که کدام یک از عبارتها بیانگر وضعیت آنها است. سپس پاسخدهندگان بیان میکنند که چقدر گویهها (واقعاً یا تقریباً)، در موردشان صدق میکند. نمرهگذاری هر گویه از 1 (واقعاً درست در مورد من سمت راست) تا 4 (واقعاً درست در مورد من سمت چپ) است. آیتمهای 1، 2 و 4 نمرهگذاری معکوس دارند. میانگین نمره آیتمها بهعنوان نمره نهایی قربانی شدن فرد میباشد. لذا نمرات بالا در این ابزار نشاندهنده رفتارهای قربانی شدن بالا هستند. پژوهشگران خارجی برای بررسی میزان اعتبار پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده کردهاند که این میزان را برای کل مقیاس 83/0 گزارش کردهاند (آستین و جوزف[26]، 1996). اکبری بلوطبنگان، طالعپسند، رضایی و رحیمیانبوگر (1396) در پژوهشی که بر روی 400 نفر از نوجوانان مدارس متوسطه قم انجام دادهاند، ساختار تکعاملی بودن را در نمونه ایرانی تأیید نموده و میزان اعتبار ابزار را به روش آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 78/0، برای دختران 66/0 و برای پسران 85/0 گزارش کردهاند.
ب: پرسشنامه رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت[27]: این پرسشنامه نسخه اصلاحشده کامل پرسشنامه رفتارهای ارتقای سلامت بوده که به وسیله والکر، سکری است و پندر[28] (1987) توسعه یافت. ابزار از 52 آیتم تشکیل شده که 6 مؤلفه شد معنوی و خودشکوفایی (سؤالات 1 تا 11)، مسئولیتپذیری درباره سلامت (سؤالات 12 تا 24)، روابط بینفردی (سؤالات 25 تا 32)، مدیریت استرس (سؤالات 33 تا 37)، ورزش و فعالیت بدتی (سؤالات 38 تا 45) و تغذیه (سؤالات 46 تا 52) را در بر میگیرد. پرسشنامه بر روی طیف لیکرت 4 گزینهای (هرگز، گاهی اوقات، اغلب و بهطور معمول) قرار دارد. والکر و همکاران (1987) ضریب اعتبار ابزار را به روش آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 94/0 و برای مؤلفهها در دامنه 79/0 تا 94/0 گزارش کردهاند. این ابزار در ایران توسط محمدیزیدی، پاکپور و محمدیزیدی (1390) رواسازی شده و ضریب اعتبار ابزار را به روش آلفای کرونباخ برای کل ابزار 82/0 و برای هر کدام از خردهمقیاسها شامل تغذیه 82/0، فعالیت جسمی 79/0، مسئولیتپذیری در قبال سلامت 86/0، مدیریت استرس 91/0، روابط بینفردی 75/0 و رشد معنوی 64/0 بدست آوردهاند.
ج: برنامه آموزش جرأتورزی: برنامه آموزش جرأتورزی توسط اکبری بلوطبنگان، طالعپسند، رضایی و رحیمیانبوگر (1397) مختص نوجوانان قربانی تهیه و طراحی شده است. همانگونه که در زیر قابل مشاهده است این برنامه از 8 جلسه 90 دقیقهای تشکیل شده که روایی و اعتبار آن در نوجوانان قربانی تأیید شده است. به عقیده اکبری بلوطبنگان و همکاران (1397) برای طراحی جلسات آموزش جرأتورزی قربانیان قلدری، از مبانی نظری پیشین (شاپیرو، 2004؛ میگوئلسانز، مارتین و مارتینز[29]، 2012؛ استوری و اسلوبی[30]، 2013) استفاده شد. خلاصه بسته آموزشی جرأتورزی به شرح زیر تهیه شده است.
جدول 1: خلاصه برنامه آموزشی جرأتورزی برای دانشآموزان قربانی
جلسه |
عنوان جلسه |
شرح جلسه |
اول |
شناسایی رفتارهای مشکلساز |
در این جلسه پس از معارفه دانشآموزان و اجرای پیشآزمون به بررسی فرایند قربانی شدن یکی از اعضا پرداخته شده و ضمن تعریف قربانی شدن، انواع آن، نشانهها و مشکلات ناشی از قربانی شدن به تعریف جرأتورزی و شناسایی رفتارهای مشکلساز پرداخته شد. |
دوم |
جرأتمند بودن و رعایت حقوق و مسئولیتها |
ضمن گزارشی از تکلیف جلسه قبل و ارائه بازخورد، در اینجا به افراد آموزش داده میشود که آنها حقوق مشخصی دارند که نمیتوان این حقوق را از آنها گرفت و مسئولیتهایی نیز همراه با این حقوق دارند. همچنین به نوجوانان آموزش داده میشود که چگونه بدون تجاوز به حقوق دیگران، از حقوق خود دفاع کنند. |
سوم |
چشمپوشی از قلدر و کنارآمدن با آزار و اذیت دیگران |
ضمن گزارشی از تکلیف جلسه قبل و ارائه بازخورد، در این جلسه به فرد مهارت کنار آمدن با آزار و اذیت دیگران و تغییر آموزش داده میشود. همچنین در این جلسه از فرد قربانی خواسته میشود با استفاده از تکنیکهای آموزش داده شده حتیالمقدور قلدر را نادیده بگیرد و به طور کلی از قلدر و قلدری چشمپوشی کند چرا که اغلب افرادی که زورگویی میکنند، به دنبال یک واکنش از فرد مقابل هستند. |
چهارم |
مواجهه، برخورد و ایستادن در مقابل قلدر و دفاع از خود |
ضمن گزارشی از تکلیف جلسه قبل و ارائه بازخورد، در این جلسه آموزش داده میشود که به چه صورت با فرد قلدر مواجه شود و برخورد جدی و ایستادن در مقابل افراد زورگو در بسیاری از مواقع تأثیرگذار خواهد بود. همچنین ضمن آموزش سبک قاطعآنهای در پاسخ به موقعیتهای قلدری مهارتهای دفاع از خود آموزش داده میشود. |
پنجم |
فشار گروهی و مقابله با انتقادات |
ضمن گزارشی از تکلیف جلسه قبل و ارائه بازخورد، در این جلسه به فرد آموزش داده میشود چگونه فشار برای همرنگی با گروه را تشخیص داده و با آن مقابله کنند «در این قسمت تکنیکهای مقابله با فشار گروهی آموزش داده میشود». |
ششم |
حفظ خونسردی در مقابل شخص قلدر |
ضمن گزارشی از تکلیف جلسه قبل و ارائه بازخورد در این جلسه به نوجوانان آموزش داده میشود که چگونه در هنگام رویارویی با قلدری دیگران، خونسردی خود را حفظ کنند و چه کارهایی انجام دهند. «در اینجا ابتدا خونسردی برای دانشآموزان شرح داده میشود و به روشهایی که باعث خونسردی میشود اشاره میشود». |
هفتم |
یادگیری نه گفتن در برابر شخص قلدر |
ضمن گزارشی از تکلیف جلسه قبل و ارائه بازخورد، در این جلسه به فرد آموزش داده میشود که وقتی تمایلی به انجام کاری ندارد و شخص قلدر او را برای انجام آن کار تحتفشار قرار میدهد، چگونه پاسخ منفی داده و از انجام آن امتناع کند. |
هشتم |
داشتن یک حس خوب در مورد خود |
ضمن گزارشی از تکلیف جلسه قبل و ارائه بازخورد، در این جلسه به فرد مهارتِ داشتن احساس خوب درباره خود، خودپنداره و عزتنفس مثبت آموزش داده میشود. همچنین خلاصهای از دوره آموزش ارائه شده و در انتهای این جلسه پسآزمون از گروه آزمایش گرفته شد. |
شیوه اجرای پژوهش
پس از تعیین جامعه آماری و حجم نمونه ملاحظات اخلاقی صورت گرفت. در ابتدا کد اخلاق (IR.SEMUMS.REC.1397.009) از دانشگاه علوم پزشکی سمنان کسب شد. همچنین قبل از اجرای پرسشنامهها اصول اخلاقی نظیر محرمانه بودن اطلاعات کسبشده، کسب و جلب رضایت آگاهانه شرکتکنندگان پژوهش، عدم انتشار اطلاعات شرکتکنندگان به دیگران و ایجاد یک جو صمیمی و اطمینانبخش از جمله ملاحظاتی بود که پژوهشگر در این پژوهش مدنظر قرار داده است. همچنین به شرکتکنندگان اطمینان داده شد که شرکت در پژوهش برای تمامی آنها بهصورت داوطلبانه است و شرکتکنندگان در صورتی که تمایل به ادامه همکاری نداشتند، میتوانستند بهصورت آزادانه تصمیمگیری کنند. همچنین شرکتکنندگان مجاز بودند از نوشتن آدرس خود، خودداری نمایند و در صورت تمایل به داشتن نتایج، خواسته خود را اعلام نمایند. در ادامه پرسشنامه رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت در بین اعضای نمونه اجرا شد (پیشآزمون). سپس مداخله جرأتورزی در 8 جلسه 90 دقیقهای توسط پژوهشگران بر روی گروه قربانی (گروه آزمایش) اجرا شد. پس از انجام مداخله، پرسشنامه رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت مجدداً ارائه شد (پسآزمون). بعد از مدت زمان یکماه پیگیری بین گروهها صورت گرفت. پس از جمعآوری اطلاعات، به منظور تحلیل دادهها، از روشهای آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی با روش تحلیل واریانس چندمتغیری اندازهگیری مکرر استفاده شد. دادههای بهدست آمده از پرسشنامهها به وسیله نرمافزار SPSSV22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها
پیش از اجرای تحلیلها غربالگری دادهها مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا دادههای خارج از محدوده بررسی و با مراجعه به اصل پرسشنامهها رفع شد. در ادامه دادههای پرت تکمتغیری با استفاده از نمودار مستطیلی (Box Plot) بررسی و نتایج نشان داد که هیچ داده پرتی در دادهها وجود ندارد. قابل ذکر است که همه ابزارها با دقت توسط نوجوانان تکمیل شد و هیچ پرسشنامهای حذف نشد. در این پژوهش 40 دانشآموز پسر 14 تا 17 ساله قرار داشت که میانگین و انحراف معیار سن گروه آزمایش 02/1±75/15، گروه کنترل 02/1±25/15 و برای کل نمونه 04/1±50/15 بدست آمد. افزون بر آن همه دانشآموزان پسر بودند و در دامنه سنی 14 تا 17 سال قرار داشتند. میانگین و انحراف استاندارد سن گروه آزمایش 02/1±75/15، گروه کنترل 02/1±25/15 و برای کل 04/1±50/15 بود. همچنین نوجوانان در پایههای دهم (18 نفر)، یازدهم (14 نفر) و دوازدهم (8 نفر) مشغول به تحصیل بودند. نمونه همچنین یافتههای توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش در زیر ارائه شده است.
جدول 2: شاخصهای توصیفی متغیرهای پژوهش
متغیر |
گروه |
پیشآزمون |
پسآزمون |
پیگیری |
|||
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
||
خودشکوفایی و رشد معنوی |
آزمایش |
20/24 |
12/4 |
50/30 |
89/4 |
75/30 |
09/5 |
کنترل |
30/23 |
90/5 |
70/23 |
08/4 |
95/24 |
08/5 |
|
مسئولیتپذیری درباره سلامت |
آزمایش |
45/31 |
19/6 |
45/39 |
03/6 |
30/38 |
65/6 |
کنترل |
00/33 |
54/5 |
05/34 |
95/6 |
15/33 |
06/4 |
|
روابط بینفردی |
آزمایش |
70/19 |
40/4 |
00/24 |
51/4 |
95/23 |
82/2 |
کنترل |
35/20 |
63/3 |
50/20 |
14/2 |
15/21 |
02/4 |
|
مدیریت استرس |
آزمایش |
70/15 |
89/3 |
90/19 |
07/2 |
70/18 |
75/2 |
کنترل |
75/14 |
97/3 |
85/14 |
13/3 |
75/15 |
21/3 |
|
ورزش و فعالیت بدنی |
آزمایش |
30/19 |
15/5 |
20/20 |
10/4 |
10/20 |
43/3 |
کنترل |
15/18 |
80/3 |
00/19 |
49/3 |
70/18 |
75/5 |
|
تغذیه |
آزمایش |
45/21 |
57/4 |
50/26 |
32/3 |
35/25 |
08/2 |
کنترل |
35/20 |
52/4 |
40/20 |
49/4 |
55/21 |
59/4 |
همانطور که در جدول فوق مشاهده میشود، شاخصهای توصیفی متغیرهای پژوهش ارائه شده است. افزون بر آن در این پژوهش برای تحلیل دادهها از روش تحلیل واریانس چندمتغیری اندازهگیری مکرر استفاده شد. لذا قبل از انجام تحلیل، مفروضات آزمون مورد بررسی قرار گرفت. به منظور بررسی یکسانی ماتریسهای کواریانس از آزمون امباکس استفاده شد. نتایج حاکی از عدم برقراری این مفروضه بود (675/536=M باکس، 001/0P= و 494/1F=). برای بررسی مفروضه کرویت از آزمون موچلی استفاده شد که نتایج نشان داد این مفروضه برای متغیرهای خودشکوفایی و رشد معنوی (364/0=p و 947/0=W موچلی)، مسئولیتپذیری درباره سلامت (065/0=p و 863/0=W موچلی)، مدیریت استرس (115/0=p و 890/0=W موچلی) و ورزش و فعالیت بدنی (088/0=p و 877/0=W موچلی) برقرار است. این در حالی بود که این مفروضه برای متغیرهای روابط بینفردی (009/0=p و 774/0=W موچلی) و تغذیه (001/0=p و 649/0=W موچلی) برقرار نبود. با این حال میتوان مفروضه کرویت را پذیرفت و برای مقایسهها از اندازه اثر پیلایی و مقادیر تصحیح شده هوینفلت استفاده نمود. افزون بر آن به منظور بررسی واریانسهای خطای متغیر زمان در مراحل مختلف ارزیابی از آزمون لون استفاده شد. نتایج آزمون لون برای متغیر خودشکوفایی و رشد معنوی در هر سه مرحله پیشآزمون (084/0=p و 154/3=(1 و 38)F)، پسآزمون (247/0=p و 382/1=(1 و 38)F) و پیگیری (427/0=p و 646/0=(1 و 38)F) برقرار بود. همچنین این مفروضه برای پیشآزمون (656/0=p و 202/0=(1 و 38)F) و پسآزمون (375/0=p و 807/0=(1 و 38)F) مسئولیتپذیری درباره سلامت، پیشآزمون (477/0=p و 515/0=(1 و 38)F) و پیگیری (133/0=p و 360/2=(1 و 38)F) روابط بینفردی، پیشآزمون (519/0=p و 423/0=(1 و 38)F)، پسآزمون (090/0=p و 027/3=(1 و 38)F) و پیگیری (521/0=p و 419/0=(1 و 38)F) مدیریت استرس، پیشآزمون (296/0=p و 121/1=(1 و 38)F) و پسآزمون (496/0=p و 474/0=(1 و 38)F) فعالیت بدنی و پیشآزمون (947/0=p و 004/0=(1 و 38)F) و پسآزمون (071/0=p و 455/3=(1 و 38)F) تغذیه برقرار بود. این در حالی بود که این مفروضه برای پیگیری مسئولیتپذیری درباره سلامت (009/0=p و 661/7=(1 و 38)F)، پسآزمون روابط بینفردی (006/0=p و 525/8=(1 و 38)F)، پیگیری فعالیت بدنی (030/0=p و 072/5=(1 و 38)F) و پیگیری تغذیه (002/0=p و 561/10=(1 و 38)F) برقرار نبود. از این رو با توجه به برقراری مفروضات تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر، در ادامه نتایج حاصل از این آزمون ارائه شده است.
جدول 3: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری برای رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت
آزمون |
منبع |
اثر پیلایی |
F |
درجه آزادی فرضیه |
درجه آزادی خطا |
معنیداری |
مجذور اتا |
بینآزمودنی |
گروه |
551/0 |
763/6 |
6 |
33 |
0005/0 |
551/0 |
درون آزمودنی |
زمان |
687/0 |
931/4 |
12 |
27 |
0005/0 |
687/0 |
زمان * گروه |
645/0 |
084/4 |
12 |
27 |
001/0 |
645/0 |
نتایج ارائه شده در جدول فوق نشان میدهد با توجه به میزان F و سطح معنیداری، اثر بینگروهی گروه (0005/0=p، 763/6=(6 و 33)F و 551/0=اثر پیلایی) و درونگروهی زمان (0005/0=p، 931/4=(12 و 27)F و 687/0=اثر پیلایی) و تعامل زمان و گروه (001/0=p، 084/4=(12 و 27)F و 645/0=اثر پیلایی) معنیدار میباشد. پس از بررسی نتایج فوق، اثر تعامل نیز با آزمونهای پیگیری تکمتغیری بررسی شد که نتایج در جدول زیر گزارش شده است.
جدول 4: نتایج آزمون تکمتغیری در مورد اثر زمان و اثر تعاملی زمان و گروه برای رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت
متغیر |
منبع |
مجموع مجذورات |
Df |
میانگین مجذورات |
F |
معنیداری |
مجذور اتا |
خودشکوفایی و رشد معنوی |
زمان |
267/381 |
2 |
633/190 |
313/12 |
0005/0 |
245/0 |
زمان*گروه |
400/199 |
2 |
700/99 |
440/6 |
003/0 |
145/0 |
|
مسئولیتپذیری برای سلامت |
زمان |
350/450 |
886/1 |
803/238 |
607/10 |
0005/0 |
218/0 |
زمان*گروه |
850/310 |
886/1 |
832/164 |
321/7 |
002/0 |
162/0 |
|
روابط بینفردی |
زمان |
217/152 |
739/1 |
533/87 |
899/6 |
003/0 |
154/0 |
زمان*گروه |
717/98 |
739/1 |
767/56 |
474/4 |
019/0 |
105/0 |
|
مدیریت استرس |
زمان |
267/115 |
935/1 |
561/59 |
990/6 |
002/0 |
155/0 |
زمان*گروه |
067/84 |
935/1 |
439/43 |
098/5 |
009/0 |
118/0 |
|
فعالیت بدنی |
زمان |
817/16 |
911/1 |
799/8 |
503/0 |
598/0 |
013/0 |
زمان*گروه |
350/0 |
911/1 |
183/0 |
010/0 |
988/0 |
000/0 |
|
تغذیه |
زمان |
400/173 |
567/1 |
657/110 |
263/6 |
006/0 |
142/0 |
زمان*گروه |
267/125 |
567/1 |
940/79 |
525/4 |
022/0 |
106/0 |
نتایج آزمونهای تکمتغیری در جدول فوق در مورد اثر زمان و تعامل زمان و گروه حاکی از آن است که این میزان برای همه مؤلفههای رفتارهای ارتقای سلامت به استثنای اثر زمان فعالیت بدنی برقرار است. نتایج مربوط به بررسی مقایسه زوجی اثر تعاملی زمان و گروه در جدول زیر آمده است.
جدول 5: نتایج مقایسه زوجی اثر تعاملی زمان و گروه برای رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت
متغیر |
آزمون |
گروه |
تفاوت میانگینها |
خطای استاندارد |
معنیداری |
|
خودشکوفای و رشد معنوی |
پیشآزمون |
آزمایش |
کنترل |
900/0 |
622/1 |
582/0 |
پسآزمون |
آزمایش |
کنترل |
800/6 |
425/1 |
0005/0 |
|
پیگیری |
آزمایش |
کنترل |
800/5 |
608/1 |
001/0 |
|
مسئولیتپذیری برای سلامت |
پیشآزمون |
آزمایش |
کنترل |
550/1- |
857/1 |
409/0 |
پسآزمون |
آزمایش |
کنترل |
400/5 |
057/2 |
012/0 |
|
پیگیری |
آزمایش |
کنترل |
150/5 |
742/1 |
005/0 |
|
روابط بینفردی |
پیشآزمون |
آزمایش |
کنترل |
650/0- |
276/1 |
613/0 |
پسآزمون |
آزمایش |
کنترل |
500/3 |
116/1 |
003/0 |
|
پیگیری |
آزمایش |
کنترل |
800/2 |
097/1 |
015/0 |
|
مدیریت استرس |
پیشآزمون |
آزمایش |
کنترل |
950/0 |
244/1 |
450/0 |
پسآزمون |
آزمایش |
کنترل |
050/5 |
840/0 |
0005/0 |
|
پیگیری |
آزمایش |
کنترل |
950/2 |
946/0 |
003/0 |
|
فعالیت بدنی |
پیشآزمون |
آزمایش |
کنترل |
150/1 |
432/1 |
427/0 |
پسآزمون |
آزمایش |
کنترل |
200/1 |
204/1 |
325/0 |
|
پیگیری |
آزمایش |
کنترل |
400/1 |
497/1 |
356/0 |
|
تغذیه |
پیشآزمون |
آزمایش |
کنترل |
100/1 |
438/1 |
449/0 |
پسآزمون |
آزمایش |
کنترل |
100/6 |
248/1 |
0005/0 |
|
پیگیری |
آزمایش |
کنترل |
800/3 |
128/1 |
002/0 |
نتایج ارائه شده در جدول فوق مبین این بوده که در نمرات پیشآزمون همه مؤلفههای رفتارهای ارتقای سلامت بین دو گروه تفاوت معنیداری وجود نداشت. این در حالی بود که در نمرات پسآزمون و پیگیری همه متغیرها به استثنای متغیر فعالیت بدنی بین دو گروه تفاوت معنیداری بدست آمده است که حاکی از اثربخشی آموزش جرأتورزی به روش شناختی-رفتاری بر رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت قربانیانِ قلدری بوده است. نمودارهای زیر میانگین دو گروه را در سه مرحله ارزیابی رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت نمایش میدهد.
بحث و نتیجه گیری
آموزش مهارتهای جرأتورزی به گونهای است که فرد بتواند احساسات منفی و مثبتش را به سهولت بیان کند. از این رو این آموزش میتواند برای قربانیان قلدری مفید باشد و در سلامت آنها تأثیرگذار باشد؛ لذا هدف از پژوهش حاضر اثربخشی برنامه آموزش جرأتورزی قربانیان بر رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت نوجوانان قربانی قلدری بود.پس از بررسی و برقراری مفروضات، نتایج نشان داد در نمرات پیشآزمون همه مؤلفههای رفتارهای ارتقای سلامت بین دو گروه تفاوت معنیداری وجود نداشت. این در حالی بود که در نمرات پسآزمون و پیگیری همه متغیرها به استثنای متغیر فعالیت بدنی بین دو گروه تفاوت معنیداری بدست آمد، که حاکی از اثربخشی آموزش جرأتورزی به روش شناختی-رفتاری بر رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت قربانیان قلدری بود. این یافتهها با نتایج پژوهشهای پیشین (مؤمنی جاوید، نادری نوبندگانی و حسینیان، 1394؛ بدری گرگری و زمانلو گرگری، 1395؛ مفیدی و همکاران، 1395؛ صدیقیارفعی و همکاران، 1399؛ محمدی و همکاران، 1399؛ اسپیواک و پروثرواستیث، 2001؛ آبادا، هو و رام[31]، 2008) همسو بود. به عقیده پژوهشگران میتوان گفت تغییرات ایجاد شده در فرایند نوجوانی باعث شده است که بسیاری از نوجوانان در معرض خطرات و رفتارهای پرخطر بهداشتی قرار بگیرند. به این معنی که نوجوانان به اندازه بزرگسالان، رفتارهای سلامت را موضوع بااهمیتی در زندگی تلقی نمیکنند و اغلب رفتارهایی انجام میدهند که آنها را در معرض خطرات تهدیدکننده قرار میدهد. رفتارهایی از قبیل سیگار کشیدن، کاهش فعالیتهای جسمی، تغذیه نامناسب که میتواند در آینده منجر به خطرات جسمی در آنان شود (وارلند و همکاران، 2014). پژوهش آبادا و همکاران (2008) که اثرات قلدری و قربانی شدن بر سلامت عمومی و سلامت روان نوجوانان کانادایی را نشان داده به نوعی با نتایج این مطالعه همخوانی داشت. در تبیین این یافته میتوان گفت قلدری و قربانی شدن در مدرسه با سلامت عمومی ضعیف، اضطراب، ناامنی و افسردگی بالا همراه است؛ از این رو آموزش مهارتهای جرأتورزی میتواند در جهت ارتقای سلامت به آنها کمک کند. همراستا با نتایج این پژوهش هرتز و همکاران (2015) به بررسی ارتباط قلدری و قربانی و رفتارهای بهداشتی در میان دانشآموزان دبیرستانی ایالات متحده پرداختند که نتایج نشان داد قلدری با تمامی رفتارهای سلامت همراه و همبسته بوده است و از این رو نقش اساسی در سلامت نوجوانان دارد. به این معنی که قلدری و قربانی شدن با عوامل مرتبط با خشونت، عوامل مرتبط با وزن و فعالیتهای فیزیکی، عوامل خطر جنسی و استفاده از مواد و سایر عوامل خطر مرتبط بودهاند. از سوی دیگر شواهد پژوهشی آوسار و آلکیا (2017) نشان داد آموزش جرأتورزی بر قلدری و سطوح جرأتورزی دانشآموزان پایه پنجم و ششم مدراس آنکارا اثربخش است که میتوان گفت با نتایج این مطالعه همخوان است. در تبیین این یافته باید عنوان کرد، آموزش جرأتورزی به نوجوانان قربانی کمک میکند تا از حقوق خود و حریم شخصی خود بدون سوءاستفاده از دیگران و یا سلطهجویی بر آنان دفاع کنند. همچنین به نوجوانان قربانی این امکان را میدهد تا باور کنند که میتوانند به اهداف خود برسند و احساسات درونی خود را بدون ترس از دست دادن محبت و احترام دیگران، بیان کنند. از این رو آموزش مهارتهای جرأتورزی میتواند از قربانی شدن نوجوانان بکاهد و سلامت آنها را ارتقا دهد. در خصوص خودشکوفایی و رشد معنوی بهعنوان یک رفتار سلامت باید گفت، نوجوانانی که از سلامت روحی و جسمی برخوردار بودند بهتر توانستند که به رشد و شکوفا شدن دست یابند (چن، جیمز و وانگ[32]، 2007) که این یافته با نتایج پژوهش حاضر همسو بوده است. برنامه آموزشی جرأتورزی به شیوه شناختی-رفتاری که در این پژوهش اجرا شده است، بیانگر این بوده که نوجوانانی که توانستند از آموزش جرأتورزی برای کاهش قربانی شدن خود استفاده کنند به مراتبی از رشد و خودشکوفایی دست یابند. یافته دیگر این پژوهش نشان داد که مداخله جرأتورزی قربانیان قلدری بر مسئولیتپذیری در قبال سلامت نوجوانان قربانی اثربخش واقع شده است. به نظر میرسد نوجوانان وقتی مورد قلدری قرار میگیرند و رو به رفتارهای پرخاشگرانه میآورند، خودمراقبتی کمی داشته و همین امر باعث میشود که سلامت آنها به خطر افتد، چرا که با انجام مداخله پژوهش حاضر میزان خودمراقبتی و مسئولیتپذیری این گروه بهبود پیدا کرده است. همچنین این گروه در متغیر روابط بینفردی پس از مداخله جرأتورزی قربانیان قلدری توانستند روابط بهتری را از خود به نمایش بگذارند. این یافته میتواند نشان دهد که خانوادهها باید در زمینه مدیریت استرس برنامهریزی، آموزش و نظارت داشته باشند تا بین ساعات درس خواندن و مطالعه غیر درسی و تفریح نوجوان تعادل ایجاد گردد تا از استرس و فشار روحی آنها جلوگیری گردد (متقی، افسر و توکلی، 1395). از سوی دیگر یافته بدری گرگری و زمانلوی گرگری (1395) که به اثربخشی آموزش جرأتورزی بر بهبود کیفیت زندگی، سلامت روان و روابط اجتماعی نوجوانان دختر قربانی پرداختند، با نتایج مطالعه حاضر همراستا است. در تبیین این یافته میتوان گفت، قربانیان قلدری با کسب مهارتهای جرأتورزی، راهحلهای متفاوتی برای حل چالشهای مربوط به قلدری یاد میگیرند، انعطافپذیری بیشتری نشان میدهند، کمتر مطیع درخواستهای دیگران میشوند و بنابراین سلامت آنها ارتقا مییابد. همسو با نتایج این پژوهش مفیدی و همکاران (1395) در مطالعهای که به اثربخشی آموزش مهارتهای جرأتورزی در دانشآموزان قربانی قلدری پرداختند این آموزش را اثربخش یاد کردند. در تبیین این یافته میتوان گفت آموزش جرأتورزی به نوجوانان قربانی احساس امنیت داده و او را در مقابل تلخیهای نامطلوب قلدری دیگران محافظت میکند. در این صورت نوجوان احساس کنترل و قدرت بیشتر و خشم و نامیدی کمتری خواهد داشت. این امر با تقویت آرامش و حفظ خونسردی در اوضاع نامطلوب از شدت بحران نوجوان قربانی میکاهد و توان مقابلهاش در برابر فرد قلدر افزایش مییابد که این امر خود باعث ارتقای سلامت در او میشود. در نهایت بهصورت کلی در تبیین یافتههای پژوهش حاضر میتوان گفت آموزش جرأتورزی به قربانیان قلدری باعث میشود که فرد بتواند با مهارتهای جرأتورزی رفتارهای پرخطر برای سلامت را کاهش دهد. در این آموزش فرد قربانی یاد میگیرد با دیگران به درستی ارتباط برقرار کند و خودش را از سواستفاده دیگران و همچنین بسیاری از رفتارهای مخرب سلامتی دور نگه دارد و رفتارهای مرتبط با سلامت را در خود ارتقا دهد. در واقع در آموزش جرأتمندی به فرد آموزش داده میشود به چه صورت رفتارهای مبتنی بر جسارت از خود نشان دهد که بتواند در مقابل افراد و تقاضاهایی که ممکن است در جهت تخریب سلامتیاش باشد، واکنش مثبت و قابل قبولی نشان دهد. فرد قربانی زمانی که این مهارتها را فرا میگیرد، آموزش میبیند که با مهارتهای جرأتمندی استرس خود را مدیریت کند، در قبال سلامتی خود مسئول باشد، به رشد معنوی خود توجه کرده و سعی در شکوفایی خود نماید، در روابط بینفردی خود تجدید نظر کند و در صورت مشکل این روابط را بهبود ببخشد.
مانند هر پژوهشی، این پژوهش نیز محدودیتهایی داشت. نخستین محدودیتاین مطالعه مربوط به قلمرو مکانی و زمانی مطالعه میباشد. این مطالعه بر روی نوجوانان 14 تا 17 ساله شهر تهران صورت گرفته، لذا تعمیمدهی آن به سایر اقشار یا شهرهای دیگر با احتیاط صورت گیرد. حجم کم نمونه و انتخاب نمونه از یک محدوده جغرافیایی مشخص (منطقه 17 شهر تهران) از جمله محدودیتهای دیگر این پژوهش بود. به این معنی که بین مناطق گوناگون کشور تفاوتهای جغرافیایی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی وجود دارد. همچنین وجود متغیرهای کنترل نشده نظیر وضعیت اقتصادی و محدود بودن دوره پیگیری از جمله مواردی بوده که باید به آنها توجه کرد. افزون بر آن اینمطالعه بر روی نوجوانان پسر صورت گرفته است که میتواند یکی دیگر از محدودیتهای این مطالعه باشد. از این رو به پژوهشگران پیشنهاد میشود که در آینده مطالعاتی را طرحریزی کنند که اثربخشی برنامه آموزش جرأتورزی قربانیان قلدری را با متغیرهای مختلف همدلی، احساس تنهایی، حرمت خود، مشکلات بینفردی، حمایت اجتماعی، عزتنفس، خودپنداره و خودکارآمدی مورد بررسی قرار دهند تا از این طریق دانش منسجمی در خصوص متغیرهای ذکر شده و روابط این سازهها با سایر سازهها که قابلیت بیشتری در برنامهریزیهای مربوطه دارد، حاصل شود. پیشنهاد دیگر این بوده که این مداخله را میتوان بر روی نوجوانان دختر در سایر شهرها و استآنهای کشور مورد مطالعه قرار داد. همچنین با توجه به برجسته بودن نقش قربانی شدن نوجوانان در سلامت روانی و جسمی آنها، پیشنهاد میشود برنامههایی از قبیل سخنرانی، جلسات آموزش خانواده ویژه افزایش مهارتهای مربوط به مقابله، پیشگیری و کنترل قربانی شدن میتواند اثرگذار باشد. مسلماً همه این پیشنهادات بدون همکارای و نظارت مستقیم والدین و خانوادهها و دستاندرکاران تعلیم و تربیت امکانپذیر نخواهد بود. در نهایت بدین وسیله از مدیریت آموزش و پرورش، کادر آموزشی مدارس متوسطه ابوریحان بیرونی و علامه طباطبائی منطقه 17 شهر تهران و کلیه نوجوانانی که حاضر به شرکت در این پژوهش شدهاند به خاطر صبر، بردباری و همکاری، تقدیر و تشکر مینمایم و امیدوارم این پژوهش گام کوچکی در جهت بهبودی آنها باشد. همچنین پژوهشگران از کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی سمنان کمال تشکر و قدردانی را دارند.
ملاحظات اخلاقی
تمامی اصول اخلاقی در این مقاله در نظر گرفته شده است. شرکتکنندگان در جریان هدف پژوهش و مراحل اجرای آن قرار گرفتند. آنها همچنین از محرمانه بودن اطلاعات خود اطمینان داشتند.
حامی مالی
مقاله بدون حامی مالی میباشد.
تعارض منافع
هیچگونه تعارضی در منافع بین نویسندگان وجود ندارد.
سپاسگزاری
از کلیه افرادی که در انجام این پژوهش با همکاری داشتند، تشکر مینماییم.
[1]. victimization
[2]. Longobardi, Prino, Fabris & Settanni
[3]. Andreou, Tsermentseli, Anastasiou & Kouklari
[4]. Moore, Astor & Benbenishty
[5]. Espelage & Holt
[6]. Stubbs-Richardson & May
[7]. Brendgen & Poulin
[8]. Crapanzano
[9]. Cava, Buelga & Tomás
[10]. Schacter
[11]. health behavior
[12]. Van Vuuren et al
[13]. Sharma & Romas
[14]. World Health Organization
[15]. O’Reilly, Svirydzenka, Adams & Dogra
[16]. assertiveness
[17]. Avşar & Alkaya
[18]. Averkieva, Chayka & Glushkov
[19]. Jenkins, Demaray, Fredrick & Summers
[20]. Chen, Pu & Johnston
[21]. Ünal
[22]. Warland, McKellar & Diaz
[23]. Peneva & Mavrodiev
[24]. Srabstein & Piazza
[25]. Harter victimisation scale
[26]. Austin & Joseph
[27]. health-promoting behavior
[28]. Walker, Sechrist & Pender
[29]. Miguelsanz, Martin & Martinez
[30]. Storey & Slaby
[31]. Abada, Hou & Ram
[32]. Chen, James & Wang