فرنوش صفوی فر؛ علی نوری؛ جمیله زارعی؛ یلدا متقالچی؛ فرزاد پیرویان؛ نازیلا یوسفی
چکیده
برای آن که سیاستگذار بتواند مداخلات مناسبی برای مدیریت جو روانی ناشی از همهگیری کووید 19 طراحی و اجرا کند، بایستی در مقاطع مختلف زمانی، سریع، جامع و طبقهبندیشده اطلاعات مربوط به گروههای مختلف جامعه را پایش کند. هدف این مطالعه طراحی و اجرای پرسشنامهای برای ارزیابی فشار روانی با این خصوصیات بود. با استفاده از پرسشنامه طراحی ...
بیشتر
برای آن که سیاستگذار بتواند مداخلات مناسبی برای مدیریت جو روانی ناشی از همهگیری کووید 19 طراحی و اجرا کند، بایستی در مقاطع مختلف زمانی، سریع، جامع و طبقهبندیشده اطلاعات مربوط به گروههای مختلف جامعه را پایش کند. هدف این مطالعه طراحی و اجرای پرسشنامهای برای ارزیابی فشار روانی با این خصوصیات بود. با استفاده از پرسشنامه طراحی شده برای ارزیابی فشار روانی در جمعیت عمومی و پرسنل درمان و با مدنظر قرار دادن مدل انتقال دانش ریو، نظرسنجی آنلاین در تابستان سال 98 در سطح استان تهران انجام شد. در عموم مردم، در دوره زمانی موردنظر، تمامی متغیرهای مستقل (استرس اقتصادی-اجتماعی، رعایت پروتکلهای بهداشتی، اعتماد به مسئولان بهداشتی و استرسهای شغلی کادر درمان) دارای اثرات معنیداری بر متغیر دیسترس عمومی هستند. بیشترین تاثیر بر میزان دیسترس عمومی متعلق به متغیر استرس اقتصادی-اجتماعی بود. مدل رگرسیونی استخراجشده این امکان را در اختیار سیاستگذار قرار میدهد که میزان دیسترس عمومی جامعه را با توجه به متغیرهای مستقل برآورد نماید. نتایج نشان میدهد که علیرغم عوامل استرسزا، تابآوری روانی جامعه مورد مطالعه در مقطع زمانی مطالعه مناسب بوده و همچنان به مسئولان بهداشتی اعتماد و در رعایت پروتکلهای بهداشتی با آنها همکاری دارند. اما تفاوتهای گستردهای که در مطالعات مختلف در سطح دیسترس و عوامل تشدیدکننده آن در مکانها و زمانهای مختلف وجود دارد نشاندهنده ضرورت رصد دقیق و مستمر تحولات جامعه در برهههای مختلف همهگیری است.
حسین محققی؛ محمد مینایی؛ ابوالقاسم یعقوبی؛ مهران فرهادی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی بر ابعاد سخترویی مادران کودکان مبتلا به سرطان میباشد.روش: طرح پژوهش حاضر از نوع آزمایشی همراه با پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را مادران کودکان مبتلا به سرطان که در اردیبهشت و خرداد 98 در بیمارستان بعثت بستری بودند، تشکیل میدادند. ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی بر ابعاد سخترویی مادران کودکان مبتلا به سرطان میباشد.روش: طرح پژوهش حاضر از نوع آزمایشی همراه با پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را مادران کودکان مبتلا به سرطان که در اردیبهشت و خرداد 98 در بیمارستان بعثت بستری بودند، تشکیل میدادند. که تعداد 43 نفر برای شرکت در پژوهش اعلام آمادگی کردند. در نهایت با توجه به ملاکهای ورود و خروج و افت آزمودنی تعداد 28 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جایابی شدند. سپس برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی به تعداد 8 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا شد و پیش آزمون و پس آزمون بر روی گروههای آزمایش و کنترل با استفاده از پرسشنامه سخت رویی کوباسا انجام گرفت. در نهایت به وسیله نرمافزار اس پی اس اس تحلیل آماری کوواریانس بر روی دادههای به دست آمده از پرسشنامه ها انجام شد.یافتهها: نتایج پژوهش حاکی از این مطلب بود که برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی، نمره کل سخت رویی را در مادران کودکان مبتلا به سرطان افزایش داد (F=6.17, P<0/05). هم چنین بر ابعاد چالش و تعهد تاثیر معناداری مشاهده شد ولی بر بعد کنترل تاثیر معناداری یافت نشد.نتیجه گیری: در این پژوهش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با هدف قرار دادن سازوکار سخترویی نمره ابعاد چالش و کنترل را در مادران کودکان مبتلا به سرطان افزایش داد. بنابراین، این برنامه میتواند در طی دوران بستری کودکان در بیمارستان بر روی مادران اجرا شود تا تحمل بیماری فرزندشان برایشان آسانتر شود.
سعید رضایی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی، اضطراب و استرس مادران دارای کودکان مبتلا به اتیسم انجام شده است. این مطالعه از نوع آزمایشی باطرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال اتیسم مرکز اتیسم دوم آوریل شهر تهران در سال 97-96 بود که از بین آنها تعداد ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی، اضطراب و استرس مادران دارای کودکان مبتلا به اتیسم انجام شده است. این مطالعه از نوع آزمایشی باطرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال اتیسم مرکز اتیسم دوم آوریل شهر تهران در سال 97-96 بود که از بین آنها تعداد 18 مادر دارای کودک با اختلال اتیسم به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. از مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس،(DASS-21 )، برای گرداوری دادهها استفاده شد و از تحلیل واریانس و تحلیل کوواریانس با رعایت پیش فرضها، برای تحلیل داده ها استفاده شد. برنامه درمانی در 12 جلسه متوالی دو ساعته به مدت دو ماه برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون، نمرات افسردگی، اضطراب و استرس مادران گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری(05/0P>)، کاهش یافته است. با توجه به موثر بودن درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای کاهش افسردگی، اضطراب و استرس مادران دارای فرزند اتیسم از این روش میتوان به عنوان یک مداخله روان شناختی در کنار سایر مداخله ها استفاده نمود
مرتضی روزبهانی؛ پریسا شریفی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، مقایسه شدت علائم افسردگی و سرعت پردازش اطلاعات در میان مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه و نوجوانان بهنجار بود. طرح پژوهش حاضر، علی – مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل نوجوانان بهنجار و مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه شهر کرج در زمستان 1396 بود. نمونه ی پژوهش شامل 52 شرکت کننده (26 فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، مقایسه شدت علائم افسردگی و سرعت پردازش اطلاعات در میان مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه و نوجوانان بهنجار بود. طرح پژوهش حاضر، علی – مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل نوجوانان بهنجار و مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه شهر کرج در زمستان 1396 بود. نمونه ی پژوهش شامل 52 شرکت کننده (26 فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه و 26 فرد بهنجار) بود که به روش دردسترس انتخاب شدند و بر اساس سن و جنس همتاسازی شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه افسردگی کودک و خرده آزمون رمزگردانی آزمون هوشی وکسلر چهار استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که در مقایسه با افراد بهنجار، مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه میزان خلق منفی، عزت نفس منفی و ناکارآمدی بالاتر، و سرعت پردازش اطلاعات پایین تری را نشان می دهند. اما، از نظر علائم فقدان لذت و مشکلات ارتباطی تفاوتی بین دو گروه مشاهده نشد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که نسبت به نوجوانان بهنجار، نوجوانان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بیشتر مستعد تجربه علایم خلقی و مشکلات شناختی مانند ضعف در پردازش اطلاعات هستند. در نتیجه، توجه به این موارد نیز در مداخلات درمانی افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ضروری است.
عبدالله معتمدی؛ محمدعلی سلطانی؛ عطیه حامدی
چکیده
پژوهش حاضر به منظور شناسایی نشانگان و طراحی مدل سندرم استرس جابهجایی در سالمندان ساکن در مراکز نگهداری سالمندی انجام شد. به همین منظور پس از بررسی مبانی نظری در این زمینه سؤالاتی برای انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته استخراج گردید. با 16 نفر از سالمندانی که از ورود آنها به خانه سالمندان بیش از دو ماه نمیگذشت، مصاحبه انجام شد. ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور شناسایی نشانگان و طراحی مدل سندرم استرس جابهجایی در سالمندان ساکن در مراکز نگهداری سالمندی انجام شد. به همین منظور پس از بررسی مبانی نظری در این زمینه سؤالاتی برای انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته استخراج گردید. با 16 نفر از سالمندانی که از ورود آنها به خانه سالمندان بیش از دو ماه نمیگذشت، مصاحبه انجام شد. پس از پیاده سازی، با استفاده از روش نظریه مبنایی مصاحبه ها کدگذاری شدند. از مجموع 16 مصاحبه انجامشده، تعداد 112 کد در مرحله کدگذاری باز شناسایی شدند؛ 12 مقوله فرعی در مرحله کدگذاری محوری و 5 مقوله اصلی در مرحله کدگذاری انتخابی شناسایی شدند. مقولههای اصلی شامل نشانههای بالینی، دلایل جابهجایی، احساس رضایت، بعد محیطی و نشانههای جسمانی بودند. پس از شناسایی نشانههای سندرم استرس جابهجایی، مقولههای شناسایی شده در متغیرهای شرایط علّی، شرایط میانجی، پیامدها و پدیدهها تحلیل و طبقه بندی شدند و در نهایت از رابطه بین مقوله ها مدلی کیفی ارائه شد. الگوی نهایی ترسیم شده، حاکی از تاثیر عوامل تسریع کننده و زمینه ساز از جمله استقلال در تصمیم گیری برای جابهجایی و عوامل محیطی و رفتاری مراکز سالمندان در بروز سندرم استرس جابهجایی است. در واقع داوطلبانه بودن و رضایتمندی فرد سالمند از سویی و فراهم بودن عوامل محیطی از سویی دیگر نقش بسزایی در پذیرش محیط جدید از سوی سالمندان دارد.
علیاکبر حدادی کوهسار؛ علیرضا مرادی؛ باقر غباریبناب؛ فرناد ایمانی
دوره 9، شماره 31 ، تیر 1397، ، صفحه 1-30
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی معنویتدرمانی مبتنی بر فرهنگ ایرانی با رویکرد شناختی-رفتاری با رویکرد ذهنآگاهی مبتنی بر کاهش استرس در کاهش افسردگی،اضطرابواسترس در بیماران مبتلا به درد مزمن بود. جامعه آماری پژوهش کلیه بیماران مبتلا به درد مزمن عضلانی-اسکلتی مراجعهکننده به بیمارستان حضرترسولاکرم (ص) در شهر تهران بود. ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی معنویتدرمانی مبتنی بر فرهنگ ایرانی با رویکرد شناختی-رفتاری با رویکرد ذهنآگاهی مبتنی بر کاهش استرس در کاهش افسردگی،اضطرابواسترس در بیماران مبتلا به درد مزمن بود. جامعه آماری پژوهش کلیه بیماران مبتلا به درد مزمن عضلانی-اسکلتی مراجعهکننده به بیمارستان حضرترسولاکرم (ص) در شهر تهران بود. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی با پیشآزمون-پسآزمون، گروه کنترل و دوره پیگیری بود. در این پژوهش تعداد 45 نفر با استفاده از روش نمونهگیری داوطلبانه در سه گروه 15 نفره (معنویتدرمانی، ذهنآگاهی و کنترل) طی 8 جلسهی 90 دقیقهای تحت مداخله قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی و مقیاسافسردگی،اضطرابواسترس استفاده شد. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که میانگین افسردگی، اضطراب و استرس در دو گروه معنویتدرمانی مبتنی بر فرهنگ ایرانی با رویکرد شناختی-رفتاری و ذهنآگاهی مبتنی بر کاهش استرس با یکدیگر تفاوت معناداری ندارند. به عبارت دیگر اثربخشی مداخله های درمانی در هر دو گروه یکسان میباشد. مقایسههای زوجی نشان میدهد که بین افسردگی، اضطراب و استرس در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد. افزون بر این میانگین افسردگی، اضطراب و استرس در بین گروههای معنویتدرمانی و ذهنآگاهی با گروه کنترل تفاوت معناداری دارند. میانگین افسردگی، اضطراب و استرس در گروههای معنویتدرمانی و ذهنآگاهی پایینتر از گروه کنترل میباشد. به عبارت دیگر اثربخشی معنویتدرمانی و ذهنآگاهی در کاهش افسردگی، اضطراب و استرس بیشتر از گروه کنترل در بیماران مبتلا به درد مزمن میباشد. نتایج پژوهش نشان داد که مداخله معنویتدرمانی مبتنی بر فرهنگ ایرانی با رویکرد شناختی-رفتاری و مداخله ذهنآگاهی مبتنی بر کاهش استرس در کاهش افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران مبتلا به درد مزمن اثربخش بودند.
عطیه صفرزاده؛ دکتر رسول روشن؛ دکتر جلالالدین شمس
دوره 3، شماره 6 ، فروردین 1391، ، صفحه 1-23
چکیده
زمینه و هدف از پژوهش: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی - رفتاری در کاهش اضطراب، افسردگی و استرس زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد.
روش تحقیق: پژوهش حاضر طرح آزمایشی همراه با پیشآزمون - پسآزمون و گروه کنترل است . با مراجعه به درمانگاه بیمارستان مصطفی خمینی شهر تهران تعداد 18 زن مبتلا به سرطان پستان، ...
بیشتر
زمینه و هدف از پژوهش: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی - رفتاری در کاهش اضطراب، افسردگی و استرس زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد.
روش تحقیق: پژوهش حاضر طرح آزمایشی همراه با پیشآزمون - پسآزمون و گروه کنترل است . با مراجعه به درمانگاه بیمارستان مصطفی خمینی شهر تهران تعداد 18 زن مبتلا به سرطان پستان، بر اساس ملاکهای ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی در گروه کنترل و آزمایش گنجانده شدند. اعضای گروه آزمایش به مدت ده جلسه هفتگی تحت آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری برای زنان مبتلا به سرطان پستان قرار گرفتند. اضطراب، استرس و افسردگی گروه آزمایش و کنترل یک بار قبل و یک بار بعد از اجرای برنامه به طور همزمان و با استفاده از پرسشنامهDASS-21 و HADS ارزیابی شد. نتایج کوواریانس نشان میدهد که افراد گروه آزمایش وکنترل قبل از شروع مداخله از لحاظ متغیرهای مذکور تفاوت معناداری نداشتند.
یافتهها:نتایج بهدستآمده از تحلیل کوواریانس، حاکی از اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی - رفتاری برای زنان مبتلا به سرطان پستان در کاهش خردهمقیاس استرس پرسشنامه DASS-21 (05/0P<)، خردهمقیاس اضطراب پرسشنامه DASS-21، خردهمقیاس افسردگی پرسشنامهDASS-21، خردهمقیاس اضطراب پرسشنامه HADS و خردهمقیاس افسردگی HADS (01/0P<) در افراد گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل است.
نتیجهگیری: آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی - رفتاری برای زنان مبتلا به سرطان پستان میتواند به عنوان یک روش مؤثر در بهبود وضعیت روانشناختی این گروه از زنان در مراکز درمانی و مراقبتی مربوط به آنها به کار گرفته شود.
دکتر فرامرز سهرابی؛ مهرنوش دارینی؛ حسین داوودی
دوره 2، شماره 5 ، دی 1390، ، صفحه 28-49
چکیده
در پژوهش حاضر، اثربخشی روش آموزش ایمنسازی در مقابل استرس بر کاهش استرس، اضطراب و افسردگی زنان شاغل مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش روش مورد استفاده نیمهآزمایشی است و جامعه مورد مطالعه این پژوهش را کلیه زنان کارمند بخش خصوصی بهزیستی شهر تهران در سال 1389 تشکیل میدهند. تعداد 24 نفر از کارمندان زن که نمره کسب شده آنها در پرسشنامه ...
بیشتر
در پژوهش حاضر، اثربخشی روش آموزش ایمنسازی در مقابل استرس بر کاهش استرس، اضطراب و افسردگی زنان شاغل مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش روش مورد استفاده نیمهآزمایشی است و جامعه مورد مطالعه این پژوهش را کلیه زنان کارمند بخش خصوصی بهزیستی شهر تهران در سال 1389 تشکیل میدهند. تعداد 24 نفر از کارمندان زن که نمره کسب شده آنها در پرسشنامه مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) لایبوند بالاتر از میانگین بود به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 12 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 2 ساعته آموزش ایمنسازی در مقابل استرس را دریافت کردند. هر دو گروه دو بار (پیشآزمون، پسآزمون) مورد آزمون و ارزیابی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد که روش آموزش ایمنسازی در مقابل استرس در کاهش استرس، اضطراب و افسردگی زنان شاغل مؤثر است.