مقاله پژوهشی
حسن شاهی؛ خدامراد مؤمنی؛ جهانگیر کرمی؛ عماد اشرفی
چکیده
این مقاله دارای دو بخش اصلی است. در بخش نخست به معرفی اُلگوی «پارادایمهای زناشویی» (ویلوگبی و همکاران، 2015) پرداخته شده است. در این مفهومپردازی، تمام باورهای فرد (زن یا مرد) دربارۀ ازدواج و زندگی زناشویی را میتوان در 2 حیطۀ متمایز دستهبندی نمود: «باورهای مربوط به متأهل شدن» و «باورهای مربوط به متأهل ماندن». «باورهای ...
بیشتر
این مقاله دارای دو بخش اصلی است. در بخش نخست به معرفی اُلگوی «پارادایمهای زناشویی» (ویلوگبی و همکاران، 2015) پرداخته شده است. در این مفهومپردازی، تمام باورهای فرد (زن یا مرد) دربارۀ ازدواج و زندگی زناشویی را میتوان در 2 حیطۀ متمایز دستهبندی نمود: «باورهای مربوط به متأهل شدن» و «باورهای مربوط به متأهل ماندن». «باورهای مربوط به متأهل شدن» نمایشگر باورهای فرد دربارۀ «ازدواج» و اهمیت و جایگاه آن در زندگی، و همچنین دیدگاه کلی نسبت به نحوۀ انجام آن است. این باورها مشتمل بر سه بُعد متمایز است: «زمانبندی زناشویی» (دیدگاه فرد دربارۀ زمانبندی ایدهآل و موردانتظار برای ازدواج، طول موردانتظار عشقبازیها)، «برجستگی زناشویی» (باورهای فرد در زمینۀ اهمیت نسبی و اهمیت کلی ازدواج و متأهل شدن)، و «بافتار زناشویی» (باورها و نگرشهای فرد دربارۀ بافتاری که ازدواج باید در آن اتفاق اُفتد). «باورهای مربوط به متأهل ماندن» نمایانگر باورهای فرد دربارۀ ماهیت و شیوههای مدیریت زندگی زناشویی است. این باورها نیز دارای سه بُعد متمایز میباشند: «فرآیندهای زناشویی» (باورهای مبنی بر اینکه فرآیند ازدواج باید چگونه باشد، شامل باورهایی دربارۀ نقشهای جنسیتی (نقشهای زناشویی)، باورهای دربارۀ تلاش برای ساختن زندگی زناشویی (کوششهای زناشویی)، و سایر فرآیندهای رابطهای در امر ازدواج)، «مرکزیت زناشویی» (مشتمل است بر باورهایی دربارۀ اهمیت نقش زناشویی/همسری در رابطه با سایر نقشهایی که یک فرد بزرگسال متأهل ایفا مینماید)، و «ماندگاری زناشویی» (باورهایی مبنی بر تعهد به ازدواج و پذیرفتنی بودن طلاق). در بخش دوم، به بررسی «پارادایم-های زناشویی» در میان جوانان ایرانی (مرد و زن) و مقایسههای بین جنسیتی شش بُعد آن پرداخته شده است. نمونۀ پژوهش مشتمل بر 644 دانشجو (323 زن و 321 مرد) بود که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای (طبقات: جنسیت، دانشگاهها، مقاطع تحصیلی) در پژوهش وارد شدند. برای اندازهگیری پارادایمهای زناشویی، از «مقیاس پارادایمهای زناشویی» (MPS) (ویلوگبی و هال، 2015) استفاده گردید. یافتههای پژوهش نشان دادند که
مقاله پژوهشی
امین غلامی؛ نور علی فرخی؛ احمد برجعلی
چکیده
برای اینکه بتوانیم یک نظام آموزشی اثربخش داشته باشیم می بایست به مسائل روانی دانشجویان توجه داشته باشیم. استرس و تنش یکی از عوامل موثر بر بهداشت روانی و مخل عملکرد تحصیلی دانشجویان میباشد، که به منظور ایجاد یک آموزش کارآمد می بایست به منابع آن و روشهای مقابله با آن توجه شود. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل ساختاری راهبردهای مقابلهای ...
بیشتر
برای اینکه بتوانیم یک نظام آموزشی اثربخش داشته باشیم می بایست به مسائل روانی دانشجویان توجه داشته باشیم. استرس و تنش یکی از عوامل موثر بر بهداشت روانی و مخل عملکرد تحصیلی دانشجویان میباشد، که به منظور ایجاد یک آموزش کارآمد می بایست به منابع آن و روشهای مقابله با آن توجه شود. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل ساختاری راهبردهای مقابلهای بر اساس سبک های دلبستگی با واسطه گری سبکهای فرزندپروری، تجارب آسیبرسان کودکی و طرحوارههای ناسازگار اولیه در دانشجویان بوده است. نمونه آماری این پژوهش 300 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی بوده اند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل فرم کوتاه پرسشنامه راهبردهای مقابلهای اندلر و پارکر ۱۹۹۰، سبکهای دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (AAI)، شیوههای فرزندپروری والدینی ادراک شده (EMBU-S)، طرحوارهها ناسازگار اولیه و آسیب های دوران کودکی بوگلاس بریمنر ۲۴ بوده اند. برای ارزیابی مدل پیشنهادی ازروش مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Amos استفاده شده است. نتایج بررسی نشان داده که شاخص های برازش مدل مفهومی تحقیق بپس از اصلاحات جزئی در سطح قابل قبولی بوده اند و مدل ارزیابی شده با داده ها برازش خوبی داشته است. و طبق ضرایب رگرسیونی بدست آمده متغیرهای سبکهای فرزند پروری، طرحوارههای ناسازگار اولیه و آسیب های دوران کودکی نقش میانجی را بین سبک دلبستگی و سبکهای مقابلهای داشته اند.
مقاله پژوهشی
بهزاد سلمانی؛ جعفر حسنی؛ حمیدرضا حسن آبادی؛ شهرام محمدخانی؛ افشین احمدوند
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر، مقایسهی کارآمدی رفتار درمانی شناختی با یا بدون تکنیکهای فراشناختی و زولپیدم 10 میلیگرم بر شناخت و فراشناختهای ناکارآمد در افراد مبتلا به اختلال بیخوابی مزمن بود. روششناسی: طرح پژوهش حاضر شامل طرح تکموردی با خطوط پایهی چندگانه میباشد. پس از مصاحبهی تشخیصی، شش بیمار مبتلا به اختلال بیخوابی مزمن ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر، مقایسهی کارآمدی رفتار درمانی شناختی با یا بدون تکنیکهای فراشناختی و زولپیدم 10 میلیگرم بر شناخت و فراشناختهای ناکارآمد در افراد مبتلا به اختلال بیخوابی مزمن بود. روششناسی: طرح پژوهش حاضر شامل طرح تکموردی با خطوط پایهی چندگانه میباشد. پس از مصاحبهی تشخیصی، شش بیمار مبتلا به اختلال بیخوابی مزمن که دارای ملاکهای ورود به پژوهش بودند به طور تصادفی به سه گروه شامل رفتار درمانی شناختی، رفتار درمانی شناختی با تکنیکهای فراشناختی و درمان دارویی تقسیم شدند. تمامی بیماران 6 مرتبه با استفاده از نسخهی 10 مادهای پرسشنامه باورها و نگرشهای ناکارآمد دربارهی خواب و پرسشنامهی فراشناختها، مورد سنجش قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده از تفسیر فراز و فرود متغیرها در نمودار، اندازهی اثر و بهبودی تشخیصی استفاده شد. یافتهها: افزودن تکنیکهای فراشناختی به رفتار درمانی شناختی، میتواند کارآمدی آن را درمورد درمان اختلال بیخوابی مزمن افزایش دهد. اندازهی اثر مداخلهها نشان میدهد که رفتار درمانی شناختی با تکنیکهای فراشناختی دارای بیشترین اثر بر فراشناختهای ناکارآمد بود. هر دو درمان روانشناختی توانستند باورها و نگرشهای ناکارآمد دربارهی خواب را کاهش دهند. درمان دارویی به خصوص در مراحل پیگیری 1 و 3 ماهه نتوانست کارآمدی بالایی داشته باشد. نتیجهگیری: افزودن تکنیکهای فراشناختی به استاندارد طلایی حوزهی درمان اختلال بیخوابی، منجر به افزایش کارآمدی درمان شد. این نتایج حتی سه ماه پس از پایان درمان، تداوم داشت.
مقاله پژوهشی
فیروزه غضنفری؛ مجتبی ندری
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل سببشناسی اختلال اضطراب اجتماعی نوجوانان بر اساس مولفههای حساسیت اضطرابی، تنظیم هیجانی منفی و سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی و دوسوگرا با نقش میانجی راهبرد مقابلهای هیجانمدار بود. طرح پژوهشی، همبستگی و به شیوه معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشآموزان دورهی متوسطه مدارس سطح شهرستان ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل سببشناسی اختلال اضطراب اجتماعی نوجوانان بر اساس مولفههای حساسیت اضطرابی، تنظیم هیجانی منفی و سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی و دوسوگرا با نقش میانجی راهبرد مقابلهای هیجانمدار بود. طرح پژوهشی، همبستگی و به شیوه معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشآموزان دورهی متوسطه مدارس سطح شهرستان خرمآباد در سال تحصیلی 97-1396 بود که تعداد 1200 نفر از آنها به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب گردیدند. پس از تکمیل پرسشنامهی اختلال اضطراب اجتماعی و غربالگری آن، تعداد 266 نفر( 136 پسر و 130 دختر)، مستعد این اختلال تشخیص داده شدند. سپس دادههای به دست آمده وارد مدل مفروضه معادلات ساختاری گردید. به منظور تجزیه و تحلیل دادههای به دست آمده از نرم افزار آموس24 استفاده شد تا به وسیله مقایسه ماتریس واریانس-کورایانس مشاهده شده (مدل پیش فرض) با ماتریس واریانس-کواریانس بازتولید شده، توانایی مدل را در پیشبینی متغیر ملاک و نیز برازش خود برآورد کند. نتایج تحلیل مدل نشان داد متغیرهای پیشبین تنظیم هیجانی منفی( سرکوب) و سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا به صورت مستقیم و غیرمستقیم با میانجیگری راهبرد مقابله هیجانمدار بر اختلال اضطراب اجتماعی در نوجوانان دارای تاثیر معنادار بودند. همچنین راهبرد مقابله هیجانمدار دارای تاثیر مستقیم بر اختلال اضطراب اجتماعی بود. متغیر حساسیت اضطرابی دارای تاثیر مستقیم معنادار بوده ولی تاثیر غیرمستقیم آن معنادار نبود. همچنین تاثیر مستقیم و غیرمستقیم سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی بر اختلال اضطراب اجتماعی معنادار نبود.
مقاله پژوهشی
ریحانه شیخان؛ عزتاله قدمپور؛ رضا آقابررگی
چکیده
دریافت تشخیص سرطان سینه و درمان آن رویدادی استرسزا میباشد و بر جنبههای گوناگون سلامت روان اثر میگذارد از آن-جمله تصویر بدنی و کیفیت زندگی را میتوان مطرح کرد. از این رو هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش خودشفقتی بر تصویر بدنی و کیفیت زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه بدون متاستاز تحت شیمی درمانی بود. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی ...
بیشتر
دریافت تشخیص سرطان سینه و درمان آن رویدادی استرسزا میباشد و بر جنبههای گوناگون سلامت روان اثر میگذارد از آن-جمله تصویر بدنی و کیفیت زندگی را میتوان مطرح کرد. از این رو هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش خودشفقتی بر تصویر بدنی و کیفیت زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه بدون متاستاز تحت شیمی درمانی بود. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پسآزمون با گروه گواه بود. به صورت دردسترس با مراجعه به مطب پزشکان آنکولوژیست و بیمارستان آیتالله خوانساری در شهر اراک در سال 1397، 20 زن (با توجه به ملاکهای ورود) انتخاب شده و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. شرکت کنندگان به عنوان پیشآزمون به پرسشنامههای تصویر بدنی در بیماران مبتلا به سرطان سینه و کیفیت زندگی پاسخ دادند. گروه آزمایش به طور گروهی خودشفقتی را طی 8 جلسه 60 دقیقهایی آموزش دیدند. در آخر، شرکتکنندگان هر دو گروه به عنوان پسآزمون به پرسشنامههای مذکور پاسخ دادند. نتایج نشان داد آموزش خودشفقتی با تاکید بر سه مولفه مهربانی با خود، اشتراکات انسانی و ذهنآگاهی بر بهبود تصویر بدنی اثر مثبت و معنادار داشته است همچنین بر اساس یافتهها، کیفیت زندگی زنان به ویژه در حیطههای جسمانی و روانی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه بعد آموزش افزایش مثبت و معناداری داشت. بر اساس یافتههای حاصل، میتوان نتیجه گرفت تدوین برنامههای آموزشی و درمانی مبتنی بر خودشفقتی میتواند به سلامت روان و کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان کمک نماید.
مقاله پژوهشی
سمیه عزیزی؛ کاظم رسول زاده طباطبایی؛ مسعود جان بزرگی
چکیده
افسردگی، یکی از شایعترین اختلالات روانی بوده و انتخاب شیوه های درمانی مناسب آن از اهمیت بالایی برخوردار است. با توجه به نقش معنویت در افسردگی و روش های درمان آن، این پژوهش سعی دارد نقش سطح تحول روانی-معنوی افراد را در اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد مورد مقایسه قرار دهد. بدین منظور از بین دانشجویان دانشگاه ...
بیشتر
افسردگی، یکی از شایعترین اختلالات روانی بوده و انتخاب شیوه های درمانی مناسب آن از اهمیت بالایی برخوردار است. با توجه به نقش معنویت در افسردگی و روش های درمان آن، این پژوهش سعی دارد نقش سطح تحول روانی-معنوی افراد را در اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد مورد مقایسه قرار دهد. بدین منظور از بین دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس تعداد 8 نفر مبتلا به افسردگی اساسی به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و بر اساس پرسشنامه سطح تحول روانی-معنوی (جان بزرگی، 1391) به دو گروه 4 نفری با سطح تحول روانی-معنوی بالا و سطح تحول روانی-معنوی پایین تقسیم شده، و سپس افراد هر سطح تحول روانی-معنوی، بطور تصادفی در دو گروه 2 نفری آزمایشی (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، و درمان شناختی-رفتاری) قرار گرفتند. نمرات افسردگی مراجعان قبل، حین و بعد از درمان، و همچنین پیگیری، با استفاده از درصد بهبودی و اندازه اثر مقایسه شد. نتایج بدست آمده نشان داد هر دو درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی رفتاری بر کاهش افسردگی موثر بوده ولی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش افسردگی افراد با سطح تحول روانی-معنوی پایین، اثرگذاری بیشتری دارد و درمان شناختی-رفتاری در کاهش افسردگی افراد با سطح تحول روانی-معنوی بالا اثربخشی بیشتری دارد. بنابراین بنظر می رسد توجه به سطح تحول روانی-معنوی مراجعان در انتخاب رویکرد درمانی از اهمیت فراوانی برخوردار است.
مقاله پژوهشی
الهام سادات ناجی؛ سعید حسن زاده؛ محسن شکوهی یکتا؛ الهه حجازی موغاری؛ جواد اژه ای
چکیده
حافظه فعال نقش تعیینکنندهای در عملکرد تحصیلی دانشآموزان با ناتوانی در خواندن دارد. با این وجود پژوهشهای آموزشی انجام شده یافتههای متفاوتی را از جهت سودمندی برنامههای موجود گزارش کردهاند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزشی حافظه فعال ویژه دانشآموزان نارساخوان انجام شده است. این برنامه هر دو بعد شنیداری و ...
بیشتر
حافظه فعال نقش تعیینکنندهای در عملکرد تحصیلی دانشآموزان با ناتوانی در خواندن دارد. با این وجود پژوهشهای آموزشی انجام شده یافتههای متفاوتی را از جهت سودمندی برنامههای موجود گزارش کردهاند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزشی حافظه فعال ویژه دانشآموزان نارساخوان انجام شده است. این برنامه هر دو بعد شنیداری و دیداری حافظه فعال را مدنظر داشته است. پژوهش حاضر از نوع طرحهای نیمه آزمایشی با پیشآزمون- پسآزمون- پیگیری و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان نارساخوان پایه اول تا سوم دوره ابتدایی بود که به مراکز اختلالات یادگیری شهر تهران مراجعهکرده بودند. نمونه شامل 30 نفر از آنان بود که به روش در دسترس انتخاب شدند. افراد گروه نمونه بر اساس پایه تحصیلی همگن و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش 24 جلسه آموزش حافظه فعال دریافت کرد و گروه گواه هیچ برنامه آموزشی دریافت نکرد. آزمون حافظه فعال برای کودکان (پیکرینگ و گثرکول، 2001؛ ترجمه ارجمندنیا، 1396) پیش از اجرای برنامه آموزشی، پس از آن و همچنین دو ماه پس از پایان مداخله از هر دو گروه گرفته شد. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری با اندازهگیری مکرر، تحلیل شدند. یافتهها نشاندهنده تفاوت معنادار بین نمرات گروه آزمایش و گواه در پسآزمون و همچنین پایداری این تفاوتها در آزمون پیگیری بودند و از اینرو میتوان سودمندی برنامه آموزشی حافظه فعال ویژه کودکان نارساخوان را در رشد توانایی حافظه فعال شنیداری و دیداری آنها، تأیید کرد. اندازه اثرهای بهدستآمده نیز نشاندهنده تأثیر مطلوب برنامه آموزشی بر ابعاد گوناگون حافظه فعال بود.
مقاله پژوهشی
لیلا باستان مهر؛ آناهیتا خدابخشی کولایی؛ محمد رضا فلسفی نژاد
چکیده
مقدمه: مرگ های زود هنگام در اثر بیماری های پیشرفته باعث از بین رفتن انسانهای زیادی می شود . تنها نقطه امید افرادی که از بیماریهای پیشرفته جسمی رنج می برند دریافت عضو جدید و بازگرداندن احتمال زندگی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف مطالعه روانشناختی عمیق پدیده اهدای عضو توسط داوطلبان در سال 1396 انجام شد. روش تحقیق بر اساس ماهیت داده ها کیفی ...
بیشتر
مقدمه: مرگ های زود هنگام در اثر بیماری های پیشرفته باعث از بین رفتن انسانهای زیادی می شود . تنها نقطه امید افرادی که از بیماریهای پیشرفته جسمی رنج می برند دریافت عضو جدید و بازگرداندن احتمال زندگی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف مطالعه روانشناختی عمیق پدیده اهدای عضو توسط داوطلبان در سال 1396 انجام شد. روش تحقیق بر اساس ماهیت داده ها کیفی از نوع پدیدار شناسی توصیفی ، بر اساس هدف از نوع کاربردی و بر اساس نحوه گرد آوری اطلاعات توصیفی از نوع مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود. شرکت کنندگان را کلیه داوطلبان اهدای عضو ثبت نام کننده در کانون اهدای عضو ایرانیان تشکیل می داد که از بین آنها 14 نفر به صورت هدفمند و بر اساس قاعده اشباع انتخاب شدند. تحلیل مصاحبه ها با روش هفت مرحله ای کلایزی انجام شد. نتایج حاصل از بررسی یافته ها نشان داد که پدیدارهای آگاهی داوطلبان اهدای عضو را می توان در سه طبقه مضامین اصلی 1-آگاهی شامل اطلاعات درباره اهدای عضو و بینش نسبت به پدیده مرگ ، 2-باورهای بنیادین شامل باورهای عقلانی، باورهای انسان دوستانه، باورهای مذهبی، باورهای اخلاقی، باورهای هستی شناسانه، باور به توانمندی خود و برقراری عدالت در امکان زیستن ،3-عوامل اثر گذار بر باورهای بنیادین شامل باورهای خانواده، تعاملات خانواده، سختی ها و اثرات جامعه دسته بندی کرد.
مقاله پژوهشی
ناهید حسین آباد؛ محمود نجفی؛ علی محمد رضایی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامۀ تحول مثبت نوجوانی بر بهزیستی روانشناختی بود. روش: روش پژوهش، طرح آزمایشی به شیوۀ پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعۀ پژوهش کلیۀ دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل در پایۀ نهم دبیرستانهای دورۀ اول متوسطۀ دولتی شهر اراک در سال تحصیلی 97-1396 بود که از میان آنها 60 نفر به صورت نمونه ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامۀ تحول مثبت نوجوانی بر بهزیستی روانشناختی بود. روش: روش پژوهش، طرح آزمایشی به شیوۀ پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعۀ پژوهش کلیۀ دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل در پایۀ نهم دبیرستانهای دورۀ اول متوسطۀ دولتی شهر اراک در سال تحصیلی 97-1396 بود که از میان آنها 60 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند و در گروه آزمایش( 30 نفر) و گروه کنترل( 30 نفر) به صورت تصادفی قرار گرفتند. در نهایت با توجه به معیارهای ورود و خروج از گروه آزمایش 7 نفر و از گروه کنترل 5 نفر کنار گذاشته شدند. ابزار پژوهش پرسشنامۀ مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف( نسخۀ 18 سؤالی) بود. گروه آزمایش طی 24 جلسۀ یک ساعته در برنامۀ آموزشی تحول مثبت نوجوانی شرکت نمودند. سپس پسآزمون و پس از گذشت 2 ماه پیگیری در مورد هر دو گروه انجام شد. برای بررسی نتایج از تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد برنامۀ تحول مثبت نوجوانی باعث افزایش مؤلفههای بهزیستی روانشناختی( پذیرش خود، تسلط بر محیط، رابطۀ مثبت با دیگران، زندگی هدفمند، رشد شخصی و خودمختاری) در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل میشود. یافتهها پس از 2 ماه نیز پایدار بودند. نتیجه گیری: برنامۀ تحول مثبت نوجوانی میتواند برنامۀ عملی مناسبی برای افزایش مؤلفههای بهزیستی روانشناختی نوجوانان باشد و منتج به بهداشت روانی مثبت آنان گردد.