مقاله پژوهشی
سمیه دشتبان زاده نوش آبادی؛ حمید طاهر نشاطدوست؛ ناهید اکرمی؛ حسینعلی مهرابی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر تجارب زیسته والدین دارای فرزندان اختلال نافرمانی مقابلهای با بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک بر کیفیت تعامل والد- کودک و علایم کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای انجام شد.روششناسی پژوهش: جهت اجرای مداخلات درمانی و بررسی اثربخشی مداخلات، از طرح نیمه آزمایشی تک موردی ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر تجارب زیسته والدین دارای فرزندان اختلال نافرمانی مقابلهای با بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک بر کیفیت تعامل والد- کودک و علایم کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای انجام شد.روششناسی پژوهش: جهت اجرای مداخلات درمانی و بررسی اثربخشی مداخلات، از طرح نیمه آزمایشی تک موردی از نوع طرح خط پایه چندگانه A-B-A با آزمودنیهای متفاوت و سنجش پیوسته استفاده شد و آزمودنیها به ترتیب در مراحل خط پایه، جلسات درمان و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. جامعه آماری شامل والدین دارای فرزندان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای مراجعه کننده به مراکز خدمات روانشناختی ومشاوره شهر آران و بیدگل در سال 1399-1398 بود که از میان آنها تعداد 8 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به روش تصادفی در دو گروه درمان مبتنی بر تجارب زیسته والدین و بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک گمارش شدند. هر دو گروه بهصورت جداگانه و بهصورت جلسات هفتگی انفرادی تحت مداخله قرار گرفتند.یافتهها: نتایج ترسیم دیداری، درصد بهبودی و مقدار شاخص پایا نشان داد که هر دو درمان تغییرات و بهبودی معناداری از نظر آماری و بالینی در آماجهای درمانی (علایم اختلال نافرمانی مقابلهای و تعاملات والد- فرزند) ایجاد کرده و تاثیرات درمانی در دوره پیگیری نیز ادامه داشته است(05/0>p). نتایج اعتبارآزمایی رقابتی نیز نشان داد که در علایم اختلال نافرمانی مقابلهای تفاوت معناداری بین اثربخشی دو مداخله وجود ندارد، اما در تعاملات والد فرزند اثربخشی بیشتر به نفع مداخله بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک بود(05/0>p).بحث و نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش پیشنهاد میکند که درطراحی مداخلات روانشناختی برای کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای، به تجارب زیسته والدین و بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک بر کیفیت تعامل والد- کودک توجه شود.
مقاله پژوهشی
علی اسماعیلی؛ فاطمه قزل سفلو؛ علیرضا آقابابا؛ پویا صوفی زاده
چکیده
استفاده از تکنیکهای مختلف و عوامل روانشناختی نقش مهمی در دستیابی به سطح اضطراب بهتر در ورزشکاران دارد. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی روش ویم هاف بر روی اضطراب ورزشکاران رشته تیراندازی است. این پژوهش با ماهیتی نیمه تجربی و کاربردی دارای دو مرحله پیشآزمون- پسآزمون و دو گروه کنترل و آزمایش بود. جامعه آماری این پژوهش، ورزشکاران ...
بیشتر
استفاده از تکنیکهای مختلف و عوامل روانشناختی نقش مهمی در دستیابی به سطح اضطراب بهتر در ورزشکاران دارد. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی روش ویم هاف بر روی اضطراب ورزشکاران رشته تیراندازی است. این پژوهش با ماهیتی نیمه تجربی و کاربردی دارای دو مرحله پیشآزمون- پسآزمون و دو گروه کنترل و آزمایش بود. جامعه آماری این پژوهش، ورزشکاران حاضر در اردوهای تیم ملی تیراندازی تپانچه در سال 1401 در بازه سنی 18 تا 35 سال است. از پرسشنامه اضطراب صفتی، حالتی رقابتی اسپیلبرگر برای سنجش سطح اضطراب استفاده شد. و بر روی گروه آزمایش 16 جلسه پروتکل ویم هاف اجرا شد. سطح اضطراب بالاتر از میانگین قرار دارد (05/0<0). میزان تأثیر یا تفاوت روش ویم هاف بر سطح اضطراب در گروه آزمایش برابر با 890/0 است. به عبارتی 89 درصد تفاوت های فردی در نمرات اضطراب گروه آزمایش مربوط به تأثیر روش ویم هاف است. همچنین در اضطراب صفت و اضطراب رقابتی زنان میزان اضطراب بیشتری را تجربه میکنند (05/0<0). نتایج نشان داد ورزشکاران تیراندازی میزان اضطراب بالاتر از میانگین را تجربه میکنند. روش ویم هاف توانسته که میزان اضطراب رقابتی ورزشکاران تیراندازی را کاهش دهد. با توجه با نتایج این پژوهش روش ویم هاف بهعنوان یک تمرین منظم جهت کاهش اضطراب توصیه میشود.
مقاله پژوهشی
زهرا عفت دوست ثانی؛ محمدرضا زربخش بحری؛ علیرضا همایونی
چکیده
مقاله حاضر با هدف اثربخشی آموزش شفقت به خود در تحمل ناکامی و کنترل عواطف نوجوانان بدسرپرست مرکز شبهخانواده بهزیستی شهر تهران انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه های مجزا است. جامعه آماری، کلیه نوجوانان 13-19ساله تحت سرپرستی بهزیستی تهران در سال1402بودند. جهت تعیین نمونه 40 نفر به صورت داوطلبانه ...
بیشتر
مقاله حاضر با هدف اثربخشی آموزش شفقت به خود در تحمل ناکامی و کنترل عواطف نوجوانان بدسرپرست مرکز شبهخانواده بهزیستی شهر تهران انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه های مجزا است. جامعه آماری، کلیه نوجوانان 13-19ساله تحت سرپرستی بهزیستی تهران در سال1402بودند. جهت تعیین نمونه 40 نفر به صورت داوطلبانه انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. جهت سنجش تحمل ناکامی از پرسشنامه هارینگتون(2005) و جهت سنجش کنترل عواطف از پرسشنامه کنترل عواطف ویلیامز و همکاران(1997) استفاده شد. قبل از اجرای مداخله از هر دو گروه پیشآزمون تحمل ناکامی و کنترل عواطف به عمل آمد. گروه آزمایش آموزش شفقت به خود را از طریق پروتکل آموزشی در 8 جلسه دریافت کرد و گروه گواه هیچگونه مداخله آموزشی دریافت نکرد. پس از اجرای مداخله در مرحله پسآزمون، هر دو گروه مجددا ابزارهای مرحله پیشآزمون را پاسخ دادند و 45 روز بعد مجددا در بین هر دو گروه ابزارها اجرا شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد: آموزش شفقت به خود در افزایش تحمل ناکامی و همچنین کنترل عواطف اثربخش بوده و بعد از 45 روز تحمل ناکامی نوجوانان همچنان پایدار بوده است(05/0>p). باتوجه به اثربخشی آموزش شفقت به خود در افزایش تحمل ناکامی و کنترل عواطف نوجوانان؛ پیشنهاد می-شود در مراکز حمایتی نظیر شبهخانواده بهزیستی به بهرهگیری از این روش برای بهبود وضعیت عاطفی و تحمل ناکامی نوجوانان بهره گرفتهشود.
مقاله پژوهشی
مهدیه رحمانیان؛ ندا شهامت؛ عزت الله کردمیرزا نیکوزاده؛ امیر عبدالحسینی؛ مژگان آگاه هریس
چکیده
هدف اصلی این پژوهش بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر تحمل پریشانی، باورهای غیرمنطقی و نشخوار خشم در مبتلایان وسواس فکری علمی بود. در این مطالعه ی نیمه آزمایشی جامعه ی آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به وسواس فکری- عملی شهر تهران مراجعه کننده به مراکز روانشناسی و مشاوره در سال 1401 میشد. از میان افرادی که شرایط ورود به مطالعه داشتند ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر تحمل پریشانی، باورهای غیرمنطقی و نشخوار خشم در مبتلایان وسواس فکری علمی بود. در این مطالعه ی نیمه آزمایشی جامعه ی آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به وسواس فکری- عملی شهر تهران مراجعه کننده به مراکز روانشناسی و مشاوره در سال 1401 میشد. از میان افرادی که شرایط ورود به مطالعه داشتند تعداد 30 نفر به روش در دسترس جهت شرکت در پژوهش انتخاب شدند. این افراد به طور تصادفی در دو گروه 15 نفری قرار گرفتند. کسانی که در گروه مداخله جایگزین شدند در 10 جلسه 2 ساعته تحت مداخله رفتاردرمانی دیالکتیک قرار گرفتند. در این مطالعه پرسشنامههای تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، باورهای غیرمنطقی جونز و نشخوار خشم ساکودولسکی و همکاران (2001) و وسواس فکری عملی پادوآ(1988) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس با اندازههای مکرر و در نرمافزار SPSS،تجزیه تحلیل شد. نتایج نشان داد که دو گروه مداخله وکنترل در تحمل پریشانی، باورهای غیرمنطقی و نشخوار خشم پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با یکدیگر تفاوت معنیداری دارند .بر اساس یافتهها میتوان نتیجه گرفت که رفتاردرمانی دیالکتیک در بهبود تحمل پریشانی، باورهای غیرمنطقی و نشخوار خشم در مبتلایان وسواس فکری علمی اثربخش است.بنابراین رفتاردرمانی دیالکتیک برای بهبود بیماران مبتلا به وسوسا فکری عملی میتواند مورد استفاده قرار بگیرد.
مقاله پژوهشی
زهرا علی پناهیان؛ فاطمه رضایی؛ کورش امرایی
چکیده
چکیده هدف: تروماهای دوران کودکی ومشکلات رفتاری می توانند تاثیرعمیقی برویژگیهای روانشناختی وسلامت روانی افراد در طول زندگی بگذارد.تروماهای کودکی ومشکلات رفتاری حاصله از آن به همراهی وقایع استرس آور زندگی می توانند دربروزشکل گیری افکار خودکشی در نوجوانی وجوانی موثر باشند. پژوهش حاضربا هدف ارائه مدل پیش بینی افکار خودکشی بر اساس تروماهای ...
بیشتر
چکیده هدف: تروماهای دوران کودکی ومشکلات رفتاری می توانند تاثیرعمیقی برویژگیهای روانشناختی وسلامت روانی افراد در طول زندگی بگذارد.تروماهای کودکی ومشکلات رفتاری حاصله از آن به همراهی وقایع استرس آور زندگی می توانند دربروزشکل گیری افکار خودکشی در نوجوانی وجوانی موثر باشند. پژوهش حاضربا هدف ارائه مدل پیش بینی افکار خودکشی بر اساس تروماهای کودکی ومشکلات رفتاری با میانجگیری وقایع استرس آور زندگی درنوجوانان دخترشهرخرم آبادانجام گرفت.روش پژوهش: پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش شامل 800 نفراز نوجوانان دختر با گروه سنی14تا18سال شهر خرم آباد بودندکه بصورت نمونه گیری خوشه ایی چندمرحله ای انتخاب شدند.ابزاراندازه گیری ، پرسشنامه ترومای کودکی( CTQ) ، مقیاس خودسنجی نوجوان( YSR) ، مقیاس ایده پردازی افکار خودکشی( BSSI) ، مقیاس میزان استرس تحصیلی( زاجاکووا) ، مقیاس تبعیض جنسیتی ( کلونوف و لندرین) و مقیاس میزان گرایش به مواد مخدر( موسوی و همکاران ) بود. دادهها با استفاده ازتحلیل معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار spss-19وAmos-19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی به خوبی برازش شده است(RMSEA=0/08 p < 0/001). در این مدل تروماهای دوران کودکی با میانجی گری مشکلات رفتاری اثر غیر مستقیم و معناداری بر افکار خودکشی داشتند(p < 0/05 ، (β = 0/59 همچنین تروماهای کودکی با میانجگیری وقایع استرس آور برافکار خودکشی(0/22= β )، مشکلات رفتاری با میانجی گری وقایع استرس آور بر افکار خودکشی(β=0/54)، وقایع استرس اور زندگی(β=0/48)، و مشکلات رفتاری(β=0/46) نیزاثر مستقیم و معناداری برافکار خودکشی داشتند( p < 0/05 ). نتیجه گیری: افکارخودکشی می تواند تحت تاثیر تروماهای کودکی و مشکلات رفتاری بانقش میانجی گری وقایع استرس آور زندگی قراربگیرد. یافته های این مطالعه می تواند به مسولین درشناسایی فاکتورهای خطر خودکشی کمک کرده و متخصصان سلامت نیز در جهت برنامه پیشگیری از خودکشی برای دانش آموزان می توانند از این پژوهش استفاده نمایند.
مقاله پژوهشی
شهروز نعمتی؛ رقیه جامعی؛ محمد جعفری
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامهی بخشایشگری بر رفتارهای دلجویی، پیوند با مدرسه و بهزیستی تحصیلی دختران قربانی قلدری انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون و دارای گروه کنترل با پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشآموزان دختر شهر تبریز که در پایههای هشتم، نهم و دهم ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامهی بخشایشگری بر رفتارهای دلجویی، پیوند با مدرسه و بهزیستی تحصیلی دختران قربانی قلدری انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون و دارای گروه کنترل با پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشآموزان دختر شهر تبریز که در پایههای هشتم، نهم و دهم و در سال 1402 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل میداد. 60 نفر از بین این دانشآموزان با روش نمونهگیری هدفمند وارد این پژوهش شدند. نمونهها بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش برنامه بخشایشگری (30 نفر) و گروه گواه (30 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش در معرض 15 جلسه برنامه بخشایشگری قرار گرفت. ابزارهای پژوهش مقیاس رفتارهای دلجویی رنجاناتان و تودروف (2010)، پیوند با مدرسه براون و ایوانز (2002)، مقیاس بهزیستی تحصیلی پیترینن، سوینی و پیالتو (2014) و مقیاس قربانی قلدری کالیفرنیای فلیکس و همکاران (2011) بود. دادههای پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره آمیخته تحلیل تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد برنامه بخشایشگری بر رفتارهای دلجویی، پیوند با مدرسه و بهزیستی تحصیلی اثرگذار است (05/0>p) و این اثر در مرحله پیگیری نیز حفظ گردید.نتیجهگیری: بر اساس نتایج بهدستآمده، با توجه به سودمندی برنامه بخشایشگری، میتوان از این برنامه به جهت ارتقای رفتارهای دلجویی، پیوند با مدرسه و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دختر قربانی قلدری استفاده نمود.