مقاله پژوهشی
مینا زارع؛ محمدرضا تقوی؛ عبدالعزیز افلاک سیر
چکیده
ازدواجهای موفق اثرات مثبتی بر بهزیستی افراد دارند و تعهد زناشویی یکی از مؤلفههای ازدواج موفق است. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی تعهد زناشویی براساس سبکهای حل تعارض زوجین، شفقت خود و ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارمندان متأهل دانشگاه شیراز در سال تحصیلی ...
بیشتر
ازدواجهای موفق اثرات مثبتی بر بهزیستی افراد دارند و تعهد زناشویی یکی از مؤلفههای ازدواج موفق است. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی تعهد زناشویی براساس سبکهای حل تعارض زوجین، شفقت خود و ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارمندان متأهل دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 1399-1398 بود که 211 نفر از آنان (117 زن و 94 مرد) با روش نمونهگیری خوشهای تکمرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامهی تعهد زناشویی (آدامز و جونز، 1997)، پرسشنامهی سبکهای حل تعارض رحیم (رحیم، 1983)، پرسشنامهی شفقت خود (نف، 2003 ب)، مقیاس ارضای نیازهای بنیادین عمومی (گنیه، 2003) و مقیاس ارضای نیازهای بنیادین در روابط (لاگاردیا، رایان، کوچمن و دسی، 2000) بود. دادههای بهدستآمده از طریق آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گامبهگام مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که از میان متغیرهای پژوهش به ترتیب، ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی در سطح عمومی، سبکهای حل تعارض غیرسازنده، شفقت خود، سبکهای حل تعارض سازنده و ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی در ارتباط با همسر بیشترین سهم را در پیشبینی تعهد زناشویی دارند و بهطور مشترک 40 درصد از واریانس تعهد زناشویی را پیشبینی میکنند. این یافتهها حاکی از آناند که با افزایش ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی در سطح عمومی و در ارتباط با همسر، سبکهای حل تعارض سازنده و شفقت خود و کاهش سبکهای حل تعارض غیرسازنده، تعهد زناشویی افزایش مییابد. از نتایج پژوهش حاضر میتوان در تدوین برنامههای آموزشی پیش از ازدواج، توانمندسازی زوجین و مداخلات زوجدرمانی استفاده کرد.
مقاله پژوهشی
مطهره نوران؛ مهران آزادی
چکیده
چکیدهاضطراب اجتماعی معمولا روندی مزمن و پیوسته دارد و به میزان زیادی با دوران کودکی و خانواده در ارتباط است. هدف این پژوهش تعیین رابطه باورهای وسواسی والدین و اضطراب اجتماعی در فرزندان با میانجی گری تنظیم هیجان بود. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری 500 نفر دانشجوی دختر عضو شبکه مجازی تلگرام دانشکده روان شناسی دانشگاه ...
بیشتر
چکیدهاضطراب اجتماعی معمولا روندی مزمن و پیوسته دارد و به میزان زیادی با دوران کودکی و خانواده در ارتباط است. هدف این پژوهش تعیین رابطه باورهای وسواسی والدین و اضطراب اجتماعی در فرزندان با میانجی گری تنظیم هیجان بود. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری 500 نفر دانشجوی دختر عضو شبکه مجازی تلگرام دانشکده روان شناسی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب بود. نمونه آماری 600 نفر شامل 200 دانشجوی دختر و 400 نفر والدین آنها بودند که با روش نمونهگیری داوطلبانه انتخاب شدند. مقیاس اضطراب اجتماعی (مایکل لایبویتز، 1987)، توسط دانشجویان و پرسشنامه باورهای وسواسی (گروه کاری دریافت های شناختی در اختلال وسواس فکری عملی،2003) و فرم کوتاه پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی، گرایچ و اسپینهاون، 2002)، توسط والدین دانشجویان تکمیل و برای آزمون فرضیهها از آزمون های همبستگی گشتاوری پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان داد باورهای وسواسی والدین با راهبردهای غیرانطباقی تنظیم هیجان آن ها، و راهبردهای غیرانطباقی تنظیم هیجان والدین با اضطراب اجتماعی فرزند رابطه مثبت با سطح معناداری05/0≥p داشتند.
مقاله پژوهشی
فرنوش صفوی فر؛ علی نوری؛ جمیله زارعی؛ یلدا متقالچی؛ فرزاد پیرویان؛ نازیلا یوسفی
چکیده
برای آن که سیاستگذار بتواند مداخلات مناسبی برای مدیریت جو روانی ناشی از همهگیری کووید 19 طراحی و اجرا کند، بایستی در مقاطع مختلف زمانی، سریع، جامع و طبقهبندیشده اطلاعات مربوط به گروههای مختلف جامعه را پایش کند. هدف این مطالعه طراحی و اجرای پرسشنامهای برای ارزیابی فشار روانی با این خصوصیات بود. با استفاده از پرسشنامه طراحی ...
بیشتر
برای آن که سیاستگذار بتواند مداخلات مناسبی برای مدیریت جو روانی ناشی از همهگیری کووید 19 طراحی و اجرا کند، بایستی در مقاطع مختلف زمانی، سریع، جامع و طبقهبندیشده اطلاعات مربوط به گروههای مختلف جامعه را پایش کند. هدف این مطالعه طراحی و اجرای پرسشنامهای برای ارزیابی فشار روانی با این خصوصیات بود. با استفاده از پرسشنامه طراحی شده برای ارزیابی فشار روانی در جمعیت عمومی و پرسنل درمان و با مدنظر قرار دادن مدل انتقال دانش ریو، نظرسنجی آنلاین در تابستان سال 98 در سطح استان تهران انجام شد. در عموم مردم، در دوره زمانی موردنظر، تمامی متغیرهای مستقل (استرس اقتصادی-اجتماعی، رعایت پروتکلهای بهداشتی، اعتماد به مسئولان بهداشتی و استرسهای شغلی کادر درمان) دارای اثرات معنیداری بر متغیر دیسترس عمومی هستند. بیشترین تاثیر بر میزان دیسترس عمومی متعلق به متغیر استرس اقتصادی-اجتماعی بود. مدل رگرسیونی استخراجشده این امکان را در اختیار سیاستگذار قرار میدهد که میزان دیسترس عمومی جامعه را با توجه به متغیرهای مستقل برآورد نماید. نتایج نشان میدهد که علیرغم عوامل استرسزا، تابآوری روانی جامعه مورد مطالعه در مقطع زمانی مطالعه مناسب بوده و همچنان به مسئولان بهداشتی اعتماد و در رعایت پروتکلهای بهداشتی با آنها همکاری دارند. اما تفاوتهای گستردهای که در مطالعات مختلف در سطح دیسترس و عوامل تشدیدکننده آن در مکانها و زمانهای مختلف وجود دارد نشاندهنده ضرورت رصد دقیق و مستمر تحولات جامعه در برهههای مختلف همهگیری است.
مقاله پژوهشی
فرزانه خالقی دهنوی؛ حمید طاهر نشاطدوست؛ هوشنگ طالبی؛ احمد چیت ساز
چکیده
علائم غیر حرکتی همچون اختلالات خلقی کیفیت زندگی بیماران پارکینسون را تحت تأثیر قرار میدهند. به دلیل ارتباط متقابل و چندگانه علائم غیر حرکتی با یکدیگر درمانهایی جامع لازم است تا همزمان به جنبههای مختلف روانشناختی بیماران بپردازد. پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی بسته درمانی مبتنی بر عوامل روانشناختی مرتبط با بیماری پارکینسون ...
بیشتر
علائم غیر حرکتی همچون اختلالات خلقی کیفیت زندگی بیماران پارکینسون را تحت تأثیر قرار میدهند. به دلیل ارتباط متقابل و چندگانه علائم غیر حرکتی با یکدیگر درمانهایی جامع لازم است تا همزمان به جنبههای مختلف روانشناختی بیماران بپردازد. پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی بسته درمانی مبتنی بر عوامل روانشناختی مرتبط با بیماری پارکینسون و آموزش اختصاصی سازی حافظه (MEST) بر خلق این بیماران انجام شد. مطالعه از نوع نیمه تجربی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. پژوهش در سال 1399-1398 بر روی بیماران مبتلا به بیماری پارکینسون انجام گرفت. 18 بیمار پارکینسون با دارا بودن شرایط ورود به پژوهش حاضر به همکاری شدند، بنابراین انتخاب افراد نمونه به صورت غیراحتمالی بود که با انتساب تصادفی در سه گروه جای گرفتند. با توجه به ناهمتایی احتمالی بین گروهها و برای تعدیل آن از روش آنالیز کواریانس استفاده شد و نمرات پیش آزمون کوواریت گرفته شدند. گروهها به لحاظ جنسیت نیز همتا سازی شدند. ابزار گردآوری دادهها آزمون حافظه سرگذشتی (AMT)، و ویرایش دوم پرسشنامهی افسردگی بک (BDI-II) بود. دادهها با روش کوواریانس و با نرمافزار SPSS-25 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل دادهها نشان داد میانگین سطح افسردگی در گروه کنترل افزایش یافته است، درحالیکه در گروه بسته درمانی و آموزش اختصاصی سازی حافظه سطح افسردگی کاهش بافته است. میانگین نمرات خلق پس آزمون تنها در گروه آموزش اختصاصی سازی حافظه تفاوت معنیداری با گروه کنترل داشت (05/0>P). اختلاف معنیداری در میانگین نمرات خلق گروه بسته درمانی و کنترل در پس آزمون مشاهده نشد، با این حال میانگین نمرات خلق در دو گروه بسته درمانی و آموزش اختصاصی سازی حافظه نیز معنیدار نبود. آموزش اختصاصی سازی حافظه میتواند به عنوان مداخله چندبعدی در بهبود خلق بیماران پارکینسون موثر باشد. حمایت از تأثیر بسته درمانی مبتنی بر عوامل روانشناختی بر خلق نیاز به تحقیقات بیشتر دارد.
مقاله پژوهشی
غزال زندکریمی؛ الهه بافقی؛ روشنک خدابخش پیرکلانی
چکیده
هدف: رویکردهای درمانی موج سوم در سالهای اخیر در به علت مناسب نبودن درمانهای شناختی-رفتاری برای همه مبتلایان، به اختلال وسواسی-اجباری مورد توجه قرار گرفتهاند. از طرفی دیگر وجود سیستم عاطفه مثبت در نظامRDoC یک مسیر درمانی با تاکید برعلائم هیجانی و بدون برچسب زنی اختلال را پیشنهاد میکند. بر همین اساس مطالعه حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی ...
بیشتر
هدف: رویکردهای درمانی موج سوم در سالهای اخیر در به علت مناسب نبودن درمانهای شناختی-رفتاری برای همه مبتلایان، به اختلال وسواسی-اجباری مورد توجه قرار گرفتهاند. از طرفی دیگر وجود سیستم عاطفه مثبت در نظامRDoC یک مسیر درمانی با تاکید برعلائم هیجانی و بدون برچسب زنی اختلال را پیشنهاد میکند. بر همین اساس مطالعه حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی بسته درمان اختلال وسواس، طبق سیستم عاطفه مثبت انجام شد. روش: جامعه آماری، افراد مبتلا به اختلال وسواس در شهرتهران در سال 1401 بودند و نمونهگیری از شانزده شرکت کننده به صورت هدفمند از چندکلینیک انجام شدند و مصاحبه تا رسیدن دادهها به اشباع ادامه یافت. گردآوری دادهها از طریق پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها مبتنی بر روش گراندد تئوری با روش استراوس و کوربین و سه مرحله کدگذاری انجام شد. یافتهها: کدهای نظری بدست آمده در پژوهش شامل: یادگیری پاداش، پاسخگویی به پاداش، ارزشگذاری پاداش و امیدواری در کسب پاداش بودند که هر یک چهار دسته کد محوری و ده کد باز را شامل شدند که با عاملهای عاطفه مثبت در نظام RDoC تطابق بالایی داشتند. کدهای باز، محوری و نظری با تایید شش متخصص روانشناسی با ضریب کاپای 85/0 مورد تایید اعتبار قرار گرفتند. نوآوری: درمان اختلال وسواس، با توجه به حوزه عاطفه مثبت در نظام RDoC ، میتواند یکی از جدیدترین نگاهها به سبب شناسی و درمان این بیماری باشد که تاکنون با این جزییات به آن پرداخته نشده است. نتیجه گیری: توجه به سیستم عاطفه مثبت در افراد وسواسی، قادر است سطح خلقی و امیدواری مبتلایان را بالا برده و انگیزه آنان را جهت مبارزه درست با اختلال افزایش دهد. یافتههای این مطالعه، کدهای ارزشمندی را در این زمینه معرفی مینماید؛ اما مطالعات بیشتری در خصوص یافتن کدهای بیشتر و دقیقتر، جهت تحصیل نتایج قابل اتکا مورد نیاز است.
مقاله پژوهشی
علی احمدیان؛ خدامراد مومنی؛ جهانگیر کرمی
چکیده
مطالعه حاضر، با هدف تعیین میزان شیوع اختلال بی نظمی خلق مخرب در دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر کرمانشاه انجام شد. طرح این پژوهش، توصیفی-زمینه یابی است. 584 دانش آموز (282 پسر و 302 دختر) دوره اول متوسطه با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه اختلال بی نظمی خلق مخرب مورد سنجش قرار گرفتند. داده ها با استفاده ...
بیشتر
مطالعه حاضر، با هدف تعیین میزان شیوع اختلال بی نظمی خلق مخرب در دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر کرمانشاه انجام شد. طرح این پژوهش، توصیفی-زمینه یابی است. 584 دانش آموز (282 پسر و 302 دختر) دوره اول متوسطه با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه اختلال بی نظمی خلق مخرب مورد سنجش قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS26 و روش های آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون خی دو تحلیل شدند. نتایج نشان داد میزان شیوع اختلال بی نظمی خلق مخرب در دانش آموزان به صورت کلی 11/13، در پسران 13/82و در دختران 8/60 می باشد. تفاوت معنی داری بین میانگین نمره بی نظمی خلق مخرب و جنس (001/0=P) و بی نظمی خلق مخرب و ناحیه آموزش و پرورش دانشآموزان (024/0=P) وجود داشت ولی بین بینظمی خلق مخرب و سن و پایه تحصیلی تفاوت معنیداری وجود نداشت. نتایج نشان داد که شیوع اختلال بینظمی خلق مخرب در نوجوانان پسر و دختر شهر کرمانشاه بالا میباشد بنابراین لزوم اقدامات پیشگیرانه و درمانی از سوی آموزش پرورش این استان و همچنین تصمیم گیرندگان سلامت آشکار میگردد.