مقاله پژوهشی
فاطمه تقی یاره؛ حسین اسکندری؛ غلامرضا اعوانی؛ علی دلاور؛ فرامرز سهرابی
دوره 3، شماره 9 ، دی 1391، صفحه 1-28
چکیده
پژوهش حاضر به منظور صورت بندی چارچوب ارجاع معنایی برای روان درمانگری وجودی و تدوین بسته ی روان درمانگری وجودی مبتنی بر اندیشه ی مولانا به انجام رسید. همچنین، آزمون درمان پیشنهادی در کاهش افسردگی، به عنوان یکی ازشایع ترین اختلالات روان؛ و افزایش سطح تحول من، به عنوان یکی از مهم ترین سازه های شخصیت از جمله اهداف این تحقیق بود. ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور صورت بندی چارچوب ارجاع معنایی برای روان درمانگری وجودی و تدوین بسته ی روان درمانگری وجودی مبتنی بر اندیشه ی مولانا به انجام رسید. همچنین، آزمون درمان پیشنهادی در کاهش افسردگی، به عنوان یکی ازشایع ترین اختلالات روان؛ و افزایش سطح تحول من، به عنوان یکی از مهم ترین سازه های شخصیت از جمله اهداف این تحقیق بود. طرح از دو بخش کیفی (مفهومی) و کمی تشکیل شد. روش تحقیق در بخش کیفی، استنتاج تحلیلی؛ و در بخش کمی، آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش را مراجعان به مراکز بهداشت روان دانشگاه های تهران در تابستان و پاییز 1389 تشکیل دادند. 32 نفر با گزینشی تصادفی خوشه ای در پژوهش شرکت کردند. گروه آزمایشی، درمان پیشنهادی این پژوهش را دریافت کردند و گروه کنترل، در انتظار دریافت درمان قرار گرفتند. در بخش کیفی نتایج زیر به دست آمد: استخراج تعاریفی از سلامت و بیماری روان از آثار مولانا؛ استخراج تعاریفی از زبان وجودی؛ تدوین مولفه های درمان وجودی؛ و تدوین چارچوب ارجاع معنایی جهت درمانگری وجودی. بر اساس چارچوب معنایی استخراج شده می توان گفت، انگیزه ی اساسی در انسان اراده ی ربط نامتناهی است. درمان مورد نظر مدعی این اندیشه است که گسست در وجه ربطی خاص می تواند از جمله علل اساسی بیماری های روان باشد؛ و لذا، پیشرفت در شکل دهی مجدد آن، منجر به کاهش افسردگی می گردد. همچنین، اختلال در وجه ربطی می تواند از جمله علل اختلال در تحول شخصیت به شمار آید، و لذا، پیشرفت مورد نظر منجر به ارتقای سطح تحول من می گردد. در بخش کمی، نتایج آزمون های کوواریانس و t مستقل نشان داد که درمان پیشنهادی در کاهش افسردگی درمانجویان و همچنین افزایش سطح تحول "من" آنان موثر بوده است. این نتیجه از سویی با توجه به لزوم دستیابی به یک روش توانا جهت درمان اختلالات روان؛ و از سوی دیگر با توجه به اهمیت و تغییر ناپذیری طول عمری سطح تحول من و لزوم دستیابی به روشی جهت ارتقای آن قابل توجه می باشد.
مقاله پژوهشی
مرتضی ترخان؛ مجید صفارینیا؛ پروانه خوشخلق سیما
دوره 3، شماره 9 ، دی 1391، صفحه 25-45
چکیده
زمینه: فشار خون بالا یکی از مهمترین اختلالات روانی- فیزیولوژیایی است که میتواند شادکامی، بهزیستی روانی و کیفیت زندگی افراد را تحت تأثیر قرار دهد و افراد را دچار حملات قلبی و تصلبشرائین نماید.
هدف: این مطالعه به منظور اثربخشی درمان گروهی مصونسازی در مقابل استرس (SIT) بر فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و کیفیت زندگی زنان مبتلا به ...
بیشتر
زمینه: فشار خون بالا یکی از مهمترین اختلالات روانی- فیزیولوژیایی است که میتواند شادکامی، بهزیستی روانی و کیفیت زندگی افراد را تحت تأثیر قرار دهد و افراد را دچار حملات قلبی و تصلبشرائین نماید.
هدف: این مطالعه به منظور اثربخشی درمان گروهی مصونسازی در مقابل استرس (SIT) بر فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و کیفیت زندگی زنان مبتلا به فشار خون بالا انجام شد.
روش پژوهش: این مطالعه به روش نیمه آزمایشی و با طرح پیشآزمون – پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جهت نمونهگیری با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی و فشارسنج، 30 نفر از زنانی که کیفیت زندگی پایین و فشار خون سیستولیک بالای 130 و دیاستولیک بالای 90 داشتند، به طور تصادفی انتخاب و به طور داوطلبانه در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایشی 10 جلسه فنون SIT را آموزش دیدند و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. پس از آموزش، مجدداً کیفیت زندگی و فشار خون هردو گروه مورد اندازهگیری قرار گرفت.
یافتهها: به منظور تجزیه و تحلیل دادهها برای فرضیه اول و دوم از تحلیل کوواریانس یک راهه و برای فرضیه سوم از آزمون t مقایسه میانگینهای مستقل با نمرات افتراقی استفاده شده است. F بدست آمده هم در فشار خون سیستولیک (09/3) و هم در فشار خون دیاستولیک (17/3) و t بدست آمده در کیفیت زندگی (30/3) معنادار بود.
نتیجهگیری: این پژوهش، اهمیت روش SIT را در کاهش فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و افزایش کیفیت زنان مبتلا به فشار خون بالا را نشان میدهد. این مطالعه نشان میدهد با آموزش SIT میتوان موجبات کاهش فشار خون بالا و افزایش کیفیت زندگی افراد مبتلا به فشار خون بالا را فراهم ساخت.
مقاله پژوهشی
مسعود قربانعلی پور؛ علی اسماعیلی
دوره 3، شماره 9 ، دی 1391، صفحه 47-62
چکیده
هدف از انجام این پژوهش تعیین اثربخشی طرحواره درمانی در کاهش خودبیمارپنداری در افراد مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر ارومیه بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی از بین کلیه مراجعه کنندگان به مراکز درمانی شهر ارومیه 20 نفر انتخاب شدند. این افراد به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفته و مقیاس نگرش به بیماری ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش تعیین اثربخشی طرحواره درمانی در کاهش خودبیمارپنداری در افراد مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر ارومیه بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی از بین کلیه مراجعه کنندگان به مراکز درمانی شهر ارومیه 20 نفر انتخاب شدند. این افراد به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفته و مقیاس نگرش به بیماری بر روی آنها به عنوان پیش آزمون اجرا شد. سپس گروه طرحواره درمانی طی 20 جلسه تحت مداخله با رویکرد طرحواره درمانی قرار گرفتند. طی این مدت گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. پس از اتمام درمان، همان ابزار به عنوان پس آزمون و یک ماه پس از پایان درمان، به عنوان پی گیری بر روی آزمودنیها اجرا گردیدند. برای تجزیه و تحلیل نتایج از آزمون تجزیه و تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که میزان خودبیمارپنداری گروه آزمایش در مراحل پیش آزمون و پی گیری به طور معناداری پایینتر از گروه کنترل میباشد.
ایرج صفایی راد؛ محسن احمدی؛ مهدی ربیعی؛ محمود نجفی
دوره 3، شماره 9 ، دی 1391، صفحه 63-80
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی درمان شناختی- رفتاری و فراشناختی بر علائم بیماران مبتلا به اختلال هراس اجتماعی شهر همدان بود. در این پژوهش آزمایشی از بین کلیهی بیماران مبتلا به هراس اجتماعی (طبق تشخیص روان پزشک و روانشناس بالینی) مراجعهکننده به کلینیکهای روانشناختی و مشاوره شهرستان همدان در سال 1390، 45 نفر آزمودنی با روش ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی درمان شناختی- رفتاری و فراشناختی بر علائم بیماران مبتلا به اختلال هراس اجتماعی شهر همدان بود. در این پژوهش آزمایشی از بین کلیهی بیماران مبتلا به هراس اجتماعی (طبق تشخیص روان پزشک و روانشناس بالینی) مراجعهکننده به کلینیکهای روانشناختی و مشاوره شهرستان همدان در سال 1390، 45 نفر آزمودنی با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب، و به صورت تصادفی، 15 نفر در گروه آزمایش اول (درمان شناختی - رفتاری) و 15 نفر در گروه آزمایش دوم (درمان فراشناختی) و 15 نفر در لیست انتظار قرار گرفتند. گروه آزمایش اول 8 جلسه 5/1 ساعته تحت درمان شناختی-رفتاری طی مدت 2 ماه و گروه آزمایش دوم نیز 8 جلسه 5/1 ساعته تحت مداخله فراشناختی در طی مدت 2 ماه قرار گرفتند و گروه کنترل در این مدت مداخلهای دریافت نکرد. ابزار گرد آوری دادهها نیز پرسشنامه سنجش علایم هراس اجتماعی(مشاوری، 1381) بود. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که بین میانگین نمرات سه گروه در مرحله پس آزمون در متغیر وابسته هراس اجتماعی تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین نتایج آزمون تعقیبی حاکی از کاهش علائم هراس اجتماعی گروههای آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون بود، ولی بین نمرات گروههای آزمایش تفاوت معناداری دیده نشد.
مقاله پژوهشی
سولماز مبسم؛ علی دلاور؛ ابوالفضل کرمی؛ باقر ثنایی؛ عبدالله شفیع آبادی
دوره 3، شماره 9 ، دی 1391، صفحه 81-102
چکیده
حضور یکی از زوجها (زن) در درمان با رویکرد روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده میتواند روابط زوجها را بهبود بخشد.
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر کاهش تعارضات زناشویی در زنان انجام شد.
روش: روش پژوهشی مورد استفاده، طرح نیمه آزمایشی به صورت بررسی موردی در زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره در ...
بیشتر
حضور یکی از زوجها (زن) در درمان با رویکرد روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده میتواند روابط زوجها را بهبود بخشد.
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر کاهش تعارضات زناشویی در زنان انجام شد.
روش: روش پژوهشی مورد استفاده، طرح نیمه آزمایشی به صورت بررسی موردی در زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره در تهران بود. از بین این زنان 5 نفر که تعارضات زناشویی داشتند و بر اساس جلسه درمان آزمایشی ملاکهای ورود به روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده داشتند و داوطلب شرکت در درمان بودند، به طور هدفمند نمونه گیری شدند. هدف از این شیوه نمونه گیری انتخاب کسانی بود که با هدف پژوهش مطابقت داشته باشند. این افراد در جلسات درمانی به مدت 12- 15 جلسه شرکت کردند. درمان بر اساس راهنمای روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشردۀ دوانلو انجام شد. این مدل درمانی متمرکز بر روشن سازی دفاعها و چالش با آنها، تجربه احساسات و حل تعارضات کانونی است. چون افراد مراجعه کننده دچار تعارض زناشویی به مراکز مشاوره خواستار درمان بودند، عملاً تشکیل گروه گواه امکان پذیر نبود. ابزاری که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت، پرسشنامه تعارضات زناشویی در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون بود. برای تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش از آزمون t همبسته استفاده شد.
نتایج: نتایج نشان دادند که تفاوت میانگین نمرات تعارضات زناشویی و خرده مقیاسهای آن در بین زنان مورد آزمون در مرحله پس آزمون نسبت به مرحله پیش آزمون معنی دار است؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اجرای درمان روان پویشی کوتاه مدت فشرده در کاهش تعارضات زناشویی در بین زنان مؤثر بوده است و فرضیه پژوهش تایید میشود.
نتیجه گیری: روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر کاهش تعارضات زناشویی در زنان مؤثر است.
مقاله پژوهشی
افسانه کریمی؛ سیّد مجید عبدالمجید بحرینیان؛ باقر غباری بناب
دوره 3، شماره 9 ، دی 1391، صفحه 103-118
چکیده
زمینة مسأله: افسردگى و اضطراب از رایج ترین بیماری هاى روانى قرن بیست و یکم است و باعث مراجعۀ افرادزیادی ازجمله زنان به متخصصان بهداشت روان می گردد. مدیتیشن به عنوان یکی از درمان هاى پیشرفتۀ امروزى به شمار می رود که مورد استفاده روان درمانگران و پزشکان است.
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مداخله به روش مدیتیشن در کاهش افسردگی و ...
بیشتر
زمینة مسأله: افسردگى و اضطراب از رایج ترین بیماری هاى روانى قرن بیست و یکم است و باعث مراجعۀ افرادزیادی ازجمله زنان به متخصصان بهداشت روان می گردد. مدیتیشن به عنوان یکی از درمان هاى پیشرفتۀ امروزى به شمار می رود که مورد استفاده روان درمانگران و پزشکان است.
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مداخله به روش مدیتیشن در کاهش افسردگی و اضطراب زنان دانشجو است.
روش: در این مطالعه100 نفراز زنان ردۀ سنی 18 تا 48 ساله به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند (50 نفرگروه آزمایش و50 نفرگروه کنترل). ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامۀ اضطراب زونگ و پرسشنامۀ افسردگی بک بود که بصورت پیش آزمون و پس آزمون انجام گرفت.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که مدیتیشن بردرمان وکاهش اضطراب وافسردگی زنان دانشجوتأثیرمعناداری دارد(001/0p<) و بین زنانی که مدیتیشن انجام دادند با زنانی که مدیتیشن انجام ندادند از نظر میزان افسردگی واضطراب تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: مدیتیشن روشی مفید در درمان اضطراب وافسردگی زنان است. بنابر این، مفید است که این مداخله به عنوان یک دورة درمانی منسجم در کلینیکها و مراکز درمانی توسط روان درمانگران به عنوان یک شیوه اثر بخش به کار گرفته شود.
مقاله پژوهشی
رزگار محمدی؛ به رزان حسینی؛ یوسف کریمی؛ حسین احمد دوست
دوره 3، شماره 9 ، دی 1391، صفحه 120-133
چکیده
هرمنوتیک خوانش و نظریه فهم گفتمانها در ارتباط با تفسیر متن است. به عبارتی دیگر هرمنوتیک هنر فهم گفتمانهایی همچون زبان، متون و توضیح معنای این گفتمانهاست. هدف از این پژوهش تدوین مدلی روش شناختی برای تحقیقات حوزه علوم انسانی و به ویژه حوزه مشاوره و روان درمانی است که مدلی هرمنوتیکی را برای الگوسازی درمانی بر اساس سنت و منابع بومی ...
بیشتر
هرمنوتیک خوانش و نظریه فهم گفتمانها در ارتباط با تفسیر متن است. به عبارتی دیگر هرمنوتیک هنر فهم گفتمانهایی همچون زبان، متون و توضیح معنای این گفتمانهاست. هدف از این پژوهش تدوین مدلی روش شناختی برای تحقیقات حوزه علوم انسانی و به ویژه حوزه مشاوره و روان درمانی است که مدلی هرمنوتیکی را برای الگوسازی درمانی بر اساس سنت و منابع بومی فراهم نماید.
این پژوهش در حوزه تحقیقات کیفی تلاش میکند تا بر اساس نظریه هرمنوتیک و به خصوص آرای گادامر و هایدگر، روش شناسی نوینی را برای الگوسازی فراهم نماید. پژوهش بر اساس دو مفهوم اصلی ادغام افقها و چرخش هرمنوتیکی شکل گرفته است. پژوهش نشان میدهد که از طریق چرخش هرمنوتیکی و دیالوگی من و تویی، ادغام افقهای متفاوت شکل میگیرد و در نتیجه ادغام افقها، فهم رخ میدهد. در پژوهش سه افق عامل، مؤلف و مفسر تشخیص داده شده است. تاویلگر با آگاهی از پیش فهمهای خویش و افقش وارد فهم متن مورد نظر یا تجربه زیسته شرکتکنندگان تحقیق به عنوان افق مؤلف میشود. پژوهشگر پس از این مرحله وارد تفاسیر و رویکردهای گوناگون برای غنیتر شدن فهم متن میشود. پژوهشگر با پیش روی و پس روی میان این افقها در چرخش هرمنوتیکی به فهم و معنای متن میرسد.