مقاله پژوهشی
آتوسا کلانتر هرمزی؛ معصومه اسمعیلی؛ زهره توازیانی؛ عبدالله شفیع آبادی؛ علی دلاور
دوره 3، شماره 8 ، مهر 1391، صفحه 1-28
چکیده
در این پژوهش، سیر تکوینی مفهوم خود از دیدگاه حکمت متعالیه و دیدگاه های روان شناختی پست مدرن و شیوه تبیین آسیبشناسی روانی انسان مبتنی بر آن، بررسی شد. این پژوهش، یک تحقیق کیفی است که ارزیابی آن بر اساس روش تحلیل محتوا و روش هرمنوتیک [به عنوان یک روش تحلیلی] صورت گرفته است. نمونه این تحقیق که برابر جامعه تحقیق است، کلیه کتب مرجع در دسترس ...
بیشتر
در این پژوهش، سیر تکوینی مفهوم خود از دیدگاه حکمت متعالیه و دیدگاه های روان شناختی پست مدرن و شیوه تبیین آسیبشناسی روانی انسان مبتنی بر آن، بررسی شد. این پژوهش، یک تحقیق کیفی است که ارزیابی آن بر اساس روش تحلیل محتوا و روش هرمنوتیک [به عنوان یک روش تحلیلی] صورت گرفته است. نمونه این تحقیق که برابر جامعه تحقیق است، کلیه کتب مرجع در دسترس در زمینه حکمت متعالیه و پستمدرن بوده است. پس از مطالعه و بررسی کتب و متون مربوط به هر دو دیدگاه، اطلاعات بر روی بیش از 1000 فیش، ثبت و به دنبال آن، مطالب نهایی استخراج شد. سپس بر اساس روش تحلیل محتوی، جدول مفاهیم و مضامین کلیدی مفهوم "خود" در زمینه دو مقوله سیر تکوینی مفهوم خود و تبیین آسیبشناسی روانی انسان در هر دیدگاه به طور جداگانه استخراج و به تأیید 3 نفر از متخصصین مرتبط با هر دیدگاه رسید. پس از استخراج مضامین کلیدی از جدول تحلیل محتوی برای مقایسهی آنها از روش هرمنوتیک، استفاده شد. به این صورت که مطالب به دست آمده در جدول تحلیل محتوا بهعنوان دو افق مولف یعنی ملاصدرا و پستمدرن در نظر گرفته شدند و افق سوم که افق محقق است بر مبنای دو افق دیگر تبین شد. نتایج بهدست آمده نشان می دهد که اگر چه در هر دو دیدگاه در زمینه سیر تکوینی مفهوم خود و نحوه آسیب شناسی روانی انسان وجوه مشترکی هست اما در عین حال، در زمینه چگونگی سیر تکوینی مفهوم خود، علت بیماری، نوع آسیبها و رویکردهای درمانی، تفاوتهای مبنایی با یکدیگر دارند. پس از بررسی وجوه اشتراک و تمایز در هر دو دیدگاه، پژوهشگر دیدگاه خاص خود را در قالب تعبیر امتزاج افقها ابراز کرده است.
مقاله پژوهشی
سید ابوالقاسم مهری نژاد؛ سارا رجبی مقدم
دوره 3، شماره 8 ، مهر 1391، صفحه 29-42
چکیده
زمینه: رویارویی با شرایط دشوار و بحرانی در زندگی هر فرد میتواند با کاهش امید و معنای زندگی وی، موجب افزایش افسردگی و کاهش کیفیت زندگی وی شود.
هدف: پژوهش حاضر برای بررسی اثربخشی معنادرمانی بر افزایش امید به زندگی معتادانی که ترک کردهاند، انجام شد.
روش: به این منظور آزمون میلر به صورت پیشآزمون، پس آزمون و پیگیری بر دو گروه آزمایش ...
بیشتر
زمینه: رویارویی با شرایط دشوار و بحرانی در زندگی هر فرد میتواند با کاهش امید و معنای زندگی وی، موجب افزایش افسردگی و کاهش کیفیت زندگی وی شود.
هدف: پژوهش حاضر برای بررسی اثربخشی معنادرمانی بر افزایش امید به زندگی معتادانی که ترک کردهاند، انجام شد.
روش: به این منظور آزمون میلر به صورت پیشآزمون، پس آزمون و پیگیری بر دو گروه آزمایش و کنترل که هرکدام شامل 15 نفر بودند، اجرا شد. در فاصله بین پیشآزمون و پس آزمون، گروه آزمایش، تحت یک دوره معنادرمانی فردی 12 جلسهای قرار گرفتند. برای بررسی دادهها از تحلیل واریانس دو راهه مستقل، تحلیل واریانس یک راهه مستقل، آزمون شفه و آزمون t دو گروه مستقل استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد بین پیشآزمون دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد؛ اما نتایج پس آزمون و پیگیری دو گروه تفاوت معناداری با یکدیگر و با پیش آزمون آنان داشت.
بحث و نتیجهگیری: نتایج پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش نشاندهنده باقی ماندن اثر معنادرمانی با گذشت زمان بود. افزایش امید به زندگی افراد معتادی که ماههای اولیه پس از ترک را سپری مینمایند، میتواند در پایداری ترک و افزایش سازگاری اجتماعی آنان مؤثر باشد.
مقاله پژوهشی
منصور بیرامی؛ ابراهیم اکبری؛ عبدالله قاسمپور؛ زینب عظیمی
دوره 3، شماره 8 ، مهر 1391، صفحه 40-69
چکیده
هدف: حساسیت اضطرابی، فرانگرانی و تنظیم هیجانی از مؤلفههای مهم روانشناختی دخیل در اختلال اضطراب اجتماعیاند. پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه حساسیت اضطرابی، فرانگرانی و مؤلفههای تنظیم هیجانی در دانشجویان با نشانگان بالینی اضطراب اجتماعی و بهنجار انجام شده است.
روش: روش این پژوهش از نوع پس رویدادی (علّی- مقایسهای) است. نمونه ...
بیشتر
هدف: حساسیت اضطرابی، فرانگرانی و تنظیم هیجانی از مؤلفههای مهم روانشناختی دخیل در اختلال اضطراب اجتماعیاند. پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه حساسیت اضطرابی، فرانگرانی و مؤلفههای تنظیم هیجانی در دانشجویان با نشانگان بالینی اضطراب اجتماعی و بهنجار انجام شده است.
روش: روش این پژوهش از نوع پس رویدادی (علّی- مقایسهای) است. نمونه پژوهش شامل 92 نفر (46 نفر مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی و 46 نفر بهنجار به عنوان گروه شاهد) بود. برای جمعآوری دادهها از مقیاسهای افکار اضطرابی ولز، تنظیم هیجانی گراس و جان و حساسیت اضطرابی ریس و پترسون استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل واریانس چند متغییری استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین دانشجویان دارای اضطراب اجتماعی و بهنجار از لحاظ حساسیت اضطرابی، فرانگرانی و ارزیابی مجدد تفاوت معناداری وجود دارد، بدین صورت که دانشجویان دارای اضطراب اجتماعی، حساسیت اضطرابی و فرانگرانی بیشتری تجربه میکنند، اما ارزیابی مجدد در دانشجویان دارای اضطراب اجتماعی در مقایسه با گروه کنترل کمتر است. همچنین از لحاظ فرونشانی بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: حساسیت اضطرابی، فرانگرانی و ارزیابی مجدد سازههایی روانشناختی هستند که در شکلگیری اختلال اضطراب اجتماعی نقش بسزایی ایفا کرده و منجر به پایداری علائم این اختلال میشوند.
مقاله پژوهشی
مجید صفاری نیا؛ فرهاد شقاقی؛ بهرام ملکی
دوره 3، شماره 8 ، مهر 1391، صفحه 71-92
چکیده
زمینه: اخیراً موج جدیدی در پژوهشهای مربوط به خودشیفتگی توسط روانشناسان شخصیت و بالینی، با گسترش ابزار معروفی به نام پرسشنامۀ شخصیت خودشیفته ایجاد شده است. هدف از مطالعۀ حاضر بررسی مقدماتی ویژگیهای روانسنجی نسخۀ فارسی پرسشنامۀ شخصیت خودشیفته 40 سؤالی در جمعیت ایرانی بود.
روش: نمونۀ پژوهش شامل 410 نفر دانشجوی سال 1390 با میانگین ...
بیشتر
زمینه: اخیراً موج جدیدی در پژوهشهای مربوط به خودشیفتگی توسط روانشناسان شخصیت و بالینی، با گسترش ابزار معروفی به نام پرسشنامۀ شخصیت خودشیفته ایجاد شده است. هدف از مطالعۀ حاضر بررسی مقدماتی ویژگیهای روانسنجی نسخۀ فارسی پرسشنامۀ شخصیت خودشیفته 40 سؤالی در جمعیت ایرانی بود.
روش: نمونۀ پژوهش شامل 410 نفر دانشجوی سال 1390 با میانگین سنی 26/25 (234 مرد و 176 زن) بود که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. آزمودنیها به پرسشنامۀ شخصیت خودشیفته، مقیاس خودشیفتگی پرسشنامۀ چند محوری بالینی میلون-3 و مقیاسهای برون گرایی و توافق جویی پرسشنامۀ ﺷﺨﺼﻴﺖ پنج ﻋﺎﻣﻠﻲ پاسخ دادند. ضرایب پایایی از نوع همسانی درونی و بازآزمایی و روایی همزمان گزارش شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که پایایی بازآزمایی و همسانی درونی کل پرسشنامۀ شخصیت خودشیفته به ترتیب برابر با 81/0 و 77/0 بود. همچنین ضرایب همبستگی نمرۀ کل این پرسشنامه با پرسشنامۀ چند محوری بالینی میلون-3 و خرده مقیاس برونگرایی و توافقجویی پرسشنامۀ ﺷﺨﺼﻴﺖ پنج ﻋﺎﻣﻠﻲ به ترتیب برابر با 82/0 و 73/0 و 68/0 محاسبه شد که بیانگر روایی همگرای مناسب پرسشنامۀ شخصیت خودشیفته است.
نتیجهگیری: نتایج تحلیل عامل تأییدی نشان داد که مدل هفت عاملی این پرسشنامه در جامعۀ ایرانی برازش دارد. همچنین نتایج تحلیل عامل چند متغیری نشان داد که میانگین کلی نمرات مردان از نمرات زنان در سطح معنی داری بالاتر است.
مقاله پژوهشی
سمیه شعبانی؛ آزاده بلوکی؛ اسماعیل مام شریفی
دوره 3، شماره 8 ، مهر 1391، صفحه 93-117
چکیده
زمینه: این پژوهش به منظور بررسی روابط خودکارآمدی، حمایت اجتماعی و خوشبینی در پیش بینی کنندگی بهزیستی ذهنی جهت تدوین مدل ساختاری در دانشجویان صورت گرفته است.
روش: نمونه ایی به حجم 293 نفر از دانشجویان دانشکده روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری به صورت نمونه گیری تصادفی طبقهای انتخاب گردید. ...
بیشتر
زمینه: این پژوهش به منظور بررسی روابط خودکارآمدی، حمایت اجتماعی و خوشبینی در پیش بینی کنندگی بهزیستی ذهنی جهت تدوین مدل ساختاری در دانشجویان صورت گرفته است.
روش: نمونه ایی به حجم 293 نفر از دانشجویان دانشکده روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری به صورت نمونه گیری تصادفی طبقهای انتخاب گردید. دادههای جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل مسیر و به کمک نرم افزار لیزرل LISREL و SPSS (اثرات مستقیم و غیر مستقیم و اثرات کلی مؤلفههای خودکارآمدی، حمایت اجتماعی و خوشبینی بر بهزیستی ذهنی) مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج به دست آمده در این پژوهش منجر به تدوین یک مدل گردید: در مدل به دست آمده نتایج بیانگر آن است که خود کارآمدی و خوشبینی و حمایت اجتماعی مطلوب بر شادکامی اثر معنادار دارند. همچنین متغیرهای خودکارآمدی و خوشبینی بر شادکامی اثر مستقیم و معنادار نشان دادند. در مدل مورد بحث متغیرهای خودکارآمدی و خوشبینی جمعاً توانستند 42 درصد واریانس بهزیستی ذهنی را تبیین کند.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر میرسد که با افزایش سطح خودکارآمدی، حمایت اجتماعی و خوشبینی دانشجویان، احساس بهزیستی ذهنی در آنها افزایش مییابد. همچنان که در مدل نهایی نیز مشخص شده است که این سه متغیر دارای نقش مستقیم و غیر مستقیم در افزایش احساس بهزیستی ذهنی میباشند.
مقاله پژوهشی
نگار کریمیان؛ محمود گلزاری؛ احمد برجعلی
دوره 3، شماره 8 ، مهر 1391، صفحه 119-138
چکیده
زمینه: افراد وابسته به مواد ممکن است روزانه با فشارهای روانی مختلفی رو به رو شوند، ناتوانی در رویارویی با این عوامل استرسزا منجر به کاهش کیفیت زندگی میشود که این موضوع به نوبه خود پایه گسترش و روی آوردن به مصرف مواد است.
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی درمان مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر ارتقاء کیفیت زندگی مردان ...
بیشتر
زمینه: افراد وابسته به مواد ممکن است روزانه با فشارهای روانی مختلفی رو به رو شوند، ناتوانی در رویارویی با این عوامل استرسزا منجر به کاهش کیفیت زندگی میشود که این موضوع به نوبه خود پایه گسترش و روی آوردن به مصرف مواد است.
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی درمان مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر ارتقاء کیفیت زندگی مردان وابسته به مواد انجام شده است.
روش پژوهش: در یک طرح آزمایشی، 30 نفر از افراد وابسته به موادی که در مرکز اجتماع درمان مدار شهر اصفهان مقیم بودند، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) بررسی شدند، گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقهای تحت درمان مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری قرار گرفتند و گروه گواه درمان خاصی دریافت نکردند. همه شرکتکنندگان در پژوهش در آغاز، پایان و سه ماه پس از پایان درمان، پرسشنامه کیفیت زندگی (SF-36) را تکمیل کردند. برای تحلیل دادهها، روشهای آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس به کار برده شد.
یافتهها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که در دو گروه از نظر ارتقاء کیفیت زندگی تفاوت معنیداری وجود دارد و گروه آزمایش هم در مرحله پسآزمون و هم در مرحله پیگیری نمرات بالاتری در کیفیت زندگی کسب کرده بودند (005/0>P).
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای فوق میتوان چنین نتیجه گرفت که درمان مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر ارتقاء کیفیت زندگی مردان وابسته به مواد مؤثر است.
مقاله پژوهشی
سپیده برغندان؛ مرتضی ترخان؛ نیما قائمی خمامی
دوره 3، شماره 8 ، مهر 1391، صفحه 140-165
چکیده
زمینه : نوجوانی یکی از مراحل مهم تحول انسان به شمار میآید که با عوامل تنیدگی زای فراوانی همراه میباشد. این دوره معرف تغییر عمیقی است که کودک را از بزرگسال جدا ساخته و دگرگونیهای مختلفی در او به وجود میآورد. همه افراد در زندگی با چالشها و مشکلاتی مواجه میشوند، با این حال هرکس به شیوهی خود به مسایل پاسخ میدهد.
هدف: هدف از ...
بیشتر
زمینه : نوجوانی یکی از مراحل مهم تحول انسان به شمار میآید که با عوامل تنیدگی زای فراوانی همراه میباشد. این دوره معرف تغییر عمیقی است که کودک را از بزرگسال جدا ساخته و دگرگونیهای مختلفی در او به وجود میآورد. همه افراد در زندگی با چالشها و مشکلاتی مواجه میشوند، با این حال هرکس به شیوهی خود به مسایل پاسخ میدهد.
هدف: هدف از انجام این پژوهش تعیین نقش آموزش مدیریت خشم بر سازگاری دانش آموزان میباشد.
روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیق نیمه آزمایشی با طرح دو گروهی پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل میباشد. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه سازگاری AISS ویژه دانش آموزان دبیرستانی بهره گیری شده است. نمونه آماری این پژوهش شامل 30 نفر از دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان شهر رشت میباشد که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدهاند.
یافتهها: نتایج نشان داد که F مشاهده شده از نظر آماری معنی دار میباشد.
نتیجه گیری: بر اساس یافتهها، اجرای برنامه آموزش مدیریت خشم میتواند در بالا بردن سازگاری اجتماعی دانش آموزان مؤثر بوده و از شدت ناسازگاری آنان بکاهد.